- قدرت را ميتوان با زور تاسيس كرد اما ادامه آن به كارآمدي بستگي دارد
تهران- خبرگزاري كار ايران
عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي گفت: نهادهاي مدني بايد مردم طبقات مختلف را دور هم جمع و دموكراسي را تمرين كنند چون ما براي تحقق دموكراسي، نياز به انسانهاي دموكرات داريم و فرهنگ مشاركت در عرصه سياسي تنها به دولت و انتخابات خلاصه نميشود.
به گزارش خبرنگار "ايلنا"، هاشم آقاجري در جلسه انجمن اسلامي دانشاموختگان دانشگاه شهيد بهشتي با بيان اينكه چنين انجمنهايي موجب گرم شدن روابط و تحيكم دوستيها ميشود، گفت: اگر اين انجمنها جايگاه واقعي خود را در جامعه پيدا كند، به طور يقين يكي از بسترهاي شكلگيري جامعه مدني تحقق مييابد، اين انجمنها نوعي تمرين براي دموكراسي، همانديشي، گفتوگو و روابط مشاركتجويانه فارغ از چارچوبهاي مبتني بر قدرت در جامعه بزرگتر است.
وي با تصريح بر اينكه يكي از مشكلات تاريخي كشور ما ضعف جامعه مدني است، اظهار داشت: ضعف جامعه مدني موجب شده است كه استبداد در طول تاريخ به صورتبندي غالب در حيات سياسي ما تبديل شود.
آقاجري خاطر نشان كرد: غربيها معتقدند پراكندگي جغرافيايي در ايران و قدرت متمركز، امپراطوري متكي بر ديوانسالاري عريض و طويل را در شرق موجب شده است، لذا نوع ديوانسالاري كه در زمان هخامنشيان، ساسانيان و سلجوقيان وجود داشت، كمتر در اروپا ديده ميشود.
عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي با بيان اينكه خاستگاه آنچه استبداد ايراني و آسيايي ناميده ميشود، قبيلهاي است، گفت: قدرت قبيله متكي به شمشير بوده است؛ شمشيرهاي متحد جمع شده و به مردم فراوان اما متفرق حكومت ميكردند، تقدير اكثريتي متفرق و متشتت اين بود كه تسليم يك گروه مهاجم و نظامي شود، هر چند ممكن است امروز نيز اين اتحاد قبيلهاي وجود داشته باشد.
آقاجري افزود: تنها سلجوقيان و مغولها، نظاميان قبايل شمشيرزن نيستند بلكه در زمان رضا شاه و محمدرضا شاه نيز همين نقش توسط نظاميان ايفا ميشد و اهل حكم و علما در خدمت اين نظاميان قرار ميگرفتند.
وي با بيان اينكه نظاميان قدرت كشورگشايي دارند اما توانايي كشورداراي ندارند، گفت: نظاميان براي ادامه حيات خود نياز به اهل قلم دارند، با زور ميتوان قدرتي را تاسيس كرد اما ادامه اين قدرت بستگي به كارآمدي آن نظام دارد، چه رسد به دوره مدرن ما كه تا حدود زيادي مشروعيت نيز با كارآمدي تعريف ميشود و روشنفكران، دانشگاهيان و متخصصان هستند كه ميتوانند به قدرتها توان كشورداري بدهند.
وي خاطر نشان كرد: پراكندگي، ضعف جامعه مدني، ضعف جامعه شهري و روستايي، ضعف طبقات گوناگون در طول تاريخ و ضعف نهادهاي مقتدر براي دفاع از حقوق مردم موجب شده است كه عدهاي مانند مغول با زور بر مردم حكمراني كرده و مردم از روي ترس، آنها را تمكين كنند.
آقاجري با بيان اينكه با وجود تكنولوژي مدرن، توسعه ارتباطات و شكلگيري جامعه انبوه، عواملي كه در پراكندگي جمعيت تاثير داشت اكنون ديگر وجود ندارد، گفت: امروز دولتهايي كه در سرزمينهاي نفتخيز از قدرت بزرگ اقتصادي برخوردارند، مردم كشورشان را نوكر دولت ميدانند و به ميزاني كه اين وابستگي بنيه اقتصادي دولت تشديد شود، به همان نسبت جرات و شهامت حركت از جمعيت گرفته ميشود كه تنها راه جبران اين خلا، بسط و گسترش نهادهاي مدني و NGO هاست.
وي افزود: امروز نهادهاي نيمبند اجتماعي نيز براي حمايت از كنشهاي مستقل از دولت وجود ندارد، هر چند در گذشته بازاريها اين كار را ميكردند اما متاسفانه امروز آنها هم به قدرت وارد شده و بند نافشان به آنها وصل است لذا از روشنفكران حمايت نميكنند، ما امروز سنديكا و اتحاديهاي قوي براي دفاع از حقوق مردم نداريم و متاسفانه بعد از حدود صد سال از پيدايش احزاب در ايران هنوز در آغاز راه نظام حزبي هستيم.
وي با بيان اينكه ريشههاي سياستگريزي در كشور ما بايد مطالعه شود، گفت: امروز مردم ما آنقدر كه به مسايل اخلاقي, فردي و اجتماعي توجه ميكنند، به سياست علاقهمند نيستند و فراواني جلسات يونگ، روانكاوي، معرفي و شناخت فرقهها و فرهنگهاي بودايي نشان دهنده فرار به درون است و خيليها امروز معتقدند كه بايد فردسازي كرده و به اخلاق و نيازهاي معنوي توجه كنيم.
وي با بيان اينكه در ايران همه چيز را سياست تعيين ميكند و اگر مردم سياست را انتخاب نكنند، سياست آنها را انتخاب خواهد كرد، اظهار داشت: در اسلام مساله اصلي سياست نيست، سياست پوستهاي است كه بايد از هسته معنويت، ايمان و فضيلتهاي انساني و تكامل روحي محافظت كند اما اگر خودش هسته شد، ديگر دين نخواهد بود بلكه يك ايدئولوژي سياسي است.
آقاجري در پايان گفت: در NGO ها روابط چهره به چهره، مديريت انساني و معطوف به عالم دروني انسانها بيشتر از مديريت بروكراتيك جواب ميدهد وNGO ها بايد به ميل مردم به امور اخلاقي و معنوي توجه كنند و بتوانند.