 |
|
|
|
|
|
|
 |
|
|
|
|
||
|
||||||
 |
 |
 |
|
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||
|
||||||
|
|
|
|
|||
سيد كاظم وزيري هامانه وزير نفت دولت احمدي نژاد در اولين گفتگوي تفضيلي خود با مطبوعات به پرسشهايي درباره چگونگي انتخاب به اين سمت توضيح داده است.
بخشهايي از اين گفتگو به نقل از روزنامه شرق به شرح ذيل است.
آيا شما از جانب شخص خاصى به رئيس جمهور معرفى شده بوديد؟
من نمى دانم، شخصاً هيچ وقت هم از ايشان سئوال نكردم. يك دوست مشتركى از ايشان سئوال كرده بود كه فلانى (هامانه) را چه كسى به شما «رئيس جمهور» معرفى كرده است.كه ايشان پاسخ داده اند «وزيرى را خدا به من معرفى كرد» اين جمله اى است كه دوست مشترك ما گفته است. من واقعاً نمى دانم.
•در آن پروسه سه ماهه سرپرستى چه اتفاقاتى افتاد. انتظار اين بود كه يا به عنوان وزير معرفى شويد يا پس از معرفى كانديداى دوم وزارت نفت سرپرستى تان اما و اگر پيدا كند. در آن دوره وضعيت چطور بود؟
بحث هاى زيادى بود براى اينكه بنده چرا معرفى نشدم. عرض كردم كه من داوطلب اين مسئوليت نبودم. علاقه مند بودم كه كار كنم. به آقاى احمدى نژاد هم گفته بودم. بنابراين ايشان رفتند سراغ افراد ديگرى و گزينه هاى اول و دوم و سوم را همه با من صحبت كردند و در حقيقت با اطلاع من بود. موضوع به همين منوال پيش رفت تا اينكه مجلس به آخرين گزينه راى نداد.
پس از آن به من با تاكيد و حالت دستورى گفتند كه بايد بپذيرى. چون كارمند دولت هستم.
• شده بود كه ديدگاه هاى شما با آقاى رئيس جمهور برهم منطبق نباشد، اگر بوده لطفاً مواردش را بفرماييد.
من اين احساس را در هيچ دومرحله اى (سرپرستى و وزارت) نداشتم. حتى ايشان در مرحله اى كه مى خواستند بنده را به عنوان وزير معرفى كنند، گفتند :«با شناختى كه از شما پيدا كردم، مى دانم كه ديدگاه هايمان برهم منطبق است و آنچه را كه من (رئيس جمهور) مورد نظرم است، شما (هامانه) انجام مى دهيد. البته ممكن است كه سبكمان با هم فرق كند.»
• حالا سبك شما براى تحقق آن ديدگاه ها چيست؟
با توجه به ۳۲ سال تجربه اى كه در نفت دارم، بايد بگويم كه بنده تابع حركت هاى تند نيستم. من به حركت هاى بطئى، حساب شده و معقول علاقه مندم. معتقدم اگر فردى را تغيير مى دهم حتماً نفر بعدى بايد توانمند باشد و ديدگاه هايش با دولت و مجلس تطبيق داشته و از آن مسئوليت شناخت داشته باشد.
• بحثى كه از زمان رقابت هاى انتخاباتى بر سر زبان ها افتاد و خيلى هم جنجال برانگيز بود مسئله «مافياى نفتى» بود. براى خود من جاى سئوال بود كه با توجه به نظارت هاى مستمرى كه در نفت مى شود اين شعار به چه دليل شكل گرفت؟ فكر مى كنم به عنوان كسى كه بيشتر از ۳۰ سال در صنعت نفت حضور داريد بتوانيد پاسخى كارشناسى به اين سئوال دهيد.
من حقيقتاً نمى دانم كه علت يا استفاده اين شعار چه بود. چون در دل مطرح كنندگان اين شعار نبودم و بحثى هم در اين زمينه نشده است. ولى دليلش را مى توانم احساس كنم. بالاخره سازمانى مثل وزارت نفت كه از شركت هاى مختلفى تشكيل شده است به دليل ويژگى هاى خاصش طبيعى است كه خيلى باز عمل نكرده و نمى تواند هم عمل كند. چون شركت نفت مى خواهد كارهاى بزرگ انجام دهد، روابط بين المللى داشته باشد. انرژى و ارز كشور را بايد تامين كند. خوراك تمام صنايع و پتروشيمى را بايد تامين كند. اين وظايف، وظايف كوچكى نيست. اين تشكيلات با مثلاً وزارت آموزش و پرورش يا وزارتخانه هاى ديگر تفاوت دارد. مقرراتش هم مقررات خاصى بوده است. نكته ديگر اينكه قبل از انقلاب هم بالاخره يك وابستگى هايى به سران رژيم قبلى داشته است. بنابراين اين وزارتخانه اگر شفاف عمل نكند و در جايى بخواهد پيچيده عمل كند ايجاد شك و ترديد مى كند. حالا افراد مختلف به بيان هاى مختلف اين شك و ترديد را مطرح مى كنند. يكى ممكن است همين واژه «شك» را مطرح كند و ديگرى ممكن است آن را منفى تر مطرح نمايد. مثلاً بگويد گروهى اين شرايط را ايجاد مى كنند. واقعاً در نفت ممكن است آنچه اتفاق مى افتد با آنچه تصور مى شود دوتا باشد. به هر حال اگر قوه قضائيه به نتيجه برسد كه فردى يا گروهى در نفت فساد مى كند كه نمى نشيند و تماشا كند.
• چه نهادهايى بر نفت نظارت مى كنند؟
بازرسى كل اينجا مستقر است. ديوان محاسبات در نفت سازمان و اتاق دارد. سازمان حسابرسى كل كشور اگر ترازنامه نفت را تائيد نكند اساساً امكان تصويبش در مجمع نفت وجود ندارد. بنابراين وقتى مراجع نظارتى كاملاً در نفت حضور دارند امكان اينكه آدم خاصى يا حتى گروهى هر خلافى دلش مى خواهد انجام دهد وجود ندارد.
• پس چرا اين گمانه هاى منفى در مورد نفت مطرح مى شود؟
به دليل شرايط ويژه اى كه در نفت حاكم بوده و همه نمى توانستند از اين اطلاعات مطلع شوند در برخى افراد اين شك به وجود آمده كه آنجا (وزارت نفت) دارد يك اتفاقاتى مى افتد و چون ما خبر نداريم پس اتفاقات خاص است. بالاخره برخى اطلاعات در نفت محرمانه است و يك بخشى هم قراردادهايى است كه در نفت منعقد مى شود و همه از آن مطلع نمى شوند. به نظرم اين مسئله زمينه اى را فراهم كرده كه فكر كنند گروهى در نفت ارتباطات خاصى داشته و اين ارتباطات باعث بروز كارهاى خلافى شده است. عرض من اين است كه اگر اين خلاف ها انجام بشود و قوه قضائيه كشور برخورد نكند كه خيلى جاى سئوال است...
• يا حتى بازرسى نفت. بالاخره خود نفت هم نهاد مهمى به نام بازرسى دارد.
همه نهادهاى نظارتى چه در داخل نفت و چه در بيرون نفت قاعدتاً اگر مسئله اى وجود دارد بايد برخورد كنند. وزراى قبلى هم شناخته شده هستند و انسان هايى بودند كه اگر موردى را مى ديدند نه تنها برخورد مى كردند بلكه خودشان مدعى مى شدند. حالا با اين اوصاف چگونه اين فكر (مافياى نفتى) شكل پيدا كرده است واقعاً نمى دانم.
• شما فكر نمى كنيد طرح موضوع مافياى نفتى با هدف اين باشد كه گروه ديگرى بخواهند وارد نفت شوند؟
بنده واقعاً در اين مورد قضاوتى ندارم. چون انسان بايد به نقطه اى برسد تا بتواند اين بيان را داشته باشد. استدلال خودم اين است كه مثلاً وقتى كسى نمى داند كه پشت اين پرده (اشاره به پرده دفتر كارش مى كند) چه خبر است به آن مشكوك مى شود. حالا اين شك را مى توان به بيان هاى مختلف مطرح كرد. به همين دليل حالا به اين بيان مطرح شده است. بنده تصورم اين است كه هركس مسئول نفت است بايد با فساد مبارزه كند اگر هم در جايى رابطه هايى بين افراد از قبيل فاميلى، دوستى ايجاد شده تلاش كند كه اين رابطه را به هم بزند. با جابه جايى مى توان اين بند رابطه ها را به هم زد. اين رابطه ها را كه به هم بزنى حداقل آن ديد منفى از بين مى رود.
