[email protected]
بعد از یکهفته سکوت بی معنی سرانجام مقامات ایران از زبان محمود سالارکیا معاون دادستان کل تهران به بازداشت رامین جهانبگلو فیلسوف و محقق بزرگ ایرانی اعتراف کردند. طبق آخرین اخبار منتشر شده ماموران امنیتی سایت رسمی رامین جهانبگلو به زبانهای فارسی و انگلیسی را در تصرف خود درآورده، بخش هایی از کتابها و نوشته های وی را از روی سایت حذف کرده و اختلالاتی در نظم آن بوجود آورده اند. آزادیخواهان ایران و جهان و سازمان
دیده بان حقوق بشر همچنان نگران سلامتی این متفکر ایرانی بازداشت شده هستند.
رامین جهانبگلو از جمله نادر اندیشمندان پرکار ایرانی است که علیرغم سن نسبتا پائینش به مدارج بالای دانشگاهی در رشته فلسفه دست یافته، صاحب کرسی استادی در دانشگاههای سوربن پاریس و تورنتو بوده و مدتی نیز در دانشگاه هاروارد به تدریس مشغول بوده است، دارای تالیفات متعددی در زمینه های فلسفه، اندیشه و سنت و مدرنیته به زبان های فارسی، انگلیسی و فرانسه بوده و مدیر گروه اندیشه معاصر در دفتر پژوهش های فرهنگی در تهران است. وی سخنرانی های متعددی نیز در ایران و خارج از کشور برای ایرانیان علاقه مند به مسائل فرهنگی ایران برگزار کرده است، اکثر فیلسوفان بزرگ جهان وی را می شناسند و برخی از آنها نیز هنگامی که برای ایراد سخنرانی های خود به ایران سفر کرده اند، میهمان جهانبگلو بوده اند. وی با بسیاری از اندیشمندان بزرگ دنیا مصاحبه و گفتگو داشته و همواره در گفته ها و نوشته های خود تلاش داشته است تا فلسفه را در ایران زمینی کرده و جوانان را به آن علاقه مند سازد.
ظاهرا دشمنان اندیشه و پرسش در کشوری که سخت به اندیشیدن و پرسشگری نیاز دارد ترجیح می دهند جوانان کشور سوال های هستی شناسانه خویش برای خود شناسی و سر در آوردن از اسرار کلاف سردرگم زندگی اجتماعی را در کاغذی نوشته در چاه جمکران بیندازند و پاسخ سوال هایشان را نیز نه با کتاب خواندن و یا شرکت در کلاس های فلسفه و اندیشه رامین جهانبگلوها بیابند، بلکه درخواب از زبان سیدی نورانی بشنوند یا اگر اگر آنقدر گناهکار بودند که لیاقت دیدار آن سید نورانی را نداشتند، پرسشگری مداوم و آزار دهنده ذهن را با فرو رفتن در خلسه مواد مخدر تسکین دهند.
.
در ایران ما میلیون ها نفر و از جمله صدها هزار دانشجو، سرخورده از کندی یا بن بست اصلاحات در روز انتخابات در خانه نشستن را بر شرکت در انتخابات و سد کردن راه رئیس جمهوری از لون محمود احمدی نژاد ترجیح می دهند. دهها گروه کوچک و بزرگ سیاسی و دانشجویی خود را مدافع کارگران و یا مستضعفان می نامند، بخش بزرگی از مردم بخصوص جوانان از عدم پیگیری پرونده قتل های زنجیره ای بسیار دلگیرند و هر روز از پایمالی حقوق زنان و دستگیری روزنامه نگاران شکوه دارند، برنده جایزه صلح نوبل 2003 را داریم و بزرگترین حزب اصلاح طلب کشور
" ایران را برای همه ایرانیان می خواهد". با این وجود، علیرغم این همه نارضایتی و خواست های انباشته بر هم، در شهر 15 میلیونی تهران، وقتی که وکیل شجاع خانواده قربانیان قتل های زنجیره ای را با اتهامات واهی به زندان
می اندازند تنها اعتراضی که در طی چهار سال زندان دکتر ناصر زرافشان شاهد هستیم گردهمایی گروه کوچکی از مردم است که برای ابرازهمبستگی با دکتر زرافشان و خانواده اش در جلو زندان اوین حاضر می شوند، هنگامی که اکبر گنجی در بیمارستان میلاد در یکقدمی مرگ بود و همه وی را تشویق به مقاومت می کردند تنها 100 تا نفر 150برای اعتراض به رفتارهای غیر انسانی با وی در برابر این بیمارستان تجمع کردند و متاسفانه تعطیل حکومتی دانشگاه، روز دانشجو را نیز "تعطیل" می کند. رانندگان اعتصابی شرکت واحد را مورد ضرب و جرح قرار می دهند و مسئول سندیکای آنان منصور اصانلو را ماهها در زندان نگه می دارند ولی اعتراض عمده ای از سوی دیگر اقشار کشور برای همبستگی با آنان را شاهد نیستیم. برای دفاع از حقوق پایمال شده زنان، نیمی از جمعیت کشور، حدود چهار صد نفر در روز زن در پارک دانشجو جمع می شوند و از دست ماموران رسمی و غیررسمی رژیم کتک می خورند و سرانجام حزبی که ایران را برای همه ایرانیان می خواست، بعد از شکست انتخاباتی اش انگار که به مرخصی رفته است.
چرا در چنین کشوری اندیشه ستیزان به خود جرات ندهند فیلسوف و اندیشمند برجسته کشور را هنگام ورود از سفر خارج از کشور در فرودگاه بربایند، یک هفته خانواده و دوستان و علاقه مندان به وی را در وحشت بی خبری و
بلاتکلیفی نگهدارند و بدون ارائه توضیحی بعد ازعلنی شدن خبر ناپدید شدن رامین جهانبگلو و اظهار نگرانی سازمان های بین المللی حقوق بشر از سرنوشت وی، سرانجام بازداشت وی را رسما تایید کنند؟
هر چند محسن کدیور از نواندیشان دینی و حزب مشارکت از دستگیری رامین جهانبگلو ابراز نگرانی کرده اند ولی انگار در صحنه سیاسی و فرهنگی کشور بار دیگر بوی مرزهای خودی و غیر خودی به مشام می رسد.
اما خانم شیرین عبادی، هم به دلیل اینکه مرزهای خودی و غیر خودی را به رسمیت نمی شناسد، هم به دلیل موقعیت یگانه اش به عنوان برنده جایزه صلح نوبل و بویژه بخاطر شجاعتش در دفاع از حقوق بشر و صراحتش در دفاع از حقوق زندانیان سیاسی و دگراندیش، هرچند رامین جهانبگلو فقط زندانی اندیشه است، می تواند با درخواست ملاقات با وی در زندان، نقشی تعیین کننده در جلوگیری از فشار بیشتر حکومت بر این اندیشمند برجسته و افتخار روشنفکری کشور بازی کند.