دهها هزار طلبه؛ لشگر دعای حکومت روحانیون و باری بر دوش مردم ایران، خدايار آفام

خبرگزاری «قم نیوز» در گزارشی خبر داد که آیت الله نوری همدانی يكی از مراجع عظام تقليد » در مقابل جمعی از خواهران طلبه از قم و بوشهر» خبر داد که «بيش از 14‬ هزار خانم در مراكز حوزوی استان قم مشغول تحصيل هستند». نوری همدانی که آیت الله العظمائی خود را مدیون دستگاه تبلیغاتی دولتی است همچنین به خواهران طلبه گفته است : « متاسفانه به دليل اينكه سالها فرهنگ‌های جاهلی ديدگاه منفی درباره زنان را گسترش داده بود افراد نسبت به زنان ديدگاه خوبي نداشتند». آیت الله که متولد سال 1304 است و در 80 سالگی یک دختر جوان را به عقد خود در آورده اشعار شاعرانی مانند سعدی، حافظ و مولوی را نشانه هائی از «فرهنگ جاهلی» دانسته است.( قم نیوز 30 آبان 1384)

در همین حال «پایگاه اطلاع رسانی رسا» که توسط طلبه های قم اداره میشود خبر داد که «هم اینک نزدیک به ده هزار طلبه از 90 کشور جهان در مرکز جهانی علوم اسلامی قم( مقصود همان مدرسه طلبگی است) مشغول به تحصیل علوم دینی هستند». در پنجم آذر «خبرگزاری آریا» هم از برگزاری « آزمون جذب طلاب نخبه و مستعد خارجی برای تحصیل در حوزه علمیه قم و حذف تحصیل غیر رسمی طلاب خارجی» خبر داد.

به این بیست و چهار هزار خواهر طلبه و بیگانه نان خور مردم ایران باید دهها هزار طلبه مرد را هم اضافه کرد که بیشتر از روستا ها و شهرهای کوچک در جستجوی آینده ای بهتر و بلکه رسیدن به مقام و منصب جذب مدرسه های پرورش آخوند می شوند.

در تابستان سال 1382 حجت الاسلام مجيد انصاری در مقام رئيس كميسيون برنامه و بودجه مجلس ششم ( مجلس اصلاحات) که برای تعدادی از مدرسین و طلبه های حوزه سخنرانی میکرد خبر داد که دولت حجت الاسلام خاتمی با پرداخت 28 ميليارد تومان به مركز خدمات حوزه علميه قم بودجه آن را در سال 1382 نسبت به سال‌های 75 و 76 ، سی برابر افزایش داده است. اضافه بر این بودجه دولتی باید به پرداخت های فوق محرمانه «بیت رهبری» به «دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه» و به آیت الله های مجیز گوی ولایت فقیه یا به ارگانهای سرکوب درون حوزه های طلبگی مانند «تيپ مستقل هشتاد و سه امام صادق» اشاره کرد که هیچ نشانی از آنها در بودجه رسمی دولت دیده نمیشود. در مثال دیگری بودجه دهها میلیارد تومانی «موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی» آيت الله مصباح يزدی که روز بروز گسترش بیشتری پیدا میکند و اخیرأ برنامه خود را برای اعزام 5000 طلبه به آمریکا اعلام کرده است خارج از 28 میلیارد تومانی است که دولت خاتمی به حوزه های پرورش طلبه داده است. ساختمان علنی و بسیار مجهز و مدرن «موسسه امام خمينی» در ابتدای بلوار امين قم قرار دارد که ورود به آن بدون داشتن کارت ويژه ممنوع است. میتوان گفت که در شهر قم هيچ ساختمانی را نمیتوان یافت که به اندازه موسسه آیت الله مصباح یزدی تحت کنترل امنیتی با دستگاه‌های پیشرفته الکترونيکی باشد.

بودجه ارگانهائی مانند موسسه تحت کنترل مصباح یزدی و تیپ طلبگی امام صادق و بیوت آیت الله هائی مانند نوری همدانی، مکارم شیرازی و فاضل لنکرانی در کنار مخارج حزب الله لبنان و سپاه بدر در عراق، یا مخارج سازمانهای پراکنده دیگر مانند «جامعه زینب» و «لباس شخصی ها» همگی از سوی بیت رهبری تامین میشوند. در جستجوی منبع تغذیه مالی بیت رهبری باید به اخبار مربوط به درآمدهای نفتی و چگونگی واریز آن به خزانه مراجعه کنیم. برای مثال؛ بنا به خبری که خبرگزاری مهر در 12 تیرماه امسال منتشر کرد در سال 1383 مبلغ 2 میلیارد دلار از درآمد فروش نفت به خزانه کشور و به صندوق ذخیره ارزی واریز نشده است. آقای علی کاردر مدیر امور مالی شرکت ملی نفت ایران در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری"مهر" در تیرماه گذشته گفته است: «با احتساب 28 میلیارد دلار درآمد صدور نفت خام در سال 83 و واریز 16 میلیارد دلار آن به حساب خزانه و 10 میلیارد دلار دیگر به حساب سپرده ذخیره ارزی دولت در مجموع 2 میلیارد دلار از درآمد نفت به حساب خزانه و ذخیره ارزی واریز نشده است». بلاشک قبل از زمان سقوط رژیم روحانیون نمیتوان دلایل مستندی از اینگونه سوء استفاده های مالی و محل خرج آنها ارائه داد اما قرینه های که به دست می آیند مرزهای احتمال را بخوبی طی میکنند.

گذشته از دست بردن حکومت روحانیون به درآمدهای ملی مردم ایران برای تغذیه ارتجاع این سئوال مطرح میشود که این دهها هزار طلبه و آخوند به چه کار می آیند؟ برای پاسخ به این سئوال باید به سراغ گذشته تاریخی اینگونه طلبه پروری ها برویم:

مسعود ميرزا ظل‌السلطان حاکم اصفهان و فارس در دوره ناصرالدین شاه در کتاب «سرگذشت مسعودی» نوشته است كه چون نادر بر افغانها پيروز شد و اصفهان آخرین پایتخت سلسله سرنگون شده صفویه را تحت تسلط خود در آورد همچنان هفتاد هزار طلبه از خزانه دولت مستمری مي‌گرفتند. نادر دستور داد که مستمری و حقوق آنها را قطع كنند. رؤسا و مدرسین طلاب به شکایت نزد نادر رفتند كه اينها «لشگر دعا» هستندو «چرا بايد سلطان مملكت اسلام نان آنها را قطع و موقوفاتشان را ضبط كند». نادر در پاسخ به آنها گفت «وقتی شش هزار افغان سلسله‌ای را كه مي‌گفتند تا ظهور مهدی پابرجاست سرنگون کردند اين لشكر دعا چه می‌كرد و چرا دو كرور مخلوق اصفهان و صدهزار طلاب جواب شش هزار افغان و دو هزار گبر را ندادند؟»

این دهها هزار لشگریان دعا در حکومت اسلامی، طلبه های نوجوان و جوان محروم روستائی و شهرهای کوچک میهنمان، نباید به دام غفلتی که رژیم روحانیون برای آنها پهن کرده غلتیده و تحمیق مردم محروم را ابزار معاش خود کنند.این همه جنایت و غارت و فساد رژیم روحانیون بهانه «ندانستن» را از دست همه کارگزاران حکومت می گیرد.

خدایار آفام
8 آذر 1384

Khodayarafam@hotmail.com