خبر کوتاه بود. ۲۰ نفر از اراذل اوباش در روزهای آينده، احتمالا در دومين سالگرد حلق آويز شدن دو جوان ديگر به اتخام هم جنسگرائی، اعدام خواهند شد. اعدام اين ۲۰ جوان که در هفته های گذشته دستگير شده و در محاکماتی سرپايی و احتمالا بدون حضور وکيل و با رای حاج آقايی نا آشنا با اخلاق بشری محکوم به مرگ شده اند، رسما توسط سخنگوی قوه قضاييه، عليرضا جمشيدی اعلام شد.
خبر کوتاه بود، ولی سکوت کسانيکه سنگ دفاع از حقوق بشر را در درون و برون مرزهای ايران به سينه می زنند طولانی است و هنوز هم ادامه دارد. گويا مبارزه عليه مجازات اعدام هم خودی و ناخودی دارد.
به گفته سخنگوی قوه قضاييه برخی از اين اراذل اوباش به جرم لواط به اعدام محکوم شده اند. جرم ديگران نيز اهانت به نواميس است. به زبان ديگر برخی هم جنسگرا و ديگران نيز متلک پران هستند. کسانيکه چون نويسنده سنشان اجازه می دهد سال های قبل از انقلاب را به ياد داشته باشند، می دانند که آن زمان حداکثر مجازات برای کسانی که به نواميس اهانت می کردند و مزاحم دختران و خانم ها می شدند تراشيدن مو بود. بسياری از کسانيکه امروزه سکوت اختيار کرده اند و با اين سکوت بر اين احکام اعدام صحه می گذارند، شديدا در آن سال ها تراشيدن موهای جوانان مزاحم را محکوم می کردند.
خوشبختانه افکار عمومی جهانی برخلاف وجدان ايرانی، مخالف اعدام هر فردی و به هر جرمی است و بين کسانی که قرار است در خيابان های جمهوری اسلامی ايران به جرم مزاحمت برای خانم ها و يا هم جنسگرايی حلق آويز شوند تفاوت قائل نمی شوند. فراخوان که برای نجات جان اين اراذل اوباش که توسط چند نهاد ايتاليايی انتشار يافته است، در کمتر از ۲۴ ساعت توانست حمايت صدها نفر را در سراسر جهان جلب کند که از آن جمله می توان به چهره های شناخته شده ای خواننده بريتانيائیBono ، و فيلسوف فرانسویBernard Henri Levy اشاره کرد.
معارضين، مخالفين و منتقدين جمهوری اسلامی ايران اگر می خواهند جايی برای خود در جوامع مدنی و سازمان های حقوق بشری بين المللی باز کنند، بايد موضع خود را در رابطه با بسياری از مسائل روشن کنند، و مجازات اعدام و هم جنسگرايی از جمله اين مقولات هستند
.
در جوامع مردمسالار، سال هاست که مساله سکس و انتخاب هم يار جنسی از مرحله قبول هم جنسگرايی گذر کرده است، بحث امروز در رابطه با رسميت دادن به اين روابط از طريق ازدواج و حق زوج های هم جنسگرا به داشتن فرزند است. اگر در داخل ايران دامن زدن به اين چنين بحثی هم چون مخالفت با مجازات اعدام، به دليل اختناق سياسی و مذهبی امکان پذير نيست، حداقل در خارج از مرزهای جمهوری اسلامی ايران بايد به اين مسائل برخوردی جدی داشت.
برخی از ايرانی ها به ناحق خود را برتر از اعراب می دانند، در حاليکه برخی جوامع عربی در اين سه دهه ای که ما گرفتار گفتگو با روحانيون راست و چپ، اقتدارگرا و اصلاح طلب هستيم، تا حدی پيش رفته اند که کتابی چون “خانه يعقوبيان” در رابطه با هم جنسگرايی به يکی از پرفروش ترين کتاب ها تبديل شده و فيلمی که کارگردانی مصری بر مبنای اين کتاب کارگردانی است، سرگرم دروی جوايز جشنواره های بين المللی است.
کوتاه بينی حاکم بر منتقدين و مخالفين جمهوری اسلامی ايران در حدی است که حاضر نيستند درگير مسائلی شوند که با مذهب در تعارض قرار دارند. کسانيکه مرتب در رابطه با جدايی مذهب از حکومت رساله می نويسند و از فلاسفه غربی طوطی وار نقل قول می کنند، بهتر است کتاب خواندن، آنهم ترجمه های غلط فارسی را کنار گذارده و نگاهی عميق تر به بطن جوامعی که توانسته اند به طور جدی مذهب را از حکومت جدا سازند بياندازند، و آنوقت خواهند ديد که جدايی کنونی حاصل مطالعه متون فلسفی نيست بلکه نتيجه مبارزات برای حقوق فردی و جمعی است.
در بسياری از کشورها قبولاندن حق سقط جنين و يا تشکيل خانواده ای هم جنسگرا مرز بين حکومت و مذاهب را مشخص ساخته است و در ايران نيز تنها به رسميت شناختن حقوق فردی از سوی حکومت، مذهب را برای هميشه به داخل مساجد تبعيد خواهد کرد.