احمدى نژاد: همه سوزى ميليونها يهودى ”افسانه“ است.
اظهارات ضد اسراييلى رييس جمهورى ايران در سراسر جهان و بويژه در آلمان بازتابهاى منفى را به دنبال آورد كه همچنان ادامه دارند. سفير جمهورى اسلامى ايران در آلمان به منظور توضيح فراخوانده شد و مجلس نمايندگان اين كشور(بوندستاگ) در روز شانزدهم دسامبر با صدور قطعنامهاى موضعگيرىهاى رييس جمهور ايران را محكوم كرد.
انكار حق موجوديت اسراييل و پيشنهاد كنايهآميز محمود احمدىنژاد، رييس جمهورى ايران مبنى بر انتقال اسراييل به آمريكاى شمالى و اروپا اظهاراتى نبودند كه جهان و بخصوص آلمان براحتى از كنار آن بگذرد. اما آنچه كه بيش از همه در اذهان بر جاى خواهد ماند انكار كشتار جمعى شش ميليون يهودى در جنگ جهانى دوم است.
سياستمداران و مردم آلمان مىگويند، كشتار شش ميليون يهودى در زمان رايش سوم، تاريخ است، نه افسانه. انكار كشتار بيرحمانه شش ميليون يهودى حقيقت را تغيير نمىدهد، بلكه بخصوص نزد تاريخدانان حيرت مىآفريند.
”اين را ديگر همه مردم مىدانند. همهسوزى يهوديان رخ داده است، كشتار جمعى آنان حقيقت دارد آن هم با آن عواقب وحشتناكى كه هنوز هم ما را آزار مىدهد.“ اين سخنان ولفگانگ بنز، مدير مركز تحقيقات يهودى ستيزى در برلين است.
سياستمداران آلمان نيز با اتفاق آراء اين سخنان را محكوم كرده و ”كاملا غير قابل قبول“ خواندند. گرنوت ارلر، وزير مشاور در امور خارجه آلمان قبول حق موجوديت اسراييل را از اركان سياست خارجى دولت متبوعش خواند. فلوريان تونكار، از حزب دمكرات آزاد آلمان موضعى شديدتر اتخاذ كرد و اظهارات رييس جمهور ايران را حملات بيزاركنندهاى خواند كه غير قابل تحملاند و با هدفى مشخص تكرار مىشوند. پاول اشپيگل، رييس شوراى مركزى يهوديان در آلمان تنها موضعگيرى شفاهى را كافى نمىداند و معتقد است كه دولت آلمان بايد اقدامى قاطعانه كند: بايد عمل كرد. پس از آدولف هيتلر، اظهارات احمدىنژاد شنيعترين اظهارتى بود كه يك سياستمدار مىتواند بر زبان آورد.
فجايع نازیها نسبت به يهوديان، آنچنان عظيم بود كه نخستين سالهاى پس از جنگ جهانى دوم، آلمان از اشاعه و انتشار آن ابا داشت. به محاكمه كشيدن جانيان جنگى در دادگاه نورنبرگ باعث شد كه ابعاد فاجعه هويدا شود. با وجود اين بيشتر آلمانىها ترجيح مىدانند تا در اين مورد لب به سخن نگشايند.
بنز: آلمانىها شرم مىكنند، آنان احساس گناه مىكنند و ميل ندارند در اين باره در انظار عمومى سخن گويند، اما انكارش نيز نمىكنند.
اما نخستين جنبشى كه اين مهر سكوت را شكست در سالهاى دهه شصت آغاز شد. در غرب آلمان دانشجويان آلمانى به خيابانها ريخته و نه تنها عليه جنگ ويتنام شعار سردادند، بلكه خواستار انتشار و بازگويى وقايع دوران نازيها شدند.
جنبش برخاسته در غرب آلمان پايان نيافت. وقتى كه در سالهاى پايانى دهه هفتاد سريال آمريكايى ”هولوكاست“ يا همهسوزى يهوديان به نمايش درآمد، باز هم بحث درگرفت و سخن اين بود كه حقايق را بايد بازگو كرد. بنز مىگويد: ناگهان احساسات پرشور مردم برانگيخته شد. اين ديگر صحنهپردازى نبود، اين سرنوشت شش ميليون انسان بود.
در اواسط دهه هشتاد موضوع به جرايد آلمانى كشيده شد. صاحبنظران و تاريخدانان در توضيح و تشريح اين جنايات دچار اختلاف نظر شدند، اما نظر غالب اين بود كه جنايات روا شده بر يهودیها بدست نازیها به لحاظ اوج ابعاد و قساوت ”منحصر به فرد“ بوده و حتى نمىتوان آن را با جنايات رژيم استالين در شوروى سابق قابل قياس و برابر دانست.
سال ۱۹۸۵ بود كه سرانجام مجلس نمايندگان آلمان (بوندستاگ)، انكار نابودى جمعى يهوديان را بدست نازیها در ملاء عام، ”جرمى قابل مجازات“ قلمداد كرد. در سال ۱۹۹۴ ميلادى باز هم بر حدت اين قانون افزوده شد و از آن پس اينگونه انكار و يا بىاهميت جلوه دادن كشتار يهوديان مىتواند با عواقبى از مجازات مالى گرفته تا ۵ سال حبس روبرو شود.
بنز اين محقق يهودىستيزى آلمان، چنين مجازاتى را به جا و درست مىداند و مىگويد: آنانى كه معتقدند، يهوديان آلمانىها را استثمار كردهاند، مىگويند، قتل عام يهوديان دروغ است. اين افراد همانهايى هستند كه مىگويند، بايد خارجىها را بيرون انداخت. گويندگان اينگونه اظهارات بايد مجازات شوند، چرا كه آنان مروج دشمنى بين مردمند. آنان به قربانيان اين جنايات و به برخى هموطنان ما بىحرمتى مىكنند.
قانون اتريش در اين باره حتی سرسختانهتر است. به طور مثال ”ديويد ايروينگ“ از تاريخدانان اين كشور كه ”هولوكاست“ را انكار كرد ممكن است با ۲۰ سال حبس مواجه شود.