"ما باید همه یکصدا شویم واز ما صدایی غیراز صدای ایران در نیاید."
«دکتر محمد مصدق»
سال نو ایرانیان آغاز شد. ایرانیان در داخل و خارج از وطن با علاقه ای سرشار از مهر و محبت و صفا و صمیمیت مراسم عید نوروز باستانی را جشن گرفتند. جشن بخاطر بزرگداشت تمدن و فرهنگ ایران، جشن بخاطر نفرت و انزجار به رژیم منحوس ضد ملی ملایان، جشن بخاطر وفاداری به سنت ها و آداب ملی ایرانیان، جشن بخاطر اولین روز بهار که روز شادی و صلح و صفا است
استقبال بی نظیر مردم از مراسم چهارشنبه سوری و بزرگداشت عید نوروز، این سنت های ملی با وجود همه ی سختی ها و نابسامانی هائی که گریبانگیر ملت داغدار ایران است، حاکی از زنده بودن ملتی بزرگ در حراست از موجودیت خویش و احترام به سنتها و آداب حماسه آفرینش از دستبرد عده ای مرتجع ضد ایرانی و ضد ملی می باشد.
در پیکار با شیادان دستار بند، نوروز درفش دیگری است به پهنای ایران زمین که در این سالهای سیاه که پشت سر گذاشته ایم هر گز بر خاک نیفتاده است و هر سال مقدمش را ملت قهرمان ایران گرامی داشته است.
یک سال دیگر از عمر انقلاب غصب شده ما گذشت، سالی که از دولت سر متولیان اسلام خشک و بی مغز قشری، سراسر درد و تباهی و ویرانی و مرگ و سوگواری بود.
در سالی که گذشت در نتیجه سوء نیت و بی کفایتی سران جمهوری اسلامی و جنگ دائمی آنها برای کسب قدرت ، هرج و مرج اداری و نظامی و اقتصادی بر ایران مستولی شد.
در این میان، آثار تشدید فقر و بیکاری، کمبود و گرانی روزافزون ارزاق عمومی در شب عید و بالاخره یکنواختی و بی جنب و جوشی که در نتیجه تجاوزات خشن قشریون به آزادیهای فردی و به حریم دلخوشی های کوچک مردم بر زندگی توده ها عارض شده ، علل دیگری است که بر غمزدگی و دلمردگی جامعه در آستانه سال نو افزوده است.
هر چند گنجی پس از شش سال زندان آزاد شد ولی هنوز بسیاری از زندانیان سیاسی و منصور اسانلو عضو هیات مدیره ی سندیکای کارگران شرکت واحد در بندند.
در سال گذشته، افراد به دلیل اعتقاد به دینی که با دین رسمی کشور تفاوت دارد، تحت نظر قرار گرفتند. از جمله بهائیان، کلیمیان، مسیحیان، مسلمانان اهل تسنن و دراویش و صوفیان مورد آزار و اذیت بیشتر واقع شدند.
هرچند با مقالات تحریک کننده روزنامه کیهان در سال جدید آزار و اذیت اقلیت های مذهبی بیشتر خواهد شد.
در تجمع زنان در روز جهانی زن ، شاعر پر آوازه ایران سیمین بهبهانی که در میان جمع زنان بود ، مورد ضرب و شتم پلیس قرار گرفت. در این تظاهرات آرام ماموران انتظامی با خانمها خیلی خشن برخورد کردند و دختران جوان را زیر مشت و لگد قرار دادند.
بدون اغراق میتوان سال گذشته را یکی از شومترین سالهای تاریخ ایران دانست.
در این سال روحانیت ارتجاعی حاکم در راه برقراری حکومت و تسلط خود به نابود کردن ارزش های موجود در جامعه دست زد و چه از نظر مادی و چه از نظر ظرفیت انسانی لطمات جبران ناپذیری بر زندگی کنونی مردم و همچنین آینده جامعه ایران وارد ساخت.
تخطئه فرهنگ و ادب ایران و نابودی آثار فرهنگی و هنری و تاریخی کشور لکه ننگی است که تا ابد بر دامان این قشر از روحانیت باقی خواهد ماند .
این هیات حاکمه جابر و ستمگر در برابر مسائل و مشکلات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی که در جامعه وجود دارد جز دروغ و اعدام راه حل دیگری را ارائه نکرد. دروغ برای امیدواری طرفداران و اعدام برای نابودی دیگران.
گر چه کارنامه ی سیاه حکومت اسلامی در سال گذشته نیز جز اعدام و کشتار، فقر و بیکاری ، کمبود مایحتاج عمومی و تجاوزات به حقوق فردی و اجتماعی مردم نبوده است ، متاسفانه دسته ها و گروهها و شخصیتهای مخالف رژیم ملایان نیز ترازنامه ی درخشانی نداشته اند و در سال گذشته نیز به توافق و اتحاد نرسیده و با حرکات ناموزون و پراکنده بر حالت موجود اسف خورده اند و در سال نو نیز مانند گذشته ضمن بر شمردن خیانتها و جنایات رژیم ، خواهان رهائی ملک و ملت خویش از کابوس حکومت ملایان شده اند، بدون این که انتقادی از خود و یا اشاره ای به مشکلات و ناتوانیها و نارسائیهای خویش کرده باشند و یا بن بست جانشینی رژیم را شکسته باشند.
ما اگر علل و عوامل وضع دلخراش امروز میهن خود را فراموش کنیم ویا بعلت ناراحتی و عصبانیت و سرخوردگی که از نابسامانیهای روزمره داریم همه علل را فقط در حوادث سالهای اخیر جستجو نمائیم ، بزرگترین خیانت را به خود و نسلهای آینده روا داشته ایم.
آیا این ناآگاهی و جهل زائیده روش حکومتی نیست که با اختناق و خفقان امکان هر نوع برخورد افکار و آشنایی نسلهای جوان را در مدت بیست و پنج سال قبل از انقلاب از آنان سلب کرد ، چنانچه امروز نیز هیات حاکمه مرتجع برای جلوگیری از آگاهی همین افراد سانسور و اختناق و خفقان شدید را در تمامی شئون کشور برقرار کرده است.
آیا ما نباید علل اساسی بدبختی و سیه روزی خود را در نظام استبدادی و فاسد سابق جستجو کنیم ؟ و این پدیده منفور دوران گذشته را بطور واضح به مردم بشناسانیم و از نتایج وخیمی که سلب آزادی ملت در آینده برای بار دیگر به همراه خواهد آورد ، همگان را آگاه و بیدارسازیم.
آیا مسامحه با سردمداران رژیم دیکتاتوری پهلوی و حمله به مبارزین و میهن پرستان راستین که بدرستی حاضر به مقایسه این دو رژیم با هم نبوده و هر دو را مردود و منفور میدانند ، همان بزگترین خیانت به خود ونسلهای آینده نیست ؟
رژیم کنونی زائیده منطقی رژیم استبدادی سابق است و این حقیقت را نمیتوان با " طلائی " قلمداد نمودن دوران حکومت یک دیکتاتور فراری لوث کرد و دهها سال مبارزات و جانفشانیهای هزاران آزادیخواه را نادیده گرفت.
آنانکه وحشت زده از وحشیگریهای استبداد مذهبی به جرگه مستبدین سابق پناه میبرند ، در واقع نشان میدهند که نه تنها از تجارب مبارزات ملت خود هیچ نیاموخته اند ، بلکه با کوتاهترین افق دید ، دیگر بار در بیراهه ای که به دیار بیگانه ره می یابد ، گام بر می دارند.
ملت ما هر سال در انتظار بهار آزادی است . بهار هر سال آمده است ولی از آزادی خبری نیست.
برای آزادی باید مبارزه کرد و نسیم بهاری آن را با خود نمی آورد.
نابرده رنج گنج میسر نمی شود / مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد.
آنها که به دولتهای مقتدر جهانی ( آمریکا وانگلیس و...) چشم دوخته بودند که در بهار امسال از راه میرسند و آزادی را حتی با به خاک و خون کشیدن ایران و ایرانیان دو دستی تقدیمشان می کنند ، ساده لوحانی هستند که نمی دانند ، دول خارجی بیشتر از همه به منافع خود می اندیشند تا به آزادی ملت ایران.
این زود باوران وقتی آگاهی یافتند که عمو سام در بهار سال جدید بجای اهدای آزادی به ایشان با جمهوری اسلامی به مذاکره پرداخته است و اگر لازم باشد حاضر است ایشان را نیز قربانی کند ، دچار یاس و سرخوردگی گشته اند.
نظر به این که هر گونه حکومت استبدادی در اوضاع و احوال فعلی جهان بدون وابستگی به کشورهای استعماری قابل دوام نیست ، استبداد عامل عمده وابستگی ملتها محسوب میشود.
از این جهت بدون آزادی و بدون حکومت ناشی از اراده ملت ، استقلال واقعی ایران قابل تحصیل و تامین نمی باشد.
نه سلطنت و نه جمهوری اسلامی ، هیچکدام از این دونظام ، ناشی از اراده آزاد مردم ایران نبوده است.
یکی را ملت ایران از صفحه تاریخ بزدود و اکنون نوبت دیگری فرا رسیده است.
مشکلی را که ملت ایران درسال جدید با آن روبروست ، نه با " شورا " های از پیش ساخته و نه با " رفراندوم "های فرمایشی و نه "کابینه های سایه" و تقسیم منصب شده و نه با کیش "شخصیتهای" کنار گود نشسته گشودنی است.
تنها همبستگی و همرزمی تمامی آحاد ملت و نیروهای ملی ، دموکرات و غیر وابسته و لائیک در تشکلی آزاد که بدون هیچ قید وشرط ایدئولوژیک و با حقوق برابر سامان داده شده باشد قادر به سرنگونی ارتجاع و استبداد حاکم میباشد.
راستی چرا نباید آزادیخواهان ایران ، وحدت کلمه و اتفاق عمل برای نجات ایران داشته باشند.؟
چرا باید هنوز هم گرفتار تفرقه و تشتت و خودخواهی و برتری طلبی بود.؟
چرا باید هنوز با ساده لوحی در انتظار کسب آزادی از سوی آمریکا و یا اروپا بود؟
آیا شخصیت ها و سازمانهای ملی و دموکرات و لائیک نباید در این موقعیت خطرناک احساس مسئولیت تاریخی نمایند؟
آیا رسالت تاریخی در این نیست که مملکتی را که دارد از دست میرود از چنگ دشمنان ایران نجات دهیم؟
امید مردم به سازمانهای ملی و دموکرات و غیر وابسته واتحاد و اتفاق آنها است. بدون کمک یکدیگر نمی توان به پیروزی رسید.
برای طرد حکومت منحوسی که بر ایران مسلط است ، باید متفقا" و پیگیرانه اقدام کرد.
با سالی که گذشت ، یکی از سیاهترین صفحات تاریخ ایران ورق زده شد.
بکوشیم تا سال جدید ، سال رهایی از چنگ استبداد سیاه و سال آزادی گردد. تا زمانی که این کوشش بثمر نرسیده ، همانگونه که مصدق در باره دوران شاه گفته بود : "ما عیدی نداریم."
دکتر پرویز داورپناه