با وخيم تر شدن اوضاع سياسی واقتصادی واجتماعی در جمهوری اسلامی، رژيم حاکم بر ايران تلاش می ورزد تا همه نگاه ها را بسوی جنگی که خود راه انداز آن است جلب کند، تا در سايه آن بتواند مبارزات مردم ايران را سرکوب کرده و بر روی همه کمبود ها و گرانی ها و نارسائی ها و بی کفايتی های رژيم در اداره کردن امور ايران و حل مشکلات فزاينده کشور سرپوش بگذارد.
رژيم رجزخوان اسلامی، همواره ادعا می کرد قطعنامه های سازمان ملل هيچ تاثيری بر روند اقتصادی حکومت نخواهد گذاشت. اما همگان شاهد آن هستيم که هر روز که می گذرد، صدای شکسته شدن استخوانها و شالوده های اقتصادی حکومت اسلامی بلندتر می شود.
از آن جائی که رژيم اسلامی تا کنون نتوانسته است پاسخی مناسب با دلايل کافی برای اثبات صلح آميز بودن پروژه غنی سازی اورانيوم به آژانس اتمی ارائه کند، ازديدگاه جهان آزاد ادامه غنی سازی اورانيوم توسط حکومت اسلامی ايران به معنای تهيه سلاح اتمی تلقی می گردد!
رژيم اسلامی می کوشد تا اراده خويش را برای رسيدن و تهيه سلاح اتمی، حتی با آغازيک جنگ منطقه ای تمام عيار به جهان تحميل کند!
در همين رابطه، جهان آزاد حق دارد که از رسيدن سلاح اتمی به دست آخوندها بيمناک باشد!
اگر ملايان درسال ۵۷ توانستند با دادن وعده های دروغين به مردم ايران به اريکه قدرت برسند و برخلاف وعده های خود عمل نمايند و روزگار مردم ايران را تيره و تار سازند و آنان را به سيه بختی بکشانند، اما بشريت آگاه هرگز به وعده های صلح آميز بودن تکنولوژی اتمی آخوندها باور نخواهد آورد که همه جهان مانند ايران سياهپوش شود!
حکومت اسلامی فرد هرزه گوئی را در مقام رئيس جمهوری قرار داده که با وعده آوردن پول نفت به روی سفره های مردم بر سرکار آمده است و همين رئيس جمهوری پس از رسيدن به قدرت، بلافاصله همه وعده های خود را انکار کرد و باشعار ضد انسانی نابودی کشور اسرائيل، کشور ايران را هرچه بيشتر در صحنه بين المللی منزوی و ورشکسته ساخت.
حاصل تکيه زدن فريبکارانه و تحميلی احمدی نژاد بر کرسی نهاد رياست جمهوری در ايران تا کنون پيامدی جز قطعنامه های پی در پی شورای امنيت ملی عليه ايران، ورشکستگی اقتصادی، رشد سرسام آور تورم، گسترش فحشا (تا آنجائيکه به گزارش "سايت آفتاب"۱۱درصد از کسانيکه برای تامين مايحتاج زندگی خانوادگی خود دست به روسپی گری می زنند با اطلاع شوهران خود چنين می کنند) که در همينجا می توان به عمق فاجعه و فروپاشی نهاد خانواده در ايران پی برد!
ازآنجائيکه برای رژيم اسلامی آشکار گرديده است که جامعه بين المللی از دست يابی حکومت ايران به سلاح اتمی ممانعت جدی بعمل خواهد آورد، لذا پيشاپيش برای شکستن روحيه و اراده جهانی ـ به سياست کهنه رجزخوانی خود متوسل شده است.
رژيمی که همه ما شاهد بوديم چگونه در طول جنگ بيهوده هشت ساله با عراق، باهمه تهديدهايش عليه صدام حسين، هرگز نتواست يک قدم در راه شعار پوچ خود يعنی «راه قدس از کربلا می گذرد» پيشروی کند، عاقبت با به خرابی کشاندن چهل شهر و چهار هزار روستا و ميادين مينی که همچنان کشته می گيرد، و صدها هزار کشته وزخمی، بالاخره در ضعيف ترين نقطه حيات سياسی خود برای جلو گيری از سرنگونيش مجبور به نوشيدن جام زهر گرديد تا همچنان با زور وتزوير بر اريکه قدرت بماند.
رژيم اسلامی مانند گذشته در روزهای اخير نيز به سياست کهنه رجز خوانی های توخالی پناه آورده است، تا جهان را با هيبت پوشالی خود به وحشت فرو برد ودر همين راستا، رژيم اسلامی حاکم برايران ـ آمادگی خود را در همه زمينه ها از جمله حفر ۳۲۰ هزار گور برای سربازان دشمن در صورت بروز جنگ ـ اعلام داشته است!
آن روزی که خمينی در ۱۲ بهمن سال ۵۷ به ايران آمد، در سخنرانی بهشت زهرا اعلام کرد که شاه قبرستان های ما را آباد کرد و فقط مادران و پدران ما را داغدار کرد نه بيشتر!
اما بعد از آن سخنرانی، خمينی خود رژيمی را در ايران بنيانگذاری کرد که آمار کشته ها در زندانها وشکنجه گاهها وجنگ هشت ساله وسرکوب نظامی رژيم در مناطق گوناگون ايران در ۳۰ سال گذشته از مرز يک ميليون فراتر رفته است!
رژيمی که با وعده های دروغين سعادت ونيک بختی برای ملت ايران بر سرکار آمد، تنها مرگ و شکنجه و اعتياد و فقر و خود کشی تحميلی به جوانان و دانشجويان را به ارمغان آورده است!
در۳۰ سال گذشته ـ رژيم گورکن با افتخار ورجزخوانی های هميشگی خود - همه ايران را به گورستان وعزاداری مبدل نموده است.
اينک سالهاست که دانشگاه ها وميادين شهرها به گورهای دسته جمعی جنگ بيهوده هشت ساله ايران وعراق مبدل شده است.
گور، و کندن گور، به نماد ومظهر اصلی رژيم اسلامی تبديل گرديده است.
از روزی که رژيم اسلامی در ايران به قدرت رسيده، خوشی از ايران کوچ کرده است.
رژيم اسلامی، شيون وگريه زاری را جايگزين شادی وطراوت ايرانيان کرده است.
ايران همواره سرزمين نغمه های شادی فصول ازهر منطقه قومی، چه ترک و فارس و کرد وعرب و لر و بلوچ و ترکمن، با فولکلورها وفرهنگهای گوناگون بوده است.
اما از روزی که آخوندها در ايران به قدرت رسيده اند، رقص وپايکوبی وآوازهای شادی بخش برای مردم ايران ممنوع شده است وبه جای آن شهادت طلبی وکشتن و خونريزی رواج يافته است.
در پايان بايد خاطر نشان کرد که اگر رژيم رجز خوان، ۳۲۰ هزار قبر برای نيروهای مهاجم بيگانه آماده ساخته ـ پس برای نيروهای خويش چند هزار قبر فراهم کرده است؟
مگر امکان دارد که جنگی رخ بدهد و فقط دشمن مهاجم کشته داشته باشد؟!
هر اندازه کشور را به سوی فاجعه نزديک تر می کنند، رجز خوانی ها و ياوه سرائی هايشان هم گستاخانه تر می شود!