اعلام استفاده از سلاح اتمی در صورت لزوم بر عليه كشورهايی كه بزعم فرانسه از تروريسم پشتيبانی ميكنند بحران اتمی نه تنها ايران بلكه جهان را وارد مرحله جديدی كرده است كه نتيجه ای بجز افزايش تضاد در سطح جهانی نخواهد داشت و كشورهايی را كه دارای اين تكنيك نيستند مجبور خواهد كرد تا خود را به آن مسلح كنند.
همزمان با آغاز غنی سازیاتمی ايران در دهم ژانويه امسال كشورهای آمريكا و اسرائيل به اتفاق كشورهای اروپايی از جمله سه كشور آلمان و، فرانسه و انگلستان كه طرف مذاكره ايران در رابطه با فعاليتهای اتمی در دوسال گذشته بودند تبليغات گسترده ای را بر عليه ايران شروع كرده و بدين ترتيب بحران اتمی را دامن زده و در تلاشند تاآنرا بيك موضع امنيتی كه گويا امنيت جهانی را بخطر انداخته است تبديل كنند.
كشورهای فوق ضمن تهديد ايران به حمله نظامی رايزنی هايی را دربين خود و در سطح كشورهای جهانی آغاز كرده و مدام در بوق و كرنا ميدمند كه موضع هسته ای ايران را از طريق سازمان انرژیاتمی به شورای امنيت سازمان ملل ارجاع خواهند داد تا بتوانند با تصويب قوانينیايران را در محاصره اقتصادی در آورند مقامات آمريكايی هم مدام دم از حمله نظامی به تاسيسات اتمیايران كه در سطح كشور گسترده است زده تا فشار خود را همچنان بر ايران نگه دارند .
بدين ترتيب تمامی شواهد حكايت از آن دارد كه غربيها به اتفاق اسرائيل قصد دارند تا اوضاع امنيتی جهان را با آغاز فعاليت تحقيقات هسته ای ايران نا امن جلوه داده و حتیادعا ميكنند كه ايران صلح جهان را بخطر انداخته است درست همان تاكتيكی كه در مورد عراق بكار برده بودند
آيا ادعای كشورهایغربی و هم پيمانان آن صحت دارد؟
بدون ترديد تمامی نيروهای صلح دوست و اكثريت مردم دنيا خواهان بر چيدن سلاحهای اتمی و ساير سلاحهای كشتار جمعی در جهانند بر همگان روشن است بيش از 14500 كلاهك اتمی در جهان نصب شده است كه با آن ميشود ده ها بار تمامی موجودات كره خاكی را نابود كرد بهمين دليل اكثريت كشورهای جهان پيمان عدم گسترش سلاحهایاتمی (Nuclear Non - Proliferation Treaty) يا NPT را امضاء كرده و خواهان از بين بردن تدريجی آن در سطح جهانند بيش از 50%اين كلاهك هایاتمی تنها در اختيار آمريكا قرار دارد و آماده شليك به ديگر كشورهای جهان است.
دولت آمريكا همواره كشورهای ديگر را با اين سلاح تهديد ميكند بعداز آمريكا كشور روسيه قرار دارد و فرانسه هم به تنهايی بيش از 450 كلاهك اتمی آماده شليك دارد كشوری كه برایانتقام از كشورهای مصر و سوريه و لبنان پس از شكست در جنگ بر عليه مصراسرائيل را بسرعت به اين سلاح مجهز كرده است و بر طبق آمار كشورهایغربی اسرائيل به بيش از 200 كلاهك هسته ای مجهز است و همين قدرت اتمیاست كه رئيس جمهوری فرانسه اين هفته بخود اجازه داد تا كشورهای ديگر را تهديد كند.
بعداز فرانسه كشور انگلستان است كه از نظر تاريخیاز همه ابزار نظامی تحت كنترل خود در سطح جهان بهره گرفته است و در هر سه جنگ در يوگسلاوی و افغانستان و عراق به اتفاق آمريكا از اورانيوم ضعيف شده در سطح وسيعی استفاده كرده است بنابراين بيش از 80% سلاح اتمی و تكنيك اتمی و سرمايه متعلق به آن در اختيار كشورهای آمريكا، فرانسه ، انگلستان و اسرائيل قرار دارد در عين حال كه كشورهایغربی و آمريكا بيش از 70% در آمد ناخالص جهان را در اختيار دارند بقيه كشورهای اتمی همانند چين و هندوستان و پاكستان هنوز قابل مقايسه با كشورهای فوق نيستند اين است آن امتيازی كه اين كشورها دارند و حاضر نيستند از آن چشم بپوشند .
آمريكا عليرغم مذاكرات طولانی مدت با شوروی سابق و روسيه فعلی هنوز آمادگی لازم برای كاهش تعداد كلاهك های اتمی خود رااعلام نكرده است و در عين حال با وجود مخالفت با فعاليت هسته ای كشورهای ديگر از جمله ايران همين سال گذشته پيمان دوجانبه ی نامحدود انتقال تكنيك هسته ای را با دولت هندوستان به امضاء رسانده است و ژاپن و كره جنوبی را از آن بی نصيب نگذاشته است آمريكا در رابطه با كشورهای عضو ناتو هيچ محدوديتی قائل نشده در واقع تمامیهم پيمانان آمريكا نه تنها از پوشش اتمیآمريكا و ، فرانسه و انگلستان بر خوردارند بلكه همگی آنها به تكنيك هسته ای مسلح بوده و از آن استفاده ميكنند.
آلمان با وجود داشتن منابع عظيم ذغال سنگ بيش از 80% انرژی برق خود را از كارخانجات برق اتمی تامين ميكند و فرانسه و ساير كشورهای غربی هم بهمين ترتيب با وجود داشتن منابع ديگر تامين انرژی برق از اين تكنيك برای توليد انرژی بهره می گيرند بنابراين باز هم اين كشورهای غربی هستند كه توليد انرژیهسته ای و اورانيوم را در انحصار خود دارند با توجه به تهدييدهايی كه از طرف اين كشورها در سطح جهان صورت ميگيرد بايد انتظار داشت كشورهایجهان سوم بسرعت در تدارك مسلح شدن به اين تكنيك باشند تا هم نياز انرژی خود را بر طرف كنند و هم با اين تكنيك امنيت داخلی خود را تضمين كنند .
چرا آمريكا در باره تحقيقات اتمی ايران اغراق ميكند؟
با تجربه ای كه آمريكا در عراق و افغانستان بدست آورده است ميداند كه بتنهايی حتی با همكاریهمه جانبه اسرائيل بدون ايجاد يك جبهه وسيع قادر نيست ايران رابزانو در آورد ايران كشوریاست بزرگ و از نظر جمعيت و نيروی نظامی و موقعيت جغرافيائی در شرايطی قرار دارد كه ميتواند ضربات خورد كنند ه ای به ماشين نظامی هردوكشور فوق وارد آورد مرز بسيار طولانیايران در خليج فارس موقعيت استثنايی به ايران داده است مضافا به اينكه ايران در دوران جنگ غرب در كشورهایهمسايه تجارب كافی جمع آوری كرده و آمادگی لازم را بدست آورده است ايران ميتواند تمامی شريان نفت را از خليج فارس نه تنها قطع كند بلكه حتی نابود كند ايران بيش از چهار مليون بشكه نفت در روز صادر ميكند و در بين كشورهای صادر كننده نفت مقام چهارم را دارد .
اسرائيل بر خلاف انتظار كشورهای غربی موفق به سركوب جنبش فلسطين نشده و سرزمين اسرائيل بزرگ كه در رويای ايجاد آن بوده است به واقعيت نپيوسته است از همه مهمتر مهره بسيار مهم غرب آريل شارون كه بيش از55 سال تمام غرب را ببازی گرفته بود در گوشه بيمارستان در حال جان دادن است شارون از بدو پيدايش اسرائيل ببهانه مبارزه با كمونيسم و بعدا جنبشهای مردمی عربی كشورهای غربی را سركيسه كرده بود و به آنها قول داده بود سرزمين پيامبر غربی ها يعنی مسيح مقد س را از اعراب بومی پاكسازی كند و تمامی اعراب را از آنجا براندو موفق شد طی بيش از پنجاه سال تضادهای منطقه و جهانی را شدت و حدت بدهد و در زيرچتر آن به بقاء خود ادامه دهد.
اسرائيل بكمك همين چهره منفور در منطقه خاورميانه مليونها نفر را آواره و فقط طی سالهایانتفاضه بيش از شش هزار نفر مردم غير مسلح فلسطينی را قتل وعام و بيش از شصت هزار نفر را مجروح كرده بود كه اكثريت قريب به اتفاق آنها كودكان و زنان و افراد مسن بوده اند شارون بهمراه اين جنايت ها تمامی هستی و نيستی ملتی را بنابودی كشانده بود.
با توجه به اينكه آمريكا قادر نشده است عليرغم همكاری كشورهایعضو ناتو به اوضاع عراق سروسامان بدهد و قادر هم نيست نيروهای خود را باين زودی از عراق خارج كند وهزينه جنگ كه طی سه سال گذشته فقط در عراق به بيش از 2000 مليارد دلار رسيده است بيرون بردن نيرو از عراق معادل شكست تمامی برنامه های آن در سطح منطقه و پاشيدگی حكومتهای طرفدار اين كشور و از دست دادن منافع كشورهای غربی در منطقه خواهد بود .
آمريكا و غرب در مجموع چهره خود را در منطقه خاورميانه و جهان از دست داده ا ند ادامه جنگ در عراق ، افغانستان ، كشتار و ويرانی اين دو كشور ، ايجاد زندانهايیهمانند گوانتانامو و ابوقريب ، كشيده شدن جنگ بداخل پاكستان ، بسيج مردم مسلمان كشورهایاين منطقه كه سياستهای آمريكا را مخالفت با دين اسلام ارزيابی ميكنند و از همه مهمتر قدرت سازماندهی نيروهای شيعه منطقه با امكانات مالی و نظامی كه دارند مانع اساسی طرح حمله نظامی آمريكا و اسرائيل به ايران خواهد بود .
آمريكا بخوبی ميداند كه ديگر قادر نيست همانند سال 1991ببهانه مبارزه با تروريسم جبهه ديگری برای جنگ باز كند بنابراين تعداد كمی از كشورها حاضر خواهند شد با آمريكا در اين زمينه همكاری كنند بهمين دليل وزير خارجه انگلستان و آلمان دم از اين ميزنند كه مسئله حمله نظامی در دستور كار نيست اينكه رئيس جمهور فرانسه بسيم آخر زد و كشورهای ديگر را به استفاده از بمب اتمی تهديد كرد نشان ميدهد كه اين كشور بخوبی دريافته است امكان ايجاد يك جبهه ديگربرای جنگ بر عليه ايران موجود نيست و بدين ترتيب حساب خود را از ساير كشورها جدا كرده است .
كوشش برایايجاد يك جبهه ديگر برای جنگ با ايران با وجودی كه سخنگوی ناتو هم آنرا رد كرده است موجب بی ثباتی بازار جهانی نفت شده است اگر تهديد ادامه پيدا كند بايد انتظار داشت آسيب جدی به اقتصاد جهان وارد آيد تنها شروع جنگ عراق قيمت نفت را به دوونيم برابر رسانده است بنابراين اقتصاد جهانی تحمل افزايش بيشتر نفت را نخواهد داشت همين الآن هم اگر ايران صدورنفت خود را قطع كند بدون آنكه جنگی حادث شود قيمت نفت هر بشكه به بيش از 100دلار خواهد رسيد.
تاكتيك غرب چه خواهد بود ؟
غربيها در رابطه با عراق و ليبی از دو تاكتيك بهره گرفتند منفرد كردن اين دوكشور در بين همسايگان و در سطح جهان و تحريم اقتصادی در منطقه كه با استفاده از اهرم سازمان ملل صورت گرفت و هم زمان تقويت حكومت های وابسته بخود در منطقه كه يكیاز نتايج اين سياست جنگ ايران و عراق بود.
جنگ ايران و عراق بنيه اقتصادی دو كشور را تقريبا نابود كرد در عين حال كه كشورهای صادر كننده اسلحه بالاترين سود را از اين جنگ هشت ساله بردند مخالفت غرب با سيستم اقتصادی دوكشور عراق و ليبی كاملا آشكار بود اين دوكشور منابع معدنی خود را ملی كرده و آنهارا تحت كنترل دولت در آورده بودند و از نظر قوانين اجتماعی جدايی حكومت از مذهب را (حكومت سكولار ) قبول داشتند در مجموع مالكيت اجتماعی و تمركز سرمايه در برنامه دولتها قرار داشت كه در اساس با نظام مالكيت خصوصی كشورهای غربی در تضاد بود و از آنجا كه اين دوكشور از نظر منابع انرژی از جمله نفت بسيار غنی بودند بنابراين نه تنها فشار بر آنها افزايش پيدا كرد بلكه حكومتهای عقب افتاده كشورهای همسايه اين دوكشور را از سيستم اقتصادی و اجتماعی و سياسی اين دوكشور بهراس انداختند و در نتيجه جبهه ای بر عليه اين دوكشور ايجاد كردند كه نتيجه آنرا شاهديم.
وضعيت ايران با دوكشور فوق كاملا فرق ميكرد در ايران حكومتی بر سر كار آمد كه كشورهای غربی بيش از بيست سال در رابطه با آن كار كرده بودند حكومتی مذهبی همانند اسرائيل ولی با ايدئولوژی مذهب شيعه كه بزعم غربی ها هيچ يك از خطرات دوحكومت فوق را برای غرب نداشت حكومتی كه همانند كشورهایغربیاز نظر هويت مذهبی يكی بود و مالكيت خصوصی را بر مالكيت اجتماعی ترجيح ميداد حكومتی كه بعدا بتدريج ساز خودش را كوك كرد و نه تنهاحاضر نيست با كشورهایغربی همكاری بكند بلكه مدعی شد كه بايد بعنوان يك قدرت در منطقه برسميت شناخته شود.
حكومت ايران برای پيشبرد سياستهای خوددر ابتدا همكاری نا محدودی را با كشورهای غربی آغاز كرد ايران بشدت تضاد خود را با عراق و ليبی افزايش داد و با جنبش فلسطين به مخالفت بر خواست و با غرب برای اشغال افغانستان و عراق همكاریهمه جانبه از جمله نظامی كرد و در اين فاصله هم از نظر تشكيلاتی و هم از نظر نظامی و حتی اقتصادی تدارك لازم را ديد و گذشت زمان نشان داد كه در هر دوجنگ عراق و افغانستان اين رژيم ايران است كه دورقيب سرسخت خود يعنی حكومت غير مذهبی عراق و حكومت مذهبی سنی افغانستان را از صحنه آنهم نه بدست خود بلكه بدست كشورهای غربی از گود خارج كرد بدون آنكه برای آن هزينه ای را متحمل شده باشد و تازه منطقه نفوذ خود را تا لبنان هم گسترش داد و تشكيلات بزرگی از نيروهای شيعه منطقه ايجاد كرد كه نميشود روی آن حساب نكرد و آنرا ناديده گرفت.
در اين فاصله حكومت ايران از نظر تشكيلاتی آنقدر قوی شد كه توانست با سياست از پيش تدارك ديده شده تكنوكرات بشدت مذهبی بنام آقای احمدی نژاد را وارد صحنه كند آنهم با ارزيابی از اوضاع داخلی و بين المللی وبكار گرفتن تمامی امكانات تشكيلاتی، اقتصادی ، فرهنگی ، سياسی و نظامی تا جايی كه رئيس جمهور ايران در سازمان ملل مسئله هويت مذهبی مذاهب تك خدايی را پيش ميكشد و بغربی ها ميگويد كه با آنها وجه اشتراك فراوانی دارد و حاضر است بر عليه كفر با آنها جبهه تشكيل دهد.
غربيها كه فكر ميكردند ايران را بكار گرفته اند بعداز تحمل هزينه جنگ و نفرت جهانی يكباره با يك قدرت منطقه ای مواجه شدند كه خواهان سهم مهمی از منافعیاست كه غربيها در تلاش بهره برداری از آن هستند توپ و تشر كشورهای غربی بر عليه حكومت ايران با توجه به استفاده ای كه حكومت ايران طی دوسال مذاكره در رابطه با مسائل انرژی هسته ای برد بر ضد خود تبديل شده است غربی ها با كش دادن مذاكره با ايران درصدد كمك به آمريكا برای سروسامان دادن به اوضاع عراق وافغانستان بودند و ايران نيز با آگاهی از اين موضوع در تدارك آماده سازی خود برایآينده بود.
ايران مدعیاست قوانين بين المللی در رابطه با تحقيقات اتمی بر طبق بند چهار 4 سازمان جهانی انرژی اتمی (International Atomic Energy Agency ) يا IAEA را زير پا نگذاشته است كه درست هم هست و ادعا ميكند ايران نه تنها كار غير قانونی نكرده بلكه اين كشورهای غربی هستند كه می خواهند خارج از قوانين اين سازمان قراردادهايی را توسط سه كشور اروپايی به ايران تحميل كنند و ايران را از تحقيقات اتمی باز دارند و حتی منع كنند كه باز هم درست است ايران غربيها را متهم ميكند كه بر طبق قوانين اين سازمان چرا امكانات تكنيكی هسته ای در اختيار ايران قرار نميدهند كه اينهم درست است با اين اوصاف ايران كوشش ميكند ابتكار عمل را از آن خود كند و تبليغات غرب را بر ضد خود آنها تبديل كند.
ايران و دفاع مشروع ؟
اقداماتی كه دولت ايران در دستور كار قرار داده است تا بر طبق قوانين سازمان انرژی هسته ای بتواند اورانيوم در ايران توليد كند با منافع كشورهایغربی در تضاد قرار گرفته است واقعيت اين است كه دانشمندان ايرانی موفق شده اند در اين زمينه موفقيت های چشمگيری بدست آورند كه درصد بالايی از كشورهای جهان از آن محرومند اهميت اين تكنيك از نظر اقتصادی و حتی امنيتی آنقدر زياد است كه كشورهای دارنده اين تكنيك حاضر نيستند آنرا بجز با هم پيمانان خود شريك كنند.
دولت ايران اعلام كرده است كشورها و شركتها خارجی ميتوانند در صورت تمايل در بخش صنايع هسته ای سرمايه گذاری كنند از آنجا كه كشورهایغربی انحصار توليد و فروش و تكنيك آنرا در اختيار دارند از هرگونه همكاری در اين مورد با كشورهای ديگر از جمله كشورهای جهان سوم خود داری ميكنند مگر آنكه برایانها جنبه استراتژيكی داشته باشد همانند همكاری با پاكستان و هندوستان هدف ايران از اين پيشنهاد در واقع كاهش فشار و جلب اعتماد كشورهای دارنده اين تكنيك بود.
اينكه چرا كشورهای غربی به آن پاسخ مثبت نداده اند مربوط ميشود به سياست اين كشورها برای سروسامان دادن به اوضاع سياسی و امنيتی كشورهای عراق و افغانستان و حكومت های طرفدار غرب در كشورهای منطقه بويژه خاورميانه كه با دخالت نظامی موجب ناامنی شديد در منطقه شده اند.
غربی ها برایآرام كردن حكومتهای طرفدار خود باز سياست كهنه شده لولوخورخوره ايران راپيش كشيده تا از واز وو لنگ كشورهای منطقه جلوگيری كنند اخيرا سروصدای اين كشورها در مورد عدم موفقيت آمريكا در عراق در آمده است و فشار خودرا براين كشور افزايش داده اند.
در اين شرايط كشورهای غربی به اتفاق اسرائيل نه تنها تهديد نظامی ميكنند بلكه ايران و حكومت آنرا به اشكال مختلف از جمله سياسی ، و ايدئولوژيك مورد حمله قرار داده و شخص آقای احمدی نژاد را بعنوان سمبل سياست های رژيم زير ضربه گرفته اند كه عكس العمل رژيم ايران زير سئوال بردن يهودی كشی در سراسر اروپا در جنگ جهانی دوم است و اينكه اگر جنايتی بر عليه يهوديان صورت گرفته توسط اروپايی ها بوده چرا مهاجران يهودی را سر مردم فلسطين خراب كرده ايد بدين ترتيب رژيم ايران سعی دارد تضاد بين نيروهای موجود در اروپا را افزايش دهد كه تا حدودی هم موفق بوده است .
حكومت ايران مسئله مطرح شدن حقوق بشر توسط كشورهای غربی را ديدگاه مذهب مسيحی ارزيابی كرده و به كشورهای مسلمان ندا داده است كه آنها با اين حيله قصد تحقير مذهب اسلام را دارند و ماهم بايد از ديد مذهب خود به اين موضوع بپردازيم بدين ترتيب سئوال بزرگی را دربرابر كشورهایاسلامی قرار داده است كه اگر آنها به اين توهين پاسخ ندهند در واقع پذيرفته اند كه مذهب مسيحيت برتر است و بر حق و مذهب اسلام ناحق
اين موضع گيريها بازتاب گسترده ای در جهان اسلام داشته و نيروی از نظر كمی مسلمانان سنی را عملا در برابر تهاجم فرهنگی مسيحی كه توسط حكومتهای كشورهایغربی رهبری و نمايندگی می شوند بتدريج آماده نبرد با مهاجمان فرهنگی كرد ه است كه خود اين سياست تضاد بين كشورهای غربی و اسرائيل را بشدت افزايش داده تا آنجا كه در رسانه ها ی كشورهایغربی مسئله كمك اقتصادی و نظامی به اسرائيل را زير سئوال برده اند و از خود سئوال كرد ه اند تاكی بايد اين كشورها تاوان سياستهای غلط نظامی آمريكا و اسرائيل را پس بدهند كه نتيجه ای بجز انتقال بحران به اروپا و نفرت حكومتهای كشورهای غربی و فرهنگ غربی در بين مسلمانان نداشته است.
تمركز رژيم در باره دست آورد تكنيك هسته ای كه حكومت ايران برد و باخت خود را بر رویآن سرمايه گزاری كرده است نشان ميدهد كه اين يك مسئله ملی و حيثيتی برای مردم ايران و حكومت است و تبليغات حكومت در اين حول وحوش دور ميزند اين پيشرفت عامل بسيج ايرانيان داخل و خارج كشور شده و آنها را متحد كرده است و بدين ترتيب رژيم ايران كشورهایغربی را متهم ميكند كه مخالف پيشرفت صنعتی و تكنيكی كشور ايران هستند كه تجربه تاريخی هم اين را نشان ميدهد كشورهای صنعتیغربی حتی به سگان دست پرورده خود هم رحم نميكنند بيش از 35 مليون كودكان خيابانی و بی سرپرست در كشورهای آمريكای لاتين اين واقعيت رابخوبی نشان ميدهد و يا فاجعه توفان كاترينا ديگر چهره ای برای آمريكا باقی نگذاشته است .
از طرف ديگر تجربه خود ايران نشان ميدهد كه دكتر مصدق بخاطر اين در تاريخ ايران زنده مانده است كه نفت را در ايران ملی كرد و دست انگلستان را از ايران كوتاه كرد اهميت تكنيك هسته ای بمراتب بيشتر از ملی كردن صنعت نفت است و تضمينی است برای آينده ايران و ارتباطی به نوع حكومت در ايران ندارد اين دست آورد ملت ايران است نه تنها حكومت ايران بلكه تك تك ايرانيان بايد از اين دست آورد دفاع واز آن پاسداری كنند.
حكومت ايران بحران داخل اروپا را بخوبی ارزيابی كرده و نقاط ضعف و قدرت آنها رادريافته است اروپا در گير تضادهای داخلی فراوان شده است كه مهمترين آنها انتقال بحران خاورميانه به جامعه اروپا است.
از ديد مردم اروپا آمريكا عامل اساسی مشكلات بوجود آمده در اين كشورهاست تندنس جدايی سياست هایاروپا از آمريكا در بين مردم بشدت بالاست با تمام تلاشی كه محافظه كاران اروپايی بخرج ميدهند بسرعت جامعه اروپا خودرا از سياستهای آمريكا جدا ميكند و اين شكاف هرروز بيشتر ميشود بهمين دليل رژيم ايران ميداند كه با تمامی تلاشی كه از طريق رسانه ها صورت ميگيرد امكان همكاری نظامی اروپا و آمريكا بسختی و حتی غير ممكن است در اروپا هنوز كمر بند كاتوليكی سفت و محكم نشده است با قدرت گيری روسيه در اروپا اين كمر بند بيشتر متلاشی خواهد شد كشورهایاروپای شرقی سابق مجبورند دوباره به روسيه رو آورند روسيه با نفت و گاز فراوان و بازار بزرگ تنها اميد كشورهای اروپای شرقی و در مجمع اروپاست و ضمنا بر قدرت نظامی آن هرساله افزوده ميشود.
درگيری كشورهای اروپايی با ايران و ادامه بحران در خاورميانه نه تنها بنفع اروپا نيست بلكه اروپا جايگاه خود را اگر با اين منوال پيش رود بزودی بنفع روسيه از دست خواهد داد اينكه آمريكاييها مجبورند منطقه خاورميانه راترك كنند شكی باقی نمانده است ولیاروپا هم حاضر نيست همه كارتهای خود را بخاطر آمريكا رو كند در نتيجه هيچ راهی باقی نمی ماند جز توافق طولانی مدت با روسيه در رابطه با ايران و ديگر اينكه اروپا در صدد است در رابطه با شكست سياستهای آمريكا كمترين خسارت را متوجه خود كند در نتيجه تمام تلاش خود را بكار خواهد بست تا پای ريسك جنگ با ايران نرود و اين همان سياستی است كه حكومت ايران در صدد است تا از همكاری آمريكا و اسرائيل و كشورهای اروپايی جلوگيری كند.
وضعيت همسايگان ايران همانند تركيه و پاكستان نيز بنفع كشورهایغربی نيست در پاكستان جنگ بر عليه ديكتاتوری مشرف بالاگرفته است كشور تا خرخره بدهكار است و فقر و فلاكت بيداد ميكند هزينه ارتش سر به فلك ميزند جنگ در افغانستان بحران نهفته در درون جامعه پاكستان را روكرده است و مردم سياسی تر شده اند بنابراين تنها جايی كه امكان دارد آمريكا بتواند دست به مانور بزند از طريق خاك تركيه است تركيه از نظر اقتصادی كشوری است ورشكسته و بيش از دويست ميليارد دلار بدهكار است و كردهای تركيه را هم از دست داده است با جدايی كردستان ديگر اروپا هم به اين كشور نيازی نخواهد داشت چون از منطقه نفت خيز عراق صد ها كيلومتر فاصله خواهد داشت.
وظيفه حكومت در شرايط تهديد و اشغال چيست ؟
با در نظر گرفتن اوضاع بحرانی منطقه و پيچيده شدن آن خطر گسترش جنگ در منطقه خاورميانه افزايش يافته است اينطور بنظر ميرسد كه كشورهای انگلو امريكن ها قصد دارند سراين جنگ را بسمت ايران كج كنند ايران با اشتباهاتی كه كشورهای غربی بخاطر طمع ورزیهای خود در منطقه با اشغال عراق مرتكب شده اند بعنوان قدرت برتر منطقه سر بيرون آورده است كشورهای قدرتمند درصدند تا مانع ثبات و پيشرفت آن شوند كشوری كه از نظر نظامی ، ابزاری ، تشكيلاتی ، مالی و بخصوص از نظر جغرافيايی از موقعيت خوبی بر خورداراست و در رابطه با تكنولوژیهسته ای پشتيبانی اكثريت مردم ايران را بهمراه خود دارد تهديدهای كشورهای غربی مخصوصا آمريكا و اسرائيل بعلت عملكرد آنها در منطقه و جهان و آگاهی وسيع روشنفكران ايرانیاز اوضاع اقتصادی و سياسی جهان اين امكان را از كشورهای غربی گرفته است تا بتوانند مزدورانی را برای خود همانند گذشته و كشورهای همسايه دست وپا كنند همه اين فاكتورها نشان از آن دارند كه تجاوز به ايران كار آسانی نيست و نيروهای متجاوز بايد روی مقاومت وسيع حساب كنند.
وظيفه هر حكومت و دولتی در شرايط خطر اشغال و تجاوز آماده سازی كشور و استفاده از تمامیامكانات آن برای دفاع از منافع مردم وكشور است خوشبختانه آمريكا در بين اكثريت روشنفكران ايرانی چه در داخل و چه در خارج كشور منفور است و كمتر كسی است كه حاضر باشد ننگ اين همكاری را بجان بخرد.
درمورد اپوزيسيون رژيم روشن وواضح است كه مخالفت با تجاوز و حتی شركت در جنگ بر عليه نيروی متجاوز بمعنی دفاع از هيچ حكومتی و يا رژيمی نيست و تضاد درونی نيروهای درگير در داخل يك كشور و مبارزه نيروهای مختلف حتی در شرايط قهر آميز مسئله داخلی شناخته شده ای است كه قوانين بين المللیآنرا تاييد ميكند اگر طرفين چه حكومتگران و چه نيروهایاپوزيسيون سر اين اصول توافق كنند ميشود گفت يك آتـش بس موقت و اجباری است تا خطر تجاوز خارجی به پايان برسد.
بايد در نظر داشت كه اين حكومت ايران نيست كه قصد تجاوز به كشورهای ديگر را دارد و آنها را تهديد ميكند بلكه اين كشورهای امپرياليستی غربی و اسرائيل هستند كه مدام ايران راتهديد ميكنند از طرف ديگر تفاوت فراوانی بين قدرت اقتصادی و نظامی بين ايران و كشورهای عضو ناتو واز جمله آمريكا وجود دارد كشورهای غربی با بودجه نظامی در مجموع بيش از 85% بودجه نظامی جهان از مجموعه 900 ميليارد دلار را بخود اختصا ص داده اند و بهمين ترتيب بيش از 80% در آمد ناخالص جهان را در اختيار خود دارند و نيروی نظامی آنها سر به مليونها نفر ميزند و بيش از 350000 نيروی نظامی با ابزار نظامی مدرن فقط آمريكا در خارج از آمريكا و در تمام نقاط دنيا مستقر كرده است نيرويی كه دارای سابقه جنگ و جنايت و كشتار و اشغال و كودتا درديگر كشورها ی جهان است.
در مقايسه با بودجه نظامی ايران كه بسختی به 3% در آمد ناخالص كشورميرسد و ارتشی كه نه از نظر نفرات و نه ازنظر تجهيزات قابل مقايسه با غول نظامیغرب نيست ولیهمين نيرو ميتواند در صورت تجاوز با موقعيتی كه دارد مشكلات بزرگی برای ارتش متجاوز ايجاد كند و اين وظيفه هر حكومتی است كه درصورت تجاوزنظامی خارجی بر طبق منشور سازمان ملل با هر وسيله ای كه در اختيار دارد بدفاع از خود برخيزد اگر ايران هم به كشوری ديگر تجاوز كند نه تنها محكوم است بلكه آن كشور هم حق دارد با هروسيله ممكن از خود بدفاع بپردازد.
ايران اگر حتی به سلاح اتمی مجهز شود نخواهد توانست از آن استفاده كند استفاده هر كشوری از سلاح اتمی چه در داخل كشور خود ويا بر عليه ديگركشورها بمعنی با خاك يكسان شدن آن كشور توسط تمامی كشورهای صاحب سلاح اتمی است اينكه آمريكاييهاهم دم كشورهای ديگر رامی بينند بهمين دليل است از طرف ديگر جنگ مسئله برتری مطلق نيروی نظامی و نيروی تشكيلاتی و اقتصادی وتداركاتی از همه مهمترايجاد جبهه وسيع است كه ايران با آن بافت اجتماعی و اقتصادی و سياسی همانند بسياری از كشورهای جهان سوم قادر نيست چنين شرايطی برای خود فراهم آورد بنابراين داشتن سلاح اتمی فقط ميتواند جنبه باز دارنده داشته باشد و نه بيشتر اينرا غربی ها بخوبی ميدانند ولی هنوز ميخواهند از ا متيازی كه دارند تا آنجا كه ممكن است استفاده كنند رژيم ايران با توجه به اين واقعيات است كه پيشنهاد همكاری غنی كردن اورانيوم با ديگر كشورها را داده است.
عكس العمل جامعه جهانی در برابر موج تبليغات چند كشور غربی بر عليه ايران نشان ميدهد با توجه به تضادهای فوق جهان برای شروع يك جنگ ديگر آماده نيست و آمريكا هم قادر نخواهد بود جبهه مورد نظر جنگ خود را بزودیايجاد كند.
آمريكا در جنگ عراق تقريبا از تمامی پتانسيل نظامی ناتو بهره گرفته بود ولیاز عراق پيروز بيرون نيامد و ميشود با اطمينان گفت كه تبليغات غرب برای دفاع از منافع آزمندانه خود و انحصار توليد و كنترل منابع انرژی و توليدات هسته ای با شكست مواجه شده است و كشورهای غربی دير يا زود مجبور خواهند شد يا بتدريج از سلاحهای اتمی خود بكاهند ويا مسلح شدن تمامی كشورها را به سلاح اتمی و انرژیاتمی تحمل كنند.
اگر چنين شود ديگر قدرت اتمی آنها نميتواند امنيت داخلی و منافع اقتصادی آنها را تامين كند ولیاگر پای ازبين بردن و كاهش تدريجی سلاحهایاتمی خود نروند و برابری تكنيكی وهمكاری اقتصادی جهانی را نپذيرند كشورهایی كه سلاح اتمی ندارند برای حفظ امنيت ملی و اقتصادی خود خارج از اينكه چه سيستمی در آنها حاكم است برای جلوگيری از زياده خواهی های كشورهای بزرگ بايد خود را به تكنيك هسته ای مجهز كنند اين تنها راه كنترل قدرت های امپرياليستی جهانی است تا زمينه لازم برای جلوگيری از دخالت در امور داخلی ديگر كشورها ، اشغال و نابودی زير بنایاقتصادی فراهم آيد و بشريت مدرن راه پيشرفت و تعالی را بدون مانع به پيش ببرد.
م. راد