تغيير برای برابری: يک سال و شش ماه از آغاز کمپين يک ميليون امضا می گذرد. طی اين مدت کمپين به مدد تلاش کنشگران برابرخواه خود در تهران، شهرستان ها و به مدد تلاش فعالانه کنشگران خارج از کشور حتی فراتر از مرزهای رسمی کشور با وجود همه فشارها، تهديدها و بازداشت ها همچنان به پيش می رود. اعضای آن هرجا که بشود برگه امضاها از کيفشان بيرون می آورند، درباره خواسته های کمپين حرف می زنند، از تاثير قوانين بر زندگی زنان می گويند و از مردم می خواهند برای تغيير قوانين تبعيض آميز بيانيه کمپين را امضا کرده و در اين حرکت مدنی مشارکت کنند. آنها سعی دارند که در فضای عمومی شهر ، فضايی که به زنان هم تعلق دارد در قالب ارتباط چهره به چهره و گفتگو با زنان ومردان به گردآوری امضا بپردازند.
با وجود اين، صدور قرار بازداشت برای ۴۳ نفر از فعالان کمپين (از يک روز تا ۵ ماه )و ابلاغ حکم حبس تعليقی (جمعا ۱۸ ماه )، هزينه ای است که زنان و مردان فعال در کمپين برای پيشبرد اين حرکت اجتماعی پرداخته اند. اين فشارها گاه حين جمع آوری امضا، گاه در پی تشکيل کارگاه های آموزشی، گاه در پی نشست های کوچک و بزرگ اعضای کمپين در تهران و شهرستان ها و گاه به دليل فعاليت در حوزه های خبری در رسانه کمپين و ...مواردی ازاين دست رخ داده است.
۲۴ آذر ماه ۱۳۸۵: زينب پيغمبرزاده / اولين بازداشت؛ جمع آوری امضا در مترو
چهار ماه از آغاز به کار کمپين گذشته است. اولين نشست سراسری اعضای کمپين در پارکينگ منزل شخصی يکی از اعضا برگزار شده، هنوز به خانه هايمان نرسيده ايم که خبر بازداشت "زينب پيغمبرزاده" می رسد. در مترو با مردم درباره کمپين يک ميليون امضا و تبعيضات قانونی بر زنان گفتگو می کرده و از آنها می خواسته بيانيه کمپين را امضا کنند که دستگير می شود.
پس از ۵ روز بازداشت در بازداشتگاه های گيشا و وزرا، اتهام زينب "اقدام عليه امنيت ملی" اعلام می شود. زينب پيغمبرزاده ۲۹ آذر ماه، پس از بازپرسی در شعبه ۱۴ دادگاه انقلاب با قرار کفالت آزاد می شود.
۲۰ دی ۱۳۸۵: نسيم سرابندی و فاطمه دهدشتی/ جمع آوری امضا در مترو
کمتر از يک ماه بعد نسيم سرابندی و فاطمه دهدشتی هنگام جمع آوری امضا در مترو بازداشت می شوند، به خاطر بکارگيری مسالمت آميزترين روش مدنی در احقاق مطالبات حقوقی.
نسيم و فاطمه پس از يک روز بازداشت در بازداشتگاه گيشا، آزاد می شوند.
به نظر می آيد با توجه به اينکه جرمی واقع نشده، پرونده مختومه اعلام شود. اما احضاريه ای که در فروردين ۱۳۸۶ به دست اين دو دختر دانشجو می رسد، نشان از تغيير روند بازپرسی دارد.
نسيم و فاطمه که دانشجوی دانشگاه تهران هستند، می گويند :« ما را ازحراست دانشگاه تهران خواسته بودند وقتی مراجعه کرديم گفتند از طرف پليس امنيت برای شما احضاريه آمده است. ۲۸ فروردين به پليس امنيت واقع در ميدان عشرت آباد مراجعه کرديم، در آنجا مجددا مورد بازجويی قرار گرفتيم سپس ما را از پليس امنيت به دادگاه انقلاب دادياری ويژه امنيت منتقل کردند در آنجا هم مجددا مورد بازپرسی قرار گرفتيم و تفهيم اتهام شديم. به ما گفته شد که اتهام شما اقدام عليه امنيت ملی از طريق تبليغ عليه نظام است ما نيز در آخرين دفاع ازخود اين اتهام را نپذيرفتيم.»
فاطمه دهدشتی ونسيم سرابندی پس از تفهيم اتهام به قيد کفالت آزاد می شوند. اما در دادگاهی که ۲۱ مرداد ماه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب برگزار می شود، به اتهام "اقدام عليه امنيت ملی از طريق فعاليت تبليغی عليه نظام " به ۶ ماه حبس تعليقی تا ۲ سال محکوم می شوند.
۱۳ فروردين ۱۳۸۶: محبوبه حسين زاده، ناهيد کشاورز/ جمع آوری امضا، پارک لاله
دستگيری ۵ نفر از اعضای کمپين، خبر داغ سيزده بدر ۱۳۸۶ است. خبری که گمان می رود دروغ سيزده بدر باشد، چرا که گفتگو با مردمی که به پارک لاله آمده اند و کمی آنطرف تر از شما بساط ناهارشان را پهن کرده اند در هيچ کجای قانون ممنوع نشده، دعوت از آنها برای امضای بيانيه ای که خواستار اصلاح قوانين تبعيض آميز است نيز عمل مجرمانه ای محسوب نمی شود.
با همه اينها اما، سعيده امين، سارا ايمانيان، محبوبه حسين زاده، ناهيد کشاورز، همايون نامی دستگير می شوند. نيروهای امنيتی ابتدا اين پنج نفر را به اماکن ميدان نيلوفر تحويل می دهند. بازداشت شدگان بعد از ساعتی پرسش و پاسخ، به بازداشتگاه وزرا انتقال داده می شوند و شب را در اين بازداشتگاه بسر می برند.
۱۴ فروردين سه نفر از بازداشت شدگان (سارا ايمانيان، سعيده امين، همايون نامی ) با سپردن قرار التزام در دادگاه انقلاب، آزاد و ناهيد کشاورز و محبوبه حسين زاده به زندان اوين منتقل می شوند. انتقال اين دو عضو کمپين به بند عمومی زندان اوين در حالی است که در جلسه دادگاه به بازداشت شدگان گفته می شود که با قرارکفالت آزاد می شوند .
بسياری از وکلا در گفتگو با سايت تغيير برای برابری اعلام می کنند : « در قوانين جمهوری اسلامی و قانون جزا هيچ اشاره ای به مجرمانه بودن جمع آوری امضا نشده است و از نظر قوانين و حقوق دانان اين زنان هيچ جرمی مرتکب نشده اند.»(۱) با وجود اين ناهيد و محبوبه ۱۳ روز در بازداشت می مانند و در نهايت ۲۶ فروردين ماه با قرار کفالت ۲۰ ميليون تومانی برای هر يک از آنان، آزاد می شوند.
" اقدام عليه امنيت ملی از طريق فعاليت تبليغی عليه نظام جمهوری اسلامی"اتهامی است که قبل از آزادی از زندان در بند ۲۰۹ اوين به اين دو عضو کمپين اعلام شد.
۲۰ خرداد ۱۳۸۶: احترام شادفر (مادر کمپينی )و همسايه او /جمع آوری امضا
دو روز قبل از سالروز تجمع اعتراضی زنان در ۲۲ خرداد دو نفر ديگر از اعضای کمپين يک ميليون امضا بازداشت می شوند، اين بار نوک پيکان بازداشت ها دختران جوان کمپينی را رها کرده و به سراغ مادرانشان آمده است.
ساعت يک بعد از ظهر روز ۲۰ خرداد ماه ۱۳۸۶ زنگ خانه زينب (احترام) شادفر از فعالان کمپين يک ميليون امضا به صدا در می آيد. يکی از همسايه هايش که در جمع آوری امضا نيز فعال است، از احترام می خواهد جلوی در برود. او که ۵۰ سال دارد، حين جمع آوری امضا دستگير شده است. به ماموران گفته است که دفترچه کمپين و بيانيه امضا را از احترام گرفته است.
ماموران بدون نشان دادن حکم جلب، هردوی آنها همراه خود می برند و در پاسخ به نگرانی خانواده ها اعلام می کنند که :«به دستور داديار برای پاره ای توضيحات می روند و تا يک ساعت ديگر می آيند. نگران نباشيد و نمی خواهد بياييد خودشان بر می گردند.»
با پيگيری خانواده ها مشخص می شود که آنها را ابتدا به اماکن ميدان نيلوفر و پس صدور حکم ۲۴ ساعته برای آنها، به بازداشتگاه وزرا منتقل شده اند. در شعبه ويژه امنيت دادگاه انقلاب با قيد التزام آزاد می شوند. پرونده همسايه احترام بسته می شود اما ۸ ماه بعد، حکم ۶ماه حبس تعليقی به مدت دو سال برای احترام وی اعلام می شود.
شعبه ۱۳ دادگاه انقلاب اسلامی اتهام احترام شادفر را " اقدام عليه امنيت ملی از طريق تبلبغ عليه نظام جمهوری اسلامی در کمپين يک ميليون امضا" اعلام کرده است. علت صدور اين حکم جمع آوری امضا عنوان شده است.
۲۰ تير ماه ۱۳۸۶: جای مردان برابر خواه در زندان است: امير يعقوبعلی
کمپين همچنان ادامه دارد. با تجربه هايش، با اعضای جديدی که به اين حرکت می پيوندند، با اضافه شدن هر روزه تعداد امضاها و با ادامه داشتن دستگيری ها.....
علت دستگيری ها همچنان جمع آوری امضا اعلام می شود، شيوه دستگيری ها اما يکسان نيست. پس از دستگيری مادران کمپينی نوبت به مردان برابر خواه می رسد.
۲۰ تيرماه امير يعقوبعلی در پارک انديشه تهران حين جمع آوری امضا دستگير می شود. امير به سلول انفرادی بند ۲۰۹ انتقال داده می شود و قاضی در پاسخ به مادر امير که مگر جمع آوری امضا جرم است؟ می گويد:«امير مرد است چکار به کار زنها دارد، برود بنشيند درسش را بخواند.»
با طولانی شدن بازداشت امير و مشخص نشدن وضعيت وی از طرف مقامات قضايی، کميته مادران کمپين يک ميليون طی نامه ای به رياست محترم قوه قضائيه نسبت به بازداشت امير يعقوبعلی و بهاره هدايت (عضو کمپين يک ميليون امضاء که همزمان با امير به خاطر فعاليت های دانشجويی اش در بازداشت است) اعتراض کرده و خواستار رسيدگی به پرونده آنان می شود. تعدادی از مادران کمپينی ۳ مرداد اين نامه را به دفتر رياست قوه قضائيه ارائه می دهند. امير يعقوبعلی ۱۷ مرداد ماه، پس از ۲۸ روز بازداشت در سلول انفرادی با وثيقه ۲۰ ميليون تومانی آزاد می شود.
۲۳ شهريور ۱۳۸۶: بازداشت ۲۵ نفر در کارگاه آموزشی خرم آباد
تنوع بازداشت ها از افراد بازداشت شده به شيوه بازداشت ها نيز می رسد. اين بار پليس با حمله به يک کارگاه آموزشی کمپين که در منزل شخصی يکی از داوطلبان خرم آبادی برگزار شده است، ۲۵ شرکت کننده در کارگاه را مورد ضرب و شتم قرار داده و بازداشت می کند.
دقايقی از شروع کارگاه نگذشته است که ۱۰ پليس مسلح با لباس نظامی و شخصی و ۳ پليس زن با خشونت وارد خانه شده و از همان آغاز، به صاحبخانه حمله کرده و با قنداق تفنگ ولگد او را مورد ضرب وشتم قرار می دهند.
پس از يک ساعت توهين و تجسس و ضرب وشتم و ضبط وسايل شخصی، مردان را دستبند به دست از خانه خارج می کنند، زنان با فريادهای اعتراض آميز از دستبند زدن امتناع می کنند. شرکت کنندگان در کارگاه هنگام خروج از منزل درکمال تعجب با جمعيتی رو به رو می شوند که پليس به آنان گفته است که اين افراد به خاطر " راه انداختن بساط لهو و لعب" بازداشت شده اند!
۲۰ نفر از شرکت کنندگان در کارگاه به همراه ميزبان، نفيسه آزاد، زارا امجديان، جلوه جواهری، منصوره شجاعی و نازلی فرخی پنج عضوی که از تهران برای برگزاری کارگاه رفته اند، پس از ۱۲ ساعت بازداشت آزاد می شوند. رضا دولتشاه، بهمن آزادی و خسرو نسيم پور فعالان اجتماعی خرم آباد در بازداشت نگهداشته می شوند. جرم آنها برگزاری يک کارگاه آموزشی در خانه ای کوچک و با عده ای محدود در مورد قوانين نابرابر است.
رضا دولتشاه، بهمن آزادی و خسرو نسيم پور پس از ۳ روز در بازداشت در خرم آباد. عصر روز ۲۵ شهريور آزاد شدند.
۱۷ مهر ۱۳۸۶: بازداشت ها به کردستان رسيد: روناک صفازاده
۱۷ مهر، روناک صفازاده از فعالان حقوق زن در سنندج در خانه اش بازداشت می شود. روناک در حالی توسط نيروهای امنيتی بازداشت می شود که به گفته خانواده اش روز قبل از بازداشت همزمان با روز کودک به همراه هانا عبدی فعال ديگر حقوق زنان، جشن شادی برای بچه های موسسه "هوراز"، در سنندج برپا کرده است. آنها در اين جشن ۵۰۰جزوه کمپين را تکثير کرده و برای جمع آوری امضا به مراسم می برند. حين جمع آوری امضا يک مامور بيانيه را از دست روناک می گيرد و فردای آن روز نيروهای امنيتی ساعت ۷ صبح به خانه روناک و هانا عبدی میروند. هانا را نمی يابند اما روناک را هنگام رفتن به سرکار بازداشت می کنند و سپس وارد خانه شده و پس از تفتيش خانه و ضبط برخی از وسايل شخصی روناک او را با خود می برند.
به گفته خانواده روناک نيروهای امنيتی پس از تفتيش منزل، وی را به بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج منتقل می کنند و برگه های بيانيه و ۵۰۰۰ دفترچه کمپين را که از خانه روناک برداشته اند با خود می برند. پس از ۱۸ روز بی خبری از وضعيت روناک صفازاده بالاخره خبر صدور قرار بازداشت يک ماه برای روناک به خانواده وی اعلام می شود .بيش از چهار ماه از بازداشت روناک صفازاده می گذرد و آخرين خبرها حکايت از انتقال وی به بند عمومی زندان سنندج دارد.
روناک صفازاده ۲۱ ساله،گرافيست و فعال در حوزه زنان و عضو انجمن زنان آذرمهر کردستان است.
۱۳ آبان ۱۳۸۶: ادامه بازداشت ها در کردستان: هانا عبدی
پس از گذشت يک ماه از بازداشت و بی خبری از روناک صفازاده ، ۱۳ آبان ۱۳۸۶ هانا عبدی فعال ديگر حقوق زنان که روز ۱۷ مهر به همراه روناک در حال جمع آوری امضا بود، بازداشت می شود. طبق گفته خانواده او، هانا را ماموران امنيتی در خانه پدر بزرگش در سنندج بازداشت کرده اند. ماموران پس از بازداشت هانا، به خانه پدر او می روند و پس از بازرسی خانه کيس کامپيوتر هانا و چند دفترچه حقوقی کمپين را با خود می برند.
هانا ۲۱ سال دارد، دانشجوی رشته روان شناسی در دانشگاه پيام نور بيجار است و در جمع آوری امضا برای کمپين فعال بوده است. آخرين خبر از روناک و هانا ملاقات هفته گذشته آنها با وکيلشان محمد شريف است.
در حالی پرونده روناک وهانا در مرحله تحقيقات است، به جای منابع رسمی، برخی سايت های خبری به اين دو دختر جوان اتهامات امنيتی زده اند. اين درحالی است که خانواده های آن دو تاکيد دارند که آنها در پی جمع آوری امضا برای کمپين دستگير شده اند.
باوجود تلاش فراوان وکلای برای به عهده گرفتن وکالت آنها، سرانجام محمد شريف توانست وکالت انها را برعهده بگيرد و با آنها ملاقات کند. شريف با اظهار نگرانی از صدور برخی احکام سنگين و استناد به اقارير آنان که در شرايط بازجويی غير قانونی صورت گرفته، می گويد:«متاسفانه اين دو دختر جوان در شرايط انفرادی و با شکل و شيوه و نحوه غير قانونی با اتهامات سنگينی مورد بازجويی قرار گرفتهاند، لذا با استناد به قوانين موجود به نظر بنده اين اقارير کاملا باطل بوده و نمی تواند در دادگاه به عنوان اسناد معتبر جهت صدور حکم مورد استناد قرار گيرند. در نتيجه من در نخستين اقدام تقاضای تبديل بازداشت و توديع وثيقه برای آنها کردم و اميدوارم با آزادی اين دو نفر تا زمان دادگاه موافقت کنند، پس از آزادی و تشکيل دادگاهی مطابق با موازين قانونی، اقارير آنان هم معتبر خواهد بود و در آن صورت امکان محاکمه قانونی وجود دارد.»
۲۷ آبان ۱۳۸۶: بازداشت يک روزنامه نگار و وب نگار کمپينی: مريم حسين خواه
تا قبل از اين تمامی بازداشت های کمپين به بهانه جمع آوری امضا بود، بازداشت مريم حسين خواه، اما اين روال را برهم زد.
۲۴ آبان ماه احضاريه ای مبنی بر مراجعه به دادياری امنيت دادگاه انقلاب برای او فرستاده شد و طی بازجويی هايی ۲۶ آبان ماه، به اقدام عليه امنيت ملی، نشر اکاذيب و تشويش اذهان عمومی از طريق سايت تغيير برای برابری(سايت کمپين يک ميليون امضا) و زنستان (سايت مرکز فرهنگی زنان) متهم شد. ادامه بازجويی به روز بعد موکول شد و ۲۷ آبان ماه مريم حسين خواه با قرار وثيقه ۱۰۰ ميليون تومانی به بند عمومی زندان اوين منتقل شد.
بازداشت اين عضو کمپين ۴۵ روز ادامه داشت و در نهايت با اعلام خانواده وی مبنی بر ناتوانی از تامين اين وثيقه سنگين با ضمانت بانکی ۵ ميليون تومانی آزاد شد.
۱۰ آذر ۱۳۸۶: بازداشت يک وب نگار ديگر کمپينی :جلوه جواهری
دو هفته پس از بازداشت مريم حسين خواه به بهانه فعاليت در سايت تغيير برای برابری، جلوه جواهری از ديگر فعالان اين سايت بازداشت شد. جواهری پس از دريافت احضاريه ای از سوی دادسرای شعبه يک امنيت تهران، به دادگاه انقلاب مراجعه کرد و پس از بازجويی به اتهاماتی چون " تشويش اذهان عمومی، تبليغ عليه نظام، نشر اکاذيب از طريق انتشار اخبار کذب در سايت تغيير برای برابری " متهم شد.
قرار وثيقه جلوه ۵۰ ميليون تومان بود که پس از تحمل ۳۰ روز حبس در بند عمومی زندان اوين و با اعلام خانواده وی مبنی بر ناتوانی از تامين اين وثيقه سنگين با ضمانت بانکی ۵ ميليون تومانی آزاد شد.
۲۵ بهمن ۱۳۸۶: دو بازداشت ديگر برای جمع آوری امضا: راحله عسگری زاده، نسيم خسروی
۲۵ بهمن ماه، قرار بود يک تئاتر خيابانی با موضوع تعدد زوجات در جشنواره فجر اجرا شود. چند نفری از فعالان کمپين برای تهيه گزارش و عکس از اين تئاتر به پارک دانشجو(محل اجرای تئاتر) رفتند و پس از اتمام برنامه با مردم در رابطه با تعدد زوجات گفتگو کرده و از آنها خواستند بيانيه کمپين را امضا کنند.نيروهای امنيتی پارک دو نفر از اعضای کمپين را در حال جمع آوری امضا بازداشت می کنند. جرم آنها "فعاليت تبليغی عليه نظام" عنوان می شود. نسيم خسروی و راحله عسگری زاده ، پس از دستگيری به کلانتری ۱۲۹ (جامی ) و سپس به آگاهی ۸ منتقل و پس از بازجويی از آنجا به بازداشتگاه وزرا منتقل می شوند.
شنبه ۲۷ بهمن ماه، دادگاه انقلاب با صدور قرار وثيقه ۲۰ ميليونی برای هر يک از اين دو زن جوان ، آنان را راهی بند عمومی اوين می کند. راحله و نسيم هنوز در زندانند.
بيشتر بازداشت ها که با اتهام "اقدام عليه امنيت ملی"صورت گرفته، به خاطر جمع آوری امضا بوده است. اما به اعتقاد فريده غيرت، عضو کانون وکلای دادگستری، جمع آوری امضا برای تغيير قوانين تبعيض آميز جرم نبوده و اتهام اقدام عليه امنيت ملی در اين مورد مصداق ندارد.
به اعتقاد وی کمپين و کل اهداف آن را نمی توان عمل مجرمانه ای قلمداد کرد. هدف کمپين در بيانيه ای که برای امضای آن تنظيم شده روشن است و هر کسی که شناختی از قوانين را داشته باشد متوجه می شود که هدف تنها تغيير قوانين در مسير برابری است و نه تغيير نظام يا مواردی که اتهامات امنيتی را در پی دارد.(۲)
شيرين عبادی نيز که وکالت بسياری از بازداشت شدگان کمپين را بر عهده داشته نيز در پاسخ به اين سوال که اگر بگويند جمع آوری امضا امنيت را به خطر می اندازد چه بايد کرد؟ آيا بايد سرسپرد و يک اقدام قانونی و مدنی چون جمع آوری امضا را غيرقانونی محسوب کرد؟ گفت:« اگر کسی چنين استدلال کند که بله جمع آوری چند امضا امنيت را به مخاطره می اندازد در حقيقت به نظام جمهوری اسلامی توهين کرده است و نظام جمهوری را آنقدر سست اعلام کرده که فکر می کند با جمع آوری چند امضا امنيت به مخاطره می افتد، به نظر من کسی که اين فکر را اشاعه می دهد و براساس اين فکر رای صادر می کند خود مجرم است و اتهام او تشويش اذهان عمومی است زيرا اين فکر را به مردم القا می کند که در کشور امنيت نيست و ضريب امنيت آنقدر پايين است که با چند امضا به مخاطره می افتد دو به اين طريق است که اذهان عمومی مشوش می شوند. خود اين حکم، صادر کننده اين حکم تشويش اذهان عمومی کرده است.»(۳)
ديگر احضارهای فراقانونی در تهران و شهرستان ها
بازداشت و بازجويی اعضای کمپين به بهانه های ديگر نيز از جمله فشارهايی است که فعالان کمپين در اين مدت متحمل شده اند. در کنار احضارهای پی در پی اعضای کمپين، تهديد آنها به برگزار نکردن جلسات کمپين در منازل شخصی شان و ممانعت نيروهای امنيتی از ورود به جلسات کمپين نيز مانعی ديگر در برابر اين حرکت اجتماعی مدنی است که با مسالمت آميز ترين شکل ممکن پيگيری می شود.
در تهران، نفيسه آزاد، پرستو اللهياری، نجمه زارع، بهناز شکاريار، نسرين فرهومند و خديجه مقدم تاکنون به خاطر تشکيل جلسات کمپين در منازل شخصی شان از سوی پليس امنيت دعوتنامه يا احضاريه دريافت کرده و مورد بازجويی قرار گرفته اند.
شيرين عبادی اين اقدامات را فراقانونی می داند و می گويد:« متأسفانه اخيراً شيوه جديدی از نقض حقوق بشر در ايران باب شده و آن اين است که روز به روز دامنه آزادی اجتماعات که مورد تأکيد قانون اساسی نيز هست تنگ تر شده است. اين شيوه برخورد محدود کردن هر چه بيشتر آزادی اجتماعات است که نشان از عدم توجه به مقررات قانونی خود قانون اساسی دارد.»
درکنار اين احضارها براساس گزارش های رسيده از سوی فعالان حقوق زن و اعضای کمپين در شهرستان ها تاکنون فعالان کمپين در شهرهای ديگری چون اصفهان، شيراز، کرمانشاه، انزلی، رشت، همدان نيز مورد بازجويی قرار گرفته اند.
بدين ترتيب براساس آمار به دست آمده، تاکنون ۴۳ نفر از اعضای کمپين بازداشت شده اند که جرم ۱۵ نفر آنها جمع آوری امضا بوده است. ساير بازداشت ها به دليل فعاليت های ديگر در کمپين بوده .اتهام تمامی آنها اقدام عليه امنيت ملی و تبليغ عليه نظام عنوان شده است. همچنين تا کنون حدود ۶ نفر از اعضای کمپين به طرق گوناگون از سوی پليس امنيت مورد احضار و بازجويی قرار گرفته اند.
۱،۲،۳: سايت تغيير برای برابری