بسم الله الرحمن الرحيم
زمزمه هائي كه از شهريور ماه امسال در زمينه طرح ابتكاري رئيس جمهور احمدي نژاد براي پايان دادن به منازعات مربوط به پرونده اتمي ايران با غرب به گوش رسيد , باضافه دو پديده جديد كه مربوط به يكماه اخير هستند , اين سئوال را در محافل سياسي و رسانه اي ايجاد كرده است كه آيا اصولگرايان حاكم بر ايران در تدارك مصالحه با غرب هستند
دو پديده مورد اشاره , يكي طرح غني سازي در روسيه است و ديگري پيشنهاد مذاكره ايران و آمريكا درباره مسائل عراق .
طرح غني سازي در روسيه , كه به « طرح روسيه » معروف شده , در واقع طرح اصلاح نژاد شده همان طرح ابتكاري است كه ميگويد براي اعتمادسازي , ايران حاضر است غني سازي را در قالب يك كنسرسيوم مركب از ايران و چند كشور ديگر انجام دهد. تفاوت در اينست كه در طرح پيشنهادي ايران , مكان غني سازي , خود ايران در نظر گرفته شده ولي براساس آنچه در « طرح روسيه » آمده , اين كار در خارج از خاك ايران يعني در روسيه صورت خواهد گرفت و ايران فقط در نقش يك شريك ظاهر خواهد شد , درست مثل سهيم بودن ايران در كروپ آلمان !
پيشنهاد آمريكا براي مذاكره با ايران در زمينه مسائل عراق نيز يك پيشنهاد كاملا زيركانه و چندجانبه است كه همه اهداف آمريكا را تامين خواهد كرد ولي ضمن آنكه معلوم نيست سودي براي ايران دربرداشته باشد , به احتمال زياد ايران را از موضع مستحكمي كه تاكنون در برابر آمريكا برخوردار بوده پائين خواهد كشيد. اهداف قابل پيش بيني آمريكا از اين پيشنهاد از اينقرارند :
1 ـ حل مشكلات آمريكا در عراق و منطقه . درست است كه قبلا نيز مذاكراتي ميان ايران و آمريكا در دولت خاتمي بر سر مسائل عراق و افغانستان صورت گرفته ولي تفاوت در اينست كه آن مذاكرات براي مهار كردن مخاطرات حضور نظامي آمريكا در منطقه صورت گرفت ولي اكنون هدف اينست كه آمريكا از مخاطراتي كه با آن مواجه است نجات يابد. آمريكا درحال حاضر با مشكلات زيادي در عراق و افغانستان مواجه است بطوريكه كابوس يك ويتنام جديد را در برابر خود مي بيند تا آنجا كه برجستگان كنگره آمريكا به بوش توصيه كرده اند آمريكا را هرچه زودتر از مهلكه عراق نجات دهد و روزنامه واشنگتن تايمز نيز در قالب يك تحليل , استفاده از توان همسايگان عراق را راهكار مناسبي براي آمريكا جهت خارج ساختن خود از بحران عراق دانسته است . پيشنهاد آمريكا به ايران , در واقع مصداق بارز اين تحليل را نشان ميدهد و ايران را به عنوان توانمندترين همسايه عراق كه قدرت حل مشكلات آمريكا و خارج ساختن واشنگتن از بحران عراق را دارد معرفي مي كند.
2 ـ عادي سازي روابط با ايران . براي آمريكا بسيار مطلوب است كه بهانه اي براي عادي سازي روابط با ايران پيدا كند بدون آنكه امتيازهاي مورد نظر ايران را بدهد. ايران از اول يعني از زمان امام خميني شرايطي براي عادي سازي روابط با آمريكا در نظر گرفت و آنها را اعلام كرد كه آزادسازي اموال و دارائي هاي بلوكه شده ايران , عذرخواهي كتبي دولت آمريكا از دخالتهايش در ايران و تعهد كتبي به عدم دخالت در آينده از جمله آنها بود. اين , بسيار عاقلانه و منطقي است كه ايران قبل از آنكه امتيازهائي از آمريكا بگيرد و تضمين هائي دريافت دارد , وارد هيچ مذاكره اي نشود. در مقابل , دولت آمريكا همواره تلاش مي كند بدون آنكه امتيازي بدهد با ايران وارد مذاكره شود و روشن است كه آمريكائيها درصورتي كه موفق شوند چنين كنند , هيچ تضميني براي تحقق شروط ايران وجود نخواهد داشت و در آنصورت صدالبته آمريكا با خوي سركشي كه دارد هيچگاه زيربار امتياز دادن نيز نخواهد رفت .
پيشنهاد مذاكره درباره عراق , طرحي براي ورود به مذاكره اي هرچند محدود است ولي ميتواند راه را براي عادي سازي مذاكره و سپس عادي سازي روابط هموار كند. اگر چنين پديده اي رخ دهد , دست ايران از امتياز گرفتن از آمريكا براي هميشه كوتاه و قطعا همه چيز به نفع آمريكا تمام خواهد شد.
3 ـ براي دولت آمريكا اين يك امتياز بزرگ خواهد بود كه ايران , اين تنها سنگر مقاومت در برابر استكبار آمريكا را وادار به مصالحه نمايد . اكنون 27 سال است كه دولت استكباري آمريكا توسط ايران تحقير مي شود. دولت آمريكا در اين مدت به هر وسيله اي براي سركوب انقلاب و جمهوري اسلامي و درهم شكستن اين سنگر مقاومت متوسل شده ولي به نتيجه نرسيده و ناكام مانده است . راه هاي نظامي نيز معلوم شد كه جواب نميدهد. اين را خود مقامات آمريكائي نيز بارها گفته اند و اخيرا با اطمينان بيشتري مي گويند. بنابر اين , تنها راهي كه باقي ميماند , كنار آمدن با ايران و كشاندن آن به مصالحه است . اگر چنين اتفاقي بيفتد , قطعا برنده آمريكا خواهد بود و آنچه براي دولتمردان آمريكائي مهم است , ژستي است كه ميتوانند با به نرمش كشاندن ايران انقلابي در برابر چشمان ملت هاي منطقه و ساير ملت هاي آزاديخواه جهان بگيرند.
با توجه به اين نكات , آيا اصولگرايان حاكم , كه اكنون همه مجاري امور و اهرم هاي قدرت را دردست دارند , با آمريكا مصالحه خواهند كرد
بعضي تحليل گران براين عقيده هستند كه سكوت رسمي ايران , سكوت معني داري است كه نشان از تمايل به مصالحه دارد. اما به نظر نمي رسد اين تحليل , چندان واقع بينانه باشد , زيرا مقاومت در برابر تمناهاي مذاكره با آمريكا در طول سالهاي سخت گذشته كه فشارهاي داخلي نيز زياد بود از ناحيه راس نظام صورت ميگرفت . طبيعي است كه اين مقاومت در شرايط فعلي كه آن فشارها جاي خود را به بازگشت به شعارهاي اول انقلاب داده بيشتر و باانگيزه تر شود. مهمتر آنكه شرايط كنوني كه آمريكا به ايران نيازمند است تا خود را از مهلكه عراق نجات دهد , زمان مناسبي براي گرفتن امتياز از آمريكاست , اگر اكنون امتياز گرفته نشود هرگز نميتوان امتياز گرفت . بنابراين , مصالحه بدون دريافت امتياز و تحقق شروط ايران بعيد به نظر مي رسد , اما اگر با دريافت امتياز و تحقق شروط چنين مصالحه اي صورت بگيرد , علاوه بر آنكه ايران به آنچه از اول ميخواست خواهد رسيد , در عراق نيز دست بالا را خواهد داشت .