چهارشنبه 16 فروردین 1385

واکنش به آغاز مذاکرات ایران و آمریکا: برادر احمدی نژاد، قرارمان این نبود! نامه سرگشاده به احمدی نژاد، تجمع در برابر دفتر لاریجانی، ادوارنيوز

ادوار نیوز : همزمان با اعلام آغاز مذاکرات جمهوری اسلامی با ایالات متحده اعتراضات نسبتا گسترده ای در میان نیروهای افراطی اصولگرا و خصوصا گروه های حزب الهی مشاهده می شود .

سایت « عدالتخانه» که ارگان این جریان فکری است از چند روز گذشته بیش از 90 درصد اخبار خود را در این زمینه منتشر می سازد و انتقادات شدیدی نسبت به طیفی از گروههای اصولگرا که آنها را مروجین مذاکره با شیطان بزرگ می داند وارد می آورد .

این سایت خبری که پیش از این در مطلبی تحت عنوان « قرارمان این نبود» به انتقاد از عملکرد احمدی نژاد پرداخته بود ، با اعلام تجمع در برابر دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در روز شنبه (همزمان با آغاز مذاکرات) و انتشار نامه ای سرگشاده خطاب به رییس جمهور همرزم خود بار دیگر انتقادات صریحتری را متوجه دولت اسلامی ساخت .

این سایت خبری در اطلاعیه ای در مورد تجمع شنبه نوزدهم فروردین اعلام کرد :

با اعلام غیر رسمی زمان و مکان مذاکرات دولت جمهوری اسلامی و نمایندگان دیپلماتیک شیطان بزرگ تجمع اعتراض آمیزی در مقابل شورای امنیت ملی -که به عنوان حوزه تصمیم گیر در این خصوص معرفی شده است- برگزار خواهد شد.

به گزارش عداتخانه ، یک مطلع در این خصوص چنین اظهار نظر کرد که این تجمع توسط جمعی از دانشجویان عدالتخواه دانشگاه های کشور، در روز شنبه 19 فروردین ماه جاری در مقابل دبیرخانه شورای امنیت ملی برگزار خواهد شد.

وی در بیان اهداف این تجمع به مواردی از قبیل عدم توجه تصمیم گیرندگان به آرمان های والای امام(ره) و انقلاب اسلامی، عدم پاسخ مسوولین به پرسش های اساسی مطرح شده در این خصوص که در طی روزهای گذشته که در قالب نامه ها و بیانیه های مختلف منتشر شده است اشاره کرد.

همچنین جمعی از اعضای این جریان که خود را «همرزمان رییس جمهور » و «فرزندان انقلابي ايران اسلامي » معرفی می کردند در نامه ای تحت عنوان « آقاي احمدي نژاد! تكليفمان را مشخص كنيد! » گلایه های خود را از رییس جمهور محبوبشان بیان کردند ، متن این نامه به شرح زیر است :

بسمه تعالي

جناب آقاي دکتر محمود احمدي نژاد

رياست محترم جمهوري اسلامي ايران

سلام عليکم

آنچه پيش رو داريد نامه جمعي از فرزندان انقلابي ايران اسلامي است که گوشي را شنوا تر از گوش شما براي شنيدن دردنامه خويش نيافتند. آنچه مي بينيد نجواي همراهان شماست که در طوفان سختي هاي ديروز، دوش به دوش تان تا طليعه دولت عدالت پيش آمدند.

اينها فرياد تظلم فرزندان خميني است که در کوران غربت عدالتخواهي و آرمان هاي انقلاب، طعنه ها و تلخکامي ها را به جان خريدند و اميد به دولت عدالت بستند که آنچنان که خداوند منان نويد داده بود به نصرت او محقق گشت.

اما بعد...

برادر!

باور نداشتيم و نداريم حلقومي که بايد فرياد تظلم مظلوميت ام القراي جهان اسلام و نه تنها اسلام که فرياد مظلوميت همه مظلومان جهان را در عالم طنين انداز کند، امروز نداي سرد و به خاکسترنشسته چانه زني با دشمن درجه يک انقلاب را سر دهد.

آيا باور کنيم اميد مستضعفان جهان به آن سيلي که حضرت روح الله نويد نواخته شدن آن را بر گونه استکبار داده بود، همان سيلي که قرار بود برق آن چشم استکبار شرق را کور کند، به ياس تبديل شده است؟

آيا باور کنيم که پس از 27 سال پايمردي در راه افراشته نگاه داشتن پرچم هيهات منالذله و تقديم صدها هزار شهيد در اين راه، بايد داغ ننگ روبرو نشستن با بدنام ترين جنايتکاران تاريخ بشريت را بر چهره بزنيم؟

همرزم بسيجي!

چگونه براي آن پدر مفقودالاثري که 25 سال است چشمش يعقوب وار، بر راه، سپيد شده است تا شايد استخواني از جگرگوشه اش به او برسد، توجيه کنيم که يک شبه دشمن ديرينه مستضعفين جهان، از پوستين گرگ بيرون آمده و ديگر گله را نخواهد دريد و مي توان با زبان عقل ومنطق راه صلاح را به او نشان داد!

چگونه براي ملتي که 27 سال است و نه 27 سال که قريب يک قرن است تازيانه استکبار را بر گرده خود حس کرده، توجيه کنيم که دشمني که تا ديروز زباني جز صاعقه حملات سهمگين بسيجيان خميني را نمي فهميد و جز با زبان زور حاضر به رسميت شناختن حق اين ملت مظلوم نشد، يکباره، آن هم پس از به توبره کشيدن خاک عراق و افغانستان، امروز اهل منطق و گفتگو شده است؟

جناب آقاي رييس جمهور!

بگذاريد کمي هم از درد و دلها بگذريم، هر چند که با دوست سخن ها بسيار است. بگذاريد کمي رسمي تر و با زبان دوستاني سخن بگوييم که سکان سياست خارجي دولت عدالت را در دست دارند.

جناب آقاي لاريجاني، درست در روزهاي پاياني سال 84، خبر از اتفاقي دادند که در طول تاريخ انقلاب از زماني که حضرت روح الله قطع رابطه با آمريکا را به فال نيک گرفتند تا به امروز، سابقه نداشت؛ خبري که در ميان بي خبري عده کثيري از نيروهاي انقلاب – به دليل شرايط خاص روزهاي پاياني سال – و بهت عده قليلي که مطلع شدند، منتشر شد.

خبر مختصر بود: " مذاکره با آمريکا"!

خبري که طيف گسترده اي از نيروهاي تجديد نظرطلب، در مسير انقلاب را ذوق زده کرد و در مقابل موجب بهت و حيرت نيروهاي انقلاب شد. گفته مي شد اين مذاکره، در پاسخ به تقاضاي مردم و مسوولين عراقي و فقط در همين موضوع و براي تامين خواسته هاي اين مردم رنجديده انجام خواهد شد، اما مساله دلسوزان انقلاب و دوستان همسنگر شما «بهانه» مذاکره نبود!

دوستان و ياران شما با اعلام اين خبر با سوالات مبنايي و ريشه اي روبه رو شدند که در ميان توجيهات منصوبين جناب عالی در دولت به پاسخ قانع کننده اي براي آنها نرسیدند:

- انقلاب اسلامي ايران به دليل ماهيت ضداستکباري خود از همان سال هاي آغازين، به دليل خوي و عملکرد استکباري دولت آمريکا در جهان، به فرمان امام خويش با اين کشور قطع رابطه کرد؛ آيا امروز پس از گذشت نزديک به ربع قرن از اين قطع رابطه، اين دولت تغيير کرده و خوي استکباري خود را کنار نهاده و يا اينکه متوليان سياست گزاری کشور، دچار چرخش و تشکیک عقیدتی نسبت به آرمان هاي خميني کبير و انقلاب اسلامي شده اند؟

- مذاکره در علم روابط بين الملل به معناي چانه زني و بده بستان سياسي است و در حالي بحث مذاکره با رژيم اشغالگر عراق مطرح مي شود که موضع لايتغير جمهوري اسلامي در خصوص مساله عراق، از سوی رهبر معظم انقلاب اعلام شده است، مسوولين دستگاه دیپلماسی کشور بايد به اين سوال پاسخ دهند که بر کدام موضوع و مساله قرار است چانه زني شود و ما کدام اولويت و آرمان را مي خواهيم متاع اين بده بستان سياسي کنيم و اساسا در حالي که موضع ما معين و شفاف است، مذاکره چه معنايي خواهد داشت؟

- غرب بارها نشان داده است که با تکيه بر امپراطوري شيطاني رسانه اي خود، خواهد توانست تمام واقعيات را وارونه به نمايش گذارد. مروجين و مبلغين مذاکره با شيطان بزرگ پاسخگو باشند که چه تضميني براي انعکاس محتوای واقعی مذاکره (بر فرض) مقتدرانه! توسط نظام رسانه اي صهيونيستي غرب وجود دارد؟

- مذاکره مقتدرانه(!) با آمريکا درست در زماني مطرح مي شود که گزارش پرونده هسته اي ايران به شوراي امنيتي ارائه شده که رياست دوره اي آن با آمريکاست. سوال اين است که اين موضع قدرت که دست اندرکاران سياست خارجي از آن دم مي زنند، آيا موضع آشتي ناپذيري با استکبار است؟ موضعی که موجب دلگرمي مردم آزاده منطقه و پيروزي هاي پي در پي مستضعفين در سالهاي اخير شده است؟ و یا اینکه نشستن با دشمن اصلي ملت هاي مظلوم مسلمان بر سر ميز مذاکره، پيامدي جز دلسردي اين ملل مظلوم و لرزان شدن اقتدار واقعي نظام در عرصه منطقه اي و بين المللي خواهد داشت؟

از اين سوالهاي اساسي گذشته، مذاکره در مورد مسائل کشور عراق نيز براي نيروهاي انقلابي و حزب الله محل سوال و تشکيک است.

جناب آقاي رييس جمهور!

چگونه است که جمهوری اسلامی ايران قريب 27 سال از هرگونه مذاکره با دولت آمريکا سر باز مي زند و حتي در شرايط وخيم جنگ، مذاکرات مخفي مک فارلين با فرمان امام پایان می یابد، اما امروز درخواست یک مقام عراقی در این خصوص، به راحتی بهانه عبور از پر رنگ ترین خطوط ممنوعه سیاست خارجی نظام اسلامی می گردد؟

آنچنان که گفته شد مذاکره در مورد مساله عراق، بر اساس يک بررسي منطقي نه تنها قابل قبول نیست که نزد اهل عقول بيشتر به طنزي سياسي شبيه است و آنچنان که شنیده می شود موضوع مذاکرات بر سر مسائلی فراتر از موضوع عراق است.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

برادر احمدي نژاد!

بدانيد ملتي که شما از آن برآمده ايد، فناوري هسته اي را به بهاي زير پا گذاشتن آرمان هاي انقلاب اسلامي- که ريشه در خون هزاران شهيد از صدر اسلام تا کنون دارد- نخواهند خواست. آنها حق مسلم خود را در ميدان کربلا خواهند گرفت و ننگ حکميت و مذاکره با معاويه ها و يزيدهاي زمان را نخواهند پذيرفت.

اما رييس جمهور منتخب!

هر آنچه تا بدينجا از زبان ياران خود شنيديد همه با نظر به آرمان های انقلاب اسلامي بود. برادر! ما نيز مي دانيم که تمام تلاش شما در جهت حفظ نظام جمهوري اسلامي است و چنانچه شما تصور می کنید در دنيايي که مثلث زر و زور و تزوير، سلطه خود را بر همه ارکان نظام جهاني مستولي کرده است، نمي توان همواره با زبان آرمان خواهي از کيان يک نظام دفاع کرد و گاه بايد به حداقل ها قانع بود، برادران شما عاجزانه خواستارند که تکليف اين نسل و نسل هاي آتي را با اين مصلحت و آن آرمان مشخص نماييد. اگر امروز از نگاه شما مصلحت نظام بر اين قرار گرفته است که اين گونه عمل شود، از شما مي خواهيم لااقل اين عملکرد را به پاي خط سرخي که امام در مسير انقلاب ترسيم کردند، نگذاريد و آن تفکر انقلابي را مبنای توجيه عملکرد امروزتان به کار نبريد.

فرزندان و برادران کوچکتان از شما مي خواهند، مانند ياري امين، اين ره توشه انقلاب خميني را فارغ از خلط با عملکردها و جبهه گيري هاي مقطعي و کوته بینانه، براي نسل هاي بعدي حفظ نماييد تا شايد به نصرت و مدد الهي و ظهور دوباره مردانی از جنس خمینی، زمينه براي تحقق آرمان هاي انقلاب اسلامي در آينده فراهم شود.

والسلام علي عبادالله الصالحين

جمعی از دانشجویان عدالتخواه دانشگاه های کشور

Copyright: gooya.com 2016