آقای رئيس جمهور،
ما، پيشروان، روشنفکران و وجدان های بيدار جهان، چپ های دموکرات، سوسياليست ها، کمونيست ها، هواداران جدايی دولت از دين و هواداران زيستگاهی (زيست بومی)، تلاش های ارزشمند شما را در راه دستيابی و بهره مند گشتن تنگدستان کشورتان از چشمه های سرشار دست آوردهای نفتی، ارج می نهيم. سرچشمه هايی که در چنگال بيش از چند خانواده ی انگشت شمار نبود. تا هنگام رسيدن شما به قدرت، بيشترين زحمتکشان کشور ونزوئلا که شما هم يکی از آنان هستيد، توان دسترسی به اين ثروت ملی را نداشتند.
از کوشش های شما برای برپايی همکاری و همياری بين ملت ها در گستره جهانی، برای داشتن جهانی پر از داد و برابری، بر خود می باليم. دنيايی که در آن بهره کشی انسان از انسان را جايی نيست.
ما کارهای شما را با دقت و علاقه دنبال می کنيم. با تمام کار ها و تلاش های درست و انسان دوستانه شما، دوستی شما با رئيس جمهور کنونی ايران و پشتيبانی شما از وی و رژيم ايران که ملايان گريبانش را در چنگ خود دارند، برای ما شگفت انگيز است.
اين کار شما برای ما باور ناکردنی است و هيچ همخوانی با پايه های اساسی تمدن و دموکراسی امروزی، سوسياليسم و انديشه های ما که شما هم يکی از پيروان آن می باشيد، ندارد.
با اينکه شما برای مبارزه با امپرياليسم، راه نوينی را در دنيای سوسياليسم گشوده ايد، اما شوربختانه از شيوه پوسيده و کهنه تز : «دشمنِِِِِِِِ دشمن من، دوست من است» بهره گيری می کنيد.»
خود بهتر می دانيد که در جهان امروز، دو نيرو در نبرد با امپرياليسم می باشند:
۱ - اردوگاه نيروهای پيشرو، صلح جو و دادخواه که شما و ما، از اين خانواده ايم؛
۲ - اردوگاه نيروهای واپس گرا، پس مانده و ته مانده دوران برده داری و فئوداليسم که می خواهند مردم جهان را به عقب و به دوران سنگی برگردانند.
رژيم ايران و دوست شما، احمدی نژاد که تا کنون چندين بار به ديدارش رفته ايد، در رده های نخستين اين اردوگاه جای گرفته اند و از برجسته ترين نمونه های آن به شمار می آيند. آنان در چند هفته پيش دست راست و پای چپ شش نفر را بريدند. شما سر تا پا سرخ می پوشيد، اما در ايران، بد تر از دوران قرون وسطايی، دختر جوانی را به خاطر پوشيدن چکمه سرخ، دستگير کردند. آنان چون گاوهای اسپانيولی از رنگ سرخ ماتادورها وحشت دارند.
بين شما و او دره بسيار ژرف دوران سرمايه داری وجود دارد. تمامی همفکران و ياران و پشتيبانان شما در ايران، يا کشته شده اند و يا در زير شکنجه های سخت قرار دارند و در زندان ها می پوسند. ايرانيان زيادی، چاره را در فرار از کشور ديده اند.
شما با آزاد ساختن گروگان های کلمبيايی، بار ديگر برای آزاديخواهان جهان افتخار آفريديد و مورد تحسين وجدان های بيدار و تشنگان آزادی و دموکراسی سراسر جهان قرار گرفتيد.
شما بايد بدانيد که چندين هزار کارگر، معلم، دانشجو، زن و رهبران سنديکاهای کارگری در ايران زندانی هستند. همه آنان در اردوگاه فکری و عملی شما قرار دارند. آنان برای همان انديشه هايی که شما هم داريد، مبارزه کرده و جان خود را در اين راه از دست می دهند.
آنان در جنگل ها و يا کوه های پرت و دور و دراز، در گروگان نيستند. آنان در دل شهر تهران، در چند قدمی اقامتگاه رسمی شما، در زندان مخوف اوين می باشند.
ما به شما پيشنهاد می کنيم که در مسافرت های آتی خودتان، به جای رفتن بر سر گور خمينی که فرمان کشتار هزاران کمونيست و آزاديخواه و دموکرات و رفقای شما را داده و خونشان را « حلال » کرد، به خاوران، محل گور دستجمعی کمونيست ها، دموکرات ها، لائيک ها و پيشتازان جانباز و قربانيان رژيم رفته و به ياد آنان، يک شاخه گل سرخ در آنجا بگذاريد.
برای اينکه دوست خودتان را آزمايشی کرده و به درستی گفته های ما برسيد، از شما در جايگاه يک رفيق درخواست می کنيم که بيائيد خواهان آزادی اسانلو، رئيس سنديکای کارگران اتوبوسرانی تهران و ديگر رفقای سنديکاليست و همه زندانيان سياسی و عقيدتی ايران، چون دانشجويان و زنان و دبيران و آموزگاران شويد.
آقای رئيس جمهور، ما از شما خواهش می کنيم از رژيم ملايان بخواهيد تا به کشتار جوانان و مبارزان پيشتاز پايان دهد.
شما تنها شخصيتی هستيد که امروز، اين کار از وی بر میآيد. فردا بسيار دير خواهد بود.
ما خواهان آزادی همه رفقای زندانی سياسی خود، با هر عقيده و مرامی، از زندان های جمهوری اسلامی ايران هستيم.
ما از ته دل، اميدواريم که شما هم به گردان ما در راه مبارزه با ناديده انگاشتن حقوق بشر از سوی احمدی نژاد و جمهوری اسلامی ايران به پيونديد.
ما برای شما در پيگيری راه و تلاش خود در ساختن ونزوئلايی پيشرفته، همراه با خوشبختی و بهروزی همگانی شهروندان کشورتان، پيروزی آرزو می کنيم.
پيشاپيش از توجه شما به سرنوشت سرکوب شدگان ايرانی سپاسگزاريم.
ـ صفيه بوعارفه،
سناتور حزب سوسياليست و رئيس بخش اتحاد و همکاری پارلمانی بلژيک و ونزوئلا.
ـ ژوزی دوبيه،
سناتور حزب اکولو (حزب سبز بلژيک) و جانشين بخش اتحاد و همکاری پارلمانی بلژيک و ونزوئلا.
ـ انور مير ستاری،
رئيس فدراسيون اروپرس و تلاشگر حقوق بشر در ايران.