بنياد تازه تاسيس "رشد آزادى و آبادانى ايران" (باران) اوايل بهمنماه با رياست محمد خاتمى رئيس جمهور سابق فعاليت رسمى خود را آغاز كرد. اين بنياد توسط خود آقای خاتمی و ديگر همكاران نزديك او در دو دوره رياست جمهوری تاسيس شده و هدف عمومی آن بطوركلی ارائه نظر و راهبرد در حوزهی مديريتهای كلان كشوری عنوان شده است. اما با روی آمدن دولت جديد كه نگرشی بس افراطی و بنيادگرايانه دارد، و سير فضای عمومی كشور به سوی انسداد ، چشمانداز فعاليت اين مركز توليد فكر و راهكار و اثربخشی با ترديد روبرو شده است.
بنياد باران به گفته يكى از اعضاء آن با هدف گردآورى مديران با تجربه ايران به منظور يارى رساندن به امور راهبردى و تصميم سازى كشور ايجاد شده و شامل طيف وسيعى از جمله مديران اجرايى، مشاوران مديران، روساى دانشگاهها، بانكها و سازمانهاى ملى و البته پژوهشگران و انديشمندان جامعه میشود. انگيزه تشكيل اين بنياد از سوى آقاى خاتمى ضعف چشمگير در عرصه مديريت از هنگام روى كار آمدن دولت جديد است. امرى كه به عقيده موسسان اين بنياد با كنار گذاشتن مديران با سابقه و عدم استفاده از كارايىها و تجربيات آنها ابعاد نگران كننده يافته است. بنياد ”باران” به گفته پايهگذاران آن فارغ از ديد سياسى و جناحى است. اما آيا مديران دولتى كه با تفكرى افراطى زمام امور را دردست گرفته، آمادگى بهرهگيرى از تجربيات پيشينيان خود را دارد؟ آقاى سيدمحمدعلى ابطحى معاون پارلمانی رئيس جمهور در دورهی خاتمی ، به سوالات دويچه وله در اين زمينه پاسخ دادهاند.
مریم انصاری
آقای ابطحی، «بنیاد باران» با هدف کمک به امور راهبردی در عرصه مدیریت و ارتقاء سرمایه انسانی تشکیل شده است. اين بنياد به چه طریق و با کدام اهرمها میخواهد به چنین هدفی برسد؟
محمدعلى ابطحی: ببینید، تشكيل بنیاد باران اساساش بعد از اینکه یکنوع ریزش خیلی فوقالعادهای در مدیریتهای کشور انجام شد و دولت جدید بیشتر از هر چيزی به این نکته اهتمام داشت که نیروهای قبلی نباشند، (یعنی این خودش یک مبنا بود، بدون اینکه نحو عملکرد آنها بررسی بشود و یک تجربه بسیار قوی و فراوان در سطح کشور بلااستفاده مانده بود)، به ذهن آقای خاتمی رسید و بنیاد را راهاندازی کردند و تصورشان این بود که بتوانند یک مجموعههای ثابتی از مدیریتهای با تجربه را داشته باشند که در مناسبتهای مختلف بتوانند کمک کنند و دیدگاههای انتقادیشان را بگویند و نظرات متفاوتشان را به دولت منتقل بکنند. اینها تصور میکردند كه میتوانند اين كار را انجام بدهند. اما به دو دلیل طبیعتا، به اعتقاد من، دچار مشکل شدند که باید یک تغییر راهبردی در آن بدهند. دولت در یک شرایطی قرار گرفت که بهیچوجه آمادگی شنیدن حرفهای مجموعهای را که مورد مخاطبهای بنیاد باران بودند نداشت و وقتی که کسی حرفشنوی نداشته باشد یا اصلا آمادگی برای شنیدن نظرات نداشته باشد، طبیعتا اینها هم نشاطى پیدا نمیکنند برای اینکه بتوانند فعالانه در عرصهی سیاسی حضور پیدا بکنند.
به اين ترتيب و با فضايى كه شما تشريح میكنيد، پس اين بنياد چگونه میتواند تاثیرگذار باشد؟
محمدعلى ابطحی: قبل از اینکه اینها بخواهند تجربیاتشان را منتقل کنند، در دولت جدید یک سنتی ایجاد شد، در حقیقت یک بدعتی ایجاد کردند که جوری به جامعه تلقی بدهند که همهی گذشتهها یا دزد بودند یا دارای فساد بودند، مشکلات مختلف اقتصادی در سیاستگذاریها و برنامهریزیهایشان بود، که حجم پاسخگویی به همین اتهامات خودش یک موسسهی جدی را میطلبید. که البته متاسفانه در این بخش من همچنان بنیاد باران را ضعیف میدانم و فعال نمیبينم، در حالیکه نیاز امروزی جامعه این بود که واقعا به این اتهامات پاسخ گفته بشود، چون اتهامات به یکنفر یا دونفر و یا یک وزارتخانه و دو وزارتخانه نیست. این شاید بهترین امکان برای بنیاد باران بود که از این فرصت برای ارتباط با جامعه، استفاده بکند، اما در ابتدای کار شاید فکر میکردند اهرمهای بیشتری وجود داشته باشد، اینکه حرفشنوی وجود داشته باشد، آمادگى بيشترى براى شنيدن دیدگاههای جريانات متفاوت وجود داشته باشد. اما سیر اوضاع دقیقا به سمتی رفت که منهم گمان میکنم خیلی ابرازهای جدیای در اختیار باران برای انتقال این دیدگاهها به مدیریت فعلی کشور وجود نداشته باشد.
آقای ابطحی با در نظر گرفتن همه آنچه گفتيد، بنظر شما بنیاد باران چگونه باید حرکت بکند که حداقل به یک بخشی از هدفهای خود برسد؟
محمدعلى ابطحی: من البته از دیدگاه خودم میگویم که معتقدم یکی از بهترین و مهمترين کارهایی که بنیاد میتواند بکند این است که حرفها ودیدگاههایش را لااقل به افکار عمومی جامعه منتقل بکند تا از طریق افکار عمومی جامعه به مدیریت کشور برسد. به این دليل كه ارتباط مستقیم قطع هست نباید امکان ارتباط با واسطه از طریق افکار عمومی را فراموش کرد. دیدگاههای مختلف بخصوص در شرايط حساسى كه کشور بدان مبتلاست، مثل همین قضیه هستهای، مسئلهی حقوق بشری، مسئلهی اقتصادی، تصمیمات اقتصادی بر بودجه که گرفته میشود که تاثیرات بسیار سخت و تلخ آن را در آینده باید شاهدش باشیم، اینها چیزهایی هست که اگرچه حتا فعاليت رسانهاى هم برای این دیدگاه در داخل کشور کم است، اما بالاخره امکانی هست که این دیدگاهها منتقل بشود و من بیشتر انتقال دیدگاهها از طریق واسطهی افکار عمومی را تاثیرگذارتر میدانم از انتقال مستقیم این دیدگاهها به مدیریت کشور.
آخرین سوال من از شما دربارهی بودجه باران هست. آقای اردکانیان، بازرس علیالبدل بنیاد در مصاحبهای با شرق گفتهاند که بودجه باران از طریق حق عضویت تامین میشود. اما آیا این جوابگوی نیازهای سازمانی با اهدافی چنین گسترده هست، یا اینکه بنیاد باران قصد دارد فعالیتهای اقتصادی دیگری را هم برای تامین نیازهای مالیاش انجام بدهد؟
محمدعلى ابطحی: بنياد باران برای کارهایی که باید بکند حتما نیازمند به یک پشتوانهی اقتصادی هست. پشتوانهی اقتصادی هم اقدامات به معنای فعالیتهای مستقیم اقتصادی توسط بنیاد باران نیست، میتواند فعالیتهای اقمارى و مجموعههای سالم اقتصادی وجود داشته باشد که آنها کارهای اقتصادی وابسته به بنیاد را انجام بدهند که من فکر میکنم این طراحیها و برنامهریزیها صورت گرفته است که بنوعی بتواند در فعالیتهاى بنياد باران موثر باشد. البته دیدگاههای يك مجموعه مدیران با تجربه در مسایل سیاست خارجی، در مسایل سیاست داخلی، دیدگاههای که بخصوص احساس من این بود که وقتی آقای خاتمی پریشب در یک جلسه كه خیلی زمینهاش هم شايد وجود نداشت بحث قبلی خودش را درمورد جامعه مدنی یا توجه به حقوق مردم، اینها را که مطرح میکرد معنایش این بود که در آینده هم باید روند حاكم بر کشور و یا روند حاكم بر باران اصرار بر همین شعارهای قدیمی باشد که در بستر جامعه ممکن است اینها به آرامی تحقق پیدا کند. اما حتا تحقق همانها هم نیاز به پشتوانهی اقتصادی دارد که من معتقدم بنیاد باران دارد تلاش میکند. البته اطلاع ریزی از فعالیتهایش ندارم، اما دراطلاع عمومیای که از این کار دارم میدانم که برای پشتوانهی اقتصادی خودش بکارهای دیگر اقتصادی حتما دست خواهد یافت.