جمعه 5 خرداد 1385

بيانيه دوم خبرنگاران ونويسندگان روزنامه‌ايران درباره توقيف موقت "ايران"، ايرنا

تهران، خبرگزاري جمهوري اسلامي ‪۸۵/۰۳/۰۵‬

به دنبال توقيف موقت روزنامه"ايران"، خبرنگاران ونويسندگان اين روزنامه روز جمعه بيانيه دوم خود را با عنوان " حكايت آن خطا و اين خسران، روايت چهار روز محروميت اهالي ايران " را منتشر كردند.

متن كامل اين بيانيه به شرح زير است:
دل‌آزارترين محصولي كه از بطن ماجراي چاپ كاريكاتور در هفته‌نامه" ايران جمعه " زاده شد كدورت و ناخرسندي هموطنان عزيز آذري و از كف رفتن فرصت و موقعيت مناسب براي خبرنگاران روزنامه سراسري "ايران " بود تا به زباني سرشار از صداقت، اولا ماهيت اين اتفاق را روايت كنند و براي عدم سوء‌نيت خود احتجاج آورند. ثانيا امكاني به چنگ داشته باشند تا ناخرسندي‌هاي حاصل از اين اشتباه را به كمك راهكارهاي جبراني، اصلاح و ترميم نمايند.

آزرده خاطري‌هاي ما البته محدود و منحصر به اين فقره نيست براي اهالي " ايران " كه همگي، پاره‌هاي پربركتي از عمر خويش را در كار( خبر) سپري كرده‌اند و حمايت و هويت خود را بر سر وظيفه اطلاع رساني و آگاهي بخشي نهاده‌اند ، توقيف " ايران " در حكم گذراندن ايام سخت و سهمگين ( فراق ) است. فراق از كسي و چيزي كه روز تا شام درآغوش خود مي‌پروراندند تا صبح روز فردا ، برنا و برومند در معرض نگاه و نقد مردم قرار دهند.

رنگ خاكستري تحريريه " ايران " به روزگار توقيف، جز آن كه در وجود دست‌اندركاران و خبرنگاران اين رسانه، حسرت روزهاي سبز فعاليت خبري را زنده كند حاصلي نداشته است.

با اين همه،تنها اهالي " ايران " نبوده‌اند كه در ايام توقيف در اندوهي ستبر مانده‌اند، انبوه پرشمار مخاطبان روزنامه پرشمارگان را مي‌توان اينك سراغ گرفت كه مجراي دلخواه و دل انگيزشان براي كسب خبر را از كف داده‌اند.

خوب يا بد و درست يا غلط ، طيف پر تعدادي ازجماعت روزنامه‌خوان،به گرفتن " ايران " در آغوش و خواندن خبرها، گزارش‌ها و مطالب آن خو كرده‌اند.

اينك چند روز است كه اين طفل به حكم خطايي كه تنها از سر تغافل سر زده است در پرده توقيف مانده است.

وانگهي در شرايط دشواري كه سايه چند رخداد سهمگين بر سر سياستمداران ايران سنگيني مي‌كند، بي‌گمان فقدان يك رسانه مكتوب و معتبر، خبر خوشايندي براي ايشان نخواهد بود.

دولتي كه از ميان رسانه‌هاي مكتوب، سهمي به اندازه "ايران " دارد، لاجرم خشنود و خرسند نيست كه اصلي‌ترين بازوي اطلاع رساني‌اش اينك در كمند توقيف گرفتار آيد.

به اين اعتبار توقيف " ايران " براي خبرنگاران، حسرت و سرگرداني ، براي مردم و مخاطبان، محروميت و حرمان و بالاخره براي دولت، تنهايي و گسسته شدن زنجيره ارتباطي را در پي داشته است.

اگر پاي اين محروميت و توقيف در ميان نبود هم دست اهالي " ايران " براي توضيح و ترميم اين خطا گشاده‌تر بود، هم چشم مخاطبان " ايران " به برق آگاهي و اطلاع، نوراتي‌تر مي‌شد و هم دل دولتيان دررساندن پيام و سخن‌شان به مردم قوي‌تر و استوارتر.

خطايي كه در يك هفته‌نامه و نه در روزنامه سراسري ايران سر زده است و از اين خطا ماجراهايي درگرفته است و از آن ماجراها، مع الاسف يك قرباني زاده شده است، توقيف روزنامه سراسري " ايران " و بازداشت دو همكار، شايد انتظار بيجايي نمي‌بود اگر به جاي اين سير سختگيرانه تصميمي منعطف‌تر و راهكاري قانوني اتخاذ مي‌شد.

اما اكنون كه سير ماجرا در ايستگاه توقيف روزنامه ايران و بازداشت دو خبرنگار هفته‌نامه ايران‌جمعه متوقف شده است درايت حكم مي‌كند كه درمقام ارزيابي و بررسي پرونده به پاره‌اي واقعيت‌هاي كتمان‌ناپذير عنايت شود.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

اهالي " ايران "به جد انتظار دارند كه نهاد محترم قضا در خلال داوري خود از توجه به اين واقعيت به غايت مهم غفلت نكند كه آنچه رخ داده به گواهي نهادهاي ذي صلاح و كارشناسي جز يك خطا و اشتباه غيرعمد چيزي نبوده است. ديگر آن كه اين خطاي غيرعمد در جايي به وقوع پيوسته كه شمارگاني بسيار كم تعداد (در قياس با روزنامه ايران) دارد.

از سليقه و سياست به دور است كه خطايي را كه در عرصه‌اي كم شمار و خلوت سر مي‌زند به تنبيهي دشوار و سهمگين مجازات كنند.

توقيف يكي دوروزه " ايران " به قدر كفايت تنبه برانگيز است. نخواهيد كه بيش از اين خبرنگاران "ايران " مجازات شوند. نپسنديد كه فرصت ترميم و جبران بيش از اين ضايع شود.

به رغم ناهمراهي پاره‌اي " بدخواهان " كه خوش داشتند منافع خود را بر منافع ملي ارجح بدارند، شادمانيم كه چشم بصير و دل منصف افراد و نهادهاي مسئول، اينك به پرونده " ايران " به ديده بي‌طرفي و كارشناسي نظر مي‌كنند.

براين باوريم و بسياري با ما هم عقيده‌اند كه در خطاي هفته‌نامه (ايران جمعه) چيزي از جنس شيطنت نيست. ما در " ايران " اميد داريم كه دقت و بصيرت كارشناسان امنيتي و قضايي پرونده، در مقام صدور حكم سهوي بودن خطا را تاييد كنند.

اكنون كه به پشتوانه هوشياري مردم مومن و فهيم‌آذري، عارضه سوء‌تفاهم ميان يك رسانه و يك قوم سرفراز و پرافتخار كمرنگ شده و درآستانه محواست، براي اهالي " ايران " اين فرصت ايجاد شود كه با فعاليت مجدد رسانه امكان توضيح و ترميم اين خطا فراهم آيد و با حل و فصل مشكل قضايي دو همكار در هفته‌نامه ( ايران جمعه)، " ايران " را در موقعيتي قرار دهد تا باز هم همچون هميشه خادم ايراني سربلند و سرشاراز طيف رنگارنگ قوميت‌هاي پرافتخار باشد.

Copyright: gooya.com 2016