دوشنبه 24 بهمن 1384

کاریکه تور آزادي بيان بود... و فقدان عشق! الف. ع. خ

فارغ ازانگيزه هاي سياسي كه درپشت بحران كاريكاتورها وجود دارد، اين پديده چالش برانگیز، مي تواند مباحثات فكري و فرهنگی جديدي را میان روشنفكران جهان و اصحاب قلم پيرامون شناخت تفاوت هاي فرهنگي ميان شرق و غرب عالم بوجود آورد و بحث هاي علمي مناسبي را سبب ساز شود.
بسياري از سياستمداران و روشنفكران غربي، حتي روشنفكران ايراني ساکن در غرب که از مواهب جامعه مدنی و قانونمند آن دیاربرخوردارند، آزادي بي قيد و شرط بيان و قلم، "فرد" در جوامع غربی را برای توجيه چاپ كاريكاتورهاي پيامبراسلام، مطرح مي نمايند.
بي شك ابتدايي ترين ارزش و احترام به انسان به عنوان "فرد"،احترام به عقاید و آزادي در بيان و نوشتن (قلم) آن عقیده هاست. اما مفهوم انسان به مثابه "فرد" قبل از مفاهيمي چون آزادي بيان و آزادي قلم برای بیان عقاید، آغشته به مفاهيم پيچيده تري است. که بنیاد عقیده را سامان می دهد. پیچیدگی هایی که از روابط انسانها دراجتماع ناشی شده و از الزامات اجتمایی انسان سرچشمه می گیرد، و خصائص ثانوي فرد را موجب مي شود. مفاهيمي همچون زيبايي، عشق، فداکاری و نظایر آن، از ويژه گي هايي هستند، كه اگر قبل از خواست آزادی قلم و بیان عقاید در انسان، مورد توجه قرارنگيرند، حداقل همراه و همگام با دیگرآزادي های او، در خورتوجه و احترام هستند.
انسان ساکن در جامعه مدنی، خواست هاي خويش از جمله احترام به حقوق "خود" را در قالب قانون برپا مي دارد. قطعا آزادي بيان و قلم، خواست مطلق انسان نيست! انسان اجتمايي عواطف و احساساتي دارد كه با معيار عقل قابل سنجش نيست. اگرعواطف و احساساتی نظیرزيبايي،عشق، نفرت و کینه را به عنوان عارضه های اجتمایی انسان مد نظر قراردهیم، درمي يابيم كه آزادي فردي ما انسانها برای تفاهم و سامان یابی بیشترو بهترجامعه به يك قيد محكم و ناگزير اجتمايي وابستگی زیادی دارد. اين قيد را جمع انسانها يا اجتماع آنان در قالب قانون برگردن آزاديهاي ما مي زنند.
هنر، زبان زیبا و پرنفوذی برای تصویر و تبیین جهان است. توسل به شیوه های هنری برای بیان حقایق از آن جهت جذاب و پر نفوذ است که این دستاورد بشر، به دلیل مایه گرفتن از جان آدمیزاد، قبل از هر چیز حرمت آفریدگار خود را، یعنی حرمت انسان را پاس می دارد. نقاشی کاریکاتور نیز در رده هنرهای آدمی دسته بندی شده است، که انتقادات را با شوخ طبعی و طنز به شکل قلوآمیزی مطرح می نماید.
محمد پيامبري است كه از نگاه عاطفي مليونها انسان، موجودي زيباست و زيبايي او به حدي است كه پيروانش به او عشق مي ورزند. ما اگربتوانيم با هنري زيباتر از اسطوره محمد تصويراو را به قلم بياوريم قطعا نه تنها خشم پيروانش را برنمی انگیزیم، بلکه شعف و لذت را به آنان هدیه خواهيم داد، اما اگربا زشت ترين شيوه كه به ناسزا شباهت دارد و همچون پرتاب تخم مرغ گنديده می ماند، هر چند که در شیوه زندگی خود محمد قابل تحمل بوده، اما براي پيروان عاشق او قابل تحمل نيست. حق آزادي بيان و قلم نمي تواند ما را در ناسزاگويي به عشق ديگران آزاد بگذارد. فراموش نكنيم كه نقد دين محمد و شيوه عمل پيروانش حق هرانساني است، كه در اين كره خاكي مي زيد. اما توهين به علائق مردم، توهين به اصل و اصالت انسان است. رعايت اين اصل در مورد پيروان هر آييني صادق است، اين رعايت و احترام، تنها به ارزش و حقانيت انسان برمي گردد و بر حقانيت هيچ دين و آييني التزام ندارد.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

قطعا درغرب مفاهيمي چون زيبايي، عشق و نظايرآن وجود دارد، يا علائقي وجود دارد، كه با پرتاب تخم مرغ گنديده به سوی آن، انسان غربي را به واكنش عصبي وامي دارد! واكنش انسان آزرده غربي نيز ممكن است به شكل خشونت و خودزني بروز نيابد و به صورت مراجعه به قانون و طرح شكايت نمود، پیدا کند. اما توهين زشت و زمخت درشکلک هایی كه تحت هیچ عنوان کاریکاتورنمی توان نامید، و ازكمترين مايه هنري برخوردارنمی باشد، تا حدی که این شکلک ها را درحد پرتاب تخم مرغ گنديده بنماياند، آنهم به شخصيت اسطوره اي، كه ميراث ارزشمند مليونها انسان است، قطعا عده ای معتقد و مومن به آن شخصیت اسطوره ای را آزرده می کند. این عمل طبق قوانین بین المللی از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر محکوم است. توده های آزرده اگر بخواهند به شکلی مدنی رفتار کنند، چگونه می توانند نسبت به چنین توهینی اقامه دعوی کنند و مرجع رسیدگی به چنین بی حرمتی هایی کجاست؟ پس تنها راهی که برای شهروند معتقد این سوی دنیا می ماند، آن است که به خشونت و خودزنی روی آورده و بر سر و روی خود بکوبد.
چنین وضعیتی، فرصت مغتنم را برای حاکمانی فراهم می آورد كه خود را جانشینان آن شخصیت اسطوره ای می دانند و از احساسات مردمان آزرده، بهره برداري سياسي مي كنند، و به منافع مادي خود که از طریق قلع و قمع نمودن نویسندگان، روزنامه نگاران و دیگر اعضای پیشرو جامعه این حوزه فرهنگی قابل دسترسی است، جامعه عمل مي پوشانند.
آزادی بیان شهروند غربی که در بیانش به توهین و بی حرمتی به انسان و اسطوره های او متوسل می شود راه را برای استبداد و خودکامگی هر چه بیشتر جانشینان دروغین آن شخصیت اسطوره ای، برای سرکوب اهل قلم این سوی دنیا هموارمی کند.
برای پیشگیری از بهانه جویی های حاکمان مستبد این سوی دنیا، باید تاکید نمود، آنچه که به عنوان "آزادی بیان و قلم بی حصر و استثنا" در متن خواسته های تاریخی نویسندگان آزاد ایران قرار دارد، هیچ توهینی به مقدسات مردم جایی ندارد، نه کسانی که خود را مقدسات مردم می پندارند و تشخیص مقدسات را ارث پدری خود می دانند، بلکه مقدساتی که مردم معیار آن را از طریق انتخاب آزادانه قانونگذاران خود در قالب "قانون" تعیین می کنند.

الف. ع. خ

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'کاریکه تور آزادي بيان بود... و فقدان عشق! الف. ع. خ' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016