ماجراي بنبست ايجاد شده در پرونده هستهاي ايران و موافقت 27 كشور جهان براي گزارش پرونده ايران به شوراي امنيت كماكان نقل ناگزير هر مجلسي است و نقل مجلس هفتم نيز.
اما آسمان بهارستان در هياهوي اين بارش سنگين مخالفت غربيان با فعاليت صلحآميز هستهاي ايران، خود آبستن بارش سنگينتر نزاعهاي كوچك و دست و پا گير بود.
در شرايطي كه تمام گيرندههاي جهان، براي دريافت صداي پارلمان ايران تنظيم شده است، در همان ساعت اوليه نخستين جلسه مجلس پس از قطعنامه شوراي حكام عليه ايران، راديو مجلس ايران نزاع يك نماينده با رييس مجلس و پشت بند آن اعتراض چندين نماينده ديگر به نحوه اداره مجلس را پخش ميكند كه يكي مجلس را به «مكتبخانه» تشبيه ميكند، آن ديگري از تهديد نمايندگان توسط وزير دولت احمدينژاد، سخن ميگويد، ديگري با فرياد «آهاي، آهاي» به دنبال نماينده خارج شده از صحن ميرود تا مجلس را از رسميت نيندازد و در نهايت در راهروهاي پارلمان نيز يكي از نمايندگان اصولگرا به خبرنگاران پناه ميآورد تا پرده از اختلاف خود با نماينده اصولگراي ديگري كه سر از سايتهاي خبري درآورده است، بردارد.
و اين همه در هفتهاي رخ ميدهد كه به نظر ميرسيد مجلس ميبايد حداقل در اين روزها چشم بر نزاعهاي شخصي و ساده ميبست و چشم بر اختلافي كلانتر كه كشور را به چالشي بزرگ فرا خوانده است ميگشود تا مبادا ملتي از جديتر شدن اين نزاعها در قيلوقال نزاعهاي بزرگتري كه نيازمند همبستگي ملي است، نگران شود. آن هم از سوي مجلس كه همواره خود را در فهم خستگي ملت از دعواهاي عبث سياسي داراي درك مشترك اعلام كرده بود:
«ملت عزيز چند روز ديگر اين مجلس را تحمل كند. بعد از اين همه چيز آرام خواهد شد و از اين تنشها خبري نخواهد بود...»
اين سخنان حداد عادل رئيس مجلس هفتم بود، آنگاه كه هنوز قباي رياست اين مجلس به تن نكرده و تريبون مجلس ششم را با اجازه رئيس اصلاحطلب آن مجلس در اختيار گرفت تا رقباي رد صلاحيت شده خويش را كه در صف استعفا از سمت نمايندگي ايستاده بودند، به عبث بودن اعتراضاتشان در انظار عمومي هشداري داده باشد.
و اين هشدار درست در بحبوحه اعتراض اصلاح طلبان مجلس ششم به شوراي نگهبان بر زبان حداد جاري شد.
طبيعي است كه در تحصن و اعتراض و استعفا، خبري از آرامش و سكون نيست كه هرچه هست تنش است و ناآرامي، و طبيعيتر آنكه، جريان همسو، همراه و همنوا با شوراي نگهبان نيز اين عدم آرامش را برنتابد، از اين رو حداد عادل نيز آن زمان در كسوت رياست ياران اقليت خويش، هر از چندگاهي در مقابل اكثريت مخالف شوراي نگهبان قيام ميكرد:
«بعد از اين مجلس، ديگر خبري از تنش نخواهد بود...»
اگرچه تحليل حداد عادل در مواجهه، با تبديل شدن كشمكشهاي اصلاحطلبان با برخي نهادها به نزاعهاي دلآزار سياسي در نزد افكار عمومي، چندان بيراه نبوده است اما عمدتا پارلمان، مكاني است كه حسب وظايف نظارتي قوه مقننه در مواجهه با دستگاههاي اجرايي گاهي به ميدان كارزار نمايندگان پارلمان با جريانهاي فكري حاكم بر ساير قوا و نهادهاي انتخابي يا انتصابي تبديل ميشود.
حال صرفنظر از آنكه چرا كشمكشهاي ميان اصلاح طلبان حاكم بر مجلس ششم با برخي نهادها، ديگر رمقي براي افكار عمومي به منظور پيگيري اخبار و حواشي تحصن و استعفاي آنان در اعتراض به شوراي نگهبان باقي نگذاشته بود، نوع نگاه حداد عادل و ياران ديروزش كه امروز اكثريت پارلمان ايران را در اختيار دارند به آرام ساختن فضاي سياسي كشور و پايان دادن به تنشهاي پارلماني تامل برانگيز است.
شايد بررسي فرآيند كامل تنشزدايي و پروژه آرامشزايي در مجلس هفتم كه همواره محور و تكيه كلام سخنان رئيسمجلس و چهرههاي اصولگرا بوده است، در حجم و اندازه اين ستون نگنجد اما ميتوان با نگاهي گذرا به نوع نزاعهاي رخ داده در مجلس هفتم، تغيير كشمكشهاي نمايندگان اين مجلس با مجلسي كه حداد عادل ملت را به تحمل آن فراخوانده بود بررسي كرد:
1-«يك نماينده «معلوم الحال» كه خروار خروار پرونده فساد اقتصادي دارد، اطلاعات كذبي عليه بنده را در اختيار سايت بازتاب قرار داده است.»
سليمان جعفرزاده يكي از اعضاي فراكسيون اصولگرايان مجلس هفتم هفتههاي گذشته ماجراي اختلافات خود با محمد عباسپور يكي ديگر از نمايندگان عضو اين فراكسيون را به صحن علني مجلس كشاند و تريبوني براي نطق پيش از دستور خود گشود تا هم آن نماينده به زعم خود «معلومالحال» را به افشاي پروندههاي اقتصادياش تهديد كند و هم مسوولان ديگر را.
بدين ترتيب درست در روزهايي كه چهرههاي شاخص اصولگرايان مجلس هفتم، سرسختانه بر اعلام اسامي ليست مفسدان اقتصادي پاي ميفشارند و اصرار ميورزند، راديوي مجلس باز است و خبرها حكايت از افشاگري دو چهره اصولگراي همين مجلس عليه يكديگر ميكند كه هر يك ديگري را متهم به فساد اقتصادي ميكنند.
در اين ميان نمايندگان نيز بر كرسيهاي خود آرام و قرار ندارند و تريبونهايي براي تذكر و اعتراض گشوده ميشود تا در نهايت حداد داد اعتراض سر ميدهد:
«نمايندگان در فعاليتهاي اقتصادي خود مراقب باشند كه آلوده نشوند، نمايندگي حد و حدودي دارد...»
2-«امام جمعه سنقر رقباي انتخاباتي مرا در اطرافشجمع كرده و براي من مزاحمت ايجاد ميكند.»
و ماجرا از اين قرار است بهمن الياسي از نمايندگان يكي از اعضاي فراكسيون اصولگرايان مجلس هفتم نيز حكايت اختلافات شخصي خود با امام جمعه اين شهرستان را به محوريت چندين نطق و تذكر و جوابيه و اعتراضيه در نشستهاي علني مجلس تبديل ميكند، نمايندگان نيز آرام بر كرسيها نشستند تا تنها نظارهگر جدال كلامي اين نماينده با امام جمعه شهرش باشند كه حداد باز هم وارد ميدان شد: «اين موضوع را سريعتر جمع كنيد ... روحانيون مجلس كمك كنند ...»
3- « اصلا مجمع نمايندگان استان كرمان در مجلس هفتم وجود ندارد.»
تنها دقايقي پس از آنكه يكي از نمايندگان استان كرمان از تعطيلي دفتر حداد عادل در بم خبر داده بود موج اعتراضات نمايندگان كرمان نيز شروع شد.
كرمي به عنوان رئيس مجمع نمايندگان استان كرمان خبر داده بود كه گرچه حداد عادل «يك برادر متعهد» را به عنوان رئيس دفتر خود در شهر زلزلهزده بم منصوب ساخت تا كانال ارتباطي مردم آواره بم با مجلس هفتم باشد، اما ظاهرا به اين برادر «متعهد»پيشنهاد بهتري براي تصدي در پست معاونت ميشود كه او نيز بم را رها ميكند و اينك حداد كه بارها خود را نماينده افتخاري شهر بم معرفي كرده بود، هيچ كانال ارتباطياي در اين شهر زلزلهزده ندارد، پس از اين خبر، موج اعتراضات نمايندگان كرمان بود كه يكي پس از ديگري آغاز شد.
اما اين اعتراض هرگز متوجه كندي روند بازسازي بم و تعطيل ماندن دفتر برادر متعهدي كه نماينده افتخاري بم او را براي رتق و فتق امور بميها برگزيده بود نشد كه اين بار نيز حكايت تكراري همان نزاعهاي شخصي اهالي بهارستان بود و آنها به جاي اعتراض به بلاتكليف ماندن اين كانال ارتباطي و وضعيت مردم بم، به درج نام كرمي به عنوان رئيس مجمع نمايندگان استان كرمان به عنوان گوينده اين خبر معترض بوده و اساسا چنين مجمعي را قبول نداشتند، تا آنجا كه حاشيه را چنان بر متن غالب ساختند كه خبرنگاران به سختي توانستند حداد را وارد متن سازند تا پاسخ دهد چرا دفترش در بم تعطيل است؟
4-« منتظر نيشهاي نمايندهاي كه به اعتبار نامهاش اعتراض كرده بودم ، هستم ...»
عشرت شايق نماينده تبريز از جمله نمايندگان زني است كه هر از چندگاهي اظهارنظرها و سخنرانيهايش، موجي در جامعه ايجاد ميكند و او همواره معتقد است كه سخنانش تحريف ميشود، از همان روزي كه به نقل از وي در رسانهها آمده بود؛ اعدام 10 زن خياباني به اين معضل پايان ميدهد، تا همين هفتههاي گذشته كه باز هم به نقل از او نشريات و سايتها نوشته بودند:
«اگر فوتبال زنان در استاديوم باشد ما هم كف ميزنيم، ولي اگر در آنجا آقاياني هم باشند كه ما را ببينند، عشق كنند و رعشه پيدا كنند، جيغ بزنند و نشئه شوند به اعتقاد من گناه دارد و نبايد شركت كرد، چرا كه موجب مريض شدن آقايان ميشود.»
سخنان منتشر شده شايق، توسط همكاران معترضش تكثير و در راهروهاي پارلمان توزيع شد اما او باز هم معتقد بود كه سخنانش تحريفشده است، اينبار همكارانش نوار سخنراني وي را تكثير كردند كه البته اين نزاع نيز همچنان ادامه دارد.
5-«طبق آيات قرآن كريم كسي كه رياست قومي را بپذيرد در حالي كه در ميان آنها فرد عالمتري باشد به خدا و رسولش خيانت كرده است».
اين عبارت نيز جان مايه نطق پيش از دستور يك روحاني مجلس هفتم بود كه تلويحا روحاني ديگري را مشمول حكم آيه فوق ميكرد.
موضوع دعوا، صندلي رياست كميسيون اقتصادي مجلس هفتم بود كه براساس آييننامه داخلي مجلس تكليف رياست كميسيونها، با انتخابات اعضاي آن كميسيون مشخص ميشود اما اين بار مصباحي مقدم، عضو ائتلاف آبادگران مجلس هفتم به اينكه چرا اكثريت اعضاي كميسيون ، شاهي عربلو را به عنوان رئيس برگزيدند، معترض بود و هر بار با ترك جلسات كميسيون خود را به خبرنگاران ميرساند تا بگويد؛ رياست يك كميسيون تخصصي حد و حدود دارد و نبايد يك فرد غير متخصص را در راس يك كميسيون تخصصي قرار داد، از سوي ديگر شاهي عربلو نيز در مقام دفاع از خود احترام به راي اكثريت اعضا را به وي يادآور ميشد، اين دعوا نيز تا آنجا ادامه يافت كه بازهم پاي حداد به پادرمياني و فرستادن هياتي براي حل اختلافات چهرههاي اصولگراي اين كميسيون تخصصي كه تا مدتها جلسات آن بلاتكليف مانده بود، باز شد اما ظاهرا تاكنون هيچ نشاني از پايان قهر اين دو چهره اصولگراي مجلس نيست و همچنان انرژي چشمگيري از طرفين اين دعوا مصروف دفاع از حيثيت و جايگاه نمايندگي ميشود.
6-يكي از زنان مجلس بدون هماهنگي با فراكسيون زنان به سفر خارجي رفته است.
7- فراكسيون زنان مجلس هفتم وجود خارجي ندارد.
8-آقاي كامران حق ندارد با آبروي نمايندگان به بهانه سادهزيستي و صرفهجويي بازي كند.
9-...
بدين ترتيب نمايندگان مجلس هفتم همانگونه كه حداد عادل وعده داده بود مهر پاياني بر اعتراضات همكاران سابق خود در مجلس ششم با ساير نهادها زده و توانستند فضاي آرامي را بر اين مجلس از اين بعد حاكم سازند، اما نشستهاي علني و يا راهروهاي پارلمان همواره نظارهگر دعواها و نزاعهاي سادهاي است كه به ناگزير مدتها در محوريت نطقها، تذكرها و مصاحبههاي نمايندگان جاي ميگيرد.
به نظر ميرسد تنزل سطح مجادلات و چالشهاي پارلماني، برخي از چهرههاي شاخص جريان اصولگراي مجلس را نگران، ناراضي و منزوي ميسازد و ترجيح ميدهند دامن خود را از اين نزاعهاي سطحي پارلمان به دور سازند تا مبادا نام آنان در كنار بگو مگوهاي حاشيهاي، موجب تنزل جايگاه واقعي نمايندگان در عرصه تقنيني و نظارت شود.
اما راهروهاي مجلس هفتم اين روزها همچنان محل گذر نمايندگاني است كه قهر با ديگري را پيشه كردهاند و در مواقع اضطرار از كنار هم آنگونه عبور ميكنند كه انگار ساليان سال با يكديگر در حال قهرند.