زنان ایران – آسیه امینی
حکم اعدام اعظم فریاد قره شیران که با درخواست اعاده دادرسی وکلای وی، متوقف شده بود، با رد شدن این درخواست از سوی ریاست قوه قضائیه( دفتر قضایی شیرج) به اجرای احکام فرستاده شد.
یکی از وکلای اعظم قره شیران با اعلام این مطلب به سایت زنان ایران گفت: جرم خانم قره شیران مباشرت در اقدام به قتل عمد همسرش آقای عبدالله رنجبر بوده که طبق اقرار ایشان در سال 76 رخ داده است.
الهام فهیمی می افزاید: خبر فرستاده شدن پرونده برای اجرای احکام از طرف خود اعظم به ما داده شد. مساله این است که از نظر ما جرم اعظم معاونت در قتل بوده نه مباشرت و در دفاعمان هم بر این نکته تاکید کردیم. ما نیز اعظم را مجرم می دانیم و معتقد به مجازات او هستیم ولی نه مجازات اعدام. بنا بر اعترافات خانم قره شیران ایشان در قتل همسرش، تنها به قاتل کمک کرده است نه اینکه با او مشارکت کرده باشد.
در حال حاضر مرد قاتل توانسته از اولیاء دم ( پدر و مادر مقتول) رضایت بگیرد ولی آنها اعظم را که عروسشان بوده نبخشیده اند.
درخواست اعاده دادرسی
اعظم فریاد قره شیران ( حدوود 35 ساله) در سال 76 جهت ارائه درخواست طلاق به دادگاه می رود. در تحقیقات مشخص می شود که همسر اعظم مدتی است ناپدید شده.
نتیجه پی گیریها منجر به دستگیری اعظم و مردی می شود که در خانه آنها رفت و آمد داشته و در ابتدا خود را برادر اعظم معرفی کرده ولی در واقع با او خویشی نداشته است.اعظم وعباس در اعترافهایشان اقرار به همکاری با هم در اقدام به قتل می کنند و در پی آن هر دو به جرم مباشرت در قتل عبدالله رنجبر قره شیران محکوم می شوند.
تجدید نظرخواهی این دو مجرم نیز راه به جایی نمی برد و دستور صدور حکم اعدام صادر می شود. اما آنچه باعث توقف حکم اعدام می شود، درخواست اعاده رسیدگی و توقف اجرای حکم قصاص از جانب وکلای پرونده بوده است.
به استناد این در خواست که به امضای شادی صدر وکیل دیگر پرونده دلایلی وجود دارد که مشارکت دو فرد در قتل این مرد را کمرنگ می کند از جمله که عبدالله رنجبر فردی به شدت معتاد بوده و نیز به خاطر خوراندن دیازپام در خواب او را به قتل رسانده اند. بنابراین برای مردی با اندام ورزشی عباس خفه کردن او کار سختی نبوده که نیاز به فشار دست اعظم داشته باشد! از سویی خفه کردن به وسیله انگشتان دست صورت می کرد و در این مورد، وارد کردن فشار کف دست بی معنی به نظر می رسد. و از انجا که جسد مقتول هرگز کشف نشد، پزشک قانونی نیز نتوانست تشخیص دهد میزان مشارکت فرد دوم یعنی اعظم در فشار وارد کردن به دست عباس تا چه حد در خفگی تاثیر داشته و نیز میزان تاثیر خوراندن دیازپام در این ماجرا تا چه میزان بوده است.
در بخش دیگری از این درخواست به القائات افسر پرونده در پذیرش جرم از سوی اعظم اشاره شده است: « که اگر قتل را بر عهده نگیری، آن جوان یعنی عباس آ. قصاص می شود و با پذیرش جرم شما ، از جرم او کاسته می شود...» و بر این اساس وکلای اعظم اقرار دروغ اعظم علیه خودش را مطرح می کنند که برای این کار انگیزه مهمی چون هراس دور نگه داشتن دختر 9 ساله اش از متهم شدن در این پرونده را داشته است.
درخواست اعاده دارسی وکلای اعظم در دیوان عالی کشور پذیرفته نمی شود و دادگاه حکم به اجرای قصاص نفس برای هر دو متهم را صادر می کند. اما در این فاصله عباس توانسته است رضایت اولیاء بزرگ دم ( پدر و مادر) را به دست آورد درحالی که اعظم که به گفته وکلایش در این قتل مشارکت برابر نداشته است، منتظر اجرای حکم اعدام است.
اعظم چه می گوید
در نا مه ای که ضمیمه درخواست اعاده دادرسی وکلای پرونده به دفتر ریاست قوه قضائیه فرستاده شده، نامه ای از اعظم نیزوجود دارد که شاید بی اطلاع از آنها نتوان به شناخت درستی از پرونده دست یافت.
اعظم در بخشی از نامه خود از ازدواج اجباری اش با عباس در سن 15 سالگی و تول سه فرزندش گفته است. و این که هرگز با عباس تفاهم نداشته زیرا عباس به شدت معتاد بوده و زندگی آنها سراسر جنگ و دعوای خانگی بوده است. عباس به دلیل اعتیاد و بی کاری قادر به تامین هزینه های زندگی اشان و نیز هزینه اعتیاد خودش نبوده و بعد از چندی تصمیم به سوء استفاده جنسی از همسر خود می کند.
به نوشته اعظم فریاد قره شیران، او دوبار درخواست جدایی از همسرش را به دادسرای شهید محلاتی تهران برده است که از هر دو درخواست به نتیجه ای نرسیده است.
پهن کردن بساط عیش و نوش برای مردان بیگانه پای افراد زیادی را به خانه اعظم باز می کند. اما وقتی نوبت به دختر 9 ساله اعظم می رسد، اعظم با مقاومت شدید بلای فحاشی و کتک کاری را در خانه به جان می خرد.
و این ایامی است که مرد بیگانه دیگری نیز به خانه آنها راه یافته است؛ عباس، مردی که توسط عبدالله به خانه برده شده، به زندگی اعظم توجهی بیش از سایر مردان نشان می دهد. و او هموست که بعدها و با خواست و همکاری اعظم، همسر او را خفه کرده و به قعر رودخانه می اندازند.
اعظم در این نامه اعتراف پیشین خود یعنی فشار دادن دست عباس در هنگام خفه کردن عبداله را پس گرفته است.
حکم اعدام اعظم فریاد قره شیران پس از طی این مراحل به اجرای احکام فرستاده شده و منتظر اجراست. شادی صدر و الهام فهیمی با اعلام طی شدن تمام راه های قانونی، تنها راه مانده را گرفتن رضایت اولیاء دم می دانند.