استفاده ابزاري از دين براي سياستهاي معمول و زودگذر خطري جدي است
مديريت 27 ساله كشور را لجنمال ميكنند تا خود را تبرئه كنند
تهران- خبرگزاري كار ايران
سيدعبدالواحد موسويلاري، عضو شوراي مركزي مجمع روحانيون مبارز با حضور در خبرگزاري كار ايران،"ايلنا"، ضمن بازديد از تحريريه خبر اين خبرگزاري، در گفتوگويي تحليلي با خبرنگار سياسي "ايلنا"، در خصوص مسائل سياسي روز به طرح نظرات و ديدگاههاي خود در اين زمينه پرداخت.
وي با ابراز نگراني از مقوله استفاده ابزراي از دين در پيشبرد اهداف جناحي و سياسي در كشور، اين مسأله را خطري بسيار جدي براي كشور دانست و اين امر را موجب سست شدن باورهاي اعتقادي جامعه به خصوص قشر جوان و تحصيلكرده دانست.
متن گفتوگوي خبرنگار "ايلنا" در پي ميآيد:
استفاده ابزاري از دين براي سياستهاي معمول و زودگذر خطري جدي است
عضو شوراي مركزي مجمع روحانيون مبارز با بيان اينكه هزينه كردن معتقدات مردم براي مسائل روزمره جاري از سوي هر كس غلط است، گفت: نبايد اجازه دهيم جامعه به اساس و بنيانهاي فكري و معتقداتش بدبين شوند، استفاده ابزاري از دين براي سياستهاي معمول و زودگذر خطري جدي است و من اين خطر را از شكست بازار بورس، مشكلات داخلي و بينالمللي جديتر ميبينيم.
وي با مقايسه شرايط امروز با اواخر دهه 60، گفت: بعد از مجلس سوم و شروع مجلس چهارم حذف جريان خط اماميها در دستور كار بعضي جريانهاي سياسي قرار گرفت، آنها با حربههايي چون "مخالف هاشمي، مخالف پيغمبر است"، منتقدان را از صحنه بيرون كردند، تا سال 74 وضع به اين گونه بود كه كم كم وضع عوض شد و يكي از چهرههاي سرشناس راست شعار "سياست تعديل بايد تعديل شود" را مطرح كرد. اين شعار شامل تعديل رفتار با هاشمي هم شد و اثرات آن در مجلس پنجم متجلي شد.
موسوي لاري افزود: امروز شاهديم كه همان نگاه البته به شكلي ديگر در حال شكلگيري است و بازار بحثهايي چون انداختن نامه در چاه, هاله نور ديدن و خواب و رويا براي تاييد اين و نفي آن پررونق شده است، امروز دوباره تجربه گذشته در حال تكرار است و بيم آن ميرود مذهب، دين و معتقدات براي مديريتهاي اجرايي هزينه شود.
وي خاطر نشان كرد: در انتخابات اخير بدترين شبنامهها و اتهامات توسط بعضي از همان افرادي كه مخالفت با هاشمي را مخالفت با پيغمبر عنوان ميكردند، توزيع شد، حال چه تضميني وجود دارد كه پس از گذشت چند صباحي اين مسائل در مورد فرد ديگري تكرار نشود.
موسوي لاري تاكيد كرد: نبايد اساس و بنيان دين را زير سوال برد و از اعتقادات معنوي مردم سوء استفاده كرد، اينكه خواب و رويا مبناي تصميمگيري شود و از آن براي حذف رقيب، جا انداختن روشها و توجيه عملكرد افراد استفاده كنيم،نه تنها به صلاح نيست بلكه بسيار خطرناك است.
وي افزود: قشريگري، تحجرمابي و مداحيهاي بيپايه، بنيانهاي ايمان جامعه را زير سوال ميبرد. بر صاحبان انديشه صحيح ديني است كه نگذارند از دين استفاده كاسبكارانه شود، اينكه فضا را به سمتي ببريم تا با استفاده ابزاري از اعتقاد مردم يك روشي را معقول و روش ديگر را نامعقول جلوه دهيم، خطرناك است و باعث ميشود اشتباهات به پاي اعتقادات نوشته شود چرا كه به تصميمگيريهاي اجرايي وقتي رنگ تقدس و مذهب ميدهيم و هالهاي از تقدس به دور آن ميكشيم، با تغيير اين رويكرد و اين سياست بسياري از باورهاي مردم تلنگر ميخورد.
وزير سابق كشور گفت: ما حق نداريم در هيچ زماني مذهب را براي سلايق، اعمال و منشهاي مديران هزينه كنيم و كارهايشان را با ابزار دين توجيه كنيم چرا كه با اين كار، در صورت ناكارآمدي روشها و منشها نسل آينده بنيانهاي فكري ما را به خاطر رفتار متوليان امروز زير سوال خواهند برد.
موسوي لاري تاكيد كرد: اساس انقلاب براي اين بود كه نظامي بر اساس دينداري مبتني بر عقلانيت پايهريزي شود نه بر اساس خواب و جادو و جنبل، اين حرفها مال عصر قاجار است.
مديريت 27 ساله كشور را لجنمال ميكنند تا خود را تبرئه كنند
عضو شوراي مركزي مجمع روحانيون مبارز در خصوص سياه نمايي دستاوردهاي گذشته انقلاب، گفت: در عرصه مديريت و سياست دو راه داريم، يك راه اين است كه بگوييم اين ما هستيم، اين سابقه ماست و اين برنامه ما، هر كس نقدي دارد بگويد، يا اينكه 27 سال تمام دستاوردهاي ملت را زير سوال ببريم و مديريتهاي كشور را لجنمال كنيم تا خود تبرئه شويم كه بديهي است اين روش دوم به نفع نظام نيست.
موسوي لاري افزود: كساني كه امروز همه 27 سال انقلاب را زير سوال ميبرند، خودشان در اين مدت كجا بودند؟ چه عقبهاي دارند؟ و جايگاهشان كجا بود؟ به هر حال زير سوال بردن دستاوردهاي 27 سال گذشته زير سوال بردن خودشان هم هست.
وي تصريح كرد: در عرصه سياست خارجي دو روش قابل تصور است؛ حفظ ارزشها با رعايت اصل تنشزدايي يا رفتاري كه به دست دشمن بهانه دهد كه اگر برخلاف سياست تنشزدايي عمل كنيم، دنيا را عليه خود بسيج خواهيم كرد و اگر به گونه ديگر رفتار كنيم و روش منطقي در پيش بگيريم، نظر دنيا نسبت به ما عوض ميشود هرچند ممكن است كينهتوزانه باشد كه با اصل موجوديت ما مخالف بوده و جز ناتودي ما خواست ديگري نداشته باشند.
دولت اصلاحات بدون شعار مهرورزي, مهرورزي كرد
وزير كشور دولت اصلاحلات، ضمن اشاره به شعار سياست مهرورزي در دولت جديد، گفت: اين شعار، شعار بسيار جذاب و جالبي است اما بايد ديد جايگاه مهرورزي كجاست؟ نسبت به چه كسي قرار است مهرورزي كنيم؟ بايد بدانيم اين مهرورزي نسبت به دوست، خويشان و اطرافيان است يا نسبت به مردم، منتقد و مخالف؟ آيا اين واژه در گذشته كمرنگ بوده و حال قصد داريم با توجه ويژه آن را پر رنگ كنيم يا فقط در حد يك شعار است.
موسوي لاري گفت: در گذشته خاتمي نيز با شعار "زنده باد مخالف من" تلاش كرد تا معاند را به مخالف، مخالف را به منتقد و منتقد را به موافق تبديل كند هرچند اتفاقات آن زمان تند و خشن بود و جريان لباسشخصيها، حمله به تجمعات، برخورد رسانه ملي و رسانههاي جناح رقيب را شاهد بوديم. فراموش نميكنم روزنامهاي كه مدعي ارزشگرايي و منتسب به جناح رقيب بود، يكسال تمام هر چه ميخواست عليه وزير و وزارت كشور نوشت و به مديران وزارت كشور توهين كرد، بنده سعي كردم آنجا كه وزير كشور مورد هجمه بود عكسالعملي نشان داده نشود. در يكي از نشريات قم نيز بدترين اهانتها به رييسجمهور و وزير كشور صورت گرفت اما ما هيچگاه از آنها شكايت نكرديم، فقط يك مورد قوه قضاييه اين موضوعات را پيگيري كرد.
عضو شوراي مركزي مجمع روحانيون مبارز افزود: در واقع دولت اصلاحات بدون شعار مهرورزي, مهرورزي كرد كه طرز رفتار دولت خاتمي با مخالفين و منتقدين وحتي مخالفان خود بيانگر اين مساله است بايدديد باشعار مهرورزي چگونه اعمال شده است؟ آيا نگاه دولت به مطبوعات مهرورزانه بوده است ؟ دولت اصلاحات به اپوزيسيون و مخالفين قانوني خود چه نگاهي داشته و امروز دولت مهرورز قرار است چه نگاهي به آنها داشته باشد؟
وي تصريح كرد: مهرورزي پدر به فرزند و اطرافيان طبيعي است اما اينكه پدري بتواند به بچههاي ديگران محبت كند، آن وقت ميگويند او مهرورز است بنابراين شعار مهرورزي زماني عملياتي و اجرايي ميشود كه خود را در عرصه عمل و در مقابل كساني كه به مهرورزي نياز دارند، نشان دهد نه در مقابل دوستان همدل. اين سياست اگر به معناي واقعي اجرا شود، وحدت ملي و همبستگي عمومي تحقق مييابد و زمينه براي فشارهاي خارجي و بينالمللي نيز از بين مي رود زيرامهورزي حاكمان به تفاهم ملي منتهي مي شودو انسجام ملي ميتواند كشور را تا حدودي بيمه كند اما اگر سياست تنشزدايي را به سياستتكثركانونهاي تنش تبديل كنيم و سياست مهرورزي را به دايره بسته افراد پيرامونمان محدود كنيم وضعيت كشور چشمانداز روشني نخواهد داشت.
موسوي لاري با بيان اينكه نتيجه انتخابات نهم بايد واقع بينانه ارزيابي شودوجناحهانسبت به آنجه اتفاق افتادتغافل نكنند،گفت: جريان راست سنتي نيز نبايد قيافه يك جريان پيروز را به خود بگيرد، گفت: جريان راست كه نماد آن در انتخابات لاريجاني بود، بيشتر از جريان اصلاحات شكست خورد. همه جريان راست همانگونه كه در دوم خرداد خود را براي حجت الاسلام والمسلمين ناطق نوري هزينه كردند،براي لاريجاني هزينه شدند،كانديداي پيروزهرچندباآنان همفكر است اما كانديداي تشكلهاي آنان نبود كه حالا بخواهند خود را پيروز تصور كنند. كانديداي آنها مگر چقدر راي آورد كه حالا بخواهند از جايگاه جناح پيروز صحبت كنند.
ريختن درآمدهاي دولتي به موسسات امدادي هنر نيست
موسويلاري با طرح اين مطلب كه سياستهايي كه منتهي به كاهش فاصله طبقاتي شود، سياست عدالتگستر است، تصريح كرد: امروز فاصله دهكهاي پردرآمد و كم درآمد جامعه زياد است و عدالت اقتضا ميكند كه اين فاصله كم شود كه براي اين كار دو راه وجود دارد.
وي ادامه داد: اول اينكه درآمد دهكهاي بالا را كم كرده و آن را بين فقرا توزيع كنيم به اين معنا كه از جيب يك فرد برداشته و به ديگري بدهيم كه اين كار يعني توزيع فقر كه باعث ميشود اقتصاد كشور از رونق بيفتد و سرمايهها از كشور خارج شود و در نهايت شغلي در كشور ايجاد نشود و مردم كشورمان مستمريبگير دولت شوند.
وي افزود: راه دوم اين است كه درآمد دهكهاي پايين جامعه را افزايش دهيم كه اين امر با تقويت بنيانهاي اقتصادي، گردش صحيح سرمايه، تكيه بر سرمايه گذاري منضبط، ايجاد اشتغال و فرصتهاي شغلي براي دهكهاي پايين و كساني كه توان مالي كمتري دارند، امكانپذير است.
موسويلاري تصريح كرد: تقويت صندوق ذخيره ارزي براي تقويت بخش خصوصي و بالا بردن توان مالي دولت و ملت تدبيري بود كه بتوان از طريق آن چرخ اقتصاد را به حركت درآورد و فاصلهها را كم كرد كه متاسفانه اكنون زمزمههايي شنيده ميشود كه بيم آن ميرود استفاده درستي از آن صورت نگيرد. ريختن درآمدهاي دولتي به موسسات امدادي و تشكيل خانواده بزرگ امداد هنر نيست. بايد سعي كنيم با سرمايههاي عمومي و مردمي زيرساختها را محكم كرده و با ايجاد اشتغال، خانواده بزرگ امداد را كوچكتر كنيم. اينكه از صندوق عمومي برداشته و به ملت پول توجيبي بدهيم، ممكن است به صورت مقطعي جواب بدهد و مردم را خوشحال كند اما در درازمدت براي كشور خطرناك است و مشكلي را حل نميكند. دولت بايد جهت سرمايهگذاري خود را در اقتصاد مشخص كند كه به اعتقادمن راه محك زدن آن بودجهاي است كه در سال آينده ميبنندد.
عدالت در عرصه سياست توجه به خواست و اراده مردم است
وزير كشور دولت خاتمي در قسمت پاياني اين گفتوگو با طرح اين مطلب كه براي عدالت كه در عرصه سياست يك شاخص بيشتر وجود ندارد، گفت: عدالت در سياست به اين معناست كه هر شهروندي در جمهوري اسلامي به عنوان شهروند حق سهيم شدن در سرنوشت كشورش را داشته باشد، در عرصه نقد و نظر دهانش را نبندند و در جريان انتخابات آنها را حذف نكنند. آزادي انديشه و آزادي بيان وجود داشته باشد تا هر كس بر اساس قابليتهاي خود از فضاي باز موجود استفاده كند.
موسويلاري تأكيد كرد: اختلاف ما با منتقدان دولت اصلاحات بر سر اين مساله بود كه ما ميگفتيم مردم احتياج به قيم ندارند و خودشان ميفهمند كه چه كسي را بايد انتخاب كنند هرچند ممكن است در مرحلهاي اشتباه هم بكنند اما اين اشتباه جمعي است و ما معتقد بوديم كه يك بار اشتباه كردن و تصحيح كردن آن، بهتر از مصلوبالاختيار كردن مردم است.
وي متذكر شد: اين نظام بر اساس راي و خواست مردم شكل گرفته است و ما بايد فضا را براي همين مردم باز بگذاريم تا جمهوريت به معناي واقعي تحقق يابد، ما حق نداريم از امكانات حاكميت براي حذف رقيب استفاده كنيم. ما در عدالت سياسي هيچ راهي بيش از اينكه فضا را به سمتي ببريم كه تمام شهروندان ايراني در انتخاب و گزينش افراي كه ميخواهند انتخاب كنند، دستشان باز باشد، نداريم.