جمعه 27 آبان 1384

ازتسخير سفارت آمريکا تا بيانيه الجزاير، گفت‌وگوي ايسنا با بهزاد نبوي

- آن اقدام درزمان خود خوب وموردحمايت بود
- در جريان مذاكرات، هيچ يك از منتقدين قدم جلو نمي‌گذاشتند



خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تاريخ

شايد كمتر كسي گمان مي‌كرد كه تسخير لانه جاسوسي 444 روز به طول بينجامد، حادثه‌اي كه از زمان دولت موقت شروع شد و در زمان دولت شهيد رجايي با امضاي بيانيه الجزاير به پايان رسيد. عملكرد هيات مذاكره‌كننده ايراني در الجزاير از همان ابتدا منتقديني داشته كه تا امروز هم اين انتقادات ادامه دارد. بهزاد نبوي كه از زمان آغاز مذاكرات مسووليت هيات ايراني را بر عهده داشت؛ اكنون پس از گذشت سالها از آن ماجرا در گفت‌وگو با خبرگزاري دانشجويان ايران به تحليل حادثه سيزده آبان و تشريح جزييات و مفاد بيانيه الجزاير پرداخته است. او در بخشي از اين گفت‌وگو در پاسخ به برخي انتقادها از عملكرد هيات ايراني مذاكره‌كننده در الجزاير مي‌گويد: «معما چو حل گشت آسان شود. در جريان مذاكرات، هيچ يك از منتقدين قدم جلو نمي‌گذاشتند و صدايشان در نمي‌آمد. از فرداي روزي كه با فداكاري دولت شهيد رجايي مساله حل شد، اين حرفها مطرح شد. البته ديكته نانوشته غلط ندارد.»


***

ايسنا: روز 13 آبان 58 كجا بوديد و چه مسووليتي داشتيد؟ و چگونه از تسخير لانه جاسوسي مطلع شديد؟

بهزاد نبوي: در 13 آبان 58 عضو شوراي مركزي كميته‌ انقلاب اسلامي بودم و مسووليت ديگري نداشتم. اين عنوان، رسمي و مسووليت دولتي نبود. كميته انقلاب اسلامي كميته‌اي‌ مردمي بود كه بعد از انقلاب خود به خود تشكيل شد و مسووليت آن با آقاي مهدوي كني بود. در تسخير سفارت آمريكا هم مثل همه شهروندان از طريق رسانه‌ها از اين حادثه خبردار شدم.

ايسنا: تسخير لانه جاسوسي چه تاثيري در روابط ديپلماتيك ايران و آمريكا و به طور كلي در فضاي ديپلماتيك گذاشت؟

نبوي: تسخير سفارت آمريكا سرآغاز قطع رابطه ايران و آمريكا بود، آمريكا پيش‌قدم شد و ايران هم استقبال كرد. اشغال سفارت از نظر عرف ديپلماتيك يك حركت غير عادي بود، نه از اين نظر كه عده‌اي سفارت يك كشور را تسخير كردند، بلكه از آن جهت كه بعد از تسخير سفارت، امام(ره) به عنوان رهبر انقلاب از اين حركت پشتيباني كردند كه معني مهمي داشت. امام(ره) در اين موارد دو نوع شخصيت براي خود قائل بودند، يكي به عنوان رييس كشور و يكي به عنوان رهبر انقلاب اسلامي. امام(ره) از شخصيت دوم خود در اين رويداد استفاده كردند.

ايسنا: موضع‌گيري دولت موقت در قبال تسخير لانه جاسوسي چگونه بود و تقابل فكري دولت موقت با دانشجويان پيرو خط امام(ره) چقدر به اين حادثه كمك كرد؟

نبوي: اينكه اين تقابل فكري چقدر موثر بود را تسخيركنندگان بايد پاسخ دهند. ولي آنچه كه مشخص است، مهمترين مساله حضور شاه در آمريكا بود نه موضع‌گيري‌هاي دولت موقت. علت اصلي اشغال سفارت هم موضع‌گيري آمريكا در پناه دادن شاه و انتقالش به آمريكا بود. تا آن زمان دولت آمريكا بطور صريح از شاه حمايت نكرده بود، ولي با رفتن شاه به آمريكا، اين شعار كه "بعد از شاه نوبت آمريكاست" تقويت شد. يعني عده‌اي به اين نتيجه رسيدند كه آمريكا با حمايت از شاه، قصد دارد مقدمات بازگشت رژيم گذشته را فراهم كند. اين موضع‌گيري آمريكا زمينه‌ساز حركت دانشجويان بود. البته ممكن است يكي از نتايج تسخير را توقف مشي دولت موقت تلقي كرد.

ايسنا: موضع‌ سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در اين خصوص چه بود؟

نبوي: سازمان حمايت كرد، البته به اندازه تسخيركنندگان حساسيت نداشت. تحليل غالب در سازمان اين بود كه پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، امپرياليست مسلط در كشور ما انگليس است؛ لذا خيلي به موضوع حساس نبود، اما بعد از اشغال از حاميان اين حركت شد.

ايسنا: برخي مدعي هستند كه تسخير لانه جاسوسي علت اصلي شروع جنگ بود، نظر شما چيست؟

نبوي: تحليل ما اين است كه علت اصلي جنگ، خواسته‌هاي تاريخي عراقي‌ها بود. عراقي‌ها مي‌خواستند به دريا راه پيدا كنند و اين راه را يا بايد از كويت مي‌گرفتند يا از ايران. وقتي "عبدالكريم قاسم" رييس جمهور عراق شد، ابتدا به كويت حمله كرد ولي به نتيجه نرسيد. زمان شاه هم شاهد درگيري ايران و عراق در شط‌العرب بوديم. بعد از انقلاب اسلامي، دولت صدام از نابساماني و ضعف نيروهاي مسلح ما و شرايط بعد از تسخير سفارت و فشارهاي جهاني استفاده كرد تا خواست تاريخي عراقي‌ها، يعني دستيابي به شط‌العرب را تحقق بخشد. اين اتفاق افتاد و غرب و شرق در مقابل حمله‌ عراق به ايران موضع خاصي نگرفتند.

ايسنا: در فضاي سياسي سال 58 آيا جرياناتي هم بودند كه مخالف تسخير لانه جاسوسي باشند؟

نبوي: دولت موقت بعد از اين ماجرا بلافاصله استعفا داد. البته تسخير سفارت را در دلايل استعفا ذكر نكرده بود. مرحوم بازرگان قبل از آن هم چند بار استعفا داده بود. نهضت آزادي هم طي بيانيه‌اي از اشغال سفارت آمريكا حمايت كرد و حتي اولين گروهي بود كه خواهان قطع رابطه با آمريكا شد. حتي در درون نهضت انشعابي صورت گرفت و اشخاصي مثل عزت‌الله سحابي و محمدمحسن سازگارا جدايي از نهضت را اعلام كردند. هيچ جرياني در كشور اعم از مخالفان و موافقان نظام، مخالفتي با اين مساله اعلام نكردند.

ايسنا: مي‌توان گفت كه اين اعلام حمايت گسترده فقط بخاطر اعلام حمايت امام(ره) بود؟

نبوي: با نگاهي به فضاي پس از اشغال سفارت و ايجاد يك همبستگي سراسري در كشور به دنبال اشغال سفارت، متوجه مي‌شويد كه چنين نبود. مجاهدين خلق و چريك‌هاي فدايي و گروه‌هاي ماركسيستي طرفدار امام (ره) نبودند، ولي آنها هم تاييد كردند. همه در تاييد اين حركت از يكديگر سبقت مي‌گرفتند و مي‌خواستند خود را همراه‌تر با اين جريان نشان دهند، بطوري كه مجاهدين خلق در تبريز كنسولگري خالي آمريكا را اشغال كردند تا همبستگي خود را با اين جريان نشان دهند!

ايسنا: موضع شخص بازرگان چه بود؟

نبوي: شخص بازرگان صحبتي در اين باره نكرد ولي احتمال مي رود كه مخالف بود به همين دليل بر استعفايش تاكيد كرد. بعضي، بعدها مخالف شدند مثلا بني صدر چند ماه بعد از اشغال كم كم تغيير موضوع داد و ادعا كرد كه «با اشغال سفارت آمريكا و گروگان‌گيري اتباع آمريكايي ما گروگان آمريكا شديم» در زمان اشغال و چند ماه بعد از آن هيچ مخالفت و مقاومتي با اين حركت نشد. طولاني شدن ماجرا و افشاي برخي اسناد درون سفارت كه عليه بعضي از جريان‌ها تلقي مي‌شد، سبب شد كه عده‌اي كم كم در مقابل اين حركت قرار بگيرند.

ايسنا: شما هم به سفارت رفتيد؟

نبوي: من اصلا نرفتم. معمولا شخصيت‌ها را به آنجا دعوت مي‌كردند و من شخصيت نبودم. بعد هم كه وارد دولت شدم، حضور وزرا در آنجا از نظر ديپلماتيك كار صحيحي نبود.

ايسنا: بحث از اشغال سفارت‌هاي ديگر هم در ميان بود؟

نبوي: بحث‌هايي در مورد تسخير سفارت انگليس مي‌شنيديم كه به نظرم منتفي شد.

ايسنا: اساسا نظرتان راجع به تسخير لانه جاسوسي چه بود؟

نبوي: آن اقدام در زمان خود مناسب بود، گرچه ما مبدع و مبتكرش نبوديم.

ايسنا: شايد برخي معتقد باشند كه چنين اقداماتي حالا هم ممكن است جواب بدهد. نظر شما چيست؟

نبوي: قطعا اين قبيل اقدامات امروز جواب نمي‌دهد. عده‌اي در گذشته زندگي مي‌كنند و فكر مي‌كنند تمام اظهارات، اعمال و افعالي كه 27 سال پيش انجام مي‌شد امروز هم عينا قابل اجراست و اگر كسي گفت فلان حرف يا فلان عمل كه در گذشته قابل تاييد بود، در شرايط كنوني صحيح نيست، به استحاله و پشيماني از گذشته متهم مي‌شود! بعضي‌ها هم ديدگاه‌هاي امروز ما را مبنا قرار مي‌دهند و ديدگاه ما مبني بر عدم تكرارپذيري اشغال سفارت و يا سخن از عادي‌سازي روابط با آمريكا را اين طور برداشت مي‌كنند كه ما اين مواضع را 27 سال دير اتخاذ كرديم و اينكه مواضع و اعمال ما 27 سال پيش درست نبوده، ولي ما به دليل پايين بودن بهره هوشي، 27 سال دير به اشتباه خود پي برده‌ايم! هر دو تفكر يك خطاي واحد دارند و آن اينكه به تحولات ايجاد شده در اثر تغيير زمان و مكان بي‌توجه هستند و نمي‌خواهند بپذيرند كه ممكن است كاري 27 سال پيش درست و بالعكس امروز غلط باشد. اين افراد گذشت زمان را عاملي براي تغيير مواضع نمي‌دانند در حالي كه عوامل متعددي وجود دارند تا ما بفهميم بين حال و گذشته اختلاف وجود دارد.

ايسنا: تفاوت شرايط 27 سال پيش با امروز در چه مسائلي است؟

نبوي: 27 سال پيش در مقابل تسخير سفارت آمريكا (لانه جاسوسي) نوعي وحدت ملي ايجاد شده بود. روز قبل از تسخير، در كشور هرج و مرج وجود داشت و مخالفت گروه‌هاي اپوزيسيون نظام به اوج خود رسيده بود كه با تسخير سفارت (لانه جاسوسي) همه آنها متوقف شد. بي‌جهت نبود كه امام(ره) مي‌فرمود انقلابي بزرگتر از انقلاب اول برپا شده است. عكس‌العمل آمريكا پس از اين حادثه، طراحي حمله‌ به طبس بود كه شكست خورد. روزي كه اين اقدام در ايران انجام شد و امام(ره) از آن حمايت كرد، هيچ عكس‌العملي از سوي آمريكا امكان‌پذير نشد؛ ولي آيا امروز هم شرايط داخلي و خارجي كشور نظير آن روز است؟ آنهايي كه تلويحا حركت آن روز را براي امروز تجويز مي‌كنند متوجه اين تغييرات نيستند. آنها كه به ما انتقاد مي‌كنند كه دير فهميديم، بايد بدانند اگر ما امروز شعار اصلاحات و تحول تدريجي مي‌دهيم متناسب با همين زمان است. اوايل انقلاب، فضا متناسب با انقلاب بود نه اصلاحات.

ايسنا:‌ پس از تسخير لانه جاسوسي بحث امتيازگيري هم مطرح شد؟

نبوي: در زمان تسخير كسي دنبال معامله نبود. خواست دانشجويان تحويل شاه به ايران بود. البته آمريكا ترتيبي داد كه شاه از آمريكا رفت و خواست دانشجويان تامين نشد. حتي ما (سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي) با پيشنهاد آزادي گروگان‌ها به اين شكل مخالف بوديم. سازمان معتقد بود كه گروگان‌ها بايد به شكل سمبليك محاكمه و بعد از آن آزاد شوند. دولت در فكر مصالحه براي آزادي گروگان‌ها نبود. اصولا اين كار شدني نبود. گروگان‌ها را دولت ايران نگرفته بود كه براي آزادي آنها وارد معامله شود. اگر دانشجويان هم وارد معامله مي‌شدند جايگاه كسب امتياز براي دولت را نداشتند. ما در هيچ يك از مذاكراتي كه با واسطه‌ الجزايري انجام مي‌داديم به هيچ وجه مسووليت گروگان‌گيري را بر عهده نمي‌گرفتيم. واقعيت هم همين بود. تا روزي كه گروگان‌ها در مهرآباد سوار هواپيما شدند، من به عنوان اصلي‌ترين فرد مذاكره‌كننده با هيچ يك از گروگان‌ها ديدار نكردم و نمي‌دانستم كجا هستند.

ايسنا: اكنون انتقادهايي به بيانيه الجزاير، مفاد آن و افراد مذاكره‌كننده وجود دارد. همچنين مطرح مي‌شود كه امام از مفاد مذاكرات اطلاع نداشتند و پس از آن مطلع شدند. پاسخ شما به عنوان مسوول اصلي مذاكرات و بيانيه الجزاير به اين انتقادات چيست؟

نبوي: معما چو حل گشت آسان شود. در جريان مذاكرات، هيچ يك از منتقدين قدم جلو نمي‌گذاشتند و صدايشان در نمي‌آمد. از فرداي روزي كه با فداكاري دولت شهيد رجايي مساله حل شد، اين حرفها مطرح شد. البته ديكته نانوشته غلط ندارد. ضمنا در آن زمان كه ما مذاكره مي‌كرديم صورت جلسه‌ تمام مذاكرات هفته به هفته هم براي دفتر امام(ره) و هم براي رييس جمهور ارسال مي‌شد و در جلسه‌ سران سه قوه منهاي بني‌صدر نيز مفاد آن مطرح مي‌شد. اصول و امهات مذاكرات هم با مجلس در ميان گذاشته مي‌شد و مساله‌اي براي پنهان كردن وجود نداشت.

ايسنا: شما چطور به عنوان مسوول مذاكرات انتخاب شديد؟

نبوي: بيانيه‌ الجزاير را دولت شهيد رجايي تصويب كرد و من از طرف دولت مامور به امضاي آن بودم. من نماينده دولت بودم و تعدادي كارشناس از وزارت خارجه و بانك مركزي در كميته‌اي نظر مي‌دادند و در چارچوب بيانيه عمل مي كرديم.

ايسنا: در مذاكرات الجزاير چقدر امتياز گرفتيد؟

نبوي:مصوبه‌ مجلس مي‌گفت كه كليه‌ محدوديت‌هاي آمريكا بعد از اشغال سفارت (لانه جاسوسي) عليه ايران بايد لغو شود. بخش ديگر اين بود كه آمريكا تعهد كند در امور داخلي ايران دخالت نكند. بخش ديگر بازگرداندن اموال و دارايي‌هاي شاه و لغو دعاوي بود. آنچه كه در بيانيه درج شد هر چهار شرط بود. آمريكا با ملاحظه‌اي قبول كرد كه در امور داخلي ايران دخالت نكند. البته آنها زير بار اين بخش نمي‌رفتند چون مي‌گفتند اگر اين بند را امضا كنند به دخالت‌هاي گذشته خود اعتراف كرده‌اند. شايد صحبت مادلين آلبرايت وزير خارجه اسبق آمريكا در نيويورك از اين جهت اهميت دارد كه دولت آمريكا در آن شرايط كه اتباعش در ايران زنداني بودند و رييس جمهور وقت آن كشور بسيار مايل بود پيش از ترك كاخ سفيد آنها آزاد شوند، حاضر به اعتراف به دخالت در امور داخلي ما در بيانيه نبود، صريحا اعلام كرد كه در 28 مرداد در امور داخلي ايران دخالت كرده و از اين بابت عذرخواهي كرد. به هر حال شرط عدم مداخله را آمريكا بدون پذيرش مداخله در گذشته پذيرفت. شروط دوم و سوم مصوبه مجلس يعني باز گرداندن اموال و دارايي‌ و لغو دعاوي را هم پذيرفت. شرط چهارم يعني بازپس دادن اموال و دارايي‌هاي شاه را پذيرفت ولي مي‌گفت ليست اموال و دارايي‌هاي شاه را به ما اعلام كنيد تا آنها را توقيف كنيم. بعد از آزادي گروگان‌ها، غير از بخشي كه مربوط به اموال و دارايي‌هاي ايران بود و در قبال آن دعاوي زيادي عليه ايران وجود داشت، 95 درصد موارد مورد توافق حل و فصل شده است. تنها يكي دو دعواي بزرگ داريم؛ يكي از آنها بحث تنخواهي است كه ايران به آمريكا براي فروش اسلحه داده است. ما مي‌گوييم كه مبلغ تنخواه 12 ميليارد دلار بوده است. تا جايي كه خبر دارم آمريكايي‌ها حاضر بودند تا 10 سال پيش با پرداخت يك ميليارد دلار آن را مصالحه كنند اما دولت ايران قبول نكرده بود. البته بخش‌هايي از اين تنخواه، اسلحه و تجهيزات به ايران داده شده بود. تنها بحث موجود و مهم اين است كه اموال و دارايي‌هاي شاه به ايران مسترد نشده است.

ايسنا: نظرات مجلس در خصوص شروط پيشنهادي ايران در مذاكرات الجزاير چه بود؟

نبوي: از آنجايي كه اشغال سفارت يك كار مردمي بود، امام (ره) از مجلس به عنوان يك نهاد مردمي خواسته بودند كه وارد ماجرا شده و آن را حل و فصل كند و الا چنين اقدامي در قالب وظايف مجلس شوراي اسلامي امكان‌پذير نبود. مجلس چهار شرط پيشنهادي امام (ره) براي آزادي گروگان‌ها را تاييد و از طريق كميسيون ويژه‌اي كه براي اين منظور تشكيل شده بود، مستقيما به نخست‌وزيري ارسال كرد و اين اقدام جنبه قانوني نداشت، چراكه مصوبات قانوني مي‌بايست به تاييد شوراي نگهبان رسيده و با امضاي رييس مجلس به رييس جمهور ابلاغ قانوني شده و از سوي رييس جمهور به نخست‌وزير ابلاغ شود. آنچه به دولت ارسال شد حاصل يك كار كدخدامنشي مجلس بود تا در نهايت اتباع آمريكايي آزاد شوند و دولت نيز كدخدامنشانه و نه به عنوان يك وظيفه‌ قانوني وارد ماجرا شد. اصولا هم مجلس و دولت نمي توانستند قانونا وارد اين ماجرا شوند؛ و در صورت ورود، حكومت ايران از نظر حقوقي مسوول گروگانگيري محسوب مي‌شد. در حالي كه عده‌اي دانشجو اين كار را كرده بودند و حكومت به دنبال راه حلي براي حل و فصل بود.

ايسنا: آيا آمريكايي‌ها اينكه دولت ايران مسوول اين ماجرا نيست را پذيرفتند؟

نبوي: بله، ما در مذاكرات مربوط به بيانيه الجزاير اين بحث را مي‌كرديم كه اشغال سفارت و دستگيري اتباع آمريكايي ارتباطي به دولت ايران ندارد و گروه‌هاي مردمي اين كار را كردند و ما قصد پادرمياني داريم. آنها هم حداقل در ظاهر اين را پذيرفتند. البته مي‌فهميدند چون دانشجويان پيرو خط امام (ره) آماده پذيرش پيشنهادها هستند، مي‌توان اميدوار به آزادي گروگان‌ها بود.

ايسنا: آيا از دانشجويان پيرو خط امام(ره) هم كسي در ميان مذاكره‌كنندگان بود؟

نبوي: خير.

ايسنا: عدم حضورشان مفهومي داشت؟ يعني مخالف بودند؟

نبوي: نمي‌دانم، شايد آنها هم نظير سازمان مجاهدين انقلاب با اين نوع حل و فصل ماجرا موافق نبودند، ولي در مقابل پيشنهاد امام(ره) طبيعتا موضع منفي نگرفتند.

ايسنا: متن چهار شرطي كه مجلس ارائه داد چه بود؟

نبوي: اول، تعهد آمريكا به عدم مداخله در امور داخلي ايران. دوم، پس دادن كليه وجوه، اموال و دارايي‌هاي ايران. سوم، لغو كليه دعاوي عليه ايران بخاطر انقلاب و اشغال سفارت در دادگاه‌هاي آمريكا. چهارم، تحويل كليه اموال و دارايي‌هاي شاه و بستگانش. مجلس همچنين پيشنهاد كرد كه اگر اين شروط به تدريج تحقق يافت با همان تدريج اتباع آمريكايي هم آزاد شوند. بلافاصله پس از اعلام اين چهار شرط، دولت آمريكا طي نامه‌اي رسما اين شروط را پذيرفت و اعلام كه براي مذاكره در چارجوب آن آمادگي دارد.

ايسنا: آيا در جريان مذاكره شما مستقيما با طرف آمريكايي مذاكره مي‌كرديد؟

نبوي: خير. ما در چند ماه مذاكره، فقط با الجزايري‌ها ملاقات و مذاكره كرديم و با آمريكايي‌ها به هيچ وجه روبرو نشديم.

ايسنا: بيانيه‌هاي الجزاير تا چه حد اجرا شد؟

نبوي: بلافاصله پس از امضاي بيانيه، ده ميليارد دلار وجوه ايران از آمريكا به حساب الجزاير واريز شد.

ايسنا: چرا همه پول به حساب ايران نيامد؟

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

نبوي: از آنجايي كه ايران به بانك‌هاي آمريكا بدهي‌هايي داشت كه به صورت قسطي پرداخت مي‌شد و از طرفي طبق بيانيه‌ها مي‌بايستي كليه‌ وجوه ايران از بانك‌هاي آمريكايي خارج شود، كليه بدهي‌هاي بانكي را حساب كرده و بازپرداخت كرديم. آمريكا و همچنين بانك مركزي ما پيشنهاد دادند كه ما پول‌ها را از بانك‌هاي آمريكا برنداريم و به تدريج بدهي‌ها پرداخت كنيم اما ما چون نمي‌دانستيم فرداي آزادي گروگان‌ها چه اتفاقي مي‌افتد اين پيشنهاد را نپذيرفتيم. يك ميليارد دلار هم از اين وجوه به حساب اماني دولت الجزاير واريز شد تا در قبال دعاوي شركت‌ها و موسسات آمريكايي عليه ايران ضمانت پرداخت وجود داشته باشد. اين دعاوي در مورد معاملات ايران با موسسات آمريكايي بود كه ربطي به شرط سوم آزادي اتباع آمريكايي نداشت، اما چون دادگاه‌هاي آمريكا را بي‌طرف نمي‌دانستيم، يك دادگاه بين‌المللي با سه داور ايراني، سه داور آمريكايي و سه داور بي‌طرف تشكيل شد كه اين دعاوي را رسيدگي كند. حساب هم تضميني براي اجراي احكام داوري بود.

ايسنا: بعد از اين پرداخت آيا ايران طلب ديگري داشت كه به مرور پرداخت شده باشد يا هنوز پرداخت نشده است؟

نبوي: البته اموالي بود كه به دليل برخي مشكلات اجرايي به مرور به ايران بازپس داده شد. يا اسلحه‌هاي خريداري شده قبلي، كه پول مابه‌ازاي آن به مرور پرداخت شد.

ايسنا: چرا برخي از شروط ضمانت اجرايي نداشت؟ چرا نتوانستيم آنها را محقق كنيم؟

نبوي: اولا ضمانت اجرايي تمام شروط در بيانيه معتبر بين‌المللي و يك داوري بين‌المللي بوده است كه تا امروز و در بدترين شرايط آمريكا حداقل در ظاهر جرات نقض آن را نكرده است. فقط در كشور خودمان عده‌اي از روي ناآگاهي يا دلايلي ديگر پيشنهاد نقض يا خروج داده‌اند ثانيا اگر مي‌خواستيم ضمانت‌هاي مندرج در متن مجلس را به فرم شكلي اجرا كنيم بايد تا امروز تعدادي از اتباع آمريكايي در ايران مي‌ماندند. چراكه هنوز تمام دعاوي حل و فصل نشده كه اين، خود، منشاء بحران‌هاي غير قابل پيش‌بيني در روابط دو كشور و مغاير با خواست امام(ره) و مجلس و دولت بود.

ايسنا: آمريكا دخالت‌هايش را انجام داد. شما نمي‌توانستيد ضمانتي بگيريد؟

نبوي: براي جلوگيري از مداخلات بعدي يك ابرقدرت كه پس از فروپاشي شوروي به تنها ابرقدرت دنيا تبديل شده، جز حاكميت عقل و درايت بر سياست‌هاي داخلي و خارجي يك كشور مستقل و تقويت بنيان‌هاي داخلي به شكل دموكراتيك راهي وجود ندارد. فرض كنيد امروز چند تبعه آمريكا هنوز در ايران بودند و به مرگ طبيعي هم فوت نكرده بودند. آيا اين مي‌توانست ضمانت اجرايي عدم مداخله باشد؟ پيش از طرح مكانيزم بيانيه‌هاي الجزاير، پيشنهاد مقدماتي ما اين بود كه آمريكا حدود سي ميليارد دلار به حساب الجزاير واريز كنند و گروگان‌ها آزاد شوند و سپس به تدريج به حساب‌ها و دعاوي فيمابين رسيدگي شود. اين پيشنهاد از طرف آمريكايي‌ها غير عملي اعلام شد و در داخل هم برخي منتقدين امروز شديدا بر ما تاختند كه قصد حل مشكل را نداريد. البته با همان مكانيزم هم امكان جلوگيري از مداخلات بعدي آمريكا نبود.

ايسنا: آيا در حال حاضر ديگر دعوايي بين ايران و آمريكا وجود ندارد؟

نبوي: به جز چند دعواي بزرگ وزارت دفاع ايران بابت تنخواهي كه پيش از انقلاب در اختيار پنتاگون قرار گرفته بود، بقيه حل و فصل شده است. اين دعاوي نيز در داوري لاهه در حال رسيدگي است.

ايسنا: منتقدين مي‌گويند چرا تضمين‌هاي الجزاير براي پرداخت احكام داوري لاهه يك طرفه است و فقط از سوي ايران يك ميليارد دلار به اين حساب واريز شده و آمريكا چيزي نپرداخته است.

نبوي: اولا به هنگام امضاي بيانيه‌هاي الجزاير، ايران حتي يك دعوا عليه آمريكا در هيچ دادگاهي مطرح نكرده بود، حال آنكه طرف مقابل چند ميليارد دلار دعوا عليه ايران در دادگاه‌هاي آمريكا طرح كرده بود. ثانيا طرف ايراني از آمريكايي‌ها مي‌خواست تمام دعاوي اتباع خود را لغو كند و در عين حال هر چه پول و دارايي تحت كنترل آمريكا وجود دارد عودت دهد، حال آنكه آمريكايي‌ها چنين خواسته‌اي نداشتند. بنابراين واريز وجه از سوي آمريكا در حساب تضميني فاقد منطق قابل قبولي بود.

ايسنا: آيا در آن روزها بيانيه‌هاي الجزاير و مذاكرات، مخالفي هم داشت؟

نبوي: تا روز امضاي بيانيه‌هاي الجزاير نه تنها كسي مخالف نبود و كسي صدايش درنمي‌آمد، بلكه حتي بعضي‌ها مرتبا با امام (ره) تماس مي‌گرفتند كه اينها چون معتقد به آزادي گروگان‌ها نيستند در راه حل و فصل موضوع كارشكني مي‌كنند، ولي از فرداي آزادي گروگان‌ها انتقادها شروع شد كه اولين منتقد هم بني‌صدر و بانك مركزي كه خود در مذاكره حضور فعال داشت بود. بني‌صدر اعلام جرمي هم عليه شهيد رجايي و بنده به قوه‌ قضاييه داد كه به قرار اطلاع هنوز هم معتبر است و ممكن است براي تسويه حساب‌هاي سياسي و يا مبارزه با فساد احتمالا از آن استفاده شود!

ايسنا: با توجه به شرط اول آزادي گروگان‌ها آيا بستري بر اين مبنا براي اعلام شكايت عليه مداخله‌هاي بعدي آمريكا ايجاد شده است و ما از آن استفاده كرده‌ايم؟

نبوي: به قرار اطلاع در مورد حمله به هواپيماي ايرباس، قانون داماتو و شايد مسائل ديگر به ديوان داوري شكايت شده است؛ حال چه نتيجه‌اي بدهد نمي‌دانم. نتايج اين قبيل شكايت‌ها تابع شرايط بين‌المللي است. اگر فضا به نفع ما باشد اين شكايت‌ها نتيجه دارد و الا نمي‌توان روي آنها خيلي حساب كرد.

ايسنا: سوالي كه اين روزها مطرح مي‌شود اين است كه چطور بايد در عرصه بين‌المللي موضع‌گيري كنيم تا هم سه اصل عزت، حكمت و مصلحت را حفظ كنيم و هم از آرمانهايمان دفاع كرده باشيم بدون اينكه خدشه‌اي به هر يك از آنها وارد شود.

نبوي: بعضي‌ها تصور مي‌كنند قطع رابطه با آمريكا يكي از آرمان‌هاي انقلاب و اسلام است. اگر چنين بود چرا پس از انقلاب اسلامي ما در قطع رابطه با آمريكا پيش‌قدم نشديم؟ مهمترين آرمان‌هاي انقلاب اسلامي، استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي يعني همان شعارهاي اصلي انقلاب است. استقلال به اين مفهوم كه ثقل تصميم‌گيري‌ها در داخل كشور باشد. منظور از آزادي هم همان آزادي سياسي و جمهوري اسلامي هم همان مردم‌سالاري است. به نظر من آرمان‌هاي اصلي انقلاب ما كه امروز هم تازگي دارد، همين سه شعار است و مابقي پيرايه است كه از طرف جناحها و گروهها و تحت عنوان آرمان‌هاي انقلاب مطرح مي‌شود.

ايسنا: شما قبلا از مقابله با نظم نوين جهاني سخن مي‌گفتيد. آيا الان هم چنين موضعي داريد؟

نبوي: آن موضع چهارده سال پيش ما بود. در آن شرايط مي‌گفتيم شوروي در حال فروپاشي و آمريكا در حال تبديل شدن به تنها ابرقدرت جهان است، همه بايد دست به دست هم بدهيم و جلوي تك قطبي شدن جهان را بگيريم. جان كلام در اولين بيانيه سازمان در سال1370 تحت عنوان نظم نوين جهاني، اين بود كه جلوي استقرار نظم نوين جهاني را بگيريم. آن موقع اين سخن ما زمينه عيني و عملي داشت. پيش از حمله اول آمريكا به عراق، هم شوروي و هم فرانسه مرتبا با ما تماس مي‌گرفتند و هشدار مي‌دادند كه آمريكا با پيروزي در عراق مي‌خواهد كنترل چاه‌هاي نفت و متعاقب آن كنترل جهان را به دست بگيرد، بياييد با كمك هم مانع بروز چنين فاجعه‌اي شويم. امروز ديگر آن موضع را نداريم. چون شرايط تغيير كرده است و آن اتفاقي كه قرار نبود بيفتد افتاده و آمريكا تنها ابرقدرت جهان شده است. بعد از 14 سال، حال كه به اروپا در مورد مقابله با آمريكا رجوع مي كنيم جواب آنها منفي است. آنها مي‌گويند كه صرفا يك قدرت اقتصادي و فاقد قدرت نظامي هستند و به هيچ وجه توان ايستادگي در مقابل آمريكا را ندارند. عين همين حرف را روسيه رسما به ما گفته كه اگر تمام دنيا متحد شوند شايد بتوانند جلوي سلطه‌طلبي آمريكا را بگيرند و چون اين اتفاق نمي‌افتد حاضر نيستيم تن به خطر بدهيم. طبيعي است كه در شرايط فعلي نسخه‌اي كه آن روز در سياست خارجي مي‌پيچيديم قابل پيچيدن نيست. امروز بايد سعي كنيم روابط خارجي خود را با هدف حفظ استقلال و آزادي و جمهوري اسلامي سامان دهيم و مدبرانه منافعمان را حفظ كنيم.

نظام بين‌المللي عادلانه نيست ولي ما مي‌خواهيم جايگاه خود را حفظ كنيم. زماني در مرحله اول داعيه آزادي جهان اسلام و در مرحله‌ دوم مستضعفين جهان را داشتيم. 14 سال پيش در حد يك حزب به دولتهاي جهان، خصوصا اتحاديه اروپا، روسيه، چين، هند و ... توصيه مي‌كرديم كه با خطري كه همه را تهديد مي‌كند مقابله كنند، ولي امروز ديگر آن دكترين كاربرد ندارد. متاسفانه امروز برخي در كشور به دنبال اتحاد با روسيه و هند و چين هستند. نمونه هند در راي اخير شوراي حكام آژانس ديديم. نمونه چين بارها ديده شده است. روسيه و اروپا هم موضع‌گيري مشخصي دارند كه قبلا توضيح دادم.

ايسنا: برخي معتقدند با عادي‌سازي روابط نمي‌توانيم استقلالمان را حفظ كنيم و برخي اين نظر را قبول ندارند. نظر شما چيست؟

نبوي: مفهوم استقلال، ثقل تصميم‌گيري در داخل يك كشور توسط يك دولت دموكراتيك است. استقلال به اين معني نيست كه يك دولت مستقل هر كاري كه خواست انجام دهد. كشورهايي مثل چين، روسيه، آلمان و فرانسه مستقل هستند اما ملاحظاتي دارند كه مجبور به رعايت آنها هستند و حتي جايي به خاطر منافع بلندمدت از منافع كوتاه‌مدت مي‌گذرند. روسيه و فرانسه و آلمان در جنگ عراق شركت نكردند بعد كه آمريكا پيروز شد، تلاش كردند كه رفتار خود را تصحيح كنند چون مي‌خواستند در نتايج سهيم باشند. چين و ژاپن بيشترين رقابت را با آمريكا براي حفظ استقلالشان انجام مي‌دهند. در جهان امروز و با آرايش قواي موجود، لازم نيست بلكه ممكن است مضر هم باشد كه براي حفظ استقلال چنگ و دندان نشان داده شود؛ بلكه با روشهاي مسالمت‌آميز مي‌توان استقلال را حفظ كرد. استقلال در هم‌پيوندي با جهان و اقتصاد جهاني معنا پيدا مي‌كند. ويتنام سي سال با آمريكا جنگيد اما امروز بازار بزرگي در آمريكا دارد. جالب است كه مسوولان آن همان افرادي هستند كه 30 سال با آمريكا مي‌جنگيدند.

گفت‌وگو از خبرنگاران ايسنا: سعيد نوايي، اكبر بياتي

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'ازتسخير سفارت آمريکا تا بيانيه الجزاير، گفت‌وگوي ايسنا با بهزاد نبوي' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016