بسمه تعالي
خبرنگار: با توجه به اينكه حضرتعالي يكي از بنيانگذاران حكومت جمهوري اسلامي هستيد آن حكومتي كه شما پيش خودتان در اوائل انقلاب فرض ميكرديد، اين حكومت كه الان هست همان است يا اگر نيست چه فرقي با آن دارد؟
آيت الله منتظري : اعوذ بالله من الشيطان الرجيم - بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين .
متأسفانه آن حكومتي كه آيت الله خميني در پاريس به مردم وعده ميداد ما هم در ايران براي آن تبليغ ميكرديم آن گونه كه ميخواستيم نشد. اگر يادتان باشد شعاري كه مردم ميدادند و خود آيت الله خميني هم به مردم ميگفتند: "استقلال ، آزادي و جمهوري اسلامي " بود. آزادي معنايش اين نيست كه فقط مسئولين آزاد باشند هر چه ميخواهند بگويند و انجام دهند، معنايش اين است كه مردم حرفشان را بتوانند بزنند. ما ميبينيم كه مولا اميرالمؤمنين (ع ) وقتي كه حكومت پيدا كردند با اينكه ايشان معصوم بودند فرمودند: "فلا تكفوا عن مقالة بحق او مشورة بعدل فاني لست في نفسي بفوق ان أخطيء و لا آمن ذلك من فعلي الا ان يكفي الله " (خطبه 216 نهج البلاغه ) باز نداريد خودتان را از گفتار حق و مشورت عادلانه ، زيرا من ذاتا بالاتر از خطا نيستم و از آن در كار خود ايمن نمي باشم مگر خدا مرا كفايت نمايد.
اگر كسي به عنوان نصيحت چيزي بگويد، آقايان با او خيلي تند برخورد ميكنند. اگر يادتان باشد اينجانب يك سخنراني به مناسبت سيزده رجب - سال 1376 - در اين حسينيه كردم و به عقيده خودم اين سخنراني دفاع از انقلاب و اسلام و آيت الله خميني بود، متجاوز از پنج سال مرا در همين خانه محصور كردند. و از آن روز تا حالا هشت سال است درب اين حسينيه را بسته اند. حسينيه اي كه داخلش درس فقه گفته ميشد، مراسم سوگواري ائمه (ع ) انجام ميشد. فقط عكس آيت الله خميني و آقاي خامنه اي را به ديوار اين حسينيه زده اند و در آن را بسته اند. خانه اي در اصفهان دفتر بنده بود و آنجا درس ، بحث ، مباحثه و مسائل ديني گفته ميشد، دادگاه ويژه روحانيت جلويش را گرفت ، يكي از قضات دادگاه ويژه حكم كرده كه خانه فروخته شود و به نفع آنها مصادره شود. خانه اي هم در مشهد دفتر من بود، آن را هم توقيف كرده اند. در حالي كه آنجا فقط درس و بحث و مباحثه بود. وقتي كه با بنده كه به قول شما خود از پايه گذاران نظام بوده ام اين گونه برخورد ميشود، واي به حال ديگران .
در زمان اميرالمؤمنين (ع ) افراد عليه خود حضرت شعار ميدادند. عبدالله بن كواء در نماز عليه خود ايشان شعار داد، اصحاب و حضرت نگفتند بگيريد و با آنها برخورد كنيد. حضرت امير مادامي كه خوارج قيام مسلحانه نكردند و دست به كشتن نزدند با آنان برخورد نكرد، ما اصلا جايي نداريم كه در زمان پيغمبر(ص ) يا اميرالمؤمنين (ع ) كسي را به عنوان مخالف سياسي بازداشت و محاكمه كرده باشند، بازداشت سياسي و محاكمه سياسي در صدر اسلام نداشتيم . در زمان ما آقاي گنجي حرف زده و مطلب نوشته است ، قيام مسلحانه كه نكرده ، اسلحه هم كه ندارد، چند سال او را در زندان به حال بد و گاه در انفرادي نگه داشته اند و حتي حقوق بشر و زنداني نسبت به او رعايت نشده است . اينجانب كه يكي از پايه گذاران انقلاب بودم سالهاست از حقوق سياسي محروم ميباشم و اموال مرا مصادره ميكنند و هيچ روزنامه اي جرأت ندارد يك كلمه از من بنويسد، آيا اين معناي آزادي است ؟! آن آزادي كه ميخواستيم اين بود؟!
شعار مردم "جمهوري اسلامي " بود. آيت الله خميني ميفرمودند: "جمهوري اسلامي نه يك كلمه كم نه يك كلمه زياد". و خود ايشان بارها ميفرمودند: "ميزان رأي ملت است ". جمهوري يعني حكومت مردمي . اسلامي هم يعني حكومت بر اساس موازين اسلام . اين خواسته همه بود. حالا ميگويند: آيت الله خميني (ره ) به جمهوريت نظر نداشته است . نمي دانند كه اين توهين به آيت الله خميني (ره ) است . معنايش اين است كه آيت الله خميني خداي ناكرده آدم دروغگويي بود، كه جمله اي را به مردم القا ميكرد ولي مقصود واقعي اش نبود; ميگفته "ميزان رأي ملت است " ولي با مردم صادق نبوده است . من يادم هست ايشان در پاريس گفتند: "حتي كمونيستها در اظهار نظر آزادند". يعني فقط كساني كه قيام مسلحانه بكنند بايد با آنها برخورد بشود. مردم بايد آزاد باشند و حرفشان را بزنند. حال آن كه من مسلمان يك صحبت كردم بيش از پنج سال محصور و اموال من هنوز هم در توقيف آقايان است . هنوز هم از حقوق شهروندي محرومم .
چند روز گذشته آقاي رئيس جمهور گفت : حقوق بشر در ايران رعايت ميشود. اين سخنان براي من وقتي ميشنوم به طنز شبيه تر است . وقتي ميبينم با حقوق امثال من اين گونه برخورد ميكنند و مرا از حقوق خودم محروم ميكنند چگونه باور كنم حقوق ديگران را تضييع نمي كنند. بالاخره به شعارهايي دلشان را خوش كرده اند، و الان هم به اسم آيت الله خميني هر كاري ميخواهند ميكنند. در صورتي كه بر خلاف نظر ايشان است . به اسم اسلام كارهايي را انجام ميدهند و در نتيجه نسل جوان از اسلام هم زده شده اند. اسلام دين رحمت و عطوفت است . قرآن 114 سوره دارد، 113 سوره اولش (بسم الله الرحمن الرحيم ) است ، يعني به نام خداوند بخشنده مهربان . قرآن به پيغمبر(ص ) ميگويد: (فبما رحمة من الله لنت لهم ولو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهم واستغفر لهم و شاورهم في الامر) در اثر رحمت خدا اي پيغمبر تو نرمخو هستي ، اگر غليظ و خشن بودي مردم از تو دور و پراكنده ميشدند، مردم را عفو كن ، طلب مغفرت برايشان بكن - لابد آدمهايي را كه كار خلاف كرده اند ميگويد ببخش - با اينها در امور هم مشورت كن . يعني مخالفين را ببخش و با آنها مشورت كن . اين دين اسلام است اما متأسفانه با مثل آقاي اكبر گنجي كه اظهارنظراتي كرده است اين گونه برخورد ميكنند، و همه دنيا اعتراض ميكنند و كسي هم گوش نمي دهد.
من براي خودم نمي گويم ، حقوق ديگران هم به بهانه هاي مختلف از دست ميرود. وكيل دادگستري را ميگيرند زندان ميكنند براي اينكه از محكومين سياسي دفاع كرده است . يك آدم دانشمندي را كه سالها خدمت كرده به بهانه هايي زندان ميكنند.
آن حكومتي كه ما ميخواستيم اين نبود. حالا اميدواريم ان شاءالله مسئولين كمي به فكر بيفتند تجديد نظر كنند و ببينند نسل جوان را دارند از دست ميدهند. يك جوري رفتار بكنند كه نسل جوان نسبت به اسلام بيشتر از اين بدبين نشوند.
خبرنگار: آيا به نظر شما نشانه هايي از اين تجديدنظر و تفكر جديد بين مسئولين ديده ميشود؟
آيت الله منتظري : نه ظاهرا; من كه نديدم . اگر بود علامتي پيدا بود. در هر حال تا مادامي كه در كارها تجديدنظر نكنند وضع همين است و خطرناك هم هست . ان شاءالله خدا به دل مسئولين بيندازد كه در درونشان تغيير يابند.
خبرنگار: سؤال ديگر اين است كه به نظر بسياري از صاحب نظرها بحران اصلي كه در حال حاضر گريبان گير جمهوري اسلامي هست بحران مشروعيت است ، آيا به نظر شما اين نظر درست است ؟ اگر درست است دليل آن چيست ؟
آيت الله منتظري : براي اينكه مشكل مشروعيت پيش نيايد حكومت بايد بر اساس خواست مردم باشد. خود پيغمبراكرم (ص ) با اينكه در قرآن كريم آمده است : (النبي أولي بالمؤمنين من انفسهم ) تا مادامي كه مردم با پيغمبر بيعت نكردند متصدي حاكميت نشد. اميرالمؤمنين علي (ع ) تا مادامي كه مردم بيعت نكردند متصدي حكومت نشد. امام حسن مجتبي (ع ) در نامه اي كه به معاويه مينويسد ميگويد: وقتي كه اميرالمؤمنين از دنيا رفت "ولاني المسلمون الامر من بعده " مسلمانها بعد از پدرم مرا ولي قرار دادند. همه تكيه شان روي بيعت و روي خواست مردم بود با اينكه آنها معصوم بودند، با اينكه حكومت واقعا حق آنان بود، با اين حال بر بيعت اتكا ميكردند. آيت الله خميني بارها ميفرمود: "ميزان رأي مردم است ". بنابراين وقتي كه بنا باشد مردم يك حاكميتي را نخواهند با آن بيعت نمي كنند، و اينجاست كه بحران مشروعيت پيش ميآيد.
خبرنگار: خيلي از صاحب نظران خارجي ميگويند كه جمهوري اسلامي يك جمله متناقضي است . يعني هيچ حكومتي نمي تواند هم جمهوري باشد و دموكراتيك هم اينكه اسلامي باشد، نظر شما در مورد اينها چيست ؟
آيت الله منتظري : ببينيد مردم ايران اكثريت قاطعشان مسلمانند، اين را نمي شود منكر شد، چه شيعه و چه سني همه مسلمان هستند. دين مقدس اسلام بر حسب آنچه از كتاب و سنت به دست ميآيد ديني نيست كه فقط مسائل اخلاقي و عبادي را ذكر كند، بلكه تمام شئون مردم را اسلام زير نظر دارد، و حتي راجع به حاكميت از قرآن و سنت استفاده ميكنيم كه چه شرايطي براي حاكم هست ، اكثريت قاطع مسلمانند; بنابراين مردم رأي ميدهند كه حاكم بر اساس موازين اسلامي حكومت كند و اين خواست اكثريت مردم است . و اين دو با هم تناقضي ندارند. البته جمهوري اسلامي بايد به مردم بگويد اسلام حق است و از اسلام دفاع نمايد، اما چماقي نبايد باشد. خدا به پيغمبر در قرآن ميگويد: (فذكر انما انت مذكر لست عليهم بمصيطر) اي پيغمبر تو تذكر بده ، تو تذكر دهنده اي ، تو سيطره بر مردم نداري . نمي تواني چماقي برخورد كني . بنابراين دين و حكومت نبايد ديكتاتوري باشد. از باب اينكه اكثريت قاطع مردم مسلمان هستند و در رژيم هاي سابق موازين اسلامي رعايت نمي شد گفتند: جمهوري اسلامي ، يعني حكومت مردمي كه خواهان اسلامند; و چون خواهان اسلامند بر طبق موازين اسلام بايد باشد، تركيب اين دو از اين جهت بوده است .
خبرنگار: البته ايراد اصلي كه اين صاحب نظرها دارند به ولايت فقيه برمي گردد. ميگويند اصل ولايت فقيه با جمهوريت و دموكراسي سازگار نيست ، ميگويند به هرحال حكومت ميتواند ولايت فقيه باشد ولي ديگر نمي تواند جمهوري و دموكراتيك باشد.
آيت الله منتظري : اين ايراد وقتي پيش آمد كه آقايان آمدند كلمه "مطلقه " را هنگام بازنگري و در بحبوحه فوت آيت الله خميني اضافه كردند. من با اينكه خود از بنيانگذاران تئوري ولايت فقيه در مجلس خبرگان اول بودم به "ولايت مطلقه " رأي ندادم ، براي اينكه قبول نداشتم .
ولايت فقيه در نوشته ها و كتابهايم هست ولي مطلقه نيست . ولايت از آن فقيه است چون وقتي كسي ميخواهد بر طبق موازين اسلام حاكميت داشته باشد بايد آگاه به موازين اسلام باشد يعني فقيه باشد. ما در مجلس خبرگان مثال ميزديم ميگفتيم در شوروي سابق چون ميخواستند كشور را بر اساس نظريه ماركسيسم اداره كنند آنكه ايدئولوگ ماركسيسم بود سر كار ميآوردند تا بداند موازين ماركسيسم را چطور پياده كند، حالا وقتي كه بناست جمهوري بر طبق موازين اسلام در كشور باشد بايد حاكم كسي باشد كه كارشناس موازين اسلام ميباشد، و از آن به كلمه "فقيه " تعبير ميگردد. قرآن كريم هم ميگويد: (هل يستوي الذين يعلمون والذين لا يعلمون ) آيا عالم و غير عالم با هم مساويند؟ قرآن ميگويد: (افمن يهدي الي الحق احق ان يتبع امن لا يهدي الا ان يهدي ) كسي كه به حق هدايت ميكند سزاوار است مورد پيروي قرار گيرد يا كسي كه خودش بايد هدايت شود. معناي ولايت فقيه همين حد است كه ولي فقيه بر طبق موازين اسلام حكومت كند. نه اينكه در همه كارها دخالت نمايد. سياست خارجي ، اقتصاد، فرهنگ و...هر يك خودش بايد متخصصيني داشته باشد تا طبق مصلحت اسلام كار كنند. اين درست نيست كه يك نفر همه كاره باشد. بنابراين منظور از ولايت فقيه اين بود كه يك فقيه كارشناس مسائل اسلامي در رأس باشد، چون بناست كشور بر اساس موازين اسلام اداره شود. آيت الله خميني به همين اعتقاد داشت و بيش از اين نمي گفت .
خبرنگار: به نظر شما دليل اين صحبتها كه در مورد حكومت اسلامي - به جاي جمهوري اسلامي - گفته ميشود و نظريه كشف شدن ولي فقيه چيست ؟
آيت الله منتظري : اين حرفها بي اساس است .
خبرنگار: اگر بي اساس هم باشد آيا به نظر شما چه هدفي دارند؟
آيت الله منتظري : لابد كساني ميخواهند حكومت از خودشان باشد. بعضي از آقايان گفتند كه ولايت فقيه نصب از طرف خداست و شخص خاص را ما كشف كرده ايم ، يعني خداوند يك فرد را نصب كرده است ; در صورتي كه اگر نصب درست باشد، نصب كننده به عنوان كلي "فقيه " را نصب كرده است . پس همه فقهاي عدول منصوب هستند نه يك شخص خاص . طرح حكومت اسلامي هم به جاي جمهوري اسلامي درست نيست چون پيغمبر(ص ) با اينكه پيغمبري اش از طرف مردم نبود اما حاكميتش را بر اثر بيعت با مردم به دست آورد. اميرالمؤمنين هم همين طور. پس بايد بيعت باشد، و ولايت مطلقه كه يك نفر همه كاره باشد و كاري به رأي و نظر مردم نداشته باشد را ما قبول نداريم .
خبرنگار: با توجه به تمام اين صحبتهايي كه شد فكر ميكنيد كه در آينده نزديك يا آينده دور تغييري حاصل بشود، يعني آيا تغييري مثلا در حوزه ها به وجود ميآيد؟
آيت الله منتظري : من علم غيب ندارم و از آينده خبر ندارم ، بستگي به اين دارد كه آقايان تجديدنظر كنند. و اگر تجديدنظر نشود مردم به اين شعارها و به اين چيزها قانع نمي شوند. آقايان وقتي كه ميروند يك جا و مردم ميآيند به استقبال ، خيال ميكنند اينها همه پيرو و مطيع آنان هستند. من خودم يك بار به آيت الله خميني گفتم : آقا! اين مردم كه اينجا آمده اند و براي شما شعار ميدهند خيال نكنيد اينها همه موافق اين روشهاي حكومتي هستند. بعضي ها از رفتار حاكميت دلشان خون است ، اما چون مسلمانند به شما اعتقاد دارند براي اينكه يك مرجع تقليد هستيد، اما مسائل را خوب ميفهمند. اشكالي كه بعضي به من ميگرفتند اين بود كه من دو سه ماه يك بار ميرفتم مسائل را به ايشان تذكر ميدادم ، در عوض يك عده اي ناراحت بودند و ميرفتند چيزهاي ديگري ميگفتند. من به ايشان گفتم : آقا! من ميخواهم تا پنجاه سال ديگر سوژه اي عليه شما نباشد و انتقاد نكنند، يك رفتارهايي در آينده عليه شما سوژه ميشود. من به عنوان خيرخواهي چون به ايشان علاقه داشتم ميرفتم تذكر ميدادم ، وظيفه ام بود. اين وظيفه همگاني است ، كساني كه ساكت ميشوند در اين مسائل گناه ميكنند.
خبرنگار: بزرگترين اشتباهات آن دوره را در چه چيزي ميدانيد؟
آيت الله منتظري : به طور خلاصه كساني خودشان را مطلق ميگرفتند و ميرفتند به ايشان حرفهايي ميزدند ايشان هم معصوم كه نبودند خواهي نخواهي تحت تأثير قرار ميگرفتند. ما معيار را نبايد فقط شخص آيت الله خميني بدانيم ، ايشان هم خود را معصوم نمي دانستند. بايد ببينيم كتاب و سنت چه گفتند و ائمه (ع ) رفتارشان چگونه بوده ، آنها ملاك و معيار هستند.
خبرنگار: من منظورم اشتباهات حكومت در زمان ايشان بود.
آيت الله منتظري : از اشتباهات حكومت همين بگير و ببندها كه آن روز هم بود، زندان كردن افراد، بسياري از اعدامها كه در زندانها اتفاق افتاد، اينها و امثال اينها كارهاي خلاف بود.
خبرنگار: بجز اعدامها ديگر چه ؟
آيت الله منتظري : وعده هايي كه به مردم داده شد مثل آزادي و به آن عمل نشد. حقوق شهروندي افراد خيلي جاها تضييع ميشد. در اينجا باز هم من موعظه ميكنم اينهايي كه متصدي امور هستند تجديدنظر كنند و روش خود را اصلاح نمايند.
خبرنگار: حضرت آيت الله ! آيا خود شما گاهي افسوس ميخوريد كه يك كاري را بايد ميكرديد كه اين كار انجام نشد؟
آيت الله منتظري : بنده تا آن اندازه كه قدرت داشتم فعاليت ميكردم و خيلي كارهاي ديگر شايد آن وقت به ذهنم نيامد كه انجام دهم ، من هم معصوم نيستم . ولي همين مسأله زندانها را من به ايشان نامه نوشتم و تعقيب كردم . من يادم هست وقتي كه آقايان نامه از آيت الله خميني براي اعدام مجاهدين خلق گرفتند، بعد نامه دومي را براي اعدام كمونيست ها از ايشان گرفتند، آقاي خامنه اي - آن روز رئيس جمهور بود - داخل همين خانه به من گفت : "يك عده آمده اند به من گفته اند از امام يك نامه گرفته اند براي اعدام كمونيست ها، و خيلي كار بدي است ." گفتم : "آن روز كه نامه گرفتند مجاهدين خلق را كه بالاخره مسلمان بودند اعدام نمايند و دو هزار و هشتصد نفرشان را اقلا اعدام كردند چطور شما آن را هيچ نگفتي ؟" ايشان گفت : "مگر نامه ديگري نوشته اند؟" گفتم : "شما كه رئيس جمهور هستي وقتي از آن نامه خبر نداري چه رئيس جمهوري هستي ؟!" آن وقت نامه دوم را كه گرفته بودند براي كمونيست ها ايشان فهميده بود و عصباني بود.
آقاي خامنه اي ميگفت : ما وقتي ميآييم اينجا اخبار دو سه ماهه را از شما كسب ميكنيم و ما ميبينيم شما منبع اخبار كشور هستيد.
يادم هست نامه اول كه از آيت الله خميني گرفته بودند راجع به مجاهدين خلق ، دو روز بعد يكي از قضات آمد و نامه را نشان داده و گفت ما چه كنيم با اين نامه ؟ من آن روز اصلا خوابم نبرد. خيلي فكر كردم تا اينكه نامه اي براي آيت الله خميني نوشتم و يك نسخه اش را هم فرستادم براي شوراي عالي قضايي آن زمان تا از اين اعدامها جلوگيري شود. منظور اين است كه اين مسائل را آن اندازه كه از من برمي آمد تعقيب ميكردم ، اما خيلي از آنها را هم شايد آن وقت توجه نداشتم .
خبرنگار: حالا ما بپردازيم به مسأله هسته اي ايران ، دولتهاي غربي همان طور كه ميدانيد دغدغه خاطري دارند در مورد برنامه هسته اي ايران ، آيا به نظر شما حق دارند كه اين دغدغه خاطر را داشته باشند؟
آيت الله منتظري : آن روزها مثلي ميگفتند خرما خورده نمي تواند به ديگري بگويد خرما نخور. آمريكايي ها در هيروشيما و ناكازاكي بمب اتمي انداختند و اين همه مردم را تلف كردند و الان هم سلاح هسته اي دارند. روسيه ، هند، پاكستان ، اسرائيل و فرانسه هم دارند. حالا چطور به ايران ايراد ميگيرند؟ اينها نمي توانند به ايران بگويند شما از انرژي هسته اي حتي استفاده صلح آميز هم نكنيد. اينجا سازمان ملل مسئوليت دارد. سازمان ملل بايستي به آمريكا و اروپا بگويد خودتان كه سلاح هسته اي داريد بياييد اول اينها را نابود كنيد، ايران هم اگر داشته باشد بايد نابود كند. من نمي گويم ايران سلاح دارد يا ندارد اما ايران مدعي است من ميخواهم از انرژي هسته اي استفاده صلح آميز كنم و اين يك حق مشروع است . سازمان ملل بايد عدالت را رعايت كند. آمريكا و كشورهاي ديگر را نگذارد سوء استفاده كنند، ايران را هم نگذارد سوءاستفاده كند. اما اينكه اصلا انرژي هسته اي نداشته باشد مطلب نادرستي است .
خبرنگار: با توجه به اينكه آمريكا نمي خواهد كه ايران حتي فن آوري هسته اي داشته باشد و با توجه به اينكه آمريكا تنها ابرقدرت موجود در دنياست ، آيا شما نگران اين نيستيد آمريكا و يا اسرائيل با توجه به صحبتهايي كه الان ميشود، يعني عدم همكاري ايران ، حمله كنند به مناطق استراتژيك ايران ؟
آيت الله منتظري : بايد مسئولين با زبان ديپلماسي اين مسأله را حل كنند و نگذارند كار به بحران و جنگ برسد. اينكه ما به طور كلي با آمريكا قطع رابطه كنيم درست نيست . بايد با زبان ديپلماسي كار كنند تا روابط دوستانه بشود، اين وظيفه مسئولين است . مسئولان نبايد تندي بكنند تا آنها لج كنند، سياستمداران در سياست نبايد به دنبال لجبازي و بحران آفريني باشند. من يادم هست آمريكايي ها وقتي كه در ويتنام جنگ ميكردند، در پاريس با ويتنامي ها نشستهاي دوستانه و ديپلماتيك داشتند.
خبرنگار: آيا شما از آن دسته سياستمداراني هستيد كه ميگويند: ما تا رابطه مان را با آمريكا برقرار نكرده و مشكلاتمان را با آمريكا حل نكنيم رابطه ما كلا با دنياي خارج حل نمي شود؟
آيت الله منتظري : اگر ما با آن كشور روابط نداشته باشيم هر دو ضرر ميكنيم . حتي اشغال سفارت آمريكا - با اينكه من خودم آن وقت تأييد ميكردم - كار اشتباهي بود. سفارت آمريكا را اشغال كردن يعني جزئي از كشور آمريكا را اشغال كردن ، و اين كار درستي نبود.
خبرنگار: پس برگرديم به آن سؤال قبل ; اگر افسوس ميخوريد كه شايد ميتوانستيد يك كاري كنيد اين اشغال سفارت يكي از آنها بوده ؟
آيت الله منتظري : درست است . در جو و تلقي آن روزها خيلي ها از جمله ما اين حركت را تأييد ميكرديم .
خبرنگار: در مورد اين صحبتهاي جديد آقاي احمدي نژاد در مورد كشتار يهوديها و هلوكاست و اينها چي فكر ميكنيد، دليل اين صحبتها چيست ؟
آيت الله منتظري : اين حرف را سابقا من در نوشته هايم داشتم كه فرض ميكنيم كه نازي ها و لهستاني ها و اتريشي ها شش ميليون يهودي را قتل عام كردند چرا غرامتش را فلسطيني ها بدهند؟ اسرائيل را بر همين اساس با زور درست كردند، از اين جهت ما ميگوييم مشروع نيست . شصت هفتاد سال پيش دولت اسرائيل وجود نداشت ، در حال حاضر بايد سازمان ملل فكر اساسي بكند و نگذارد حقوق فلسطيني ها كه آواره شده اند پايمال شود. به عقيده من يك انتخابات همگاني بايد بشود. يهود و مسلمانها و مسيحيان همه رأي بدهند و يك حاكميتي انتخاب نمايند، نه اينكه امكانات دست اسرائيل باشد و فلسطيني ها حق نداشته باشند.
خبرنگار: يك سؤال آخر هم هست كه آيا در شرايط حاضر فكر ميكنيد اين صحبتها درست باشد در حالي كه همه دارند...
آيت الله منتظري : به نظرم بايد يك جور حرف زد كه با اصول ديپلماتيك مناسب باشد. به قول معروف : هر سخن جايي و هر نكته مكاني دارد. اگر حرفي درست هم باشد انسان بايد جايش را بسنجد و به گونه اي مطرح نمايد كه كمتر ضرر داشته باشد.
خبرنگار: خيلي ممنون ، لطف كرديد.
آيت الله منتظري : موفق باشيد. هميشه وقايع را آن جوري كه هست انتقال دهيد، گزارش و اخبار غلط ندهيد و گزارش و اخبار غلط را هم ترتيب اثر ندهيد. چون حق بر همه چيز مقدم است . من وقتي به آيت الله خميني نامه مينوشتم ، يك عده به من ميگفتند اينها ممكن است باعث شود قائم مقامي رهبري از شما گرفته شود، ميگفتم : گرفته شود، ما بايد چيزي كه حق است و وظيفه مان است انجام بدهيم حالا به هر جا ميخواهد منتهي بشود. من هيچ وقت طالب مقام نبودم ، همه ما از اول كه در انقلاب شركت كرديم به عنوان اين وارد صحنه مبارزه شديم كه يك حكومت ديني عاقلانه اي به وجود بيايد كه حقوق همه حتي حقوق اقليت ها و مخالفين محفوظ باشد.
ان شاءالله موفق باشيد.
اين مصاحبه در تاريخ 1384/10/17 صورت گرفته و اخيرا منتشر شده است
دفتر آيت الله العظمي منتظري
1384/11/8