بازداشت خديجه مقدم زن شصت سالهای که نه برای تفريح و تفنن بلکه برای اصلاح و رفع تبعيض در قوانين دست به فعاليتی اجتماعی زده چه پيامی در بر دارد؟
او برای خروج از بنبست روابط بين زن و مرد در عرصه خانواده و اجتماع، از اقدامی قانونمند و اصلاحگرانه حمايت کرده و خواهان تغيير در برخی قوانين تبعيضآميز شده است. آيا درخواست اصلاح در قانون به گونهای که جلو نابسامانیها و تلاشی خانوادهها گرفته شود، آيا درخواست برابری ارث و ديه برای زنان و مردان، درخواست حق زن در حضانت فرزند در هنگام طلاق، برقراری عدالت حقوقی بين زن و مرد، کوشش برای ارتقا منزلت حقوقی و اجتماعی زنان، عدالت طلبی است يا اقدام عليه امنيت ملی؟
آيا درخواست عدالت، امنيت ملی رابه خطر می اندازد؟ آيا دعوت ديگران به عدالتخواهی بين زن و مرد، تشويش اذهان عمومی است؟
آيا درخواست از قوای مقننه و قضايی برای اصلاح قوانين تبعيضآميز، تبليغ عليه نظام است؟ پس همه مشروطهخواهان به جرم اصلاح وضع موجود بايد زندانی میشدند، چون اوضاع قاجاری را ناعادلانه میدانستند. پس بايد به محمدعلی شاه حق داد که اصلاحطلبان و مشروطهخواهان رابه توپ بست . نتيجه مقابله استبداد قاجاری با تفکرات مدرن و اصلاحطلبانه مشروطهخواهان چه شد؟ بهراستی تمجيد و هوراکشيدن برای انقلاب مشروطه در رسانه های دولتی در تناقض با رفتاری که امروزه با فعالان زن می شود، نيست؟
مگر غير از اين است که همه جوامع بشری به سمت عدالت در قوانين پيش میروند و اين امری اجتناب ناپذير است. منتهی جرم خديجه مقدم و امثال او اين است که اين حقيقت تاريخی را بر زبان جاری می سازند. فعاليت کميته مادران کمپين يک ميليون امضا، کوشش صادقانه مادرانی است که آيندهای سعادتمند و بهدور از تبعيض را برای فرزندانشان میخواهند. آيا صفهای طويل دادگاههای خانواده، درخواستهای وسيع طلاق در جامعه، وسعت همسرکشی، گسترش خودسوزی زنان، نشانه عقبماندگی قوانين مربوطه نسبت به شرايط اجتماعی نيست؟
اگر صادقانه به کارشناسان و متخصصين امر رجوع کنيم وجود بحران دراين زمينه بر ما آشکار ميشود. آيا پاککردن صورت مسئله و بازداشت زنانی که انطباق قوانين با واقعيات اجتماعی را درخواست میکنند آن هم با طرح اتهامات غيرواقعی مشکلی را حل میکند؟ تاريخ خلاف آن را میگويد.
چنين اقداماتی فقط در ظاهر کارساز به نظر ميرسد، و شناکردن بر خلاف جريان تاريخ است. آقايان توجه کنند: آيا شرايط حضور اجتماعی و قانونی زنان در صد سال پيش همسان امروز بوده است؟ آيا زنان در آن دوره از همين حقوق امروزی برخوردار بودهاند؟ يااين که اصلا مملکت چيزی به اسم قانون نداشت.
آيا قوانين کنونی ما در خصوص حقوق اوليه زنان در شان و متناسب با جامعهای است که دو سوم جمعيتش را جوانان و شصتدرصد فارغالتحصيلان دانشگاهیاش را زنان تشکيل ميدهند؟
امروز بيش ازشصتدرصد جامعه ما شهرنشيناند حال اينکه در صد سال پيش، اين نسبت شايد به بيستدرصد هم نمیرسيد.
حفظ پوسته قوانين تبعيضآميز بين زن و مرد نه عملی است و نه با بازداشت و زندانیکردن منتقدين قابل دوام است. اداره امور يک جامعه تابع قانون مندی خاص خويش است. ما جزيزهای جدا از دنيا نيستيم که امکانات مدرن دنيای پيشرفته را به کار بگيريم ولی از تبعات اجتماعی و حقوقی آن سر باززنيم مگر اين که بخواهيم با سدکردن فعاليت مسالمتآميز و قانونمند گروهی عدالت خواه ، خود را گرفتار بیتوجهی به واقعيات نماييم.
ولی امروزه روز، جهان شيشهای است. ما دنيا را میبينيم و از اين ديدن گريزی نيست همانگونه که دنيا ما را می بيند و چشم دنيا را نم توان بست. اوضاع با صد سال پيش متفاوت است، خيلی هم متفاوت .
تفاوت از گاری و کالسکه تا موشک و فضاپيما. تفاوت تلفنگرام با اينترنت و ماهواره. زنان هم زنان پستوخانههای عصر قاجاری نيستند. اين حقيقت ساده، حرف کميته مادران است. زير و بم و پشت و رويی هم ندارد.
سعادت جامعه و فرصت های برابر برای زنان ومردان ،خواست يک مادر شصت ساله است . اين طرز تلقی مادری ترقیخواه و دلسوز جامعه است : ارتقاء منزلت انسانی زن ايرانی .
بازداشت و زندانی کردن او چه فايده ای دارد؟
اين مطلب از سايت «تغيير برای برابری» برگرفته شده است.
*مريم زندی
متولد دیماه ۱۳۲۵گرگان
ليسانس حقوق و علوم سياسی از دانشگاه تهران.
انتشارات:
ترکمن و صحرا، مجموعه عکس، ۱۳۶۲تهران.
تکچهره نويسندگان در کتاب آنتولوژی داستاننويسی در ايران از ۱۹۲۱تا ۱۹۹۱، انتشارات ميج واشينگتن، ۱۹۹۱.
چهرهها (۱) سيمايی از ادبيات معاصر ايران، ۱۳۷۲تهران. چاپ دوم ۱۳۷۷تهران.
چهرهها (۲) سيمايی از نقاشان معاصر ايران، ۱۳۷۳تهران.
چهرهها (۳) سيمايی از هنرمندان سينما و تئاتر معاصر ايران، ۱۳۷۶تهران.
عکاسی، کتاب نقاشی روی عکس، کار مشترک با ابراهيم حقيقی، ۱۳۸۰تهران.
از سال ۱۳۷۹هر ساله چاپ و نشر انواع کارت پستال و تقويم در زمينههای مختلف، (پرتره هنرمندان، طبيعت، زنان، کودک، حيوانات).
نمايشگاهها:
۱۳۵۲- سياه و سفيد، گالری قندريز، تهران، انفرادی.
۱۳۵۳- بازيهای آسيايی، عکسهای رنگی، گالری قندريز، تهران، انفرادی.
۱۳۵۵- سياه و سفيد، پنتاکس گالری، لندن، گروهی.
۱۳۵۷- زن همگام انقلاب، دانشکده هنرهای زيبا، تهران، انفرادی.
۱۳۵۷- گزارشی از انقلاب، باغ فردوس - وزارت کار، تهران، گروهی.
۱۳۵۸- صورت و سنت در ترکمن صحرا، عکسهای رنگی موزه نگارستان، تهران، انفرادی.
۱۳۶۰- کودک، ايمان، رهايی، نمايشگاه جهانی عکس موزه هنرهای معاصر، تهران، گروهی.
۱۳۶۸- چهرههايی از ادبيات معاصر ايران« انفرادی، نمايش خصوصی، تهران.
۱۳۶۹- چهرهپردازی، موزه هنرهای معاصر، تهران گروهی.
۱۳۷۰- چهارمين نمايشگاه سالانه عکاسی ايران، موزه هنرهای معاصر، تهران، گروهی.
۱۳۷۱- چهرههای ادبيات معاصر ايران، دانشگاه جرج واشينگتن، واشينگتن، انفرادی.
۱۳۷۲- چهرههای نقاشان معاصر ايران«، نگارخانه برگ، تهران، انفرادی.
۱۳۷۴- چهره تازهای از ايران، گالری عکس سنتاتين، انفرادی.
۱۳۷۴- نقاشی روی عکس (کار مشترک با ابراهيم حقيقی)، گالری گلستان، تهران، انفرادی.
۱۳۷۷- منتخب پرترهها، گالری گلستان، تهران، انفرادی.
۱۳۷۷- نگاهی تازه به طبيعت، گالری ثمر، تهران، انفرادی.
۱۳۸۱- شيشه و رنگ (آثار شيشهای)، گالری گلستان، تهران، انفرادی.
۱۳۸۲- شيشه و رنگ (آثار شيشهای)، گالری گلستان، تهران، انفرادی.