امير محبيان تصريح كرد: «گروههاي فعال در جريان چپ بعد از سوم تير 84 ، دريافتند كه گويا شوك سوم تير جدي بوده است؛ چراكه راي 17 ميليوني مردم بيانگر حادترين شكل بازگشت جامعه به آرمانهاي دهه 60 بوده است. بر همين اساس شوك تحليلي به جناح چپ وارد شد و نوع تحليل آنها دگرگون شد.»
عضو شوراي سردبيري روزنامه رسالت در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خصوص ترسيم فضاي سياسي و وضعيت جريان چپ در كشور، با بيان اين مطلب اظهار داشت: «جريان چپ و بخصوص جبهه مشاركت بر اساس يك تحليل مشخص مبني بر استحاله سيستم به سمت الگوهاي غربي و تمايل طبقات متوسط براي تغيير نظام به سمت يك نظام مشابه نظامهاي غربي، يك سري از رفتارهاي سياسي را از خود بروز داد؛ با اين تفكر كه تحولات جمعيتي موجب متورم شدن خواستهاي ليبراليستي در بين جوانان و تشديد آن توسط طبقه بزرگ شده متوسط در دوره هاشمي شده، مطالبات ليبراليستي طرفداران بيشتري خواهد يافت و بنابراين هر گروهي كه بيشتر منادي آن باشد ميتواند مقبوليت بيشتري در جامعه كسب كند.»
وي گفت: «اينان معتقد بودند كه جامعه از خواستهاي ارزشگرايانه اوليه انقلاب عبور كرده و خواستهاي جديد مردم با خواستهاي نظام اختلاف دارد و باعث ميشود كه شكافي بين مطالبات مردم و حكومت به وجود آيد. همين مساله باعث شد كه نوعي رفتار جديد و تشكيل ائتلافهاي جديد استراتژيكگونه را در اردوگاه چپ شاهد باشيم. مثلا جريان ملي مذهبي كه در دوران آرماني انقلاب و دهه شصت كنار گذاشته شده بود، با تحليل جديد در اواخر دهه هفتاد و ابتداي دهه هشتاد به يك عنصر فعال در جبهه دوم خرداد تبديل شد. در جريان چپ اين تصور وجود داشت كه تغيير و تحولات به سمت قدرت گرفتن جرياني مثل جريان ملي مذهبي و يا عبور از آن به سوي يك اپوزيسيون ليبرال است. بر همين اساس جبهه مشاركت به سمت دور شدن از ارزشهاي اول انقلاب و تبري جستن از آن رفت، هر چند اعضاي ارشد آن دچار تناقضهايي شدند كه دائما از سوي اپوزيسيون خارج از كشور مورد سوال بودند چون نمي توانستند وابستگيهاي خود را با نظام اسلامي انكار كنند.»
محبيان در ادامه به تاثير سوم تير در تحليلهاي جريان چپ پرداخت و گفت: «گروههاي فعال در جريان چپ بعد از سوم تير 84 ، دريافتند كه گويا شوك سوم تير جدي بوده است، چراكه راي 17 ميليوني مردم بيانگر حادترين شكل بازگشت جامعه به آرمانهاي دهه 60 بوده است. بر همين اساس شوك تحليلي به جناح چپ وارد شد و نوع تحليل آنها دگرگون شد.»
اين عضو شوراي سردبيري روزنامه رسالت با ابراز اين عقيده كه تحليل جبهه مشاركت و جريان چپ در مورد جامعه اشتباه بود، تصريح كرد: «قطب فعال در انتخابات اخير به آرمانهاي انقلاب نزديكتر بود و اين باعث شد كه احمدينژاد، بخشي از اصولگرايان و كروبي كه از انقلاب و آرمانهاي آن بيشتر سخن گفتند از راي بيشتري بهره ببرند. در اين ميان وزن مجمع روحانيون - كه بعد از خرداد 76 به حاشيه رانده شده بود و به عنوان آويزه جريان دوم خرداد محسوب ميشد و حزب مشاركت عملا آن را به بازي نميگرفت - تغيير كرد و توانست اقبال بيشتري كسب كند.»
وي گفت: «صفبنديهاي جريان دوم خرداد تا حدودي دگرگون شده است. آنهايي كه عقب بودند به جلو تاختهاند. مجمع روحانيون فعالتر شده است و سازمان مجاهدين در وسط قرار گرفته و مشاركت عقب افتاده است.»
محبيان در توضيح بيشتر در خصوص وضعيت احزاب فعال در جريان چپ، گفت: «مجمع روحانيون با تغييراتي كه در خود داد، تلاش ميكند حركت بيشتري از خود نشان دهد. مجمع ابتدا دبيركلي خوئينيها را اعلام كرد، اما با توجه به عادت پشت پرده بودن و گوشهنشيني موسوي خوئينيها، در اساسنامه مجمع تغييراتي در حال انجام است كه نقش رييس شورا (خاتمي) پررنگ شود و تقربيا نقش دبيركلي سابق به خاتمي كه در ميان مردم اقبال دارد به عنوان رييس شورا سپرده شود. با اين وجود موسوي خوئينيها دوباره چهره پشت صحنه خود را بازي خواهد كرد.»
وي در ادامه گفتوگو با ايسنا به تحليل رفتار سازمان مجاهدين انقلاب پرداخت و گفت: «مجاهدين انقلاب با درك شرايط جديد تلاش ميكنند از پيوستگي و چسبندگي سابق با جبهه مشاركت بكاهند و خود، رأسا، رفتاري حزبگونه داشته باشد. مجاهدين انقلاب شاخكهاي خود را بيشتر در جامعه افزايش خواهد داد تا بتواند درك بهتري از جامعه داشته باشد. تاسيس دفاتر شهرستانها و عضوگيريهاي جديد در اين راستاست. مجاهدين همچنين نيروهايي كه به احزاب ديگر قرض داده بود را با فيلترهايي كه قرار ميدهد بازپس ميگيرد و بر همين مبنا تا حدودي تلاش ميكند از جبهه مشاركت فاصله بگيرد.»
محبيان در خصوص جبهه مشاركت نيز گفت: «جبهه مشاركت دچار بحران شده و در حال تحليل آن است. آنها يك كار هوشمندانه كردند و آن پذيرفتن شكست بود، البته بايد هزينه آن كه تغيير دبيركل بود را ميداد اما چون نيروي جديدي نداشتند كه اين نقش را بازي كند، چنين نكردند. به هر حال مشاركت تحليل انتخابات را كنار نگذاشته و كميتهاي تشكيل داده كه علل شكست را بررسي كند. از سوي ديگر به الگوي احزاب كشورهاي ديگر كه بعد از مدتي به قدرت بازگشتهاند توجه ميكند، احزابي مثل حزب كنگره هند، حزب رفاه تركيه و حزب محافظهكار انگليس مورد بررسي حزب مشاركت هستند.»
اين تحليلگر و روزنامهنگار اظهار داشت: «شوك سوم تير تحولات جديدي در جريان چپ ايجاد كرده است. به نظر من آنها با اين تحولات عاقلانه رفتار ميكنند و نشان ميدهد كه آنها پختهتر عمل خواهند كرد.»
محبيان در ادامه به تحليل رفتار جريان چپ در مقابله با طرف مقابل خود پرداخت و به خبرنگار ايسنا گفت: «اينها در حال تبيين استراتژي در اين زمينه هستند، اما همگي چه اقليت مجلس و چه مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب اين اجماع كلي را دارند كه مخالفتهايشان را عيان نكنند. آنها سكوت كردهاند تا اختلافات جريان مقابل بارور شود تا بتوانند مطالباتشان را مطرح كنند.»
عضو شوراي سردبيري روزنامه رسالت در ادامه تحليل خود از جريان چپ گفت: «زمان شروع انتقادات در جريان چپ محل اختلاف است. جبهه مشاركت اين زمان را يك سال ميداند و شروع انتقادات را به تابستان سال آينده موكول كرده است. مجاهدين انقلاب به شروع اين كار از آغاز سال آينده معتقد است و در اين زمينه در حال جمعآوري پرونده است.»
وي با طبيعي دانستن انتقاد از دولت توسط جريان چپ، اظهار داشت: «بيشترين سرمايهگذاري آنها اين است كه دولت، خود، خطا كند. بعضي از آنها معتقدند دولت از زمان راي اعتماد گرفتن، به دليل نبودن تجربه در سراشيبي قرار گرفته و روز به روز بيشتر در اين سراشيبي فرو ميرود؛ لذا معتقدند بدون سر و صدا اجازه دهند دولت با اجزا و اركان خود اختلاف پيدا كند. بر همين مبنا در برابر اختلافات ميان احمدينژاد و هوادرانش سكوت اختيار ميكنند و ترجيح ميدهند احمدينژاد ضربههاي اول را از خوديها بخورد. البته تك تيراندازيهايي صورت ميگيرد ولي در مورد سكوت اجماع وجود دارد.»
محبيان افزود: «در مورد روش شروع انتقادات هم اختلاف وجود دارد. مشاركتيها نگراني دارند كه پايگاههاي به دست آمده در هشت سال گذشته در حال از دست رفتن است و مشكل شروع از اول را ايجاد ميكند. نقطه شروع آنها شوراي شهر است، اما در انتخابات مجلس خبرگان وزن خود را آزمايش خواهند كرد و قصد دارند با ارائه ليستهايي و گنجاندن خاتمي در صدر آن به عنوان كانديدا اين كار را انجام دهند، پس از آن در شوراها يك حركت جدي انجام خواهند داد.»
وي درباره اينكه گزينه احتمالي براي كانديداتوري انتخابات رياست جمهوري دور بعد در جريان چپ چه كسي است؟ گفت: «اينكه جريان چپ چه كسي را براي انتخابات رياست جمهوري آماده ميكنند هنوز به روشني مشخص نيست. برخي به خاتمي اميد دارند و اينكه او بايد خود را آماده كند، با اين تصور كه با توجه به روند كار دولت فعلي، چهره خاتمي بازسازي ميشود و مردم به او راي خواهند داد.»