بسمه تعالي
پرسش : شما يك آيت الله العظمي هستيد و آدم اهل مطالعه ; تجربه و دانش شما خيلي فراتر است از آنچه كه من ميدانم . اگر سؤالها خيلي ساده و پيش پا افتاده اي است بايد به بزرگواري خودتان مرا ببخشيد.
آيت الله منتظري : من يك طلبه اي از طلاب قم هستم ; من هيچ وقت در زندگي مقيد به اين آداب و القاب نيستم ، و روابط همه چون انسانند بايستي روابط دوستانه باشد. ديگر ملاحظات اعتباري را بايد دور بريزيم و دو نفر انسان بايد به راحتي بتوانند با هم صحبت و سؤال كنند و پاسخ دهند.
پرسش : ما در زبان آلماني ضرب المثلي داريم شبيه آن ضرب المثل فارسي است كه ميگويد: هر درختي كه ثمره اش بيشتر ميشود شاخه هايش افتاده تر ميشود، هرچه كه انسان از نظر علمي پربارتر بشود افتاده تر ميشود، و اين افتادگي شما به خاطر پربار بودن شماست . تشكر ميكنم از اينكه وقتتان را به من داديد و من ميتوانم در خدمتتان باشم . برنامه اي كه من تهيه ميكنم يك برنامه مذهبي است كه در تلويزيون اتريش پخش خواهد شد و سؤالهايم بيشتر در رابطه با مسأله امام زمان ، ظهور و موقعيت امام دوازدهم نزد مسلمانان است .
ميخواهم بدانم چرا موضوع امام زمان در ايران تبديل به يك موضوع سياسي شده ، و نظر شما در اين مورد چيست؟
آيت الله منتظري : اصل وجود امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف امري مذهبي است و از عقايد ماست . و اينكه در بعضي نوشته ها گاهي ميگويند نواب اربعه فقط معرف امام زمان هستند اشتباه است ، چون از زمان پيغمبر ما ايشان وعده داده بودند كه مهدي ميآيد و زمين را پر از عدل و داد ميكند. پس از پيامبراكرم (ص ) هم ائمه (ع ) همه وعده ظهور ايشان را داده اند. اخباري كه راجع به حضرت مهدي هست هم شيعه و هم سني به نحو تواتر نقل كرده اند. حتي كتابي داريم به نام "عقد الدرر في الامام الثاني عشر" كه متعلق به شافعيه است ، و موضوع آن امام زمان است . اينكه در آخرالزمان يك مصلح جهاني ميآيد، منحصر به اسلام نيست ; اديان ديگر چون يهود، مسيحي و زرتشتي ها هم اجمالا ظهور ايشان را وعده داده اند. در روايات ما معين كرده اند كه ايشان فرزند امام حسن عسگري (ع ) است ، و نسل نهم امام حسين (ع ) است . اما اينكه امر ديني را ما ابزار سياسي قرار دهيم و به وسيله آن بخواهيم به اهداف سياسي خود برسيم غلط است . نبايد امور ديني و مذهبي را ابزار و دستاويز امور سياسي قرار داد به گونه اي كه مردم در اصل امور ديني هم تشكيك كرده و بگويند: از امام زمان سوء استفاده ميكنند بنابراين نسبت به اصل وجود حضرت حجت هم تشكيك ميكنيم . حكومت و حاكميت بايستي بر طبق مصلحت جامعه كشور را اداره كند و هيچ گاه از اموري كه معتقدات مردم است استفاده ابزاري در جهت تثبيت قدرت خود نكند. نه اينكه معتقد به ظهور نباشند، آنها هم بايد معتقد به امام زمان باشند و ترويج هم بكنند اما نخواهند سوء استفاده سياسي نمايند. ما با سوء استفاده سياسي مخالفيم .
پرسش : آيا بازگشت حضرت امام زمان معنايش تمام شدن تاريخ بشريت و انسانهاست؟
آيت الله منتظري : نه! بلكه قيامت پايان تاريخ است . قيامت غير از مسأله ظهور امام زمان است . فرق است ميان قيام حضرت حجت و قيامتي كه تمام انسانها كه مرده اند دوباره زنده ميشوند.
پرسش : چرا در اين زمان خاص موضوع امام زمان در مسائل سياسي ايران دخيل شده و دارد يك نقشي را ايفا ميكند؟
آيت الله منتظري : من نمي دانم ، از آنهايي كه سوء استفاده ميكنند بايد پرسيد كه چرا امور ديني را ابزار سياسي قرار ميدهند.
عبارت معروفي است كه ميگويند: "كل شي ء تجاوز عن حده انقلب الي ضده " هر چيزي كه از حد خودش تجاوز كند منقلب ميشود به ضدش . پس مسأله ظهور امام زمان امري طبيعي است . در روايات آمده است هنگامي كه ظلم و جور تمام دنيا را بگيرد و مردم به ستوه بيايند، آن وقت شرايط شرايطي ميشود كه پذيراي آمدن يك مصلح جهاني هستند. چون مردم همه به ستوه آمده اند راهي جز اين ندارند كه پذيراي يك مصلح جهاني شوند و آن مصلح جهاني در حقيقت عكس العمل آن ظلم ها و تعديات است . بنابراين هر وقت جهان به طور كلي رو به فساد رفت و ظلم و جور زياد شد و زمينه پذيرش مهيا شد آن وقت حضرت حجت ان شاءالله ظهور ميكند. اين مقتضاي روايات است و يك امر طبيعي است . اما اينكه از آن سوء استفاده ميكنند و ميگويند ما ميخواهيم خيابانها را مهيا كنيم تا حضرت حجت از اين خيابان عبور كنند، كسي به اين حرفها اهميت نمي دهد و مهم نيست ; گرچه كارهاي خلافي است .
درباره امام زمان كتاب "موعود اديان " من را به شما ميدهند ميتوانيد آن را ملاحظه كنيد و پاسخ بسياري از پرسش هاي خود را در آن كتاب خواهيد يافت .
پرسش : در مذهب شيعه مرگ يك نقش بسيار مهم و جايگاه بسيار بزرگي پيدا كرده ، ميخواهم بدانم چرا در مذهب شيعه اين گونه است ؟
آيت الله منتظري : اعتقاد به مرگ منحصر به شيعه نيست بلكه همه انسانها آن را خواهند چشيد. خدا در قرآن به پيغمبر(ص ) ميفرمايد: (انك ميت و انهم ميتون ) پيغمبر تو ميميري و همه مردم هم خواهند مرد. همچنين ميفرمايد: (كل من عليها فان و يبقي وجه ربك ذوالجلال والاكرام ) يعني تمامي كساني كه بر روي زمين هستند فاني خواهند شد، تنها خداست كه فناپذير نيست . انسانها از مرگ غفلت دارند. اينكه اين همه جنايات در دنيا به دست انسانها انجام ميشود براي اين است كه نوعا از مرگ غفلت دارند. ما ديده ايم اين همه قدرتمندان ، رئيس جمهورها و پادشاهان همه آمدند چندصباحي حكومت كردند و رفتند. بجاست اينهايي كه الان قدرت دستشان است از گذشتگان عبرت بگيرند، ولي متأسفانه عبرت نمي گيرند. در قرآن در سوره "عصر" ميفرمايد: (والعصر، ان الانسان لفي خسر) قسم به روزگار و زمانه كه همه انسانها در ضرر و زيانند. قسم هاي قرآن براساس آن مطلبي است كه درپي ميآيد، قسم به عصر و زمانه كه پر است از قدرتمندان و سياستمداران و گذشتگان ستمگر، همه انسانها در ضرر و زيانند مگر كساني كه ايمان دارند و كارهاي نيك انجام ميدهند. بنابراين يكي از آثار بسيار مهم به ياد مرگ بودن اين است كه انسانها از جنايات و ظلم ها دست برمي دارند.
پرسش : كدام يك از فيلسوفهاي غربي كتابهايشان در حوزه هاي علميه به ويژه در قم تدريس ميشود، و كدام يك از آن فيلسوفها بيشتر شهرت دارند و به اصطلاح شناخته شده هستند يا اينكه روي كتابهايشان كار ميشود؟
آيت الله منتظري : از ميان فلاسفه غربي افلاطون و ارسطو هر دو معروف هستند و برخي آگاهي از فلسفه اين دو فيلسوف دارند، اما از كتابهاي فلسفي آنچه كه بيشتر در حوزه هاي علميه تدريس ميشود همان اسفار مرحوم ملاصدراست ، و كتابهاي ملاصدرا محور تدريس فلسفه در حوزه هاي علميه است . و در حقيقت جمع كرده بين حكمت مشاء استدلالي و حكمت اشراق عرفاني . ولي آنهايي كه در فلسفه عميق هستند علاوه بر اسفار ملاصدرا به شفاي ابن سينا و كتابهاي ارسطو و افلاطون هم مراجعه ميكنند.
ضمنا من پيامي دارم كه ميخواهم به وسيله شما منتشر شود. سن اينجانب الان هشتاد و چهار سال است و ياد دارم وقتي كه ايران ما تحت استعمار انگلستان بود و از آن طرف شوروي هم به ايران زور ميگفت ، در آن وقت صحبت آمريكا كه ميشد آمريكا مثل يك فرشته نجاتي براي مردم ايران تصور ميشد و ميگفتند: اگر آمريكا بيايد ظلم و جور انگلستان و شوروي برطرف ميشود. ولي متأسفانه چهره خوبي كه آمريكا در بين مردم داشت ، آن پرستيژي كه آمريكا در ايران داشت ، در اثر كارهاي تندي كه آمريكايي ها كردند خودشان ميراث خوار استعمار شدند. متأسفانه قدرت وقتي كه دست افراد بيفتد گره اي كه ميشود با دست باز كرد سعي ميكنند با دندان باز كنند. آمدن آمريكا در عراق و افغانستان - هرچند منافعي هم داشته اما - مردم را به ستوه آورده و خودشان ميگويند: حدود دويست ميليارد دلار خرجشان شده ، در اين دو كشور چقدر هم تلفات داده اند، ماندن آنان ديگر عاقلانه نيست و نتيجه اش اين شده كه همه كشورها شعار عليه آمريكا بدهند.
كشوري كه فرشته نجات بود الان چون ديوي شده و مردم عليه آن شعار ميدهند، و اين براي تنديهايي است كه انجام ميدهند. اگر نفت ميخواهند، گاز ميخواهند، نفت و گاز را كشورهاي اسلامي ناچارند به دنيا بفروشند و انرژي شما طبعا تأمين ميشود. چالش ها و تشنج هايي كه در كشورها درست ميكنند سبب ميشود كه نفت و گاز قيمتش بالا رود و هميشه هم درگيري ادامه داشته باشد. اگر در مواردي هم نيت خير و اصلاحي دارند و ميخواهند راهنمايي كنند، به كشورها زور نگويند و با زور اعمال قدرت نكنند. اسمش را هم ميگذارند دموكراسي ; اما دموكراسي اي كه با زور و چماق باشد در اين كشورها جا نمي افتد. به نظر ميرسد مصلحت آمريكا و آمريكايي ها اين است كه در روش خود تجديدنظر كنند.
نكته اي كه بارها از زبان من شنيده ايد اين است كه : من مخالفم كه ما با آمريكا روابط نداشته باشيم ، اينكه يك روز سفارت آمريكا را اشغال كرديم نيز كار اشتباهي بود، و بايستي روابط فيمابين بهبود يابد. فقط رابطه با اسرائيل را ما اشكال داريم ، براي اينكه اسرائيل زمين هاي فلسطيني ها را غصب كرده است ; ولي با آمريكا بايد روابط حسنه برقرار گردد و در موضوعات مورد اختلاف هم بايد دوستانه مسائل حل شود و نخواهند با چماق و با زور برخورد كنند. واقعيت اين است كه اين دشمني ها به ضرر هر دو كشور است . الان ميبينيد بوش ميخواهد برود پاكستان مردم عليه او شعار ميدهند، هند ميخواهد برود مردم عليه او شعار ميدهند; علت آن معلوم است ، رفتارهاي تند آنها سبب شده پرستيژشان در دنيا از بين برود و مردم مدام مرگ بر آمريكا ميگويند; در صورتي كه اين امر معلول رفتار خود آنهاست . اگر آنها نفت و گاز را ميخواهند، دوستانه ميشود نفت و گاز را گرفت ; براي اينكه مردم كشورهاي صاحب نفت كه نمي خواهند نفت را بخورند، نفت و گاز را خواهي نخواهي به آمريكا و ديگر كشورها ميفروشند. اگر تشنج و درگيري باشد انرژي هم گرانتر ميشود، مثل حالا كه گران شده است . حرف من به سردمداران آمريكا اين است كه قدري ملاحظه احساسات و عواطف مردم را بكنند. فقط تمام همشان را صرف حمايت از اسرائيل نكنند. با اينكه استفاده اقتصادي آنها از كشورهاي اسلامي است ، از عربستان ، از ايران ، از همه كشورهاي اسلامي استفاده ميكنند، ولي از اسرائيل حمايت ميكنند كه هيچ درآمدي براي آمريكا و مردمش ندارد و فقط ضرر دارد.
اميدواريم خداوند به همه ما توفيق دهد كه بر طبق عقل و منطق عمل كنيم و از اين زورگويي ها كه همه جا هست دست برداريم .
پرسش : نظرتان در رابطه با مسائل هسته اي كه بين ايران و بقيه كشورها به وجود آمده چيست ، و به نظرتان آيا امكان دارد ايران را تحريم كنند؟
آيت الله منتظري : عرض كردم اگر بين دو كشور ايران و آمريكا روابط حسنه بود كار به اينجاها نمي كشيد. وقتي كه دورادور بوش عليه ايران شعار ميدهد كه ايران حامي تروريست است و ميخواهد سلاح هسته اي توليد كند، ايران هم به گونه اي ديگر عليه آنها شعار ميدهد، كار به اينجاها ميرسد. حال آنكه ميشد همه اين مشكلات را دوستانه حل كرد به نحوي كه حقوق مردم هم تضييع نشود. مردم ايران هم مثل ساير كشورها حق دارند از فن آوري هسته اي صلح آميز استفاده كنند، اما وقتي كه بنا شد دورادور اينها به آنها تندي كنند آنها به اينها، كار به اينجاها ميرسد. همه مشكلات ناشي از همين تندرويهاست ، وگرنه فن آوري هسته اي صلح آميز يك حق حياتي است براي همه كشورها. استقلال كشور معنايش اين است كه تصميمي كه بر اساس مصالح كشور ميگيرند ديگران نبايد در آن دخالت كنند. اين دخالتها همگي ناشي از تندرويهاي دو طرف ميشود. ان شاءالله موفق باشيد.
1385/1/12
دفتر آيت الله العظمي منتظري
اين مصاحبه در تاريخ 1384/12/23 برگزار شده است.