آفتاب – هنگامه منهاجی: برای مصاحبه با موسی قربانی عضو هیات رئیسه مجلس به دفتر کار وی در ساختمان بهارستان رفتم، اتاق وی در بخش هیات رئیسه مجلس در انتهای کریدوری قرار داشت. اتاقی بسیار دل انگیز با پنجره ای بزرگ که رو به ساختمان مجلس مشروطه و باغ زیبایی باز می شد. چنان که کار در آن، هیچ گاه انسان را خسته نکند.«موسی قربانی» سه دوره نماینده قائنات در مجلس شورای اسلامی بوده است. وی که به عنوان یکی از نماینده های اقلیت فعال در مجلس ششم مشهور بود، پس از ورود به مجلس هفتم وقتی به عنوان اکثریت مجلس شناخته شد،از شور فراوانش در مجلس ششم کاسته شد. او سه سال است که عضو هیات رئیسه مجلس هفتم است. این ویژگیها، او را به گزینه ای مناسب برای بحثی با مضمون نقد عملکرد و کارکردهای مجلس تبدیل می کند. او از باتجربه های مجلس هفتم است.
آقای قربانی!برای مجلس در قانون اساسی دو کارکرد در نظر گرفته شده است: یکی قانونگذاری و دیگری نظارت. فکر می کنید مجلس هفتم در مقایسه با ادوار گذشته خصوصا مجلس ششم در کدام حوزه (قانونگذاری یا نظارتی) فعال تر بود؟
پاسخ به این سوال مستلزم یکسری آمار و ارقام است، اما از نظر حجمی و کمی، میزان قانونگذاری مجلس ششم بیشتر است؛البته از نظر کمی. چون بسیاری از قوانین ممکن است موافقتنامه باشد که خیلی مهم نیست.مجلس هفتم در قانونگذاری دورخیز خیلی خوبی برداشت. منتهی فرودش برخی جاها تحقق نیافته است. مثلا لایحه جامع ایثارگران یک لایحه بسیار اساسی و خوبی است که الان آماده است به مجلس بیاید،دورخیز برداشته ولی هنوز فرود نیامده است، لایحه خدمات کشوری فراگیر، اساسی و ریشه ای است و جزء معضلات نظام است که آن هم در این مرحله است یعنی گزارشش آماده می شود که به صحن بیاید. منتهی مشکلی که وجود دارد این است که وقت قانونگذاری کم است.
مجلس حدودا از ساعت 20/8 شروع و تا 12 یا یکربع به 12 جلسه ادامه دارد ولی قطعا بیش از یک ساعت و نیم قانونگذاری نداریم.چون حدود نیمساعت نطق پیش از دستور و تذکر داریم. حدود ساعت 10 دستور را آغاز می کنیم که اگر سوال از وزیر هم داشته باشیم که حدود 40 دقیقه زمان می برد. وقتی از ساعت جلسه علنی تمام اینها را کم کنیم، چیزی برای تصویب قانون نمی ماند. حتی گزارش های تحقیق و تفحص که در دستور داریم، جزء قانونگذاری نیست و وقت قانونگذاری را هم از ما می گیرد.
اگر ما سالی 100 جلسه داشته باشیم و به طور متوسط دو ساعت برای قانونگذاری وقت بگذاریم، 200 ساعت قانونگذاری داریم. حالا اینها را کنار شیوه قانون گذاری بگذارید که در هر ماده، هر نماینده ای انواع پیشنهادها را دارد. وقتی اینگونه نگاه کنیم، متوجه می شویم خروجی قانونگذاری هم کم است و هم اینکه وقتی زمان کم داریم و هیات رئیسه مجبور است اجازه ندهد نمایندگان یا نماینده دولت کم توضیح دهد، در کییفیت مصوبه نیز تأثیر می گذارد.
این مشکلات تنها شامل مجلس هفتم که نمی شود؟
این مشکل در تمام مجالس بوده است، در همایش یکصدمین سال قانونگذاری انگیزه این بود که بتوانیم راه حلی که در مقابل قانونگذاری داریم کم کنیم که امیدواریم نتایج این همایش را بتوانیم عملیاتی کنیم تا شاهد قانونگذاری بیشتر باکیفیت بالاتر شویم.
البته امیدوار هستیم به سمتی برویم که مصوبات مجلس به صورت اصل 85 درآید یعنی خیلی موارد در صحن مجلس تغییر عمده پیدا نکند که وقت گیر باشد. مثلا از آن همه پیشنهاد در بودجه چقدر تأثیر گذار است؟ تأثیرگذاری کمتر از 10 درصد دارد ولی وقت زیادی از مجلس می گیرد. اگر کمیسیون ها را فعال کنیم، یعنی کمیسیون تمام پیشنهاداتی که داده می شود را بگیرند و همه را بررسی کنند آن وقت می توان گفت کار کارشناسی درست بر روی قوانین انجام شده است.
ما هم دلمان می خواهد همانطور که به راحتی موافقتنامه ها را تصویب می کنیم به همان راحتی قوانین کارشناسی شده را تصویب کنیم. تنها آن موقع بر روی مواردی که پیشنهاد دارد، بحث می شود. ضمن آنکه روش فعلی برای تصویب قانون با اصلاحیه های فراوان مواجه است. اینها همه نشان دهنده این است که بررسی لازم روی قوانین انجام نمی شود. هر کمیسیون فعال، قوانینش در مجلس پخته تر است. به هر حال دنبال این هستیم که تا آخر مجلس هفتم سر و سامانی به قانونگذاری بدهیم تا خروجی قوانین بیشتر و بهتر شود.
کار کمیسیون اصل 85 را بیشتر توضیح می دهید؟
مجلس، اختیار قانونگذاری را به یک کمیسیون واگذار می کند و هنوز در مجلس هفتم از این کمیسیون استفاده نکرده ایم. معمولا مجالس قبل، قوانین طولانی و آنهایی راکه احتیاج به کار کارشناسی دارند،به این کمیسیون می سپردند ولی می توانیم در تمام موارد از آن استفاده کنیم.
در این صورت، طرح ها و لوایح به کمیسیون اصل 85 ارجاع و در آنجا بررسی می شود تا در نهایت،به صورت کارشناسی و کامل به صحن بیاید. در صحن هم،این طرح یا لایحه تصویب می شود و اگر نقصی داشت که رفع می شود؛وگرنه به تصویب می رسد. قطعا با این روش خروجی مجلس از نظر کیفی و کمی افزایش می یابد و مجلس به کارهای نظارتی خود می پردازد.
البته تلاش خواهیم کرد با متقاعد کردن نمایندگان، آیین نامه را هم طبق اصل 85 عمل کنیم و اگر یک سال کار کردیم و خوب بود، در یک ماده واحد برای اصلاح آیین نامه می آوریم. در این جهت، باید 15 نفر از نمایندگان تقاضا کنند تا به گزارش کمیسیون آیین نامه بر اساس اصل 85 رسیدگی شود. این تقاضا باید به تصویب مجلس برسد و چون مربوط به آیین نامه است، دو سوم رای می خواهد. این تقاضا اگر به تصویب برسد، گزارش کمیسیون را مستقیما به شورای نگهبان می فرستیم و دیگر در صحن مجلس بررسی نمی شود. اگر ایراداتی هم بود، دوباره به کمیسیون باز می گردد و یکبار دیگر به صحن می آید برای مشخص شدن سال آزمایشی. سال آزمایشی که تعیین شد، قانون برای اجرا ابلاغ می شود.
مجلس ششم عموما در دفاع از خود مبنی بر اینکه چرا شعارهای انتخاباتی اش جامه قانونی به تن نکرد، شورای نگهبان را عامل و مقصر معرفی می کرد،مجلس هفتمک که با شورای نگهبان هم همگرایی دارد، آنها چرا نتوانسته اند شعارهایشان را محقق سازند؟
من فکر نمی کنم مجلس برای تحقق شعارهایش نیازمند عامل بیرونی باشد. مجلس هفتم هم هیچ مشکلی در این راستا نداشته است. اینکه یک طرح ولایحه مبنایی داشته باشیم که به مشکل برخورده باشد و یا اینکه دولت زیر بار اجرایش نرفته باشد، وجود نداشته است.
شاید به ندرت پیش بیاید سازمان دولتی زیر بار اجرایی مصوبات مجلس نرود مثلا بانک ها خیلی به اجرای مصوبات پایبند نیستند یا سرمایه گذاری در مناطق محروم را زیر بارش نمی روند که البته اینها نیز قابل حل است. نمی خواهم بگویم هیچ نهادی در بیرون از مجلس بر کار آن تاثیر گذار نیست ولی شاید این تأثیرگذاری بیش از 10 تا 15 درصد نباشد. من بیشتر و یا حتی تمام موارد را مربوط به داخل مجلس می دانم. مثلا قبل از آغاز مجلس اولویت هایی در نظر داشتیم که با تشکیل مجلس مثل اینکه در تار عنکبوت افتاده باشیم،گرفتار شدیم.در این حالت، انسان نمی تواند اولویت بندی داشته باشد.
هر نماینده ای طرحی می دهد که این را نمی توانیم جلوگیری کنیم. در نتیجه، همه این طرحها می افتد در چرخه رسیدگی و یکدفعه متوجه می شویم 200- 300 طرح و لایحه در نوبت قرار گرفته که شاید بیش از دو، سوم آنها اولویت ندارد.
تمام اینها به خود مجلس مربوط می شود. به همین دلیل است که تصمیم گرفتیم کل سیستم قانونگذاری تصحیح کنیم. با آقای هاشمی شاهرودی هم من جلسه داشتم تا نظر قوه قضائیه را هم داشته باشیم و سیستم قانونگذاری را اصلاح کنیم. به نظر من اگر شعارهایمان تحقق نیافته است، عیب در خودمان است.
مجلس هفتم با دولت سید محمد خاتمی در یکسال باقی مانده از عمر این دولت راحت کار کرد یا با دولت اصولگرای محمود احمدی نژاد راحت کار می کند؟
دولت آقای خاتمی شاید خیلی به حرف مجلس هفتم گوش نمی کرد چون هم آخر کارش بود و نگران چیزی نبود هم ما یک ملاحظاتی داشتیم مثلا لایحه نظام هماهنگ. چقدر گفتیم بیاورید،ولی نیاوردند. آخر عمر دولت آن را فرستادند که خیلی تفاوت دیدگاه بود.
الان اختلاف مبنایی وجود ندارد. جائی که کار بر اساس کارشناسی باشد، مشکلی وجود ندارد. منتهی گاهی یک چیزهای دیگر وارد نظرات کارشناسی می شود که اجازه نمی دهد موفقیت کسب شود. برخی اوقات افرادی هستند که نمی خواهند دولت موفق باشد. مثلا از جناح مقابل( اصلاح طلبان) خیلی چیزها از این دولت و مجلس را قبول ندارند. اینها یک تعداد رأی درون مجلس دارند یک مقدار هم درون خود ما که ممکن است اختلافات سلیقه ای با دولت داشته باشند.
یک تعداد هم اختلاف کارشناسی پیدا می کنند. این سه، چهار گروه باعث ایجاد فاصله می شود که اگر اینها نباشد، مجلس ماهُوَ بماهُوَ ، با دولت اختلاف دیدگاهی ندارد که قابل حل نباشد.اختلافات کارشناسی است که به فرمایش مقام معظم رهبری با گفتمان اصلاح طلبانه این را هم می توان حل کرد.در این راستا هم وقتی احساس شد اختلافات بروز و ظهور می یابد، گامهایی برداشته شد و تصمیم گرفته شد جلسات مشترک دولت و مجلس برگزار شود که اولین جلسه در مجلس برگزار شد.
البته چون اولین جلسه بود و جلسه تعارفات بود،خیلی جدی بود. جلسه دوم هم بین دولت، مجلس و قوه قضاییه به مناسبت سالگرد تشکیل قوه قضاییه برگزار شد.به هر حال، هر سه قوه احساس کردند نیاز به گفتمان اصولگرایانه دارند.
نظرتان در مورد اصولگرایان مجلس که به منتقدان جدی دولت تبدیل شده اند چیست؟
انتقاد نمایندگان مجلس به دولت صرفا کارشناسی است و عیبی ندارد البته اگر انتقادات از سوی افراد به منظور دشمنی باشد که آن انتقاد سازنده نیست و نخواهد بود.
گفته می شود هر سفر استانی رئیس جمهوری میلیون ها تومان هزینه دارد و بودجه استان ها به آنها تعلق نمی گیرد و عملا آقای احمدی نژاد با حضور در هراستان، خود تعیین می کند بودجه در کجاهای شهر استفاده شود. نظر شما چیست؟
هزینه های سفر استانی رئیس جمهوری خیلی بالا نیست و اگر هزینه ای باشد، این ارقام نیست. بالاخره 20 وزیر که هر کدام یک یا دو معاون همراه خود بیاورد، مجموعا 50 نفر می خواهد که مثلا بروند خراسان جنوبی. اینها بلیط هواپیمایشان این عدد و رقم می شود. آنجا هم هزینه اتومبیل، خورد و خوراک است که هزینه اضافه ای نیست.
ولی من معتقدم فایده هزینه سفرهای استانی دولت خیلی بیشتر از هزینه هایش است. در گذشته هم این سفرها بود ولی به صورت تشریفاتی. اما دولت جدید می رود کار انجام می دهد،تصمیم می گیرد.
در دهات قائن دیدم آقای رهبر( رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی) رفته و با مردم صحبت کرده و مشکلات را لمس کرده است. حتی به من خبر هم نداده است. دولت یک رقمی تعیین کرده بود در بودجه برای اعتباراتی که در سفرهای استانی به استان ها اختصاص دهد.
دولت 900 میلیارد تومان برای طرح توسعه استان ها معین کرده بود و توزیع آن را به سازمان مدیریت برنامه ریزی اختصاص داده بود اما مجلس دو تغییر به این داد که یکی اینکه رقم ها را تغییر داد که کار درستی نبود چون پول استان های محروم به استان های برخوردار اختصاص داده شد. دیگر اینکه از اختیار دولت خارج و در اختیار مسئولین استان قرار داد.
دولت قصد داشت در سفرهای استانی خود نیازهای اصلی هر استانی را تشخیص داده و در واقع پروژه یابی می شد و به آن بودجه اختصاص داده می شد. قطعا در 6 ماه اول سال این کار صورت خواهد گرفت و هیچگاه در 6 ماه اول سال چه اعتبارات ملی و چه اعتبارات استانی را توزیع نکردیم و حتی در خردادماه 30 درصد از اعتبارات را دولت تخصیص داده که در طول چند سال بی نظیر بوده و قصد داشتند در شش ماه اول تمام بودجه را جذب کنند.
آقای قربانی! کمی از مجلس فاصله بگیریم و به مباحث سیاسی روز بپردازیم. برخی از آگاهان سیاسی تشنج در سخنرانی آقای هاشمی در 15 خرداد قم را فعال شدن گروه های انحصار طلب یا گروه های فشار می دانند، ارزیابی شما چیست؟
این مسائل از اول انقلاب وجود داشته و پدیده جدیدی نیست که بخواهیم برای آن اسم بگذاریم. نباید این کار ها صورت بگیرد ولی در مملکتی که ایثارگران و افرادی که فکر می کنند خیلی اتفاقات باید در کشور رخ می داد و رخ نداده است، برخی را در نظر خود مقصر می دانند و برخی حرکات را انجام می دهند.
این نتیجه دموکراسی است و از جهتی اتفاق خوبی است که نشاندهنده دموکراسی است که مردم به هرکس حرف خود را می زنند. از جهت دیگر، بد است که در قالب غیر منطقی مطرح می شود.
اما در هر حال اتفاق جدیدی نیست و تنها افرادش تغییر کرده است. یک وقتی نسبت به عبدالله نوری ،عطاالله مهاجرانی و آقای خاتمی و دفعه دیگر نسبت به هاشمی رفسنجانی است و دفعه دیگر مثلا به آقای یزدی در مجلس سوم بود و شاید روزی به آقای احمدی نژاد معترض می باشند. قطعا کسی که به یزدی معترض بود، همان کسی نیست که به هاشمی رفسنجانی اعتراض دارد ولی در مجموع پدیده جدیدی نیست که در مورد آن تفسیر و تحلیل کنیم.
انتخابات مجلس خبرگان در شوارها از مهمترین موضوعات جریان های سیاسی و احزاب است. فکر می کنید اصولگرایان در این دوره به اجماع برسند؟ شواهد و قرائن نشانگر یک واگرایی در جریان اصولگرایان است. این موضوع را تایید می کنید؟
اختلاف کم و بیش وجود دارد و من معتقدم یک مقداری باید در این قضیه تدبیر بیشتر صورت گیرد. اصولگرایان باید بدانند آنچه را امروز به دست آورده اند، به آسانی به دست نیامده و به این صورت هم نیست که مردم وامدار گروه خاص باشند.
ما امروز باید بیشتر توجه به این داشته باشیم که برای مردم کار کنیم و اگر کار نکنیم مردم به راحتی همانطور که دیگران را کنار گذاشتند و ما را انتخاب کردند، ما را هم کنار می گذارند.
اصولگرایان باید به همدیگر برسند و همگرایی پیدا کنند و شاید اگر امروز به این اختلاف سلیقه می رسند به این دلیل است که فردی میاندار و پدری که در میان آنها باشد ، وجود ندارد. مثلا آقای ناطق نوری به نوعی کنار گرفتند و شخصی که اصولگرایان به دور آن گرد آیند، دیگر موجود نیست.
باید فردی که نقش پدری دارد، باشد تا اصولگرایان به دور وی گرد آیند و این پدر باید پیدا شود تا مشکلات حل شود. البته موفقیت مجلس و دولت کاملا تاثیر گذار است در تمام این مسائل.