ايران و جهان عليه احمدي نژاد، حسن زرهي، شهروند

گرفتاري احمدي نژاد‌ زياد است. اگر تا ديروز اين دنيا بود كه از شيوه ي رفتار و كردار او شاخ درميآورد، امروز ايران هم همانقدر انگشت به دهان است كه باقي دنيا. از بخت بد ما ملت، او نه تنها از بدكرداريهاي خويش درس نميگيرد، كه مانند كم خردان و عقل از دست دادگان مدام بر خطاهاي خود اصرار ميورزد، و گمان ميدارد اوضاع مانند سه دهه ي پيش است كه دنيا بر مدار ديگر ميگرديد، و برخي حرف و حديث ها و كردارهاي رهبران جمهوري اسلامي در آن دوران خاص ناديده انگاشته ميشد،‌ و يا اگر به ديده گرفته ميشد، نه ضرورتي ايجاب ميكرد و نه موقعيتي مهيا بود كه در برابر آن حرف و حديث هاي نامعقول واكنشي جهاني و جدي انجام گيرد. اما حالا، پس از يازده سپتامبر، پس از عراق و افغانستان، و پس از فروپاشي نيمه ي ديگر قدرت جهان شوروي و همپيمانان او، اگر جمهوري اسلامي هم دوباره به دنيا ميآمد، آن كه احمدي نژاد اين همه دم از تقليد و تعقيب اعمال و كردار او ميزند، خود هم به همانگونه كه رفت رفتار نميكرد. و چه بسا بيشتر شبيه بود به خاتمي و اصلاح طلبان او تا احمدي نژاد و كردار و گفتار او و همپالكي هايش در برباددهي ايران و ايرانيان!

نميخواهم به واكنش هاي تند و ترديدناپذير تقريبا همه ي جهان به پرت و پلاگويي هاي احمدي نژاد بپردازم. زيرا آنچنان دامنه و دنباله اي دارد كه در اين حجم اندك ميسر نخواهد شد. اما حيفم ميآيد واكنش هاي هم دولتيان ديروز حضرتشان را من باب مثال نياورم، تا روشن شود كه جناب رئيس جمهوري نه تنها از جهان امروز عقب است، كه حتي در مقياس با همتاهاي وطني و اسلامي خويش نيز كلي راه نپيموده دارد.

آنچه ميخوانيد واكنش دولت مردان و يا مقامها و شخصيت هاي حكومتي و اهالي مطبوعات ديروز و امروز جمهوري اسلامي در باب فرمايشات جنابشان عليه آمريكا و اسرائيل است براي از روي كره زمين پاك گرداني اين دو كشور لابد!

اما پيش از آن اشاره ي گذرا كنم بر نوشته اي از نيما راشدان كه در تحليل و برخورد با بيهوده گويي هاي احمدي نژاد از آن سوي بام افتاده است. آن چه آقاي راشدان از آن دفاع ميكند، از منظر برخي حكومتها و دولتهاي غربي آن هم هر يك به ملاحظه اي كه جاي شرح آن در اينجا نيست احتمالا غلط نيست. اما گرفتاري انديشه اي شبيه نوشته ي آقاي راشدان، ناديده انگاري افكار عمومي جهان غرب، ناديده پنداري ملتها، روشنفكران و رسانه هاي مستقل و داراي موضع نسبت به بي عدالتي مطلقي است كه از سوي اسراييل و حكومتهاي آن بويژه حكومتهاي شبيه شارون بر مردم مظلوم و محروم فلسطين ميرود و اين ادعاي آقاي راشدان را در طرح دو سوي تمدن و تحجر، آن هم به آن آساني و خوش بيني دچار ترديد جدي ميكند. اميدوارم در فرصتي به اين شيوه ي شيفته شدن ها و از انصاف دور افتادن هاي برخي عاشقان بي قيد و شرط دمكراسي غربي و بويژه اسرائيل محورانه، بيشتر و روشنتر بپردازم.

از ماجراي احمدي نژاد و نگاه ايراني عليه او، نگاه ايراني كه نه، نگاه جمهوري اسلامي مداران درون حكومت، گيرم از جبهه اي ديگر به او دور نشوم.

احمدي نژاد در آينه ي خودي هاي حكومتي جمهوري اسلامي:

محمد خاتمي (رئيس جمهوري اسلامي پيش از احمدي نژاد) در پيوند با ادعاهاي همتاي كنوني خود‌ ميگويد: "ما هيچ رسالت جهاني اي نداريم، خيال نكنيد كه آمده ايم همه ي عالم را طبق روال خودمان به حكومت ديگر تبديل كنيم و حرفهايي بزنيم كه مشكلات اقتصادي و سياسي براي خودمان در دنيا به وجود بياوريم. چه كسي گفته كه ما رسالت داريم همه دنيا را مسلمان كنيم؟"

محمدتقي فاضل ميبدي عضو مجمع محققان و مدرسان حوزه علميه قم هم گفته است: "موضع گيري در مورد حذف كشورها در عرصه سياست خارجي به نفع كشور نيست. مسائل داخلي كشور با سياست خارجي گره خورده است به گونه ‌اي كه هر تنشي در سياست خارجي بر مسائل داخلي كشور نيز اثر مي‌گذارد. اميد است جهان سخنان احمدي نژاد را به عنوان يک موضع گيري رسمي تلقي نكند چون در غير اين صورت ايران با مشكلات عديده اي روبرو مي‌شود . . . "

محمد كيانوش راد نماينده سابق از مجلس ششم در پيوند با ادعاهاي احمدي نژاد گفته است: "ما نبايد از فلسطيني‌ ها فلسطيني ‌تر باشيم. دفاع از حقوق همه انسان‌ ها از جمله مردم مظلوم فلسطين ضروري است، اما با خط و نشان كشيدن هاي بي مورد در شرايط فعلي نبايد به گونه‌ اي اقدام كرد كه اجماع بين المللي عليه ايران شكل بگيرد. . . برخوردهاي شعاري و بي منطق هزينه زيادي را بر ملت تحميل مي كند . . . "

و جميله کديور مينويسد: " . . . اين ماجراجويي ها شهادت طلبي نيست، هلاکت، بر مبناي جهالت است. بر باد دادن سرمايه هاي ملي و مردمي و هزينه کردن به نام دين است. دولتي که از معرفي کردن وزراي کليدي اش مثل نفت و آموزش و پرورش عاجز مانده، بهتر است اول خود را سر و سامان بدهد تا آمادگي تغيير جهان را پيدا کند، و بعد به ديگران بپردازد و بهتر است به فکر حفظ دوستان انگشت شمارش باشد تا گسترش دشمنان رو به فزوني اش. . . ."

احمد زيدآبادي روزنامه نگار، سخنان احمدي نژاد را به ضرر فلسطينيان و به نفع سياست هاي اسرائيل ارزيابي كرده است: "جناح هاي افراطي در اسرائيل ترجيح ميدهند تا انتقاد از سياستهاي اسرائيل مضمون يهودستيزانه داشته باشد تا با اتكا به آن مانع طرح انتقادهاي اصولي به آن بخش از رفتارهاي خارج از عرف بين المللي دولت اسرائيل شوند. در روزهاي اخير كه اظهارات آقاي احمدي نژاد موضوع اصلي واكنش هاي بين المللي بوده است، از اعمال محدوديتهاي وسيع دولت اسرائيل عليه مردم غيرنظامي كرانه باختري در سطح جهاني انتقادي صورت نگرفته است. سكوت بين المللي در مقابل مجازات دسته جمعي فلسطيني ها در سايه اظهارات احمدي نژاد مبني بر حذف اسرائيل از نقشه جغرافياي جهان پديد آمده است. بنابر اين طبيعي است كه دولت خودگردان فلسطين از سخنان آقاي احمدي نژاد خرسند نباشد و به رغم سكوت اغلب كشورهاي عرب، ناچار به رد چنين سخناني شود."

دامنه ي واكنش هاي درون كشوري در برابر افاضات حضرت رئيس جمهوري و دولت برآمده از جناح هاي نادان و خودمحور در ايران دراز است، اجازه بدهيد پايان بخش آن، اظهارنظر روزنامه نگار ايراني سعيد ليلاز درباره پيامدهاي اقتصادي سخنان احمدي نژاد باشد.

سعيد‌ ليلاز ميگويد: "عملكرد و برخي موضع گيري هاي دولت احمدي نژاد موجب ركود سيستم بانكي، توقف فعاليت ‌هاي شركت‌هاي اقتصادي از جمله صنايع خودروسازي شده است. سخنان و اقدامات آقاي احمدي نژاد در برابر غرب موجب ايجاد وضعيت بحراني در عرصه اقتصاد شده است و به نظر مي رسد اين بحران ربطي به توطئه دشمنان خارجي نداشته باشد و سرمنشا آن درون كابينه احمدي‌ نژاد قرار داشته باشد. . . . در اواخر دولت خاتمي شاخص‌ بورس به مرز 13 هزار و 700 واحد رسيد كه ناشي از گسترش بازار پولي و تمركز سرمايه در بورس بود، اما در مقطع فعلي اين سرمايه‌ ها در حال خروج از كشور مي‌باشد و ديگر در كشور سرمايه‌ گذاري نمي‌شود. شاخص بورس نه تنها دماسنج اقتصاد كشور بلكه دماسنج وضعيت مطلوب يا نامطلوب كل كشور است. و اين ويژگي بورس را از ساير شاخص ‌ها متمايز مي‌نمايد و كاهش اين شاخص از عدم اطمينان مردم از سرمايه‌ گذاري در كشور حكايت مي‌كند. . . "

نقل قولها را از سايت امروز و بي بي سي آورده ام.