مردم شريف و آزادهی ايران
هفتسال پيش در آذر ماه سال هفتاد و هفت شب پرستانی كه تاب شنيدن صدای حق طلبانهی مردم را نداشتند، دست به خون شمار ديگری از آزاديخواهان و دگر انديشان آلودند. و اگرچه قتلهای آذر هفتاد و هفت نخستين موارد از اين جنايات فجيع نبود، و پيشينهی آن به قتلهای سالهای پيش و كشتارهای هولناك دههی شصت برميگشت، اما ربايشها و قتلهای پی در پی دگر انديشان در سال هفتاد و هفت در فواصل كوتاه زمانی و به شيوهای انجام شد كه نشان ميداد بهويژه ارعاب و انعكاس وحشتآور آن در جامعه مورد نظر آمران و عاملان اين جنايات است. پيدا شدن اجساد مثله شده پروانه و داريوشفروهر، دو تن از فعالان سياسی سالخورده در خانهی آنان، يعنی حريم خصوصی و امن آنان و كشف اجساد محمد مختاری و محمد جعفر پوينده، دو تن ار اعضای كانون نويسندگان ايران كه به طرز فجيعی خفه شده بودند، در بيابانهای اطراف تهران خبر از يورشی ويژه و تازه ميداد و اگرچه بهدنبال اعتراضات گستردهی جامعه و مردم، پروندهای در قالب چهار قتل زنجيرهای با برخی از عوامل اجرايی و خوردهپای اين جنايات تشكيل و بهطور نمايشی به دادگاه فرستاده شد تا قضيه بهگونهای «جمع شود». اما نهتنها خواستهی مردم در زمينهی رسيدگی صادقانه و جدی و افشای منشاء اصلی و ابعاد مختلف اين جريان و مجازات آمران و عاملان آن جامعهی عمل نپوشيد، بلكه ناصر زرافشان، عضو كانون و وكيل خانوادههای قربانيان اين جنايات نيز بهخاطر پافشاری بر افشای حقيقت و انجام تحقيقات جدی و بيطرفانه اكنون چهارمين سال زندان خود را ميگذراند. و اين پرونده همچنان در محضر جامعه مفتوح باقيمانده است. كانون نويسندگان ايران همچنان به روشن شدن حقيقت ماجرا ـ و تمامی حقيقت ـ در اين پرونده و تعقيب آمران و عاملان اين قتلها و آزادی بيقيد و شرط ناصر زرافشان پای ميفشارد. تا ديو مهيب خودسری نتواند بار ديگر در تعرض به آزادی و حقوق مردم سر بلند كند.
كانون نويسندگان ايران
آذر هزار و سيصد و هشتاد و چهار