 |
|
|
|
|
|
|
 |
|
|
|
|
||
|
||||||
 |
 |
 |
|
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||
|
||||||
|
|
|
|
|||
|
advertisement@gooya.com |
|
آيا در دادگاه صدام عدالت جاری بود؟
دادگاه عالی عراق نهايتا پس از برگزاری جلسات متعدد دادرسی درباره اتهام صدام نسبت به کشتار اکراد شمال عراق مجازات اعدام را برای او مناسب دانست و اعلام کرد دست کم تا يکماه ديگر وی به طريقه آويختن اعدام خواهد شد ! ، گرچه به نحوه دادرسی و اتهامات صدام ايرادات بسياری وارد است و آن اينکه جنايتی که صدام در هشت سال جنگ نسبت به ايران انجام داد اصلا قابل قياس نيست با آنی که در حلبچه و يا شمال عراق و يا جنگ کويت انجام داد اما اين اتهام لشگر کشی به ايران آنسان که بايد مورد توجه قرار نگرفته و دليلش هم البته کاملا واضح و مشخص است بخاطر اينکه جنگ ايران با عراق دروغ بزرگی بيش نيست و اگر همه مدافعان واقعی حقوق بشر حقيقت جويان بتوانند اين کلمه جعلی را که اساس ومبنای يک تفکر اشتباه است، پاک کنند، کار مهمی را انجام داده اند وقتی دستهايی اين را در دنيا امروز دارند تثبيت می کنند، که مثلا جنگ ايران و عراق ، جنگ صدام با انقلاب ايران خوب نسل های آتی حق دارند بگويند که اين عراقی ها مگر چه کسانی بودند ؟ ... آنهايی که عراق را ديده اند بهتر می توانند درک کنند اين واقعيت را مثلا شما از مهران داخل برويد، مثل اين فيلم های سينمايی، يک پرده ای را کنار می زنند و يکدفعه به ماقبل تاريخ حاضر می رويد با آن خانه های خشتی گلی و کوزه و ... وقتی که عنوان می شود جنگ عراق با ايران خوب اين سئوال مطرح می شود که اين عراقی های عقب مانده از تاريخ و صنعت با اين چند نسلی که حتی از تاريخ معاصرهم عقب هستند و با اين شکلی که آنها را نگه داشته اند،چه شد که به يکباره خواستند با ايران بجنگند ؟ همه می دانيم که عراقی ها غالبا شيعه هستند يکی از دوستان که يد طولانی در جنگ داشت نقل می کرد که : « نشد سنگری از عراق بگيريم که اين تابلو را نداشته باشد " ولئن شکرتم لازيدنکم"، عکس ائمه داشتند، اسيری نبود که در گردنش حرز جواد و اباعبدالله نداشته باشد ... حالا زمان جنگ بود و تبليغات می کردند که هر سنگری می گرفتيم در آن مشروب بود و فلان، نه عزيزم ! » واقعيت هم همين است عراقی ها حتی نمی توانستند خودشان را جمع کنند، حالا چه شد که به يکباره آن عراق عقب مانده توانست به طرفه العينی در ظرف دو سالی که بساط نظام شاهنشاهی در ايران جمع شد ، توانست بيست لشکر را سازماندهی کند و با آخرين تجهيزات زرهی و پياده و مکانيزه با ساز و برگ تمام بريزد داخل ايران ؟
اينکه بسياری از انقلابيون و چپ هايی که بعدها هر کدام انگی خوردند و از انقلاب اخراج شدند آن زمانها ، مدام تکرار می کردند «امپرياليسم جهانی و يا استکبار جهانی» و دستهايی که همان بازاريون و مدافع سرمايه داری اسلامی بودند اين کلمه را با مزخرفات ديگرشان مثل دشمن ، دشمن قاطی کرده و لوث کردندش اين يک حقيقت واضح بود ، در جنگ هشت ساله صدام با ايران از شرق ترين شرق اين عالم تا غرب ترين غرب کشورهای اين دنيا همه با هم يک بار در طول تاريخ بشريت برای مضمحل کردن يک جريان با هم وحدت پيدا کردند که آن هدف هم نفله کردن و نابود کردن انقلابی بود که داشت بساط استبداد و دخالت امپرياليستی همچون آمريکا را در منطقه پايان می داد ! با وقوع انقلاب در ايران بود که انديشه ضد امپرياليستی بزرگ شد و داشت می رفت تا انقلاب را به تمام کشورهای عربی سرايت دهد و عنقريب هم اين اتفاق می افتاد، به يکباره با وقوع انقلاب بسياری از آزاديخواهان منطقه همچون بحرينيها، سعودی ها، پاکستانی، افغانی ها به ايران ريختند و با انقلابيون ايران که البته آنروزها هنوز اختصاصی نشده بود و هنوز تمام جريانهای سياسی سهيم در انقلاب مثل نهضت آزادی ايران ، سازمان فدائيان خلق ايران ، مجاهدها و ... حق نفس کشيدن داشتند دست برادری دادند ! تا قبل از انقلاب ايران مرکز اين آموزش ها فلسطين بود اما يکدفعه مرکز آموزش نهضت ها ايران شد و پشت سرش هم در بحرين و قطر و سعودی اين انگيزه ضد امپرياليستی داشت شکل می گرفت . خوب طبيعی بود که هم ارباب شرق و هم ارباب غرب بايد سروقت ايران می آمدند چون حرفهای بد آموزانه ای داشت ميزد که در دراز مدت بسيار عواقب بدی داشت و هنوز نيامده صحبت از صدور انقلاب و جنگ فقرا با سرمايه داران سر ميداد . به عنوان مثال همين سعودی ها ، فقط در يک کمک سی ميليارد دلار، کمک بلاعوض به صدام کردند، بعد چند سال از شروع جنگ فهد برای صدام پيغام فرستاد که بايد اين پول را برگردانی؛ صدام برايش نامه نوشت که فهد آيا يادت رفته که اول جنگ برايم نامه نوشتی که مادامی که انقلاب ايران برپاست، من خواب ندارم ؟ ... "المال لنا و العيال لک" گازش را بگير و برو داخل، پول از ما سرباز از تو ! و يا در همان اوان جنگ شوروی فقط يک ماه تمام باچهار صدو بيست سورتی پرواز محموله هايی همچون اسلحه و موشک و مهمات در فرودگاه بغداد تخليه کرد ! کمکهای آمريکا و غرب هم که ديگر واضحتر از خورشيد است در دل روز ! درجنگ عراق با ايران در آن هشت سال ايران از بيست و سه کشور اسير داشت در آن جنگ چون از ۳۷ کشور پای کار جنگ با ما آمده بودند؛ سودان، مصر، قطر، پاکستان، افغانستان، دوبی، بوسنيايی، يوگوسلاوی ، يمن ، چکواسواکی، روس، ترکيه، آلمان، کويت ، اردن ، عمان ، سوريه ، چين ،بحرين، عربستان سعودی و حتی ژاپن و ويتنام ! و ... بيست و سه کشور که در تاريخ جنگ ما ثبت شده! با اين حساب پس طبيعی است که دادگاه عالی عراق نبايد به جنگ عراق و ايران بپردازد چون اگر قرار باشد حساب کشی شود بايد حساب آنها محاسبه شود نه آلت دستی همچون صدام ! صدام جيره خواری بود که چون زياده خواه شده بود و پا را از گليمش درازتر کرده بايد که ادب می شد و حالا هم که داستان جور ديگری در عراق و منطقه در حال رقم خوردن است و ديگر احتياجی به صدام اين جوجه ديکتاتور ناباب نيست بنام عدالت بايد اعدام شود !
چرا بايد با اعدام صدام مخالف باشيم؟
هر چه باشد صدام آمر يا عامل باشد در تمام جناياتی که کرده در اين هيچ شکی نيست که صدام يک جنايتکار جنگی و جنايتکار بر عليه بشريت است اما اين حکم برای ما ايرانيان که امروز در حال تمرين دموکراسی هستيم و برای اپوزيسيون ما که در حال گذار از يک ديکتاتوری به يک دموکراسی هست می تواند گرانيگاه تاريخی باشد. ما بارها اعلام نموده ايم که با مرگ و کشتار و اعدام و خشونت مخالفيم، مايی که با هر اعدامی شمع برمی افروزيم و مخالفت خودمان را با اعدام اعلام می کنيم مايی که همين روزها با سنگسار مخالفت می کنيم و همين ديروز بود که با حرکتی جهانی مخالفت خودمان را مثلا با اعدام کبری رحمانپور و يا افسانه نوروزی اعلام کرديم امروز هم بايد بر تمام آن حرفها و شعارهايمان استوار بمانيم و مخالفت خودمان را با اعدام صدام اين کريه ترين و جنايتکارترين دشمنمان که هشت سال پدرو مادر و برادر و خواهر و دوستمان را در آتش جنگی نابرابر از ما گرفت مخالف باشيم! ما با اعدام مخالفيم و اين مخالفت صدام و کبری و حتی خامنه ای و هاشمی نمی شناسد بارها گفته ايم کسی حق ندارد جان ديگری را بگيرد و از همين روست که بايد با اعدام صدام هم مخالف باشيم مگر اينکه بام اعتقادات ما چندين آسمان داشته باشد.
