ميزان نيوز: كديور در خطبه هاي نماز عيد فطر در جمع روشنفكران ديني و اعضاي نهضت آزادي ايران و نيروهاي ملي مذهبي با انتقاد از روشهاي رايج در باب رويت هلال و اعلام عيد گفت متاسفانه امروز ابراز فتوي ابزار معرفي افراد شده است.
وي با ناصحيح خواندن اين روش خواستار احياي سنتي شد كه 40 سال پيش توسط مهندس بازرگان و استاد مطهري پيشنهاد شده بود و آن ايجاد شوراي فتوي براي تجميع نظرات فقها در مسائلي مانند اعلام عيد است.
كديور با انتقاد از حاكميتي شدن مساجد گفت :در حالي كه مساجد امروزه خلوت است و بنابر آمار رسمي در بيش از هفتاد درصد مساجد نماز صبح اقامه نمي شود و در برخي مساجد نمازهاي دونوبت ديگر نيز منظم اقامه نميشود آنوقت جمعي ناچارند كه نماز عيد خود را در يك هنرستان و مراسم احياي خود را در دبيرستان برگزار كنند.
مساجد ما امروز شعبه اي از شعب دفتر مقام رهبري بدل شده است در حالي كه ما قبل از اين به عملاي اهل سنت اين موضوع را طعن مي زديم ولي متاسفانه امروز دامنگير خودمان شده است. روحانيون ما بسياريشان امروز به همان بليهاي دچار شده اند كه ديروز روحانيون اهل سنت بدان مبتلا بودند مسائلي نظير مواجب بگير حكومت بودن و ...آنوقت مسلماناني كه مي خواهند نماز برگزار كنند اما مانند جريان رسمي نميانديشند ناچارند در محلي غير از مساجد نماز بگذارند.
و دستيابي به يك مسجد هم برايشان ممكن نيست. در زمان قبل انقلاب كه اوج خفقان بود ما دينداران مساجد مستقل از حكومت داشتيم.
و اگر كسي مي خواست مستقل از حكومت نفس ديني بكشد برايش ممكن بود اما امروز كدام مسجد را سراغ داريم كه تحت سيطره حكومت نباشد؟ آزادي ديني ما بيشتر شده و يا كمتر؟ آيا حق داريم بگوييم كه ما چون شما نميانديشيم اما ايراني و مسلمان هستيم و شيعه هستيم و يكي از حقوق ديني ما داشتن يك مسجد جدا از حكومت است؟ بالاخره جزو آزادي ها مصرح در اعلاميه حقوق بشر آزادي مذهب است و بخشي از آزادي مذهب نيز آزادي معبد است يعني ما بتوانيم فارغ از سيطره دفتر مقام رهبري مسجد و امام جماعت داشته باشيم. مگر نماز گذاردن اخلال در نظم عمومي كشور است؟
وي در خطبه دوم با بحثهايي در مورد مسائل روز دنياي اسلام نكاتي را پيرامون مسائل روز عراق ،فلسطين و ايران بيان نمود.
كديور با تقدير از نقش برجسته آيت الله سيستاني ، تعيين ضرب الاجل توسط ايشان براي خروج نيروهاي اجنبي از عراق را نظر كليه شيعيان خواند و اظهار اميدواري كرد كه منش ايشان در كم سخن گفتن ولي سنجيدهگويي توسط ديگر مقامات سياسي مذهبي نيز مورد پيروي قرار گيرد.
در بخش دوم خطبه دوم وي با يادآوري مساله فلسطين اين مساله را بحق از اصلي ترين مسائل جهان اسلام خواند كه امروز ملت فلسطين توسط يك دولت مورد نسل كشي و اجحاف و تجاوز قرار ميگيرد. كديور با تاكيد بر اينكه مهمترين وجهه تروريسم، تروريسم دولتي اسرائيل است مبارزه با اين وجهه تروريسم را مهمتر از محكوم كردن تروريستهاي خردهپا دانست و خاطر نشان ساخت حمايت از مردم فلسطين تدبير مي خواهد و با شعار امكان پذير نيست و آنها كه بيشتر سخن ميگويند كمتر به نفع مردم فلسطين قدمي بر مي دارند و اگر كساني واقعا براي مردم فلسطين دل ميسوزانند برنامه خود را اعلام نمايند كه براي پيروزي مردم فلسطين چه كردهاند.اينكه در سازمان ملل دعاي فرج بخوانيم و مواضعي بگيريم كه فقط به امتيازگيري بيشتر اسرائيل منجر شود نهايت كم خردي و بيتجربگي سياسي است و اگر مطبوعات آزاد بودند آنوقت ميشد اين سخنان را نقد كرده از مردم فلسطين نظر خواهي نمود كه اين مواضع در عرصه دنيا به نفعشان تمام شد يا به ضررشان و متاسفانه در عرصه بينالمللي فقط شعارهاي توخالي را فراگرفتهاند و توان برنامه ريزي ندارند.
وي در پايان با نقد سخنان اخير مقام رهبري مهمترين مشكل ايران را استبداد برشمرد و با ابراز نگراني از استبداد ديني در دو دهه اخير نسبت به جملهاي كه گفته شده : "من حقيقتا به آزادي بيان معتقدم" گفت يا من معني اين واژهها را نمي فهمم و يا.....
او گفت كه وقتي گفته مي شود من حقيقتا به آزادي بيان معتقدم اجازه دهيد سوال كنيم كه با اين قرائن چه كنيم ؟ من به عنوان يك شهروند معتقدم كه در زمان حكومت آقاي خامنهاي آزادي بيان نقض شده است اما كدام روزنامه امكان انتشار سخنان من را دارد؟ و فقط مي توانم اين جمله را در اين جلسه بيان كنم با تبعاتي كه ممكن است بعدا برايم داشته باشد. اما هيچ روزنامهاي نمانده كه به اين سخنان حتي اشارهاي كند. از امارات آزادي بيان آزادي مطبوعات است و رئيس دادگستري شما رسما اعلام كرد كه تمام روزنامههاي مستقل را به دستور شما توقيف كردهاند و ما امروز ركورد دار توقيف مطبوعات هعستيم. و در جايگاهي مايه شرمندگي در حوزهازادي بيان را براي ما به ارمغان آورده ايد.
و لابد معنايش اين است كه كسي نبايد بخاطر نقد شما مورد ضرب و شتم و زندان قرار گيرد پس گنجي و زرافشان و سلطاني چه هستند؟ ما هم دلمان ميخواهد كه باور كنيم كه مقامات معظممان به آزادي بيان معتقدند اما با چه مستند؟