چهارشنبه 3 اسفند 1384

حمله به دراويش گنابادي، دنا رباطي، شهروند

از اين ستون تا تو

[email protected]
[email protected]

مقلد از خود توليد فكر نمي كند درست مثل ماشين است كه تا به آن برنامه ندهند عمل نمي كند

سلام
پيروان يا بهتر بنويسم مقلدان جان بر كف اسلام حكومتي در شهر "مقدس قم" شهري كه آقاي رئيس جمهور القاب و عناوين بزرگ به آن مي دهد، شهري كه روحاني تربيت مي كند؛ روحانياني كه قرار است شب خوابشان به چشم نيايد اگر همسايه شان گرسنه باشد و . . . با فتواي مرجع شان در دست و با كنده و ساطور و قمه به حسينيه دراويش گنابادي شبيخون زدند و آن كردند كه تاريخ درباره چنگيزخان نوشته است.
اما آيا اين نخستين بار است كه اسلام حكومتي با آنچه كه غيرخودي مي داند چنين مي كند؟ هيچ‌ نشاني كه اميد به آخرين سركوب غيرخودي و دگرانديش باشد در نظررس نيست.
اين بار چرخه توليد خشونت و قتل و عاشقان خون به دراويش تاختند و محل تجمع آن ها را با خاك يكسان كردند و سوختند و كشتند و بعد از عمليات چهار تا صلوات و درود بر ولايت سر دادند و به پايگاه هاي خود برگشتند تا ماموريت بعدي برسد.
ـــــ
فرض كنيم شرايط اجتماعي ايران در دوران بعد از انقلاب به گونه اي بود كه معتقدان به مرام و مسلك هاي مختلف به همديگر احترام مي گذاشتند به اين معني كه خواهان زيست مسالمت آميز بودند.
يعني وقتي حكومت پر و بال بازرگان را تا آنجا كه زورش مي رسيد قيچي كرد؛ آن بخش هاي ديگر اجتماع كه هم انديش "نهضت آزادي" نبودند، واكنش نشان مي دادند و به بي عدالتي كه بر او مي رفت اعتراض مي كردند.
حالا بياييم همين فرض را با اين شرط بگيريم كه مثلا درباره بازرگان غفلت شد و در صورت تكرار، دگرانديشان واكنش نشان خواهند داد. حالا به جاي بازرگان بني صدر را در جمله اول بنويسيم و دوباره با استفاده از غفلت به خود بگوييم در صورت تكرار . . . حالا جبهه ملي، حالا مجاهدين، حالا فدايي، حالا جاما، حالا افراد، حالا نويسندگان و شاعران، حالا دوم خردادي ها، . . . و حالا دراويش، حالا در آينده؟
حالا فرض كنيم در يك مقطع از تكرار غفلت جلوگيري مي كرديم، مثلا به كشتار زندانيان سياسي كه همه گروه ها درآن سهم داشتند، و با يك هدف واحد و با هر عقيده و مرامي، براي توقف آن اقدام مي كرديم؛ آيا واقعه هاي خونين بعد از آن هم تكرار مي شد؟
آنچه مي خواهم بگويم اين است كه ماشين غيرخودي و دگرانديش كشي ربع قرني ست بدون توقف دارد كار مي كند و هيچ انديشه و راه و رسم ديگري را هم تحمل نمي كند حتي صوفيان و عارفان مسلمان را.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

مقلد از خود توليد فكر نمي كند درست مثل ماشين است كه تا به آن برنامه ندهند عمل نمي كند. مقلد ديروزي مي گفت من جان نثار فرامين اعليحضرت هستم و مقلد امروزي مي گويد جان نثار فلان مرجع تقليدم.
و اي كاش همه ما يعني تمام كساني كه به دنبال يك زيست مدني هستيم دور هم جمع مي شديم و دست هاي مهرباني و بخشش به سوي هم دراز مي كرديم، از همديگر در قبال سكوت مان از فاجعه هايي كه به نوبت بر همه ما تحميل شده عذر مي خواستيم و همه انرژي و توانمان را صرف از بين بردن اين ماشين دگركش مي كرديم.
مي دانيم كه دراويش در اذهان عمومي مردماني روحاني و بي آزار و نوع دوستند و كلا اهل سياست و سياست ورزي هم نيستند، سير و سلوك معنوي دارند و بي اعتنا به زر و سيم؛ اما رژيم آنها را هم نمي تواند تحمل كند. هفته گذشته به دراويش گنابادي شبيخون زدند و ما نمي دانيم در هفته هاي آينده هدف كجا و چه كساني خواهد بود؟ چرا كه اين ماشين بيشتر از يك ربع قرن است بدون ايست دارد ‌كار مي كند.

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'حمله به دراويش گنابادي، دنا رباطي، شهروند' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016