- خلأ معنوی نبايد با خرافه پر شود
خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسی
يک مدرس دانشگاه گفت: دانشجويان به عنوان قشر واسط جريان روشنفکری و جامعه بايد تلفيقی از يک روشنفکر آکادميک برج عاجنشين و يک روشنفکر عملگرا باشند تا اين دو وجه روشنفکری به جنبش دانشجويی کمک کند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) دکتر سيدهاشم آقاجری چهارشنبه شب در ادامه سلسله نشستهای فعالان دانشجويی دانشکده حقوق و علوم سياسی دانشگاه تهران، طی سخنانی با موضوع «نيازهای معنوی نسل امروز» تصريح کرد: در دهه پنجاه با توجه به فضای عملياتی و مبارزاتی که بر ضد رژيم از سوی سازمانهای مسلح صورت میگرفت، عملگرايی به شدت در فضای مبارزات دانشجويی حاکم بود؛ البته نه عملگرايی صرف به معنای نداشتن مطالعه، بلکه به طور کلی بيشتر فضای حاکم بر مبارزات فضايی عملياتی و عملگرايانه بود.
وی با بيان اين که دانشجويان در آن زمان بيشتر از دانشجويان امروز بر اساس نيازهای خود به عنوان يک دانشجوی آگاه و مبارز، مطالعه میکردند، افزود: يکی از دلايل ضربه ايدئولوژيکی که به سازمان مجاهدين خلق در سال ۵۴ وارد شد، ضعف فکری اين سازمان بود. مساله اين است که اگر بدنی قوی و سالم باشد در هر محيطی ولو آلوده و پرميکروب از پا درنمیآيد؛ اما بدنهای ضعيف در معرض هر نسيمی که قرار بگيرند، سست میشوند و از بين میروند.
اين پژوهشگر اظهار داشت: اين ضربه ايدئولوژيک در فضای آن زمان بسيار سنگين بود؛ زيرا اين سازمان يک سازمان پيشروی مبارزه مسلحانه بود که به ويژه برای مبارزان مسلمان و دانشگاهی نقطه اميدی بود و تقريباً حالتی اسطورهای يافته بود؛ بنابراين فروپاشی آن به دنبال صدور بيانيه تغيير ايدئولوژی ضربهای سنگين به حساب میآمد.
وی در ادامه سخنان خود با بيان اين که تمام گروههای مردمی و سياسی اعم از مذهبی و غيرمذهبی در جريان انقلاب پشت سر امام خمينی(ره) حرکت کردند، خاطرنشان کرد: برخی از افراد که امروز دارای جايگاهی نيز هستند، کسانی بودند که در زمان مبارزه و شکنجه مبارزان دچار نوعی نظرزدگی شده و از فرط اين نظرورزی در زيرزمينهای خانهشان رفته و مشغول مطالعات فلسفی شدند.
آقاجری در بخش ديگری از سخنانش با تأکيد بر اين که به بازگشت به معنويت نياز داريم، اظهار کرد: اين نياز به معنويت به ويژه در جامعه سياستزده امروز که تمام مسائل دچار سياستزدگی شده و قدرت به عنوان يک محور مدنظر قرار گرفته، بيشتر مورد نياز است. امروز برخی افراد که وظيفه اصلیشان ابلاغ دين است به دنبال کارهای ديگر افتادهاند و با توجه به کارنامه ناموفق سياست، امروز میبينيم که در بدنه نسل جوان نوعی سياستگريزی به چشم میخورد.
وی ادامه داد: نتيجه اين سياستگريزی مسائل ديگری هم هست که از جمله آن میتوان به بیتفاوتی به سرنوشت ملی اشاره کرد. تقليل همه ابعاد دين به ابعاد سياسی موجب سياستگريزی و پيدايش خلأ معنوی میشود و در اين صورت وقتی انسان به درون بازمیگردد، احساس پوچی میکند.
اين مدرس دانشگاه افزود: خلأ معنوی هم نبايد با معنويتی پر شود که به خرافه تبديل شده است. اين معنويت شروع به اسطورهسازی و ساختن افراد قالبی و تقلبی میکند. ما به معنويتی اصيل نياز داريم؛ آن معنويتی که انسان را بزرگ و خدايی کند نه معنويتی خرافی.
آقاجری مهمترين جايگاه خدا را قلب انسان دانست و با بيان اينکه خدا و بشر طبق کلام الهی که فرمود «و نَفَخْتُ فيهِ مِنْ روحی» از يک سرشت هستند اظهار داشت: ما برای آنکه ديانت خود را وجودشناختی کنيم نيازمند ايمان وجودی و تجربه اگزيستانسيال از دين هستيم. جوهره دين عشق است و اين دين با اخلاق و روابط اجتماعی نيز پيوند میخورد. اينکه ايمان و تلقی ما از دين و اخلاق چگونه باشد با نوع فهم و درک ما از خدا ارتباطی تنگاتنگ دارد.
وی با تأکيد بر مردود بودن هر دينی که انسان را از خود بيگانه میکند، تصريح کرد: اگر تئولوژی ما بر مبنای خداشناسی قرآنی باشد، هيچگاه معنويتمان جدا از عملگرايی نخواهد بود. اگر انسان در جامعه، انسان باشد آن وقت رابطه عقيده، احکام و اخلاق با عمل اجتماعی و سياسی مشخص خواهد شد.