بيش از سه ماه از روي کار آمدن دولت احمدي نژاد، «رئيس جمهور» گروه هاي ارتجاعي تند رو، مي گذرد. مجموعه حوادث و سياست هاي اتخاذ شده از سوي دولت جديد، در ماه هاي گذشته، نمي تواند نگراني هاي جدي همه نيروهاي ملي و آزادي خواه کشور را بر نيانگيزد.
«شش سال سختي کشيده ايم و تشکيلات زير زميني درست کرده ايم ...حالا مي خواهيم حکومت کنيم. ما تعيين مي کنيم که چه کسي باشد و چه کسي برود.»
نيروهاي مترقي و از جمله حزب تودة ايران در جريان ارزيابي حوادث کشور، از انتخابات مجلس هفتم به بعد همواره بر اين نکته تأکيد داشته اند که کارزار وسيعي براي تشديد انحصار و يکدست کردن حاکميت جمهوري اسلامي، به نفع نيروهاي افراطي ارتجاع، آغاز شده است که مي تواند عواقب خطرناکي را براي آينده کشور به همراه داشته باشد. با خوابيدن گرد و غبار هاي هياهوي تبليغاتي و روشن شدن بيش از پيش دروغ بودن شعارهاي پوپوليستي احمدي نژاد، که براي فريب توده ها، در جريان انتخابات مطرح مي شدند مردم ما خيلي زود با سيماي واقعي انحصارگرايان تندرو که هدفي جز استقرار حکومتي از نوع حکومت طالبان در ايران ندارند روبه رو شده اند. تشديد فشار بر مخالفان سياسي و پاکسازي هاي گسترده در ادارات و وازارت خانه در کنار يورش سازمان يافته به دانشگاه ها و دانشگاهيان کشور، در کنار سياست هاي بيش از پيش ماجراجويانه در عرصه بين المللي زنگ خطري جدي براي همه نيروهاي ملي است که نگران آينده ميهن هستند. در ميان مجموعه نسبتاٌ زياد خبري که حکايت از روند ذکر شده در بالا دارد گزارش صحبت هاي رئيس جديد دانشگاه اصفهان به وضوح از برنامه ها و طرز تفکر نيروهاي ارتجاعي پرده بر مي دارد. به گزارس پايگاه خبري «امروز» دکتر رامشت، رييس دانشگاه اصفهان در ضيافت افطاري با کار آفرينان دانشگاه تاکيد کرد: «چه کسي گفته ما جناحي عمل نمي کنيم ؟ آيا کسي گفته ما نبايد جناحي عمل کنيم؟ ما نمي توانيم جناحي عمل نکنيم، مگر مي شود؟ ما شش سال سختي کشيده ايم و تشکيلات زيرزميني درست کرده ايم و آدم ها را با هم متحد کرده ايم ، راي گرفته ايم از مردم!! و حالا مي خواهيم حکومت کنيم. ما تعيين مي کنيم که چه کسي باشد و چه کسي برود . ما اجازه مي دهيم کساني که همفکر ما نيستند و در جناح ما نيستند براي خودشان فعاليت کنند . ولي نمي گذاريم مدير زير مجموعه ما کسي به جز همفکران خودمان باشد در عملکرد تشکيلاتي مورد علاقه ما حتي معاونين دانشگاه را تشکيلات انتخاب نموده است و سهم کساني که زحمت کشيده اند را ادا نموده است. » وي در پايان همچنين افزود: «بر اساس يک نظريه آمريکايي که يکي از مشاوران کاخ سفيد داده است اگر 25 درصد مردم طرفدار شما باشند 50 درصد هم به صورت اتوماتيک هواداري مي کنند ، 10 الي 12 درصد را مي توان خريد همچنين 10 الي 12 درصدديگر را مي شود ترساند و 3 الي 4 درصد بقيه که به هيچ صراطي مستقيم نمي شوند را مي توان با نيروي واکنش سريع در نطفه خفه کرد.» در همين زمينه بر اساس خبرهاي گوناگون منتشر شده در طول دوماه گذشته 18 رئيس دانشگاه در سراسر کشور تغيير کرده اند که در طول تاريخ حکومت رژيم ولايت فقيه بي سابقه است. جعفر كامبوزيا نماينده مجلس ششم در گفتگويي تفصيلي با پايگاه خبري امروز ضمن اشاره به اين سياست هاي مخرب دولت احمدي نژاد از جمله افزود: «جريان فعلي حاكم بر وزارت علوم با فلسفه استقلال دانشگاهها كاملاًبيگانه است شتابزدگي وزير علوم در انتصاب رؤساي دانشگاه ها برخلاف قانون و عرف اجتماعي است مضافا اينكه وزير علوم حتي در انتصاب رؤساي دانشگاه ها از افراد موجه و قابل قبول نيز بهره نگرفتند و فردي كه در انتخابات مديريت دانشگاه از 300 راي تنها 7 راي را آورده است به مديريت دانشگاه منصوب كرده است كه گماردن چنين فردي يعني حركت در جهت عكس خواسته اعضا هيأت علمي و زمينه سازي براي تحديد دانشگاه ها است.» بر اين مجموعه بايد همچنين خبر مصوبه جديد وزارت علوم مبني بر انتقال كليه دختران از دانشگاه هاي سراسر كشور به شهر محل زندگي شان را افزود تا ابعاد تهاجم ارتجاع بر ضد دانشگاه هاي کشور روشن تر گردد.
يورش ارتجاع به دانشگاهيان و دانشگاه هاي کشور اتفاقي نيست. در طول دهه هاي اخير با وجود پاکسازي هاي مکرر، دانشگاه هاي و دانشگاه هيان کشور همواره يکي از سنگرهاي فعال مبارزه بر ضد رژيم ولايت فقيه بوده و هستند. همچنين نقش فعال و ويژه جنبش دانشجويي کشور در پيروزي تاريخي دوم خرداد 1376 و پس از آن نقش مهم دانشجويان در نبرد هاي سياسي بر ضد ترفندهاي ارتجاع، جنبش دانشجويي و دانشگاه هاي کشور را در تقابلي جدي با سياست هاي ارتجاع قرار داده است و درست از همين روست که سرکوبگران حاکم اکنون مدتهاست که برنامه سرکوب و قلع و قم وسيع دانشگاه هاي کشور را در اولويت کاري خود قرار داده اند.
در کنار اين روند هشدار دهنده ما همچنين شاهد تغييرات وسيع در سطح استانداري ها کشور هستيم. جعفر كامبوزيا در پاسخ به سئوال خبرنگار «امروز» که: « در وزارت كشور شاهد انتصابهاي امنيتي و نظامي در سطح استانداري ها بوديم هر چند تركيب كل كابينه نظامي و امنيتي است نظرتان در اين مورد چيست؟» مي گويد: « اين انتصاب ها از تفكر حاكم بر وزير كشور نشأت مي گيرد هر چند ايشان صحبت هايي در مورد آزادي و دموكراسي بكند با توجه به سوابق ايشان تا در عمل نشان ندهند قابل پذيرش نيست .چون وزير كشور افرادي را به سمت استاندار منصوب كردند كه قبلا رئيس دفتري را تجربه كرده بودند و چه كسي است كه نداند گماردن افراد كوچك در جايگاه هاي بزرگ كشور را فلج مي كند. هر چند عوام فريبي نيز در اين انتصاب ها مشاهده مي شود به گونه اي كه ادعا كردند كه ما افراد بومي مي گذاريم اما در مناطقي با حساسيت قومي و مذهبي افرادي را به سمت استاندار منصوب كردند كه خود در گذشته سردمدار بروز اين حساسيت ها بين قوميت ها بودند.»
آنچه از مجموعه بالا روشن است حرکت سازمان يافته نيروهاي ارتجاعي تند رو براي قلع و قم وسيع مخالفان و خصوصاٌ ضربه زدن به دانشگاه هاي و جنبش دانشجويي کشور است. در چنين اوضاع و احوالي متأسفانه نشانه جدي از تلاش مشترک نيروهاي آزادي خواه و اصلاح طلب براي مقابله با اين حرکات به چشم نمي خورد. برخوردهاي لفظي، سقوط مجدد به قبول مرزهاي ارتجاعي «نيروهاي خودي و غير خودي» و هراس از سازمان دهي يک جنبش وسيع اجتماعي براي مقابله با تهاجمات ارتجاع با خطرات کنوني را بسيار دشوار کرده است. سکوت و مماشات با يورش نيروهاي ارتجاعي بي شک در آينده صدمات جدي براي جنبش مردمي و نيروهاي اصلاح طلب جامعه به همراه خواهد داشت. بايد با غلبه بر دشواري هاي کنوني جنبش اجتماعي نيرومندي را براي مقابله با برنامه هاي ايران برباده ارتجاع بسيج کرد و به ميدان مبارزه کشاند. تنها در اين صورت است که مي توان راه را براي تحولات بعدي و حرکت به سمت طرد رژيم استبدادي ولايت فقيه و استقرار آزادي، دموکراسي و عدالت اجتماعي گشود.