1- بايد به مردم عراق حق داد و با آنان همنوا شد كه انجام همه پرسي قانون اساسي در اين كشور را، گامي بلند در مسير كسب استقلال و حاكميت بر سرنوشت خود تلقي كنند، تا آنجا كه برخي از شخصيت هاي برجسته عضو مجمع ملي عراق، روز همه پرسي -15 اكتبر/ 23 مهرماه- را «يوم الله» ناميده و پيشنهاد كرده اند كه اين روز براي هميشه در تاريخ عراق به عنوان «روز ملي» ثبت شود.
با نگاهي اينگونه بود كه روز شنبه، بيش از 61 درصد از واجدين شرايط در عراق به پاي صندوق ها رفته و در رفراندوم قانون اساسي شركت كردند. حضور 61 درصدي اگرچه به تنهايي، رقم درخور توجه و بسيار بيشتر از انتظار و پيش بيني هاي قبلي است ولي بايد توجه داشت كه اين حضور چشمگير در فضايي ناامن از انفجارها، بمب گذاري ها، موشك پراني ها و عمليات تروريستي گسترده صورت پذيرفته است، مخصوصا آن كه كانون هاي ترور، طي چند هفته قبل از همه پرسي و با هدف پيشگيري از حضور مردم در مراكز رأي گيري، بر ميزان تهديدها و شدت عمليات تروريستي خود افزوده بودند و... هرچند كه روز شنبه در عراق، روز كم حادثه اي بود، اما مردم با پيش بيني برخي حوادث ناگوار به پاي صندوق هاي رأي رفته بودند.
اجماع مراجع ديني بر ضرورت حضور همگان در رفراندوم قانون اساسي، مخصوصا تاكيد حضرت آيت الله سيستاني كه شركت در همه پرسي را واجب دانسته بودند، نقش بنيادين و غيرقابل ترديدي در حضور چشمگير مردم داشت، تا آنجا كه به گفته برخي از شخصيت هاي موثر و صاحبنظر در امور عراق، تاكيد مراجع ديني بي آن كه عامل ديگري در ميان باشد، حضور گسترده مردم را در همه پرسي روز شنبه تضمين كرده بود.
2- و اما از سوي ديگر، درحالي كه مراجع ديني و مردم عراق، شركت در همه پرسي و رأي «آري» به پيش نويس قانون اساسي عراق را گامي در جهت كسب استقلال و زمينه سازي براي پايان دادن به اشغال كشورشان از سوي آمريكا و متحدانش مي دانند، مقامات آمريكايي و اروپايي نيز، از حضور گسترده مردم در همه پرسي استقبال كرده اند.
روز شنبه، جرج بوش رئيس جمهور آمريكا در نطق راديويي خود كه همه هفته ايراد مي كند، از شركت گسترده مردم در رفراندوم قانون اساسي تقدير كرد! و آن را يك الگوي قابل تعميم براي برخي ديگر از كشورهاي عرب خاورميانه دانست و كونداليزا رايس وزير خارجه آمريكا كه از سفر ناموفق خود به روسيه بازگشته بود، در مصاحبه با شبكه تلويزيوني CNN ضمن ابراز خوشنودي از برگزاري موفقيت آميز رفراندوم قانون اساسي، گفت «عراقي ها در انتخابات ژانويه، تدوين كنندگان قانون اساسي را برگزيدند و 15 اكتبر، در رفراندوم اين قانون شركت كردند. آنها قرار است در آينده اي نزديك -دسامبر 2005 يا ژانويه 2006- اعضاي پارلمان را انتخاب كنند و اين روند دموكراتيزه شدن عراق ادامه خواهد يافت». رايس در پايان مصاحبه خود با سي.ان.ان گفت «برگزاري همه پرسي قانون اساسي در عراق پيام بسيار بدي براي تروريست ها داشته است».
اين اظهارنظر مقامات آمريكايي در حالي است كه عراقي ها نيز، رفراندوم قانون اساسي را پاسخ دندان شكني به نيروهاي اشغالگر مي دانند و بر اين باورند كه بعد از انتخابات پارلمان در ماه دسامبر و متعاقب آن، تشكيل دولت دائمي عراق، نيروهاي اشغالگر، همانگونه كه از پيش قول داده و در بخشي از قانون اساسي عراق نيز پيش بيني شده است، ابتدا بايستي از شهرها به پادگان ها رفته و سپس براي هميشه خاك عراق را ترك كنند. عراقي ها، خروج اشغالگران از كشورشان را يك «خواست ملي» ارزيابي كرده و براي اثبات اين نظر به تبليغات انتخاباتي ماه ژانويه اشاره مي كنند كه تمامي نامزدها بدون استثناء از تلاش براي خروج نيروهاي اشغالگر به عنوان يك بخش جدايي ناپذير از ديدگاه خود ياد مي كردند.
3- اكنون اين سؤال مطرح است كه علي رغم تضاد غيرقابل انكاري كه ميان منافع مردم عراق و اهداف اعلام شده اشغالگران وجود دارد، ابراز خشنودي آمريكا و متحدانش از حضور چشمگير مردم عراق در رفراندوم قانون اساسي اين كشور با چه انگيزه اي صورت مي پذيرد؟!
3 ماه بعد از اشغال عراق و درحالي كه هيجان و شادي ناشي از سقوط صدام در ميان مردم عراق فروكش كرد و ظرفيت عظيم مسلمانان اين كشور كه تا آن هنگام تحت سيطره وحشي صدام فرصت بروز نداشت، آزاد شده بود و همزمان، زمزمه تشكيل حكومتي برخاسته از قوانين اسلام از بطن توده هاي مردم به گوش مي رسيد، جرج بوش رئيس جمهور آمريكا در يك كنفرانس مطبوعاتي در پاسخ به اين سؤال كه اگر مردم عراق خواستار يك حكومت ديني باشند، موضع آمريكا در برابر آنها چه خواهد بود؟ گفت؛ «ما بعد از سامان دادن به شرايط آشفته كنوني كه بعد از جنگ طبيعي است، زمينه برگزاري يك انتخابات آزاد را فراهم خواهيم كرد، اما، از هم اكنون اعلام مي كنم كه اگر نتيجه انتخابات، رويكرد مردم به اسلامگرايان باشد، اين نتيجه را نخواهيم پذيرفت».
در اين كنفرانس مطبوعاتي و راديو تلويزيوني، خبرنگار رويترز، به گزارش 15 مارس 2001 روزنامه گاردين اشاره كرد كه 5 روز قبل از حمله نظامي آمريكا به عراق، از قول چند كارشناس آمريكايي آورده بود؛ كشورهاي خاورميانه، بعد از انقلاب اسلامي ايران، در حالتي از برانگيختگي اسلامي به سر مي برند و عراق نيز از اين قاعده مستثني نيست و نتيجه گرفته بود كه بعد از سقوط حكومت ديكتاتوري صدام، آمريكا دو راه در پيش روي خواهد داشت. اول آن كه مطابق شعارهاي خود مبني بر گسترش دموكراسي، به آراء مردم -كه اولين گام دموكراسي است- تن دهد. در اين صورت مردم به خميني هاي ديگري رأي خواهند داد و راه دوم آن كه آمريكا به اشغال نظامي عراق ادامه دهد كه اين حالت غيرممكن و با شعار گسترش دموكراسي آمريكا و متحدانش در تناقض است. خبرنگار رويترز با يادآوري اين گزارش از شماره 15 مارس روزنامه گاردين، از بوش پرسيده بود، اگر مردم عراق در جريان يك انتخابات آزاد به اسلامگرايان رأي دهند، چگونه با آن مخالفت خواهد كرد و بوش پاسخ اين سؤال را به آينده موكول كرده بود.
4- همه شواهد و قرائن موجود حكايت از آن دارند كه روند جاري امور در عراق، از جمله و مخصوصا، همه پرسي اخير، حاوي هيچ پيام خوشايندي براي آمريكا و متحدانش نيست، بنابراين به آساني مي توان نتيجه گرفت كه ابراز خشنودي مقامات آمريكايي و اروپايي از حضور گسترده مردم عراق در همه پرسي اخير، قبل از آن كه خشنودي واقعي باشد، يك «پز دموكراتيك» و البته از سر ناچاري است.
چرا كه قانون اساسي عراق، اگرچه با انجام برخي تغييرات به منظور جلب حمايت تمامي احزاب، جمعيت ها و اقوام حاضر در اين كشور به تصويب رسيده است ولي در مقياس گسترده و قابل توجهي از مباني اسلامي الهام گرفته و اين ساختار نه فقط خوشايند آمريكا و متحدانش نيست، بلكه با انگيزه آنان از حمله نظامي به عراق و دكترين -من درآوردي- گسترش دموكراسي بوش در تضاد است. بنابراين همه پرسي اخير و خواسته هاي اعلام شده مردم از ادامه اين روند را مي توان يك امتياز بزرگ براي مردم عراق و جهان اسلام تلقي كرد.
5- برخي از اخبار و گزارش ها حاكي از آن است كه آمريكايي ها به انتخابات پارلمان عراق در دسامبر يا ژانويه آينده، اميد بسته اند و از هم اكنون تلاش گسترده اي را در دو محور آغاز كرده اند، اول؛ اختلاف افكني به منظور پيشگيري از ائتلاف نيروهاي اصولگرا با اين مقصود كه ليست هاي انتخاباتي با ائتلاف سراسري و يا نزديك به فراگير شكل نگيرد. و دوم؛ زمينه سازي براي دامن زدن به ناامني و گسترش دامنه ترورها و انفجارها، با اين اميد كه انتخابات پارلمان و تشكيل دولت دائمي عراق را به تاخير اندازند.
اين تلاش موذيانه، اگرچه در نهايت مشكل آمريكا و متحدانش را حل نخواهد كرد و درصورت تحقق نقشي بيشتر از يك داروي مسكن براي اشغالگران در پي ندارد ولي هوشياري مردم عراق و احزاب و جمعيت هاي فعال در عرصه سياسي اين كشور، «باطل السحر» آن خواهد بود و از آنجا كه مردم عراق طي سال هاي اخير بر پيروي خود از مرجعيت ديني تاكيد ورزيده اند، از هم اكنون مي توان پروژه بعدي آمريكا و متحدانش را نيز شكست خورده تلقي كرد.
حسين شريعتمداري