اما جورج هیرش ( ﺁنتی وار 16 دسامبر2005 )  گزارش می کند که امریکا در تدارک جنگی اتمی با ایران است و خطر  حمله به ایران بسیار جدی است :
* ﺁیا سلاحهای اتمی تاکتیکی راامریکا  به خلیج فارس برده و ﺁماده بکار برده شدن بر ضد ایران شده اند ؟  پاسخ این پرسش را  در دستور العمل رئیس جمهوری NSPD35  باید جست . این دستور که  اجازه  استقرار سلاح اتمی را در نقاط  مورد نظر می دهد ، در مه 2004 صادر شده  و سری است .  با وجود این به استناد اموری که واقع شده اند و مواضعی که اتخاذ شده اند ، می توانیم بگوئیم هدف از استقرار سلاحهای اتمی تاکتیکی در خلیج فارس ،  حمله به ایران است . در حقیقت،
 طرفداران دو ﺁتشه جنگ اتمی ، نظیر استفن هادلی ، استفن کامبون ، روبرت ژوزف ، ویلیام شنیدر جی ار . ، جی . دی . کروچ ، لینتون بروکس و جون بولتن ، در حکومت بوش  هستند و برای ﺁنکه این  حکومت در قبال ایران سیاست تهاجمی اتخاذ کند ، فشار می ﺁورند . 
  جنگ پیشگیرانه دکترین حکومت بوش است و در عراق  انجام گرفت . و « استراتژی ملی جنگ با اسلحه کشتار جمعی NSPD 17  » که بنا بر ﺁن به چنین تهدیدی با اسلحه اتمی می باید مقابله کرد .
  150000 قشون امریکا در عراق  که در صورت جنگ با ایران جانشان بخطر می افتد ، اقوی دلیل است برای حمله اتمی به ایران .
 انزجار و ترس  امریکا از تروریسم  و حمایت ایران از تروریسم و ضرورت پیشگیری از حمله تروریستی.
 دعاوی در باره دست داشتن ایران در عملیات تروریستی در کشورهای مختلف جهان، الف – بر ضد امریکائیان و منافع امریکا و ب – ادعا پیرامون مجهز بودن ایران به اسلحه کشتار جمعی . 
   نظر کمیسیون بررسی ترورهای 11 سپتامبر حاکی از ارتباط ایران با القاعده 
 مصوبه 23 سنا در باره اجازه بکار بردن نیروهای مسلح امریکا  که به رئیس جمهوری اجازه می دهد ، بدون شور با کنگره،  اقدام به از میان بردن تروریستها و پایگاهها شان کند و از وقوع ترور  بر ضد امریکا پیشگیری بعمل ﺁورد .   در  جنگ کلی با تروریسم، رئیس جمهوری می تواند دستور جنگ با هر کشوری را بدهد .
  عزم بوش و حکومت او به بکار بردن قوای نظامی ، بدون این که دستگاههای اطلاعاتی ﺁن را موجه بشمارند .
   اصرار بر شتاب کردن در اقدام برای جلوگیری از اجرا شدن برنامه تولید سلاح اتمی توسط ایران .
   و عامل اسرائیل .
*   پس از ذکر مواد بالا گویای قطعی بودن خطر حمله و بسا حمله اتمی امریکا به ایران ، نویسنده ، جانبداران سر سخت استعمال سلاح اتمی را معرفی می کند .  در ﺁغاز، یاد ﺁور می شود که روبرت مک نامارا ، وزیر دفاع امریکا، بهنگام استقرار موشکهای روسی در کوبا و التیماتوم کندی، زمان لازم برای ﺁنکه رئیس جمهوری دستور بکار بردن سلاح اتمی را بدهد، 20 دقیقه و ﺁنهم برای مشاوره با مشاوران خویش میدانست . 
    طرفداران حمله اتمی به ایران ، در حکومت بوش، در دور دوم ریاست جمهوری او ،  مقامهای کلیدی دارند . بنا بر این، رئیس جمهوری می تواند بگوید : برای حمله اتمی به ایران ، با مقامهای ذیصلاح مشورت کرده ام. 
* پس از معرفی ، صاحبان مقامهای کلیدی و نظرشان ، دکترین ها و استراتژیها  را می شناساند :
  دکترین زمینه سازی   :
     در این سالهای  اخیر، حکومت بوش مشغول بود . مشغول  زمینه سازی برای حمله نظامی  . بخشی از این زمینه را بوش با اظهارات خود  می سازد .  قسمتی دیگر  با انتشار مدارک طبقه بندی نشده و یا مدارک سری که « درز » کرده اند ، ایجاد می شود .  این دو کار، با تبلیغات رسانه ها و اظهارات سیاستمداران همآهنگ می شوند . جامعه کنترل اسلحه نیک ﺁگاه می شود .  چنان که حمله اتمی غافل گیری کامل تلقی نشود . همزمان، مطبوعاتی که مأموریتشان توجیه سازی  است ( مثل نیویورک تایمز و واشنگتن پست ) چنان می کنند که افکار عمومی از واقعیت امر ، اطلاع نیابد .
  استراتژی امنیت امریکا :
    جنگ پیشگیرانه با این توجیه ها : « ما نمی توانیم بگذاریم دشمنان ما ، در حمله به ما پیشدستی کنند » .  « وقتی به زمان و مکان حمله دشمن اطمینان نیست ، می باید پیشگیرانه دست به جنگ زد » .  « پیشاروی خطری که قطعی و فوری می شود، امریکا نمی تواند دست روی دست بگذارد » . این استراتژی را حکومت بوش در جنگ با عراق بکار برد .
 استراتژی ملی نبرد با اسلحه کشتار جمعی :
     امریکا برای خود این حق را قائل است و همچنان قائل خواهد بود که با تمام وسایل و امکانات خود – از جمله استعمال سلاح اتمی -  به استعمال اسلحه کشتار جمعی بر ضد خاک خود،  به قوای خود در خارج از امریکا و به متحدان خود، پاسخ گوید . 
 تجدید نظر در بکار بردن اسلحه اتمی :
    گزارشی سری است که در 2001 به کنگره تسلیم شده است . اما قسمتهائی از ﺁن انتشار یافته اند : الف -  اسلحه اتمی که پیش از این ، خاص مقابله با کشورهای دارای اسلحه اتمی ، بگاه جنگ اتمی بودند، اینک می توانند  بر ضد « کشورهای لات » نیز بکار روند . ب – می تواند بر ضد کشورهائی بکار رود که در تدارک اسلحه  و یا عملیات نظامی هستند که امریکا و متحدانش  را تهدید کنند . 
 دکتری بکار بردن همزمان  اسلحه اتمی و غیر اتمی :
     تحلیلهای هانس کریستنسن  روشن می کنند که مقصود تلفیق عملیات متنوع و نیز ﺁسان کردن استعمال اسلحه اتمی است .  برای مثال، « برای ﺁنکه جنگ به سرعت پایان پذیرد، » ، « برای ﺁنکه مسلم  شود امریکا مصمم است »، « برای ﺁنکه اسلحه کشتار جمعی دشمن ، بسرعت از میان برداشته شوند » ، و... ، همراه با عملیات نظامی ، اسلحه اتمی خود را نیز بکار می برد . 
  عقلانی  کردن و برﺁوردن نیازمندیهای تسلیحات اتمی امریکا  و مهار اسلحه :
      متن را   National Institute for Public Policy تهیه کرده و مبنای  تجدید نظر در بکار بردن اسلحه اتمی قرار گرفته است .  5 تن از شرکت کنندگان در تهیه « عقلانی کردن و ... » در حکومت بوش مقامهای کلیدی دارند .  نتیجه اینکه  تهیه کنندگان این متن در در تصمیمهای بعدی حکومت بوش مؤثر می افتند . برنامه تجدید نظر در تسلیحات اتمی و قواعد حاکم بر بکار بردنشان، شامل مواد زیر است :
 استراتژی حمله به چند هدف که برخی از ﺁنها ، مخفی تر و حمایت شده تر هستند .
  بنا بر این ، نیاز به انواع متعدد تری از سلاحها ، با کاربردهای مختلف است . 
 زدن هدفهائی که در زیر زمین قرار گرفته و دارای استحکامات هستند ، سخت تراست  . این هدفها  نیاز به سلاحهای مخصوص و استعمال مکرر این سلاحها دارند .
 مثالها ی این هدفها  ، پناه گاه های ستاد ارتش و ﺁشیانه های هواپیماها و موشکها  و بناهای زیر زمینی برای تحقیقات پیرامون اسلحه و یا نصب تأسیسات اسلحه کشتار جمعی هستند .
 بنا بر این ، سلاحهای معمولی را برای تخریب تأسیسات واقع در روی زمین،  مثل تأسیسات برق و انبارهای سوخت هواپیماهای جنگی و... 
 و سلاح اتمی برای تخریب هدفهای سخت ، باید بکار برد . در حقیقت برای این که اطمینان حاصل شود این گونه هدفهای از میان رفته اند، بسا نیاز به بمباران اتمی است .
    بدین قرار،  بنا بر این که تأسیسات اتمی ایران در زیر زمین ساخته شده و دارای استحاکامات هستند ، حمله به این تأسیسات با سلاح اتمی بعمل خواهد ﺁمد:
◄ استقرار سلاحهای اتمی تاکتیکی در خلیج فارس :
    باور عمومی بر اینست که امریکا سلاحهای اتمی خود را در اروپا  مستقر کرده است . از دوران جنگ سرد ، 480 بمب  که بیشتر از 80 درصد ذخیره بمب های تاکتیکی B61  امریکا ، در اروپا نگاهداری می شوند . 
     بنا بر قول  کریتنسن ، استقرار اسلحه اتمی در هر محل نیاز به دستور رئیس جمهوری دارد .  و رئیس جمهوری دستور داده است ارتش سلاح اتمی تاکتیکی را همچنان در اروپا نگاه دارد . و هم او می گوید که « استراتژی استعمال توأم سلاح اتمی و سلاح غیر اتمی »  نگاهداری سلاح اتمی تاکتیکی را در محلهائی ضرور می کند  که اسلحه کشتار جمعی باید از میان برده شوند. 
     بنا بر این ، دستور رئیس جمهوری (NSPD35 ) بمعنای استقرار این سلاح در خلیج فارس  برای حمله به تأسیسات اتمی ایران و در کره جنوبی برای حمله به تأسیسات اتمی کره شمالی است .  استعمال این سلاح را نیز میتوان توجیه کرد : از حمله 9 میلیون بسیجی ، به جنوب عراق ، در مقام واکنش نسبت به حمله اسرائیل ، جز با سلاح اتمی نمی توان جلوگیری کرد . 
      بنا بر این ، دکترین  استعمال توأم سلاحهای اتمی و غیر اتمی  و این تصریح که همه گزینش ها روی میز هستند و نیز  با توجه به این امر که به تکرار ، تأکید می شود تأسیسات اتمی ایران زیر زمین و دارای استحکامات هستند ، دکترینی است که در ایران کار برد دارد . طرفداران دو ﺁتشه استعمال سلاح اتمی چنین توجیح می کنند :
 استعمال توأم  سلاحهای اتمی و غیر اتمی اطمینان را از موفقیت کامل و فوری بوجود می ﺁورد .
 به فرماندهی عملیات امکان می دهد با توجه به شرائط جوئی و استحکام و اندازه هدف، نوع سلاحی که باید بکار رود را مشخص کند . 
 سلاح اتمی ممکن است به محل عملیات برده شود . اما فرمانده بدون اجازه رئیس جمهوری حق بکار بردن ﺁن را ندارد . 
   استقرار سلاح اتمی استقرار وسیله های  بکار بردن ﺁن را نیز ایجاب می کند . بنا بر این،  هواپیماهای توانا به حمل سلاح اتمی نیز می باید  در محل مستقر شوند .
   بکار بردن هواپیما ، قابلیت  انعطاف را زیاد می کند .  از جمله، در صورت انصراف، می توان دستور داد بمب فروریخته نشود . و می دانیم  از هواپیماهای اف 16 شماری در عراق مستقر شده اند . این هواپیماها هم بمب اتمی و هم غیر اتمی را می توانند حمل کنند .
◄ مردم امریکا حق دارند بدانند :
     حکومت بوش سناتورهائی را که در سنا نقش کلیدی دارند، توجیه کرده است .  این حکومت اوضاع و احوال مساعد استعمال سلاح اتمی را بوجود ﺁورده و بنایش براین است که مردم امریکا را در برابر امر انجام شده قرار دهد و بعد حمله بگوید : « اجتناب ناپذیر بود !  به احتمال بسیار ، نخست اسرائیل حمله خواهد کرد و به دنبال ﺁن، حکومت بوش به این بهانه که امریکا ناگزیر بود جان سربازان خود در عراق  و جان اسرائیلیها و عراقیها را حفظ کند بدین خاطر ، دست  به عملیات سریع و قاطع زد ، بکار بردن سلاح اتمی تاکتیکی را توجیه کند . 
    اما مردم امریکا و مردم جهان نباید فریب بخورند و فریب نیز نمی خورند . زیرا می بینند  بطور منظم و مداوم، زمینه حمله اتمی به ایران فراهم می شود . به ترتیبی فراهم می شود که این حمله « اجتناب ناپذیر » باور شود .  اما قصد واقعی حکومت بوش اینست که به کشورهای دنیا حالی کند که  سر و کار هر « دولت لاتی » با بمب اتمی امریکا است.