پنجشنبه 11 اسفند 1384

اولین نگاه به گردهمایی سراسری جمهوری خواهان دموکرات و لائيک، شهاب فيضي

گردهمایی روز جمعه 24 فوریه آعاز شد. من اما به خاطر مسافت راه و مشکلات مرخصی از کار یک روز دیر تر رسیدم. به همراه همراهان جمعه بعد از ظهر استکهلم را به طرف هانوور ترک کردیم. شب به محلی که از قبل همراهان در هانوور تدارک دیده بودند رفتیم. دیر وقت بود و بسیاری خوابیده بودند تا صبح سر وقت در محل حاضر باشند. محل برگزاری کنفرانس سالن بزرگی بود. به هنگام ورود پوشه ایی به افراد داده شد و کسانی که از قبل نام نویسی کرده بودند اتیکتی با نام خودبرای چسباندن به سینه دریافت کردند. اولین بار بود که در یک جمع ایرانی این تدارک را می دیدم. همراهان از همان ابتدا نشان دادند که در کلرشان جدی هستند. این ابتکار از دو جهت برای من جالب بود. اول آنکه دوستان دور مبارزه ی مخفی را خط کشیده اند دوم آنکه بسیاری از همراهان تنها به نام شناخته شده هستند اما چهره هاشان برای همه آشنا نیست. خوشحال شدم و به اتیکت ها خیره شدم میهن جزنی/سیمین افشار/کشاورز صدر/نسترن امجدی /حیدر تبریزی/راسخ افشار/ جلال شالگونی/ناصر پاک دامن/ متین دفتری و ......
فضا فضای دوستی بود با وجود اختلافات شدید/همه دوستانه در کنار هم بودند. اختلاف نظر از پرچم با شیر و خورشید یا بی شیر و خورشید شروع می شد تامسله ی مهم قومیت یا ملیت. اما هیچ گاه این اختلافا ت درفضای دوستی تاثیری نداشت. آنان که دوران انقلاب 57 را به خاطر میآوردند این فضا را با آن روز ها مقایسه می کردند. برای من که تنها کار خبر نگاری هم می کنم لذت بیش از اندازه بود. آه که برای به دست اوردن شماره ی تلفن هر یک از این عزیزان چه زحماتی را متحمل نمی شدم. حالا دیگر همه ی این عزیزان یک جا بودند. از کجا و چه کسی شروع کنم. حماد شیبانی که هم زمان با محمد رضا سعادتی دستگیر شد اما به خاطر فعالیت سازمان چریک های فدایی خلق ایران در آن سال ها آزاد شد و به همین خاطر امروز در این جمع می توانست باشد؟ یا دکتر کشاورز صدر که سابقه ی مبارزاتی اش از نیم قرن نیز گذشته است؟ با میهن عزیز که همراه و همسر بیژن جزنی بود؟ یا متین دفتری نوه ی رهبر مبارزات ملی نفت که حالا خود بخشی از مبارزات 50 سال اخیر است؟ با دکتر فردوس جمشیدی رودباری که قهرمان نوجوانی های من است ؟ یا پرویز نویدی که مردم در سال 57 او را از زندان آزاد کردند؟ با مهردادها (بابا علی/ درویش پور) که حالا از چهره های شناخته شده ی جمهوری خواهان شده اند و روز های انقلاب نوجوان بوده اند؟ یا اکبر سیف که مقالاتش را دنبال می کنیم؟ یا زنانی که آمده بودند تا نقش خود را در جنبش به عهده بگیرند و به جمهوری خواهی رنگ فمینیستی بدهند و در شورای هماهنگی حضوری برابر با مردان داشته باشند تا جمهوری خواهان دموکرات و لاییک آیینه ی جامعه ی انسانی باشد؟ و بسیاری زنان و مردانی که از قلم افتاده اند و کاستی از من است اگر نام آنها اینجا نیامده است.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

هنگامی که با دکتر راسخ افشار درباره ی ایران و جوانان آن دیار صحبت می کردم نتوانست مانع ریزش اشک بر گونه های چروکیده اش شود. سالن سرشار از تجربه و عشق بود. از تجربه ی مبارزات علنی و سیاسی تا تجربیات مشی چریکی/ از تجربیات مبارزات تشکیلاتی تا تجربیات آکادمیک. از اساتید دانشگاه در کشورهای غربی تا مبارزان تشکیلاتی. همه آمده بودند تا درباره ی راه یافت نجا ت مردم میهن به گفتگو بنشینند. همه آمده بودند تا زیر پرچم جمهوری خواهی/ مردم سالاری ریشه ی هر نوع حکومت انتصابی در ایران را بخشکانند. آنچه که می ماند تداوم همراهی این عزیزان است/ آنچه که می ماند برجسته کردن نکات مشترک است و کفتگو بر سر نکات افتراق. امیدوارم که از این پس نیز فضای بحث این همراهان همچون فضای بحث در هانوور باشد.این جمع اگر با دیگر نیروهای جمهوری خواه به تفاهم برسد تشکیل قطب بزرگ جمهوری خواهی به عنوان بدیل حکومت اسلامی دور از دست رس ما نیست. به امید آن روز

شهاب فیضی - استکهلم

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'اولین نگاه به گردهمایی سراسری جمهوری خواهان دموکرات و لائيک، شهاب فيضي' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016