تهران- خبرگزاری کار ايران
شورای مرکزی دفتر تحکيم وحدت در بيانيهای به آنچه «تعرض دولت و نهادهای امنيتی به دانشگاههای سراسر کشور» خوانده است، اعتراض کرد.
به گزارش "ايلنا"، در اين بيانيه آمده است: «متاسفانه در چند روز گذشته اقدامات تماميتخواهان، سپهر سياسی اجتماعی کشور را غمبارتر از پيش کرده است. ايشان بدون کوچکترين رواداری نظر مخالف و حتی متفاوت با آرای خويش، قصد حذف کامل ديگران را دارند.»
اين بيانيه با اشاره به بستن نشريات و روزنامهها، برخورد با احزاب مستقل و تحولطلب، رفتار خصمانه با سنديکاهای کارگری، برخوردهای قرون وسطايی با دانشگاهيان در همه سطوح فعاليتهای دانشجويی، به وجود آوردن فقر و بيکاری فراگير، اين موضوعات را آتشی در سينه وطندوستان و آزاديخواهان و معتقدان به دموکراسی ذکر کرده و آورده است: «نشستن افراد بیصلاحيت بر مسند قدرت از آن جهت خطرناک است که میکوشند با خفه کردن صدای مخالفان جلوی هرگونه انتقاد از ضعفها و ناشايستگیهايشان را بگيرند و سر در برف فرو میبرند به اين اميد که ديگران آنها را نبينند. از سوی ديگر میکوشند با ايجاد آشوب و بلوا و انداختن گناه آن به گردن ديگران، دليلی برای بیدرايتی خويش بيابند اما دولت نهم که در فقدان شرايط انتخابات آزاد و به قول آقای خاتمی بیاخلاقی و با کمترين درصد آرا در کل انتخاباتهای رياستجمهوری اخير ايجاد شده است، خود روايتی ديگر در مسدود کردن تمام راههای ارتباطی مردم با حکومت دارد.»
دفتر تحکيم وحدت در ادامه بياينه خود آورده است: «دولت در ابتدا شعار آوردن نان بر سر سفره مردم را مطرح نمود و ليکن از قضا نه تنها نان بر سر سفره کسی نيامده است بلکه هزاران کارگر به علت بیتدبيری و نالايقی مسوولان در اين دولت، نيز بيکار شدهاند اما مسوولين امور هر يک همانند گذشته با جار و جنجال و سر دادن شعارهايی توخالیتر از ديگری، میکوشيد گناه اين بیلياقتی و بیتدبيری را به گردن دشمنان خيالی داخلی و خارجی بيندازد. از چشم آقايان حاکم بر دولت روزنامهنگاران، اقليتهای قومی و مذهبی، کارگران، دانشگاهيان و هر قشر و جريانی که اين قابليت را داشته باشد که بتواند با مطرح کردن پارهای از حقوق نقضشده ايرانيان وجهه سياسی و اجتماعی کسب کند، خطر بالقوه برای امنيت نظام است.»
اين بيانيه میافزايد: «متاسفانه مسوولان در دولت نهم به جای برخورد واقعبينانه با مسائل و مشکلات خانمانسور ايران و ايرانيان و استفاده از ظرفيتهای دانشجويان، اساتيد، روزنامهها، روشنفکران، کارگران و تمامی دلسوزان کشور، برای خفه کردن صدای منتقدان و جلوگيری از نمايان شدن ضعفهايشان، روزنامهها را تعطيل میکنند و روزنامهنگاران و انديشمندان را به زندان میاندازند و اکنون نيز در اقدامی سولل برانگيز تاريخ معاصر ايران سرگرم اخراج دوباره دانشجويان و اساتيد است تا خاطره تلخ گذشته که موجب هرز رفتن چندين نسل از فرهيختگان ايران و هدر رفتن سرمايههای اين مرز و بوم شد، اذهان را بيش از پيش آزرده خاطر کند.»
در ادامه اين بيانيه آمده است: فشار به دانشگاهها بدان جهت صورت میگيرد که تنها صدای منتقد باقیمانده در کشور را نيز خاموش نمايد تا ديگر نقدی بر اقدامات نابخردانه و به دور از عقلانيت ايشان، صورت نگيرد. در حالی که ديپلماسی حاکميت در بحران هستهای ايران زمين را هر روز بيش از پيش به لبه پرتگاه نزديک میکند، در شرايطی که بر اساس تصميمی برخلاف قانون اساسی دو انتخابات شورای شهر و خبرگان رهبری تجميع شده است. در حالی که مردم ايران وضعيت وخيم اقتصادی را تجربه میکنند که منابع طبيعی ايران توسط آقايان و آقازادگان به تاراج میرود و طرحهای کارشناسی نشده هر روز بيشتر و بيشتر ايرانيان را در نکبت فقر گرفتار میکند و... . در اين ميان تنها جايگاهی که برای دفاع از حقوق ضايع شده ايرانيان باقی مانده است، دانشگاه است و بس.
گردبادی که پيش از اين مطبوعات و نهادهای مدنی را درنورديده بود، اکنون درصدد تخريب آخرين سنگر آزادانديشی است.
۲- موج جديد اين برخوردها با اظهارات رييس دولت مبنی برتسلط سکولارها بر دانشگاهها آغاز گرديد و از همان ابتدا نيز معلوم بود اين سخنان آغاز انقلاب فرهنگی ديگری است که هدفی جزحذف منتقدين از دانشگاهها ندارد.
۳- توجه به ابعاد اين يورش بیشرمانه نيز خالی از لطف نمیباشد، احضار قريب به دويست دانشجو در طول چند روز به کميتههای انضباطی، صدور احکام محروميت از تحصيل برای دانشجويان، جلوگيری از ادامه فعاليت انجمنهای اسلامی، توقيف نشريات دانشجويی و محدود کردن کانونهای فرهنگی تنها گوشهای ازاين تهاجم گسترده به دانشگاه است.
۴- اما بیخردانهترين اقدام در روزهای گذشته عدم ثبت نام دهها تن از فعالين دانشجويی پذيرفته شده در آزمون مقطع فوق ليسانس در دانشگاههای مختلف کشور بود. براساس اين اقدام که نقض آشکار اعلاميه جهانی حقوق بشر است، ادامه تحصيل برای دانشجويانی که وجه مشترک آنان انتقاد از کج سليقگی و بیدرايتی مسؤولان است- و شامل فعالين در نشريات، شوراهای صنفی، انجمنهای اسلامی و کانونهای دانشجويی میباشد- با تهديد جدی روبرو شده است. نهادهای امنيتی دانشجويان را به دستههای مختلف تقسيم کردهاند و با هر دسته به شيوهايی خاص و البته به دور از شرايط انسانی بر خورد میکند. در اين ميان نه تنها دانشجويانی که در فعاليتهای سياسی و اجتماعی حضور داشتهاند بلکه دانشجويانی نيز که در امور صنفی و آموزشی فعال بودهاند، به کميته های انضباطی فرا خوانده شدهاند و ادامه تحصيل برای ايشان با تهديد جدی نهادهای قدرت در داخل و خارج دانشگاه روبرو شده است.
تاسفآور است که عدهای خود را مجری عدالت علوی معرفی کنند وليکن به سخنان روشنگر و حق محور علی به مالک اشتر بیاعتنا باشند و ديگر گونه عمل کنند آنجا که ايشان میفرمايند،" ای مالک شرم بر تو اگر کسی در ملک تو با لکنت سخن خويش را بر زبان بياورد". ولی بسيارند دانشجويانی که به خاطر ترس از اعلام قطعی شدن عدم اجازه ادامه تحصيل توسط نهادهای امنيتی، حتی جرات نمی کنند فرياد مظلوميت خويش را سر دهند!!!
۵- اين هجمه در حالی صورت میگيرد که مسؤولين وزارت علوم در اظهاراتی مضحک از بسترسازی برای فعاليتهای دانشجويی دم میزنند وهر روز با لفاظیهای گوناگون سعی در زيبا جلوه دادن اين رفتارها دارند.
مسؤولين وزارت علوم تلاش میکنند اعمال حذفی و استبدادی خويش را در شعار تساهل و تسامح و پذيرفتن کثرت پنهان کنند.
طرح هايی نظير خانه تشکلها در حالی شکل گرفت که بسياری از انجمنهای عضو دفتر تحکيم وحدت-بزرگترين و فراگيرترين اتحاديه دانشجويی در ايران- به بهانههای واهی امکان فعاليت ندارند و بيش از يکسال است که به علت واهمه حاکميت از اين تشکل دانشجويی، اجازه برگزاری نشست صادر نمیشود.
۶- در اين ميان سکوت مدعيان اصلاحات نيز لکه ننگ ديگری است در کارنامه کسانی که دم از اصلاحات و تشکيل جبهه حقوق بشر میزنند اما در عمل حاضرند برای کسب منفعت خويش با هر نوای قدرتی، سازگار شوند. کسانی که به حقوق بشر و آزادی اعتقادی ندارند و از اين شعارها تنها برای جلب آرای بيشتر استفاده مینمايند. براين دوستان بايد زنهار زد که عملکردهای اينگونه بود که باعث شد در صحنه سياسی اجتماعی ايران بازنده باشند.
در پايان دفتر تحکيم وحدت اعلام میکند دانشگاه را خانه خود میداند و دفاع در برابر تعرضات و دست اندازی به آن را واجب و در اين دفاع علیرغم تمامی فشار ها و تهديدها ازهيچ کوششی دريغ نخواهد کرد. از کليه دلسوزان میخواهد دربرابراين اقدامات که هدفی جزايجاد خفقان و به بند کشيدن نهد دانشگاه توسط عدهای معدود ندارد، سکوت ننمايند که سکوت امروز فردای مصيبت باری را به بار خواهد آورد.