سه شنبه 16 اسفند 1384

دموکراسي يا تسخير جامعه مدني؟ مريم شباني، روزنا

در واپسين روزهاي سال 84 و در حاليکه چشم ها به تصميم شوراي حکام آژانس بين المللي انرژي اتمي دوخته شده است، اصلاح طلبان رفته رفته سکوت مي شکنند و انتخابات شوراها را به عنوان نقطه برون رفت از بحران تعليق استراتژي نشانه مي روند.

جنب و جوش اصلاح طلبان در اين مقطع از آن حيث ميارک است که به نظر مي رسد اگرنه همراهي اما همفکري ميان احزاب و تشکل هاي اصلاح طلب براي خروج از دوران نقاهت شوک بعد از شکست رنگ و بوي ديگري يافته است وقتي که اصلاح طلبان مشارکتي نيز بر اشتباه خويش مبني بر عدم درک درست از شرايط جامعه اعتراف مي کنند.اما نقطه اميد آنجاست که فاطمه راکعي، نماينده سابق مجلس و عضو جبهه مشارکت به حق از اولويت دموکراسي و آزادي بر عدالت تاکيد مي کند. اين موضع راکعي در حالي بيان مي شود که در ماه هاي اخير اصلاح طلبان در تبيين دلايل شکست خويش، سردادن شعار دموکراسي و آزاديخواهي را خارج از ظرقيت جامعه اعلام و بي تفاوتي نسبت به مشکلات اقتصادي مردم در شعارهاي انتخاباتي را پاشنه آشيل خود معرفي کردند.

بدون تاکيد بر اين نکته که اصلاح طلبان خود در نهادينه کردن اصول دموکراتيک در جامعه ناتوان بودند اما اکنون راکعي با بيان اينکه " اگر گروهي از بردن پول نفت بر سر سفره مردم سخن مي گويند ادعاي ما بايد اين باشد که دموکراسي را به زبان مردم بيان کنيم و مفهوم بلند آزادي را به خانه هاي مردم ببريم" يه حق تقويت بنيان هاي دموکراسي را راه چاره عمل سياسي آينده اصلاح طلبان مي داند هم چنانکه ميردامادي ،ديگر عضو جبهه مشارکت نيز با بيان اين جملات از روش هاي سياسي تشکل متبوع خويش انتقاد مي کند:" از ترس رشد بيش از حد بدنه از رشد معمولي نيز بازمانديم و داراي سر بزرگ و بدنه کوچک شديم.اما اگر خواهان شرکت در انتخابات هاي بعدب هستيم بايد به دانش و نيروي تشکيلاتي روي آوريم."

بيان اين سخنان از جانب دو عضو جبهه مشارکت را اگرچه بايد به عنوان نقطه آغاز حرکت جديد اصلاح طلبان به فال نيک گرفت اما اين سئوال اصلي کماکان مطرح است که آيا افکار عمومي آماده بازگشت اصلاح طلبان به عرصه عمل سياسي جامعه شده اند؟ و اينکه اصلاح طلبان براي اين حرکت چه مسيري را در پيش خواهند گرفت؟ يافتن پاسخ اين سئوال بدون شک مستلزم انتظار و نگريستن به عملکرد آتي اصلاح طلبان خواهد بود.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

اگر امروز علي مزروعي اقدامات اصولگرايان را" حضور ناخوانده و اجباري" در عرصه اجتماع مي خواند و آن را " تسخير جامعه مدني" مي نامد اما نمي توان از ياد برد که حضور ناکافي اصلاح طلبان در اين عرصه موجبات رويگرداني جامعه از شعارهاي اصلاح طلبانه را فراهم کرد.تسخير جامعه مدني را نمي توان في نفسه امري مذموم به حساب آورد چه آنکه در عالم سياست توانايي در عمل به اين ايده به مثابه برگ برنده اي است که مي توان در مقابل رقباي سياسي خويش رو کرد. شايد اکنون اصولگرايان نيز با درک نقاط ضعف اصلاح طلبان در عمليات سياسي خود تسخير جامعه مدني را به عنوان هدفي مقدس تعريف کرده اند.مزروعي اکنون مبارزه با هدف اصولگرايان براي تسخير جامعه مدني را وظيفه اصلاح طلبان مي داند اما بر اين نکته پايفشاري نمي کند که کسي نتيجه دلخواه از اين مبارزه جز در جبهه رقابت دو جريان اصلاح طلب و اصولگرا در اين عرصه و به بازي گذاشتن تمامي ظرفيت جريان خويش به دست نخواهد آمد. سياسيون خوب مي دانند که ترساندن افکار عمومي نتيجه اي عکس مي دهد هم چنانکه اصلاح طلبان چند ماهي پيشتر با ترساندن افکار عمومي به عقب رانده شدند.

به اين ترتيب درحالي تقويت گفتمان دموکراتيک و ارج نهادن آزادي به عنوان راه چاره برون رفت از بحران به درستي از جانب چند تن از اصلاح طلبان مطرح شده است که جامعه دلزده از اين جماعت در انتظار رويت اقدامات مبنايي اصلاح طلبان در اين زمينه است. اقداماتي که در دوران تعليق استراتژي اصلاح طلبان در قالب تاکتيک اين جريان سياسي براي مرحله اي خاص تعريف خواهد شد. شايد پس از تاکيد تک چهره هايي از اصلاح طلبان بر آزادي و دموکراسي امروز همگان چشم بر سرنوشت جبهه دموکراسي و حقوق بشر دوخته باشند، چراکه اکنون نوع نگاه و تعامل اصلاح طلبان مشارکتي با اين جبهه و چگونگي ترسيم اهداف و پي گيري مسير دموکراسي خواهي اصلاح طلبانه در جبهه دموکراسي و حقوق بشر را مي توان به نوعي صحنه آزمون صداقت اصلاح طلبان به شمار آورد.

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'دموکراسي يا تسخير جامعه مدني؟ مريم شباني، روزنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016