اخيرا نامه ای به "همه" از آقای اکبر گنجی در برخی از سايت های اينترنتی انتشار يافته است که از چند نظر بسيار جالب است. ايشان در دفاع از دانشجويان دستگير شده دانشگاه اميرکبير که از تک تک آنها در اين مقاله نام برده شده است، جهان را به چالش کشيده و آنهايی را که سکوت در مقابل موج جديد اعدام و سرکوب در ايران اختيار کرده اند و يا به انتشار اعلاميه بسنده کرده اند به درستی "حقير و زبون" می خوانند. البته انتظار می رفت نويسنده اين نامه به "همه" خود دست به اقدامی می زد تا با توپ پرتری سخنانش را بسمت ديگران پرتاب کند، که متاسفانه اين چنين نيست. البته باز هم انتظار می رفت نويسنده اين نامه، که جهان را خطاب قرار داده است، سکوت جهانيان را در قبال ديگر ظلم های حکومت کنونی ايران را نيز محکوم می ساخت. بسياری انتظار داشتند در اين نامه، علاوه برنام بردن از دانشجويان مبارز اميرکبير، که باعث افتخار ايران و ايرانيان هستند و مبارزاتشان تحسين کليه مردان و زنان آزاده جهان بر اتگيخته است، به ديگر قربانيان ظلم در جمهوری اسلامی نيز اشاره ای می شد. اين نامه به "همه"، اگر از فعالان کارگری کرد که به زندان و شلاق محکوم شده اند نام می برد، اگر به محکوميت اعدام برای هيوا بوتيمار و عدنان حسن پور نيزاشاره می کرد، اگر دستگيری جوانان را با اتهام واهی اراذل اوباش را که در حومه تهران سه ماه است تکه نان خشکی و شلاق اسلامی می خورند را محکوم می کرد، اگر آزادی صادق کبودوند و محمود صالحی را نيز خواستار می شد، احتمالا تاثير بيشتری بر افکار عمومی می گذاشت و اين ظن را که حقوق بشر هم در ايران خودی و ناخودی دارد دور می ساخت
. متاسفانه اين چنين نشد و بسياری بر اين نظرند که اين کار در دفاع از حقوق بشر و محکوميت نقضاين حقوق نبود است، بلکه صدايی است که از دل دوستی برای احقاق حق دوستانش برخاسته است. البته دفاع از دوستان دربند ارزشمند است، وليکن ربطی به فعاليت و تلاش برای احترام به حقوق بشر ندارد. حقوق بشر، همانگونه که در معاهده های بين المللی تعريف شده است، برای قشری، قومی، جنسيتی و يا نژادی و مليتی ويژه نيست و کل بشر را، گذشته از زبان، مليت، نژاد، جنسيت، مذهب و ديگر وابستگی ها در برمی گيرد. خبرنگار کرد، فعال حقوق بشر آذری، دانشجوی اصلاح طلب تهرانی، جدايی طلب خوزستانی، قاچاقچی بلوچ، دزد اصفهانی و قاتل خراسانی، همه از حقوق برابر برخوردارند، همه بايد در دادگاهی عادلانه با حضور وکيل محاکمه شوند، هيچکدام نبايد شکنجه تحمل کنند، و بالاخره نبايد طناب دار بر گردن هيچ کدامشان گره بخورد. سازمان های مخالف مجازات اعدام در احترام به همين اصول، بدار کشيدن صدام حسين، که به خاطر جناياتی که مرتکب شده بود مستحق صدها حکم مرگ بود را محکوم کردند. به همين دليل سازمان های دفاع از آزادی بيان به تعطيلی نشريات هوادار حکومت های استبدادی نيز اعتراض می کنند. در همين راستا حتی جنايت کاران متهم به نسل کشی و قتل عام نيز در دادگاهی عادلانه که توسط سازمان ملل متحد پايه گزاری شده است، در شهر زيبای لاهه محاکمه می شوند.
برای دفاع از مسلمانان لزومی به مسلمان بودن نيست، دفاع از اصلاح طلبان وظيفه هواداران براندازی نيز هست، هم چنان که دفاع از دانشجويان اميرکبير تنها وظيفه دانشجويان نيست و برای دفاع از حق دگرانديشی همجنسگرا می توان دگرجنسگرا بود. برای دفاع از کردها نيز لزومی به کرد بودن نيست. سينه چاک دادن برای فردی، قومی و يا يک جناح سياسی حقی است مسلم ، ولی کسانيکه در رابطه با ناخودی ها سکوت اختيار می کنند نمی توانند خود را پيرو" نظامی دموکراتيک ملتزم به حقوق بشر" جا بزنند. حقوق بشر، تلاش برای احترام به آن و مبارزه عليه نقضش، مساله ای بسيار جدی است. لطفا از هل دادنش به داخل مرزهای خودی و نا خودی پرهيز کنيد.