جمعه 15 مهر 1384

بيانيه نهضت آزادي ايران :ضرورت عبور از بحران هسته‌اي

جمعه ۱۵ مهر
نهضت آزادي ايران، بنابر احساس وظيفه ديني و ملي و مسئوليت در برابر ملت، يادآوري نكات زير را به حاكمان و تصميم‌گيرندگان كشور لازم مي‌داند و اميدوار است كه مفيد واقع گردد:
1ـ ايران مي‌تواند، در فرصت كوتاهي كه وجود دارد، با استفاده از ظرافت‌هاي ديپلماتيك و پيشنهادهاي جديد، شرايط اتحاديه اروپا را بر اساس توافقنامه‌هاي پارس و سعد‌آباد بپذيرد و بحران كنوني را پشت سر گذارد.
2ـ با توجه به اينكه ايران تنها يك نيروگاه هسته‌اي در دست ساختمان دارد كه هنوز هم به كار نيافتاده است و تأسيسات غني سازي اورانيوم در صورت اتمام بيش از نياز اين نيروگاه باشد، با قبول شرايط اتحاديه اروپا، ايران خواهد توانست شرايط مناسب براي راه‌اندازي نيروگاه هسته‌اي بوشهر را - كه در 35 سال گذشته، ميلياردها دلار هزينه آن شده است- فراهم سازد.


و اتقوا فتنه لاتصيبن الذين ظلموا منكم خاصه و اعلموا ان الله شديد العقاب (انفال 25)
و بترسيد از فتنه‌اي كه تنها ستمكارانتان را در بر نخواهد گرفت و بدانيد كه خدا به سختي عقوبت مي‌كند.
هم ميهنان عزيز
كشور عزيزمان بار ديگر با بحراني بزرگ و سرنوشت‌ساز روبرو شده است، بحراني كه ابعاد و دامنه‌هاي آن،‌ در صورت پيشگيري نكردن از توسعه آن،‌ به مراتب از بحران‌هاي گذشته ـ همچون گروگانگيري و ادامه جنگ تحميلي بعد از فتح خرمشهر ـ عظيم‌تر و براي منافع و مصالح ملي خطرناك‌تر است.
نهضت آزادي ايران بار ديگر بر اين نكته تأكيد و تصريح مي‌كند كه ايران به عنوان عضو ان.پي.تي،‌ مانند هر كشور ديگر، حق دارد كه درصدد كسب دانش و فناوري هسته‌اي براي مقاصد صلح‌آميز باشد و هيچ كشور، نهاد و قدرتي نمي‌تواند ايران را از اين حق طبيعي و قانوني شناخته شده‌ باز دارد. اما ايران در عين حال پادمان را پذيرفته و نسبت به رعايت مقررات آن در فعاليت‌هاي هسته‌اي متعهد است. ايران پروتكل الحاقي را نيز پذيرفته و امضا كرده است،‌ اگر چه اين پذيرش هنوز به تصويب مجلس شوراي اسلامي نرسيده است.
آژانس بين‌المللي انرژي اتمي ايران را به «پنهان‌كاري» فعاليتهاي هسته‌اي خويش و كوتاهي در گزارش اين فعاليتها به آژانس بر طبق مفاد پادمان متهم ساخته است. در پاسخ، ايران قصور در دادن گزارش و اصلاح گزارشها را پذيرفته ولي پنهان كاري را انكار كرده است. اگرچه سخنگوي شوراي عالي امنيت ملي ايران آغاز فعاليتهاي هسته‌اي جديد ايران را مربوط به 18-17 سال پيش مي‌داند، آژانس و اعضاي قدرتمند آن از راه‌حل‌هاي ديگري به اين فعاليتها پي برده‌ و ايران را مورد سئوال قرار داده‌اند. متاسفانه، مقامات مسئول ايران در سال‌هاي اخير پاسخ‌هاي متفاوت و بعضا متناقضي به پرسش‌هاي آژانس داده‌اند كه نه تنها قانع كننده نبوده، بلكه بر جو بدبيني و بي‌اعتمادي بسي افزوده است،به گونه‌اي كه امروز محور اصلي بحران روابط ايران و آژانس بين‌المللي انرژي اتمي و اتحاديه اروپا -كه آن را با صراحت بيان كرده‌اند- نبود اعتماد نسبت به مقاصد ايران و ضرورت اعتماد سازي از سوي ايران است. البته بي‌اعتمادي‌هاي متقابل چندجانبه هم وجود دارد. دولت آمريكا در مورد فعاليتهاي هسته‌اي كشورهاي جهان معيارهاي دوگانه‌ دارد. مثلاً در حالي‌كه با فعاليتهاي هسته‌اي ايران شديداً مخالف است، از اسرائيل با وجود دارا بودن زرادخانه بزرگ سلاحهاي هسته‌اي حمايت مي‌كند و در برابر سلاح‌هاي هسته‌اي پاكستان و هند تا كنون با چشم‌پوشي برخورد كرده‌است. اما در هر حال، سياست خارجي ايران و ادامه فعاليتهاي صلح‌آميز هسته‌اي آن بايد در چارچوب منافع و مصالح ملي و نه در تقابل با روش‌ها و سياست‌هاي خصمانه و معيارهاي دوگانه دولتهاي ديگر تنظيم و اجرا شود.
سياست ايران در چند سال اخير پرهيز از تشديد بحران، از راه مذاكره با اتحاديه اروپا، بوده است. اين سياست اگر چه به طور كامل منجر به عبور ايران از بحران نشد، اولا جو تفاهمي با اتحاديه اروپا و آژانس پديد آورد و ثانيا مانع اتفاق نظر اتحاديه اروپا و آمريكا گرديد. اين وضعيت به برخي ديگر از اعضاي شوراي حكام آژانس، مانند چين، روسيه، هند وآفريقاي جنوبي امكان مانور سياسي و پرهيز از تاييد عملي و شفاف مواضع آمريكا را مي‌داد. اما پس از روي كار آمدن دولت جديد ايران، با تغيير كامل اعضاي گروه گفتگو كننده و اعلام يا تبليغ برخي مواضع تند و غيرواقع‌گرايانه، مانند تجديد فعاليت تاسيسات نطنز، تهديد به خروج از ان.پي.تي و پس گرفتن امضاي اوليه پروتكل الحاقي، نه تنها جو تفاهمي كه پديد آمده بود از ميان رفت، بلكه بر دامنه بي‌اعتمادي‌ها نيز افزوده شد.
ناكارآمدي سياست دولت جديد در نگاه به شرق و باز كردن حساب تعاملات اقتصادي‌ـسياسي با هند، روسيه، چين و آفريقاي جنوبي، به منظور جلب پشتيباني آنان در برابر آمريكا و اروپا، با آخرين اقدام آژانس بين‌‌المللي انرژي هسته‌اي به خوبي نشان داده‌شد. به كارگيري اين سياست نشان‌دهنده نداشتن درك واقع‌بينانه از شرايط حاكم بر مناسبات جهاني بود. آنچه ناديده گرفته شد يا بهاي چنداني به آن داده نشد اين است كه رفتارهاي سياسي‌ـ‌ اقتصادي كشورها در مناسبات جهاني نه معطوف به ايمان، بلكه مبتني بر منافع و مصالح ملي آنها است. بنابر اين، بدون هرگونه ابهام يا ايهامي قابل پيش‌بيني بود كه در صورت رويارويي جدي ايران با آمريكا و اتحاديه اروپا، كشورهاي ياد شده جانب ايران را نخواهند گرفت. بي‌توجهي به اين واقعيت‌ها است كه برخي از سخنگويان جريان غالب را وادار به اظهارنظرهاي ضد و نقيض درباره بعضي از كشورها – از «دوست صديق ايران، با داشتن سوابق فرهنگي تاريخي» تا «نوكر صهيونيسم» و «آلت دست استعمار بريتانيا»- ساخته است.
قطعنامه اخير شوراي حكام آژانس بين‌المللي انرژي اتمي از دو نظر قابل توجه است. نخست اين كه تركيب آراء حكام نادرستي محاسبات تحليلگران و سياستمداران جناح تندرو در ايران را نشان داد، دوم آن كه هم در گفتار رئيس آژانس و هم در متن قطعنامه آمده است كه صدور اين قطعنامه به معناي دادن «آخرين فرصت» به ايران است تا با تداوم گفتگو با شوراي حكام، همانند گفتگو با آژانس و اتحاديه اروپا، بتواند از ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت سازمان ملل متحد جلوگيري كند.
اكنون، به اصطلاح توپ در زمين ايران است. تصميم گيرندگان سياست‌هاي هسته‌اي ايران چه گزينه‌هايي در پيش رو دارند و كدام گزينه حافظ منافع و مصالح ملي ايران خواهد بود؟
برپايه واكنش‌هايي كه در روزهاي پس از تصويب قطعنامه از سوي جريان حاكم نشان داده شده است، گزينه محتمل اين خواهد بود كه حاكمان به استقبال رويارويي بروند و به كارهاي تندي كه به صورت‌هاي گوناگون بيان شده است دست‌بزنند. در اينصورت، بحران نتنها فروكش نخواهد كرد، بلكه بر ابعادش افزوده خواهد شد و انزواي ايران در جامعه جهاني و اتفاق نظر عليه ايران به مراتب بيش از گذشته رخ خواهد نمود. پيش‌بيني پيامدهاي نگران كننده و خطرناك چنين گزينه‌اي چندان دشوار نيست. ولي گزينه‌هاي ديگري قابل تصور و توجه است.
نهضت آزادي ايران، بنابر احساس وظيفه ديني و ملي و مسئوليت در برابر ملت، يادآوري نكات زير را به حاكمان و تصميم‌گيرندگان كشور لازم مي‌داند و اميدوار است كه مفيد واقع گردد:
1ـ ايران مي‌تواند، در فرصت كوتاهي كه وجود دارد، با استفاده از ظرافت‌هاي ديپلماتيك و پيشنهادهاي جديد، شرايط اتحاديه اروپا را بر اساس توافقنامه‌هاي پارس و سعد‌آباد بپذيرد و بحران كنوني را پشت سر گذارد.
2ـ با توجه به اينكه ايران تنها يك نيروگاه هسته‌اي در دست ساختمان دارد كه هنوز هم به كار نيافتاده است و تأسيسات غني سازي اورانيوم در صورت اتمام بيش از نياز اين نيروگاه باشد، با قبول شرايط اتحاديه اروپا، ايران خواهد توانست شرايط مناسب براي راه‌اندازي نيروگاه هسته‌اي هزار مگاواتي بوشهر را - كه در 35 سال گذشته، ميلياردها دلار هزينه آن شده است- فراهم سازد. دولت روسيه ناگزير از اجراي تعهداتش در رابطه با تكميل و تحويل نيروگاه خواهد بود و مي‌توان اميدوار بود كه پس از گذشت چهار دهه، انرژي اين نيروگاه سر انجام به شبكه برق رساني كشورمان وارد شود.
3ـ با توجه به سرمايه‌گذاري عظيم ايران در تاسيسات هسته‌اي جديد و ضرورت حفظ و به كارگيري آنها، در صورتي كه ايران در دعوت خود از دولت‌ها و شركت‌هاي خصوصي خارجي به مشاركت در فعاليت هسته‌اي ايران، از جمله توليد مستقل سوخت هسته‌اي و تأسيس نيروگاه‌هاي هسته‌اي جديد جدي است، فضاي مساعدي كه پس از رسيدن به تفاهم و توافق با آژانس بين‌المللي و عبور از بحران پديد خواهد آمد مي‌تواند زمينه مناسبي براي اجراي اين برنامه را فراهم كند و امكان عملي شدن پيشنهاد آقاي احمدي‌نژاد را بسيار افزايش دهد.
4ـ جريان حاكم تنها با عبور از اين بحران خواهد توانست به پيگيري و اجراي برنامه‌هاي اقتصادي‌ خويش، كه آنها را در راستاي اهداف چشم انداز بيست ساله مي‌داند، اميدوار باشد.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

هنگامي كه چشم انداز بيست ساله توسط مجمع تشخيص مصلحت نظام تدوين و با امضاي مقام رهبري به رئيس قوه مجريه ابلاغ گرديد، اعلام شد كه برنامه‌هاي پنج ساله توسعه بايستي در راستاي تحقق اهداف چشم انداز 20 ساله تدوين شود. اگر چه ما اين چشم انداز را واقع‌بينانه تشخيص نداده‌ايم، آن را گامي مثبت تلقي كرديم. زيرا براي نخستين بار، بعد از 24 سال سرانجام حاكمان صاحب عزم اعلام كردند كه چه اهداف و برنامه‌هايي دارند و وعده ‌دادند كه كشورمان با اجراي آنها از روزمرگي به درخواهد آمد.
اگر چه رؤساي سابق و اسبق جمهوري، زير مجموعه نهاد رهبري بودند و رئيس اسبق جمهوري ، رئيس مجمع تشخيص مصلحت، از تدوين كنندگان چشم انداز بيست ساله نيز هست، طرح‌هايي به منظور يكدستي و هماهنگي سه قوه به اجرا گذارده شد و دولت جديد با ويژگي‌هاي خاص بر سر كار آمد. جريان جديد حاكم، بر خلاف دولت خاتمي، به جاي توسعه سياسي بر توسعه اقتصادي عدالت محور تكيه كرده است.
معنا و مفهوم علمي تدوين برنامه‌هاي درازمدت باهدفهاي كلان اين است كه سياست‌هاي ملي و بين‌المللي كشور ‌بايد در خدمت اين اهداف و برنامه‌ها و تابع آنها باشد. در صورت تشديد يا تداوم بحران كنوني و انتخاب گزينه رويارويي با جامعه جهاني، آيا پيامدهاي احتمالي آن اميدي به اجراي برنامه‌هاي اعلام شده اقتصادي باقي خواهد گذاشت؟
نهضت آزادي ايران درباره خطر توسعه بحران هسته‌اي به تصميم‌گيرندگان، مسئولان و دست‌اندركاران مشفقانه انذار مي‌دهد و توصيه مي‌كند كه با پرهيز از هر گونه افراط كاري و با خردورزي و سعه‌صدر، بحران كنوني را پشت سر گذارند و خطرات محتمل را دفع كنند.


نهضت آزادي ايران

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'بيانيه نهضت آزادي ايران :ضرورت عبور از بحران هسته‌اي' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016