* مرحله دوم انتخابات خواستار انصراف هاشمي بوديم
* انتخابات نشان داد تمامي جامعه به وضع موجود معترضند
تهران- خبرگزاري كار ايران
دبيركل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي گفت: اگرچه در سطح قدرت سياسي وضعيت به شرايط قبل از اصلاحات بازگشته است و خطر اقتدارگرايي در كشور جدي است اما در سطح سياسي و اجتماعي نشانههاي آشكار سرزندگي و ميل به تكاپو و مقاومت در برابر اين خطر مشاهده ميشود.
به گزارش خبرنگار "ايلنا"، محمد سلامتي در مراسم افتتاحيه كنگره فوقالعاده سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي انتخابات نهمين دوره رياست جمهوري را نقطه عطفي در تحولات سياسي- اجتماعي و سرآغاز دوراني جديد در عرصه سياست داخلي و خارجي كشور برشمرد و تصريح كرد: سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران پس از انتخابات مجلس هفتم، در بيانيهها و تحليلهاي خود همواره نسبت به ظهور ارادهاي ناگفته براي يكدست كردن قدرت و حاكميت در كشور هشدار داد، بر اين اساس در آستانه انتخابات نهم رياست جمهوري و از يك سال پيش در جهت استراتژي پاسخگو و محدود كردن قدرت حضور جدي در صحنه انتخابات را در دستور كار خود قرار داد.
وي افزود: از آنجا كه تنوع و تكثر كانديداها و رقابت جدي را تنها راه جلوگيري از برگزاري انتخاباتي ناسالم و با نتايج از پيش تعيين شده ميديديم، تمامي كساني را كه خود را واجد شرايط رياستجمهوري ميديدند به حضور در عرصه رقابت انتخاباتي فراخوانديم.
سلامتي تاكيد كرد: سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي بر اين باور بود كه مي توان طرح جايگزيني حكومت اسلامي به جاي جمهوري اسلامي را با انتخاب يك رئيسجمهور اصلاحطلب در چارچوب شعار "اصلاحات يك گام به پيش" ناتمام گذاشت.
به گفته دبيركل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، اين حزب به همراه احزاب همفكر و با عنايت به تجربياتي كه از ردصلاحيتهاي گسترده غيرقانوني و جناحي مجلس هفتم به دست آمده بود و نيز با تاكيد بر ضرورت اجماع اصلاحطلبان حول كانديداي واحد، كوشيد از ميان رجال سياسي كشور، شخصيتي ملي كه داراي مقبوليتي اجتماعي و مورد اجماع اصلاحطلبان بود و در عين حال ردصلاحيت وي براي شوراي نگهبان ممكن نبود، به كانديداتوري برگزيند.
وي تصريح كرد: با اين نگاه تلاش خود را براي قانع كردن مهندسي ميرحسين موسوي آغاز كرديم اما متاسفانه انتظارات ايشان و مجموعهاي از عوامل دست در دست هم داده و حضور ايشان در عرصه انتخابات را منتفي كرد، در ادامه اين رويكرد تلاش ما براي حضور موسوي خوئينيها نيز به نتيجه نرسيد.
سلامتي با بيان اينكه اين تلقي را داشتيم كه معرفي نامزد حزبي نيز - كه سقف انتظار يك سازمان سياسي است- از سوي ما به تصميم براي كنار كشيدن از ميدان رقابت تعبير شود، افزود: بر اين اساس عليرغم ميل باطني و نااميد از اجماع اصلاحطلبان بر روي يك فرد مورد تاييد همه، به ويژه عدم پذيرش مكانيسم نظرسنجي از سوي برخي از اصلاحطلبان براي اجماع بر روي يكي از كانديداهاي مطرح، ناگزيرتنها راه براي حضور در عرصه رقابت را معرفي نامزدي حداقلي ديديم.
وي خاطر نشان كرد: معين باتوجه به وجهه علمي، پيشينه انقلابي، تجربه اجرايي و مقبوليت بين نخبگان يكي از مناسبترين گزينهها بود كه با توجه به معيارها و محدوديتهاي پيشگفته مي توانست انتخاب ما و دوستان همفكر ما باشد، نتايج نظرسنجيهاي مستمر كه از روند رشدتدريجي موقعيت نامزد مورد حمايت ما خبر ميداد، درستي اين انتخاب را تاييد ميكرد به طوري كه اين روند در ماه پاياني تا ارتقا موقعيت دكتر معين به رده دوم و سوم ادامه يافت.
به گفته سلامتي، آنچه سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي را به موفقيت در انتخابات اميدوار ساخت، اختلاف شديد ميان محافظهكاران و عدم امكان اجماع بر سر كانديداي واحد بود، بنابراين عليرغم اينكه اين حزب اجماع اصلاحطلبان را بر يك نامزد امري مطلوب ميدانست، از تعدد كانديداها در ميان اصلاحطلبان چندان نگران نبود.
وي با بيان اينكه گذشت زمان صحت اين تحليل وپيشبيني ما را مبني بر عدم موفقيت محافظهكاران در نيل به اجماع به اثبات رساند، افزود: عليرغم تمامي محدوديتهاي تحميلي و ناعادلانه، هر چه زمان ميگذشت، شانس محافظهكاران براي پيروزي در انتخابات كمتر ميشد تا بدانجا كه چهرههاي سياسي و رهبران اين جريان از اينكه عدم توانايي ايشان در اجماع، شانس موفقيت در انتخابات را به شدت كاهش داد، از هواداران خود عذر خواستند و نشريات طرفدار اقتدارگرايان به دليل احتمال شكست، كنارهگيري ايشان از انتخابات را خواستار شدند.
سلامتي خاطر نشان كرد: به اين ترتيب نيل به هدف را از شركت در انتخابات، تامينشده مييافتيم و با هر نتيجهاي از انتخابات خود را شكست خورده نمييافتيم.
دبيركل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي با بيان اين اعتقاد كه طي روزهاي پاياني انتخابات، ورود حزب پادگاني با اتكا به تشكيلات سراسري و امكانات برخي نهادها، روند انتخابات را دگرگون و عزم خود را براي بر صدر نشاندن كانديداي مطلوب خويش، آشكار ساخت، مدعي شد: تصميم ناگهاني روز سهشنبه، بيست و چهارم خرداد، مبني بر مداخله سازمانيافته، وسيع و با بهرهگيري از بيتالمال در امر انتخابات به سود نامزدي كه در تمام نظرسنجيها نفر آخر يا ما قبل آخر بود، در جهت رفتن نامزد مورد نظر به دور دوم بود و سرانجام با وجود اعتراضهاي شديد كروبي و ديگر نامزدها، با تاييد انتخابات، كانديداي جناح مقابل به دور دوم راه يافت.
سلامتي، تكليف مرحله دوم انتخابات را از پيش روشن دانست و اظهار داشت: به وضوح پيشبيني ميشد كه عوامل و نيروهاي عملكننده در مرحله اول با جديت بيشتر و در سطحي گستردهتر در مرحله دوم نقشآفريني كنند اما عليرغم اين پيشبيني حمايت قاطع و صريح از هاشمي رفسنجاني را در مرحله دوم اقدامي اصولي ميدانستيم.
وي افزود: در عين حال نظرات مشورتي خود را براي مقابله با اين وضعيت به اطلاع ايشان رسانديم و انصراف از انتخابات را در اعتراض به شرايط غيردموكراتيك و دخالت سازماندادهشده در امر انتخابات، به ايشان پيشنهاد كرديم اما با وجود قبول برداشتها و پيشبينيهاي ما از انصراف خودداري كردند.
دبيركل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي خاطر نشان كرد: بنابراين مرحله دوم نيز چنان پيش رفت كه اقتدارگرايان خواسته بودند و هاشمي عليرغم حمايت قاطبه نخبگان كشور، چنانكه پيشبيني ميشد، نتوانست برنده انتخابات باشد.
سلامتي با تاكيد بر اينكه نبايد علل و عوامل اين شكست را صرفاً به تخلفات سازمانيافته و ساختار معيوب انتخابات اين دوره محدود كرد، ابراز عقيده كرد: توقيف و تعطيلي روزنامههاي اصلاحطلب و قطع كانالهاي ارتباطي آنان با بدنه جامعه و غفلت آنان از تدارك راههاي حفظ ارتباط با جامعه طي سالهاي گذشته، آنان را از تحولات اجتماعي و شكلگيري يا شدت يافتن مطالبات جديد به ويژه در سطح طبقات محروم غافل و در جريان انتخابات از انتقال ديدگاهها و برنامههايشان به بدنه جامعه و اطلاعرساني درست به مردم ناتوان ساخت.
وي افزود: بايد با شجاعت گفت كه اصلاحطلبان و خاصه سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي براي جبران اين كاستيها و برقراري ارتباط با بخشهاي متوسط و محروم جامعه كه همواره خود را مدافع اين قشرمي دانستند، كوشش چشمگيري نكردند و تدابير موثري نينديشند.
سلامتي محدود شدن به نخبگان و دانشگاهيان را به اميد فعال شدن اين قشر و ايفاي نقش پل ارتباطي ميان اصلاحطلبان و جامعه و بسط آگاهي و جذب افكار تودهها به سوي اصلاحطلبان، اشتباه ديگري دانست كه اصلاحطلبان مرتكب شدند و تنها توانستند بخشي از نخبگان را براي شركت در انتخابات قانع كنند.
وي تصريح كرد: از سوي ديگر در حالي كه رقيب برنامههاي تبليغي خود را بر مشكلات عمومي بخشهاي محروم جامعه متمركز كرده بود و در اين مسير جنان به افراط گراييده بود كه از طرح شعارهاي غيرعملي پرهيز نداشت، اصلاحطلبان پيشرو عليرغم داشتن برنامه اقتصادي خوب، از طراحي شعار اقتصادي جذاب غفلت كرده و از سطح شعارهاي مطلوب نخبگان فراتر نرفتند و در نهايت در مرحله اول به آراي آگاهانه چهار ميليوني بخش نخبه كشور كه كانون خطر را به خوبي دريافتهاند، اكتفا كردند.
دبيركل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي از ميان دو مرحله اول و دوم انتخابات، آراء مرحله اول را به دليل رقابت متنوع و فشرده ميان نامزدها و حضو ر مستقل جريانهاي مختلف سياسي، تصوير روشنتري از مطالبات اجتماعي دانست و در عين حال خاطر نشان كرد: با توجه به ساختار معيوب انتخابات و تقلب قابل توجه، متاسفانه نميتوان از تعداد آراي نامزدها به وزن اجتماعي هر يك از اين مطالبات پي برد.
وي افزود: از تركيب آراي مرحله اول در شهرهاي بزرگ و كوچك و نيز روستاها و مناطق مرزي ميتوان دريافت كه چهار دسته نيازهاي سياسي، نيازهاي توسعهاي در وجوه اقتصادي و اجتماعي و نيازهاي معيشتي_ رفاهي، مطالبات مردم را به ويژه شركتكنندگان در انتخابات را شكل ميدهند.
سلامتي تصريح كرد: آراي صاحبان اين مطالبات به ترتيب به سوي شعارهاي آزادي، دموكراسي، اعتدال، شكوفايي اقتصادي، آزاديهاي اجتماعي، عدالتخواهي و رفاه كه برخي از آنها ميان نامزدهاي رقيب مشترك بود، سوق پيدا كرده است اما نبايد فراموش كرد كه قريب چهل درصد از واجدان شرايط درانتخابات شركت نكردند و با عدم شركت خود مطالبات خويش را در پرده ابهام نگه داشتند.
وي با اشاره به تحليلي كه از نتايج و تركيب آرا در دو مرحله انتخابات ارايه شد، برخي تحليلها كه راي 17 ميليوني به كانديداي پيروز را نشانه تحول در ساختارهاي اجتماعي و بيانگر جنبشي اجتماعي ارزيابي ميكنند، اظهار داشت: در اين تحليلها به طور عمده راي كانديداي پيروز، راي به شعارها و وعدههاي توده پسند نظير آوردن دلارهاي نفتي بر سر سفرههاي مردم و رنگين كردن سفرههاي محرومان ارزيابي ميشود و از آن خيزش محرومان و ائتلاف حاشيه عليه متن نتيجه گرفته ميشود.
به اعتقاد سلامتي واقعيت اين است كه بر آمدن كانديداي پيروز از رديف ماقبل آخر يا آخر به رديف دوم در مرحله اول، مرهون ساز و كارها و عوامل غيردمكراتيك و غيرانتخاباتي از يك سو و برخي اشتباهات اصلاحطلبان در تحليل و عمل از سويي ديگر بود كه انتخابات را به گونهاي ديگر رقم زد.
دبيركل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در ادامه سخنانش به ارزيابي تحولات اجتماعي كه نتايج انتخابات رياستجمهوري از آن حكايت ميكند، پرداخت.
وي تصريح كرد: تمامي جامعه اعم از آنها كه به آقاي احمدينژاد راي دادند يا آنها كه به هاشمي رفسنجاني راي دادند و نيز 20 ميليون نفري كه در انتخابات شركت نكردند، معترض به وضع موجود و خواهان تحقق شرايطي متفاوت با شرايط موجود هستند.
به گفته سلامتي، مطالبات معطوف به عدالت اقتصادي براي بخش قابل توجهي از جامعه جدي است، همچنانكه مطالبات معطوف به رونق اقتصادي، آزاديهاي اجتماعي، حقوق شهروندي و دموكراسي نيز براي اقشار متوسط و طبقه نخبه كشور مهم و جدي است.
وي افزود: واقعيت اجتماعي ديگري كه نتايج انتخابات مرحله اول و مرحله دوم از آن حكايت ميكند، تكثر و تنوع و تقريباً همسنگ بودن مطالبات اجتماعي است، بدين معنا كه نظام با مطالبات و خواستههايي متنوع و در عين حال متضادي از سوي بخشهاي مختلف جامعه با وزن اجتماعي نزديك به يكديگر مواجه است.
سلامتي اين امر را نشان دهنده حساسيت و خطير بودن شرايط جديد پس از انتخابات و دشواريهاي فراروي جريان حاكم در اداره امو ر جامعه دانست.
دبيركل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي خاطر نشان كرد: آنچه بر حقانيت مطالبات به ويژه اقتصادي ميافزايد، اين است كه جناح پيروز در انتخابات در شرايطي قدرت اجرايي كشور را به دست ميگيرد كه ذخاير ارزي در بالاترين سطح و بدهيهاي خارجي در پايينترين سطح خود طي سالهاي گذشته است، اين شرايط درست برعكس شرايطي است كه در آن خاتمي و اصلاحطلبان قدرت اجرايي را به دست گرفتند، آنها در شرايط به پيروزي رسيدند كه قيمت نفت به پايينترين ميزان در دهه هفتاد يعني بشكهاي 9 دلار رسيده بود.
وي با بيان اينكه در عرصه عمل و فعاليت سياسي هر چند نگرانيهاي جدي نسبت به جهتگيريها و سياستهاي اقتدارگرايان در اين عرصه وجود دارد، تصريح كرد: نزديكي رقابتها در اين انتخابات و دخالت تعيينكننده و موثر عوامل غيردموكراتيك و غيرانتخاباتي در شكلگيري نتايج انتخابات، موجب شده است طرفداران كانديداهاي اصلاحطلب و اعتدالگرا در عين احساس نگراني شديد از شرايط و روند موجود، احساس شكست و ناكامي نكنند.
سلامتي در پايان سخنانش همگرايي پديدآمده ميان طبقات متوسط شهري به ويژه نخبگان جامعه حول محور مخالفت با استبداد و خودكامگي و نيز فعال شدن نيروهاي جديد و با انگيزه سياسي با رويكرد دفاع از عدالت و آزادي و دفاع از دستاوردهاي هشت ساله اصلاحات را در برابر خطر و تهديد اقتدارگرايي در جريان انتخابات را حاكي از سرزندگي بالقوه عرصه فعاليت سياسي و ظرفيتها و امكانات اميدبخش اين عرصه براي احزاب و جريانهاي سياسي اصلاحطلب و مخالف اقتدارگرايي دانست.