تهران- خبرگزاري كار ايران
ايلنا، گروه بينالملل: «رئيسجمهوري براي زندگي»، «رهبر گرامي» و «خداي كشور» و القابي مانند آن در اين كشورها بسيار ديده و شنيده ميشود، همان كشورهايي كه بالاترين رتبه را در نقض گردش آزاد جريان اطلاعرساني، سانسور و سركوب مطبوعات و رسانههاي مستقل به خود اختصاص دادهاند و «كميته حفاظت از روزنامهنگاران»(CPJ) نيز در گزارش 10 حكومت برتر آن را معرفي كرده است.
«كميته حفاظت از روزنامهنگاران«(CPJ) با در نظر گرفتن عواملي مانند نبودن يا فعاليتنكردن رسانههاي آزاد، وجود قوانين رسمي براي سانسورهاي حكومتي، كنترل حكومت بر رسانهها، حمايت سران حكومتها از خشونت عليه روزنامهنگاران، تعداد اخبار خارجي، ميزان محدوديت استفاده از اينترنت، ميزان فعاليت روزنامهنگاران، ميزان دخالت در انتشار و توزيع مطبوعات و وجود مفادي در قوانين در مورد ممنوعكردن و جرم شمردهشدن انتقاد از سران دولتها و حكومتها و عواملي مانند آن فهرستي از 10 كشور برتر در زمينه سركوب مطبووعات منتشر كرده است.
براساس آخرين تحقيق انجام شده توسط «كميته حفاظت از روزنامهنگاران»(CPJ)، كرهشمالي بيشترين سانسور را بر مطبوعات خود اعمال ميكند و پس از كرهشمالي، برمه(ميانمار)، تركمنستان، گينه استوايي، ليبي، اريتره، كوبا، ازبكستان، سوريه و بلاروس به ترتيب 9 كشوري هستند كه بيشترين سانسور را دارند.
به گزارش ايلنا، «كيم جونگ دوم» رهبر كرهشمالي از زمان مرگ پدرش «كيم ايل سونگ» درسال 1994، قدرت را در اين كشور به دست گرفته است و با استفاده از مدل استاليني، كشوري را خلق كرده است كه در آن قوانين بينالمللي نايده گرفته ميشود. تمامي راديوهاي داخلي، تلويزيون، مطبوعات توسط دولت كيم جونگ كنترل ميشود و ميتوان گفت كه خبرهاي داخلي و جهاني تنها توسط خبرگزاري مركزي كرهشمالي(KCNA) پوشش داده ميشود.
مطبوعات و رسانههاي كرهشمالي هميشه از لقب «رهبر گرامي» براي اعلام خبرهاي مربوط به «كيم جونگ ايل» و يا ديگر مقامات ارشد كرهشمالي استفاده ميكنند. در اين كشور روزنامه آزاد وجود ندارد. مردم اين كشور در فقر و قحطي بهسرميبرند و مطبوعات اجازه انتشار اخبار مربوط به آنان را ندارند. تنها گروهي كوچك از روزنامهنگاران خارجي اجازه دارند كه به اخبار اين كشور دسترسي پيدا كنند.
«تان شو» رهبر برمه(ميانمار) كه پس از استعفاي ژنرال «سو هونگ» رهبر كودتاچي اين كشور، قدرت را در دست گرفته است، دومين رهبر جهاني است كه بيشترين سانسور را برمطبوعات خود اعمال ميكند. تمامي روزنامهها، راديوها و سه كانال تلويزيوني اين كشور توسط دولت حاكم كنترل ميشوند. رسانهها جرأت انتشار اخبار و گزارش در مورد وضعيت كشورشان را ندارند. فقط چند روزنامه خصوصي در اين كشور فعالت ميكنند كه آنان بايد گزارشهاي خود را قبل از چاپ براي تصويب به مركز بررسي مطبوعات ارسال كنند. در سال 2005 دولت برمه كنترل سرويسهاي اينترنتي را دردست گرفت. شهروندان اهل برمه كه به بيبيسي يا راديو آزاد آسيا گوش كنند، دستگيرخواهندشد.
ورود خبرنگاران خارجي در اين كشور به شدت كنترل ميشود و فقط زماني كه دولت برمه بخواهد مسايل سياسي خود را پوشش جهاني دهد، اجازه ورود خبرنگاران خارجي صادر ميشود.
تركمنستان سومين كشور جهان در فهرست كميته حفاظت از روزنامهنگاران(CPJ) است. «صفرمراد نيازاف» در سال 1999 به سمت رهبر اين كشور منصوب شد و در سال 1999 طي حكمي رهبر مادامالعمر تركمنستان معرفي شد. نيازاف مردم كشورش را از اخبار ديگر كشورهاي جهان دورنگه ميدارد و به خود لقب «تركمنباشي» يعني «پدر تركمن» داده است. تمامي مطبوعاتي داخلي اين كشور دولتي هستند و به دستور نيازاف گروهي از ويراستاران و افراد سانسورچي بر گزارشهاي مطبوعات اين كشور نظارت ميكنند. نيازاف روزانه صحنه اول تمامي روزنامههاي تركمنستان كه معمولا تصويري از وي را به چاپ رساندهاند، كنترل ميكند. در سال 2005 ميلادي دولت تركمنستان تمامي كتابخانهها به غير از كتابخانه رياستجمهوري را تعطيل كرد و هيچ يك از مجلهها و روزنامههاي خارجي به اين كشور وارد نميشود. رسانههاي دولتي همواره اقدامات نيازاف را تقدير ميكنند و مشكلات اين كشور نظير شيوع بيماري ايدز، بيكاري، فقر، جنايات و اعتياد توسط آنان ناديده گرفته ميشود. گروه اندكي از گزارشگران محلي براي رسانههاي خارجي نظير روسيه فعاليت ميكنند ولي به صورت محدود اجازه انتشار گزارشهاي خود را دارند.
«تئودر اوبيانگ انگومه امباسوگو» كه در سال 1979 ميلادي قدرت را در گينهاستوايي به دست گرفت، چهارمين رئيسجمهوري است كه كار مطبوعات كشورش را كنترل ميكند. انتقاد از رژيم بيرحم اوبيانگ در تنها كشور آفريقايي كه مردمش به زبان اسپانيايي صحبت ميكنند، غيرقابلتحمل است. تمامي رسانههاي اين كشور به غير از شبكه RTVـ راديو و تلويزيون متعلق به تئودرينو اوبيانگ انگوما پسر رئيسجمهور ـ زير نظر دولت گينه فعاليت ميكنند. تعداد معدودي روزنامه خصوصي كه در اين كشور فعاليت ميكنند، زير نظر دولت وتحت فشارهاي سياسي و مالي هستند. «گروه آزادي مطبوعات تبعيد شده گينه» در گزارشي اعلام كرده است كه مقامات تنها مجلهاي كه تحت حمايت دولت در اسپانيا فعاليت ميكند، بايد مخارج خود از تبليغات شركتهاي گينهاستوايي تأمين كنند. دولت گينه به تمامي شركتهاي خصوصي فشار ميآورد كه در رسانههاي دولتي تبليغ كنند. اين گروه تصريح ميكنند كه رسانههاي گينه، ابزارهايي هستند كه به دولت ديكتاتور خدمت ميكنند.
وزارت امور خارجه آمريكا در سال 2005 ميلادي اعلام كرد كه مطبوعات خارجي و ورزشي در گينه اجازه فروش نشريات خود را دارند ولي مطبوعات سياسي نميتوانند روزنامههاي خود را بفروشند. از همين رو، هيچ كتابفروشي و يا كيوسك روزنامهفروشي در گينه وجود ندارد. دولت اين كشور به گزارشگران خارجي ويزا نميدهد و فقط در موارد خاص و با ذكر دلايل رسمي روزنامهنگاران خارجي ميتوانند به اين كشور سفر كنند.
ليبي، پنجمين كشور در اين فهرست است. سرهنگ «معمر القذافي» پس از قيام خونين در سال 1979 قدرت در اين كشور را بهدست گرفت. ليبي بيشترين نفوذ را در بين كشورهاي عربي بر مطبوعات خود داد. دولت ليبي تمامي گزارشها و اخبار روزنامهها و رسانههاي خود را كنترل ميكند. وظايف رسانهها در حد انعكاس سياستهاي دولتي است و آنان اجازه ندادند كه از قذافي و يا دولت انتقاد كنند. چند تلويزيون ماهوارهاي، وبسايتهاي اينترنتي در ليبي فعاليت ميكنند ولي دولت قذافي كانالها و وبسايتهاي غيردلخواه خود را فيلتر ميكند. نويسندگان و روزنامهنگاران اصلي ليبي با پذيرش خطرهاي بسياري ميتوانند از اينترنت استفاده كند. «غزال الشعيبي» يكي از روزنامهنگاران ليبي كه براي وبسايت مخالف دولت مستقر در لندن مطلب مينوشت، سال گذشته در منطقه «بنغازي» با شليك گلوله كشته شد ولي هيچكس بهدليل اين قتل مورد بازجويي قرار نگرفت. همچنين «عبدالرازك المنصوري» يكي از نويسندگان اين كشور نيز به دليل انتقاد از دولت ليبي در زندان بهسرميبرد.
«آسياس آفوركي» رئيسجمهور ارتيره كه در سال 1993 ميلادي به قدرت رسيد، ششمين ديكتاتوري است كه بيشترين سانسور را بر مطبوعات كشور خود اعمال ميكند. اريتره تنها كشور آفريقايي است كه حتي يك رسانه خصوصي ندارد. دولت اريتره با اتخاذ سياستهاي نامناسب فشارهاي بيشماري به مطبوعات خود اعمال ميكند و با مخفيكردن سياستهاي خود از ديد مطبوعات بينالمللي نيز مخفي مانده است. اين كشور واقع شده در شاخ آفريقا تقريبا روزنامه محلي مستقل ندارد. تعداد كمي از مردم اريتره به اينترنت دسترسي دارند. همان تعداد اندكي از خبرنگاران خارجي كه در پايتخت اين كشور فعاليت ميكنند نيز زير نظر شديد دولت هستند. از سال 2001 ميلادي تاكنون حدود 15 تن از روزنامهنگاران دستگير و زنداني شدند. «علي عبدو» وزير اطلاعات اريتره در جواب گزارشگران كميته حفاظت از روزنامهنگاران(CPJ) گفت: «به ما مربوط است كه چرا، چه وقت، كجا و چه چيزي را منتشر ميكنيد.»
كوبا هفتمين كشور در فهرست اين كميته است. «فيدل كاسترو» پس از انقلاب 1959 قدرت در كوبا را بهدستگرفتهاست. براساس قانون اساسي كوبا حزب كمونيست اين كشور اجازه دارد مطبوعات را كنترل كند. شرايط آزادي بيان و مطبوعات طبق اهداف جامعه سوسياليست كوبا تعيين ميشوند. دولت تمامي رسانهها را كنترل ميكند و دستيابي به اينترنت را نيز به شدت محدود كرده است. اكنون 4 كانال تلويزيوني، 2 خبرگزاري، 12 ايستگاه راديويي، حداقل 4 سايت خبري، سه روزنامه اصلي و چند سازمان كه توسط كاسترو كنترل ميشوند و منعكسكننده ديدگاههاي حزب كمونيست هستند، در كوبا فعاليت ميكنند. رسانهها تحتنظر «دفتر صدور انقلاب حزب كمونيست» كه هدف آن توسعه و همكاري برنامههاي استراتژيك كوبا است، به فعاليت خود ادامه ميدهند. كوبا پس از چين بيشترين زندانيان سياسي را داراست و اكنون 24 گزارشگر مستقل در كوبا پشت ميلههاي زندان بهسرميبرند. گزارشگران آزاد كه در فضاي مملو از ترس، تهديد واضطراب فعاليت ميكنند، يا زنداني ميشوند و يا اجازه خروج از كوبا براي آنان صادر نميشود. تعداد محدودي از گزارشگران خارجي در كوبا كار ميكنند ولي «فيدل كاسترو» گزارشهاي آنان را مطالعه نميكند. دولت كوبا به طور منتخب گزارشگران خارجي اجازه ورود به اين كشور را ميدهد.
همچنين در گزارش كميته حفاظت از روزنامهنگاران(CPJ) آمده است كه «اسلام كريماُف» رئيسجمهور حكومت ازبكستان در جايگاه هشتم اين فهرست جاي گرفته است. وي در سال 1991 براي اولينبار انتخاب شد و با برگزاري رفراندوم در سالهاي 1995 و 2002 ميلادي، دوره رياستجمهوري خود را تمديد كرد. كريماُف روشهاي ديكتاتوري شورويسابق را مجدداً احيا كرده است و با اجراي اين روشها روزنامهنگاران، فعالان حقوقبشر و مخالفان سياسي ازبكستان را ساكت كرده است. رژيم كريماُف با استفاده از سيستمهاي غيررسمي از انتشار اخبار مربوط به شكنجه، نيروهاي پليس، فقر و اقدامات جنبشهاي مخالف دولت در رسانههاي اين كشور جلوگيري ميكند. ازبكستان در بين كشورهاي استقلاليافته از اتحادجماهيرشورويسابق بيشترين آمار زندانيهاي سياسي را دارد و حدود 6 روزنامهنگار تا پايان سال 2005 ميلادي در سلولهاي ازبكستان زندان بودند.
«بشار اسد» رئيسجمهوري سوريه كه پس از مرگ پدرش در سال 2000 ميلادي رهبري دمشق را برعهدهگرفتهاست، در اين فهرست جايگاه نهم را به خود اختصاص داده است. رسانههاي سوري تحت كنترل شديد دولت دمشق هستند.
بيشتر روزنامهها در سوريه نميتوانند اخبار داخلي را پوشش دهند. فقط چند روزنامه برخي اوقات از حزب حاكم بعث يا سياستهاي سوريه ا نتقاد ميكنند كه اكثر آنان نفوذي در كشور خود ندارند. روزنامهها و رسانههاي دولتي بهطور مستقيم از رژيم حاكم حمايت ميكنند و دولت سوريه با دستگيري و تهديد گزارشگران و روزنامهنگاران اجازه فعاليت به آنها نميدهد. «قاضي كنعان» وزير كشور سابق سوريه مطبوعات اين كشور را بيارزش خوانده و گفته است كه اخبار سوريه غيرقابل مطالعه هستند. بهرغم تلاش مطبوعات خصوصي براي توسعه فعاليتهاي خود، در رسانههاي سوريه هيچ پيشرفتي حاصل نميشود و مطبوعات توقيف ميشوند.
«الكساندر لوكاشنكو» كه براي اولينبار در سال 1994 ميلادي به سمت رياستجمهوري بلاروس دست يافت، در ماه مارس سال جاري ميلادي پس از برگزاري انتخاباتي كه توسط اتحاديهاروپا و آمريكا «انتخاباتي مملو از تقلب» ناميده شده است، براي يك دوره ديگر رهبري بلاروس را در دست گرفت. اكثر رسانهها و مطبوعات در اختيار دولت هستند و از لوكاشنكو تقدير ميكنند. راديو و ايستگاههاي تلويزيوني معمولا مباحث سياسي را پوشش نميدهند. دولت بلاروس طي سالهاي گذشته بسياري از روزنامههاي اين كشور را تعطيل كرد و روزنامههاي باقيمانده تحت كنترل دولت فعاليت ميكنند. دولت لوكاشنكو با فشار بر خانه مطبوعات اجازه نميدهند كه روزنامه سياسي اجازه انتشار بگيرد و مطبوعات آزاد و غيروابسته به دولت بلاروس نميتوانند روزنامههاي خود را به درستي توزيع كنند و انتقاد از رئيسجمهوري بلاروس محكوميت تا 5 سال زنداني را بهدنبال خواهد داشت. حدود 12 تن از روزنامهنگاران خارجي و داخلي در جريان برگزاري انتخابات رياستجمهوري ماه مارس دستگير شدند.
بنابراين گزارش، كميته حفاظت از روزنامهنگاران(CPJ) با در نظر گرفتن 17 عامل نظير نبودن رسانههاي آزاد، وجود قوانين براي سانسور رسمي، كنترل دولتي بر رسانهها، حمايت سران دولتها از خشونت عليه روزنامهنگاران، تعداد اخبار خارجي، ميزان محدوديت استفاده از اينترنت، ميزان فعاليت روزنامهنگاران، ميزان دخالت در انتشار و توزيع مطبوعات و وجود مفادي در قوانين در مورد ممنوعكردن انتقاد عليه سران دولتها و عواملي مانند آن تهيه شده است و كشورهايي كه 9 مورد از اين 17 مورد را نقض كنند، در اين فهرست جاي خواهند گرفت. اكثر رهبران اين كشورها با توجه به ستايش مطبوعات خود بر سر قدرت قرار گرفتهاند و در انتخابات پيروز شدهاند. بهطور مثال تصويري طلايي از نيازاُف با لقب «رئيسجمهوري براي زندگي» همواره در پايان صفحه تلويزيونهاي اين كشور وجود دارد و يا راديو گينهاستوايي رئيسجمهور خود را «خداي كشور» مينامد.
برگردان: مريم جعفري