سامان رسول پور - محمود صالحی فعال سرشناس کارگری که به اتهام "اقدام عليه امنيت ملی" به يک سال حبس تعزيری و سه سال حبس تعليقی محکوم شده بود،ديروز پس از گذراندن دوره محکوميت تعزيری خود از زندان سنندج آزاد شد و در حالی به "سقز"،شهر محل سکونتش بازگشت که صدها تن از دوستان و خويشانش منتظر ورود او به شهر بودند .
"محمود صالحی" قرار بود دوهفته پيش آزاد شود اما بخاطر "ارسال پيام همبستگی با کارگران" اتهام جديدی عليه او طرح شد و همين اتهام آزادی او را به تاخير انداخت؛ وضعيتی که اعتراض و اعتصاب غذای محمود صالحی را به همراه داشت. آن هم در شرايطی که صالحی تنها يک کليه اش کار می کند و بيماری قلبی هم دارد.عاقبت او بعد از چند روز به اعتصاب خاتمه داد و دادستان هم آزادی او را به قيد "وثيقه"پذيرفت؛ وثيقه ای ۴۰ ميليون تومانی؛ و با سپردن وثيقه، او بالاخره آزاد شد.
پس از آزادی، خواستم گفتگويی با او ترتيب دهم اما وضع پرونده اش و اينکه کوچکترين اظهار نظری از او شايد به بازگشتش به زندان منجر شود، منصرفم کرد.خواستم با همسرش "نجيبه صالح زاده" گفتگو را انجام دهم اما او هم به دلايلی برايش مقدور نبود و با اين وجود،خوشحاليش را پنهان نکرد،هيجان داشت، تند تند حرف می زد و ته هر جمله ای که می گفت،به لبخندی می رسيد،شاد بود؛بر خلاف دفعه های قبل که زنگ زده بودم و "محمود" در زندان بود.آنوقتها"نجيبه" صدايش "بغض" داشت و غمگين به نظر می رسيد.
اين بار،از پشت تلفن،شلوغی منزلشان را می شد فهميد.صدای همسر صالحی که بعد از يک سال او را در خانه می ديد در ميان صدای مهمانان گم می شد و خفيف بود.کمی صحبت کرديم و بعد گفتگو را با يکی ازهمکاران و دوستان محمود صالحی ادامه دادم:محمد عبدی پور.
محمد عبدی پور از سال ۱۳۷۳ ،و بدنبال تاسيس سنديکای کارگران خباز سقز،با محمود صالحی آشنا شده و در طول اين سال ها همواره با هم بوده اند.
از او می پرسم:بعد از آزادی محمود صالحی از زندان سنندج،چه اتفاقی افتاد و چه فضايی حاکم شد؟
عبدی پور می گويد:" ديروز ساعت ۳ بعد از ظهر ،محمود با وثيقه ۴۰ ميليونی از زندان سنندج آزاد شد و ساعت پنج و نيم بعد از ظهر،از سنندج به سقز رسيد و با استقبال هزاران نفر ازدوستانش در شهرهای سنندج، اشنويه، بوکان، سقز، بانه، نقده و ديواندره روبرو شد. در سقز ۱۱ نفر با ۱۱ شاخه گل به استقبال او رفتند، به نشانه ۱۱ ارديبهشت، روز جهانی کارگر. استقبال خيلی گرمی از او شد و تا اين لحظه که ۲۴ ساعت از آزادی او گذشته، دسته دسته مهمان به منزل محمود می آيند و با گل و پلاکارد و شيرينی.يک دسته می آيند و يک دسته می روند.همه خوشحالند که محمود را دوباره از نزديک می بينند.همين الان که با تلفن صحبت می کنيم ده ها مهمان در حال بازگشت به شهرهای خود هستند و دارند از محمود خداحافظی می کنند".
محمود صالحی،پس از آزادی چه می کند، چه می گويد و چه می شنود؟ اين پرسشم را محمد عبدی پور چنين پاسخ می دهد:
" خيلی خوشحال است که همچنان اين وجهه اجتماعی را درميان مردم دارد .با اين استقبال گرم،همه ی خستگی و رنجهايی که متحمل شده را به فراموشی سپرده است و با آنکه بيمار است، چهره ای کاملا بشاش دارد و با خوشحالی ميزبان اين همه مهمان است. او تنها يک کليه اش کار می کند اما با اين وجود، روحيه بسيار خوبی دارد. امروز پيرمردهای ۸۰ ساله به ديدن او می آمدند و وقتی دستان او را به گرمی می فشردند ،اشک می ريختند. اين احساسات، نشانگر شخصيت برجسته ی محمود صالحی و رنجهايی است که کشيده است.محمود برای ما مثل يک معلم است ".
دوست محمود صالحی،از ديشب می گويد و جشن و پايکوبی و فضای شاد حاکم بر منزل محمود صالحی:"ديشب حدود ۱۲۰۰ نفر اينجا،منزل محمود بودند،گروه موسيقی «نالی» هم بود و ساعتها جشن بود و پايکوبی.شب خيلی شادی بود".
اما با اين وجود،محمود صالحی سه سال حبس تعليقی هم دارد و پرونده ای که تازه گشوده شده؛از وضعيت پرونده اش می پرسم و اينکه چقدر احتمال دارد که باز زندانی شود؛ و محمد عبدی پور در پاسخ می گويد:" محمود با احتساب اين يک سالی که زندان بوده،سه سال تعليقی هم دارد و برای اين پرونده ی جديد هم ۴۰ ميليون وثيقه گذاشته و احتمالا در روزهای آينده مجددا به دادگاه احضار خواهد شد .البته اين نگرانی وجود دارد که اين سه سال تعليقی هم به تعزيری و زندان تبديل شود".
اما "حبس" در عين سختيهايش "عادی"شده برای محمود صالحی،چرا که از سال ۱۳۶۱ تا به امروز،او مجموعا هفت سال و ۱۴ روز حبس کشيده است . در همين پيوند،محمد عبدی پور می گويد:" يقينا محمود نه تنها سه سال زندان بلکه حتی اگر به حبس ابد هم محکوم شود،در عين حال که آنرا ناروا می داند اما همچنان استقامت خواهد کرد".
و اين هم پيام خانواده ی محمود صالحی " صميمانه از همه ی اشخاص و نهادهای داخلی وبين المللی که برای آزادی محمود صالحی تلاش کرده اند صميمانه تشکر می کنيم و اميدواريم اين همبستگی و اين تلاشها برای همه ی افرادی که محتاج ياری هستند،همچنان ادامه يابد".