بالا کرفتن بحران اتمی و شکست سنگين رژيم اسلامی در شورای امنيت و وخامت روزافزون مناسبات با امريکا برسر مداخلات رژيم در عراق، بار ديگر سران حکومت اسلامی را به ياد احساسات ملی انداخته است. حکومتی که مقامات بالای آن در مراجع رسمی دربرابر خوانده شدن ايران به عنوان جمهوری عربی اسلامی لبخند رضايت می زنند و هيچ اعتراضی به عرب شمردن رازی ها و ابن سينا ها ندارند ناگهان سرود ای ايران را از بايگانی راکد درآورده اند و با پخش آن و توسل به احساسات ميهن دوستانه ايرانيان قصد دارند مردم را در پشت سر خود گرد آورند.
اين رژيمی است که تعمدا آثار تمدن ايران را نابود می کند تا ياد گذشته های سرافرازی ملی از خاطر ها پاک گردد. علاقه اش به ايران و ايرانی به اندازی است که سال ها پس از زمين لرزه بم مردم را در ويرانه ها به حال خود رها کرده ولی با صرف صد ها ميليون دلار که سر به ميليارد ها خواهد زد به سرعت سرگرم باز سازی لبنان است. در برابر فريادهای کارگران ايرانی که از هفت ماه پيش حقوق نگرفته اند بی اعتناست ولی تا رئيس حکومت تروريستی حماس به تهران می رود يک قلم، 250 ميليون دلار به او می دهند و تعهد پرداخت حقوق شش ماه صد هزار کارمند حکومت فلسطينی را به گردن مردم محروم ايران می گذارند.
مردم ايران اينها را می بينند و فريب تظاهرات دروغين رژيم را نخواهند خورد. خامنه ای ها و احمدی نژاد ها نمی توانند ملت ما را دنبال خود به زباله دانی که در انتظار آنها دهان باز کرده است بکشند. ميهن ايرانيان در ايران است نه در فلسطين و لبنان و جنوب عراق. ايران مال همه ايرانيان است و نه آخوند های شيعه. مصلحت ملی ايران ساختن اسلحه اتمی نيست که کشور ما را با محکوميت و تحريم و خطرات احنمالی بزرگ تر روبرو می سازد.
حزب مشروطه ايران