[email protected]
روزنامه «واشنگتن پست» درشماره روزشنبه اول بهمن ماه 84خود،تحليلي داشت برچگونگي برخورد با برنامه هاي هسته اي جمهوري اسلامي ايران.اين تحليل حاوي نکات بديعي درزمينه اين پرتنش ترين مشکل ((ايران-غرب))درسه دهه اخيراست.اين روزنامه بااشاره به تصميم اخيرايران درازسرگيري عمليات غني سازي اورانيوم ،مي نويسد:
]تصميم ايران به ازسرگيري فعاليت هاي غني سازي(به عنوان گام کليدي درفرآيندساخت سلاح هسته اي)،به معني رويارويي مستقيم اين کشورباايالات متحده،اروپاوسايربخش هاي جهان است.به مدت بيش ازدوسال، اروپا (با پشتيباني آمريکا)،پيشنهادقابل قبولي رادربرابرتهران نهاده است.آن پيشنهاداين است که:((توقف عمليات غني سازي يي که ايران به مدت دودهه مخفيانه آن رااجراکرده بود.درمقابل،ايران ازحمايت فني غرب براي برنامه هاي مسالمت آميز هسته اي خود،برخوردارشودونيزبتواندروابط اقتصادي وديپلماتيک خودراباغرب گسترش دهد)).
هفته گذشته رئيس جمهوراحمدي نژادبه طوررسمي جامعه جهاني رامخاطب قراردادوگفت که((برويد گورتان را گم کنيد)).[
واشنگتن پست،به بن بست رسيدن مذاکرات غرب باايران رامطرح مي کندودرادامه مي نويسدکه: ]باوجودازسرگيري فعاليت هاي تحقيقاتي وعملياتي هسته اي که طي گفتگوبااروپائيان به حالت تعليق درآمده بود،ايران ادعامي کندکه برنامه هاي هسته اي اش کاملاصلح آميزبوده است.همان طورکه خانم«آنجلا مرکل»، نخست وزيرآلمان طي سفرماه جاري خودبه واشنگتن،روشن کرد،حتي کساني که بيشترين اعتقادرابه راه حل ديپلماتيک داشتند،اينک پذيرفته اندکه ديپلماسي مسيرخودراطي کرده است واينک زمان تصميم گيري وعمل فرارسيده است.
اماتصميم چيست وعمل کدام است؟دربحث پيرامون چگونگي واکنش نسبت به ايران،دواردوگاه مخالف پديدار شده است:گروهي خواهان تسليم دربرابرايران ودسته اي خواستارحمله به ايران اند.هردوگروه دراشتباهند.[
اين روزنامه سپس به نحوه استدلال اين دوگروه فکري اشاره مي کندومي کوشدکه اشتباه درتحليل سياسي آنهاونيزتبعات مربوط به آن راآشکارکند.ابتدابه ديدگاه تسليم طلبان دربرابرخواست ايران اشاره مي کندوبه نقدآن مي پردازد:
] دراردوگاه اول(که بيشتراروپاونيزبرخي ازکشورهاي ديگر)،استدلال ايران براي داشتن حق توسعه فناوري هسته اي براي مقاصدصلح آميزراپذيرفته اند.آنان درحالي که دربرابرايده حمله به ايران به مخالفت پرداخته اند،استدلال مي کنندکه اساساپيشگيري ازايرانِ مصمم به پي گيري برنامه هاي هسته اي خود،باموفقيت اندکي همراه است وبه هرصورت باايران مجهزبه سلاح هسته اي مواجه خواهيم شد.آنهاادعامي کنندکه جلب حمايت جهاني ازتحريم اقتصادي،دشواراست وحتي اگرروسيه وچين هم باآنها موافق باشند،روش تحريم براي تحول سياسي،باشکست مواجه مي شود.تجربه عراق،کره شمالي وکوبااين نظريه راتاييدمي کند.
اين نظريه بسيارسهل انگارانه است.باوربه مسالمت آميزبودن کامل برنامه هاي هسته اي ايران،فريبي بيش نيست.به علاوه اين ديدگاه به ايران امکان مي دهدکه به غني سازي اقدام کندوبه چيزي اهميت ندهد.فرض کنيم که ايران باداشتن آن پيشينه طولاني در پنهان کاري واظهارنکردن واقعيت ها درزمينه مهم ترين برنامه هاي هسته اي خود،مجازبه گسترش غني سازي وبازپروري قابليت هاي خود(حتي تحت نظارت بين المللي) باشد،دراين صورت ايران عمده ترين موانع فني برسرراه دستيابي به سلاح هاي هسته اي راحذف شده مي بيند و تمام تصميم گيري هادردستان دولت راديکال جديد،متمرکزخواهدشد.اين يک ريسک غيرقابل توجيه است.
خطرات ناشي ازايرانِ مجهزبه بمب هسته اي،آشکاراست.کشورهاي ديگر(نظيرعربستان سعودي، مصر،ترکيه) ازايران پيروي مي کنندوخواستارسلاح هاي هسته اي مي شوند.به دودليل،هم به منظورترساندن ايران وهم باباوربه مجازدانستن ساخت سلاح هاي هسته اي دست به اين اقدام خواهندزد.اين حقيقت براي راهکار لرزان وبي ثبات موضوع«منع تکثيرسلاح هاي هسته اي»،ضربه مهلکي است.اين راهکار،قريب به 40 سال کمک کرده است که کشورهايي نظيرسوئد،کره جنوبي،برزيل واوکراين رامتقاعد کندکه هزينه هاي بدست آوردن سلاح هاي هسته اي،بسيارسنگين ترازسودحاصل ازآن است.علاوه براين،ايران ِمسلح به سلاح هاي هسته اي،بيانگر تهديدعمده اي براي امنيت منطقه وجهان است.چنين شرايطي مي تواندمانع ازپاسخ دادن آمريکاوديگرکشورها،به حملات ايران شودونيزازمقابله باحمايت ايران ازتروريست هاي خاورميانه وخاوردور،پيش گيري به عمل آورد.
باتوجه به وجودانديشه هاي خاص مهدي گرايانه دررگه هايي ازحاکميت ايران،آيابه واقع مي توان خطر استفاده ازموادهسته اي وحتي توليدسلاح هسته اي براي القاعده راپذيرفت؟ [
«واشنگتن پست»سپس به استدلال ونقدطرفداران حمله نظامي به ايران مي پردازدومي نويسد:
]سوي ديگربحث کساني اند(اغلب درايالات متحده)که مي پندارندزمان استفاده ازنيروي نظامي دربرابرايران فرارسيده است.مطابق آنچه رئيس جمهوربوش گفت،ازآنجاکه ديپلماسي باشکست مواجه شده است،تاوقتي که ايران ملزم شود،مي بايست به تحريم دست زد.تنهاگزينه اي که باقي مي ماند،برخوردنظامي دربرابرتجهيزات هسته اي ايران است که به موقع مورداستفاده قرارمي گيرد.اگرمواردنظامي پيش آيد،حاميان برخوردنظامي درتوجيه وعده هاي بوش،به سخنانش استنادمي کنندومي گويند:((آمريکااجازه نخواهددادکه خطرناک ترين رژيم هاي جهان به خطرناک ترين سلاح هاي دنيادست يابند)).موردايران،ازاين نوع است.
اين نقطه نظرافراطي نيز اشتباه است.حمله هوايي آمريکا(حداقل تاآنجاکه مامي دانيم)شايدبتواندتجهيزات هسته اي خطرآفرين ايران رانابودکند،اما به دشواري مي توان ادعاکردکه اطلاعات مادراين زمينه کامل است.بنابراين ماواقعابه نابودي کامل برنامه هاي هسته اي ايران مطمئن نخواهيم شد.بي ترديدحمله نظامي به ايران،درحالي که حاکميت باانتقادات مردمي روبروست،حمايت مردم ايران رااز حکومت درپي خواهدداشت.باهرگونه سهل انگاري دراين خصوص، ايرانيان اين حمله راتضييع حق خوددرزمينه هسته اي ازسوي قدرتمندان، تلقي خواهندکرد.
آيامامي توانيم آن گونه که ايران عمل مي کند،خودراآماده کنيم؟درصورت حمله به ايران،حس انتقام جويي اکثريت شيعيان درعراق وافغانستان دربرابرنيروهاي ما،برانگيخته مي شودوکوشش هاي مابراي ايجادثبات دراين دوکشورنيزبه هدرخواهدرفت.اين حمله مي تواندپيامدتهديدآميزي براي کشتي هاي نفت کش مادرتنگه هرمزداشته باشد.بايدتوجه داشت که بيش ازيک سوم نفت دنياازاين تنگه عبورمي کند.اگرآنان اقدامات تلافي جويانه خودراعليه ماومتحدان مابه اجرابگذارند،فاجعه رخ خواهدداد.
تکيه برگزينه برحمله اسرائيل به اهداف نظامي ايران(آنچنان که ديک چني سال گذشته به آن اشاره داشت)نيز اشتباه است.عمليات اسرائيلي هاکمترموثراست.زيراتوانايي هاي نظامي اسرائيل براي حمله به اهداف نظامي درغرب ايران،باکمکF-15هاي داراي بُردمشخص،محدوداست.اگربه اسرائيلي هااجازه داده شودکه ازحريم هوايي عراق(که تحت کنترل آمريکاست)استفاده کنند،درهرحال مسئووليت تبعات آن به عهده ايالات متحده آمريکاست.[
اين روزنامه آنگاه درادامه تحليل مزبور،درپي ارائه مناسب ترين راهکارهادربرابرايران برمي آيدومي نويسد:
]بافرض اين که تمامي گزينه هاي فوق نامناسبند،پس آمريکاواروپابه دنبال چه راه حلي باشند؟پاسخ اين است که آنان به آنچه گفته اندعمل کنند.اگرايرانيان مجدداازتوقف فعاليت هاي غني سازي اورانيوم، سرباززنند، بايدآنان را به پرداخت هزينه واقعي عمل خودواداشت.به اين معني که قبل ازهرچيزبايددرتلاشي هماهنگ باجلب حمايت روسيه وچين،درنشست ماه آينده آژانس بين المللي انرژي اتمي وشوراي امنيت سازمان ملل متحد،گام محکمي برداشت.آرماني ترين شرايط اين است که شوراي امنيت نه تنهاعمل ايران راتقبيح کند،بلکه خريدنفت ايران راتحريم کرده وسرمايه گذاري درايران راممنوع اعلام کند.
تحريم تازماني اعتبارمي يابدکه ايران فعاليت غني سازي راکه اخيراازسرگرفته،متوقف کند.درآن صورت عمليات تنبيهي به حالت تعليق درآيدومذاکرات مجدداآغازشود.پيشنهادحمايت ازبرنامه هاي هسته اي صلح آميز،افزايش سطح معاملات وسرمايه گذاري(وحتي تعهدبه مذاکره پيرامون امنيت منطقه واعاده روابط ديپلماتيک باآمريکا) نيزبايد دردستورکار قرارگيرد.
امااگرايران اززيربارآن شانه خالي کند،بايدهزينه آن رابپردازد.باوجودي که روسيه وچين ممکن است همکاري نکنند،اروپا،ژاپن وايالات متحده نبايدعواقب ناشي ازسرپيچي ايران را،پنهان کنند.اين بحث که بدون تاييد چين، روسيه وهنددرشوراي حکام،تحريم موفقيت آميزنخواهدبود،صحيح نيست.
درحال حاضرشرکت هاي غربي ازتخصص وفناوري خاصي برخوردارندکه بخش انرژي ايران به آن نيازمنداست وهرچه هم چين وهندازطريق بازارهاي آزادازايران نفت خريداري کنند،جبران اين نيازرانخواهندکرد.البته ايران دراقدامي تلافي جويانه بامتوقف کردن عرضه نفت خودبه بازارجهاني،سبب بالابردن قيمت نفت مي شود.امااگرآمريکاواروپا،تمايل ندارندکه ريسک ناشي ازصعودموقتي قيمت نفت رابه عنوان بخشي ازطرح بازدارنده ي ايران مجهزبه بمب هسته اي بپذيرند،بهتراست خودراآماده زندگي!بانتايج بهتري کنند!
همان طورکه رئيس جمهوراحمدي نژادگفت،دولت ايران معتقداست که:((بيشترازاين که مابه شما(غرب) نيازداشته باشيم،شمابه مانيازداريد)).آياغرب واقعامي خواهداورادراين اعتقادش تشويق کند؟
هيچ تضميني وجودنداردکه تهديدبه تحريم رامحکم تروواقعي تربسازدوتحريم تاثيرفوري ومثبت خودرانشان دهد، اما نسبت به سايرروش ها،مطمئناتحقق يافتني تراست.حتي اگرتحريم هادرکوتاه مدت جواب ندهد،امابراي دولت هاي بعدي درايران،باعث ايجادانگيزه مشارکت بوده وپيامي براي گسترش روابط بالقوه است.کمترين دستاورد تحريم هاي جدي،کندکردن سرعت برنامه هاي هسته اي ايران،باتحت فشارقراردادن اقتصاداين کشورومحروم کردن آنهاازفناوري هاي کليدي ونيزفشاربيشتربرطبقه متوسط(که تعيين کننده ترين طبقه درايران ومتمايل به غرب است) ودرنتيجه واکنش آنهانسبت دولت مي شود.[
درپايان،تحليل گرواشنگتن پست،ايران رابه انتخابي سرنوشت سازفرامي خواند:
]ايران بايددست به انتخابي روشن بزند:مي توانددولتي داشته باشدفقير،منزوي ومنفورکه سلاح هاي هسته اي دراختيار دارد(مانندکره شمالي)ياواجددولتي شودکه مجددا روابط خودراباجامعه جهاني ازسرگيردوباچشم پوشي ازداشتن سلاح هاي هسته اي،به نيازهاي اساسي مردم خودپاسخ دهدوامنيت کشورراتضمين کند.انتخاب باايران است.امامابايدآنان رابرانگيزيم که به اين اقدام دست يازند.[
منبع: واشنگتن پست، 22 ژانويه 2006 ميلادي