حدود يک سال و چهار ماه پس از ملی شدن صنعت نفت و رهايی ملت ايران از يوغ استعمار ، خيزشی اصيل و خودجوش در کشور رخ داد که می توان آن را به عنوان يکی از مهمترين اتفاقات حاصل از اراده ملت و اوج تاثيرگذاری آنان بر تحولات سياسی و سرنوشت ايران دانست ، چراکه ملت ايران به رهبری دکتر محمد مصدق در يک جناح و دربار با حمايت دولت های غربی و استعمارگر در جناح ديگر ، مبارزه ای نابرابر را آغاز نمودند ولی اين اراده ملت و موج ملی گرايی بود که با پيروزی خود اين روز را برای هميشه در تاريخ ايران به ثبت رساند .
گذری بر سی تير
در اواسط تير ماه و پس از انتخابات مجلس شورای ملی و استقرار نمايندگان مجلس هفدهم به رياست سيد حسن امامی در مجلس و کارشکنی های آنان و دربار در راه نهضت ملی براه افتاده ، دکتر محمد مصدق با توجه به رد درخواست لايحه اختيارات و وزارت جنگ با ارسال متن : چون در نتيجه تجربياتی که در دولت سابق بدست آمده پيشرفت کار در اين موقع حساس ايجاب ميکند که پست وزارت جنگ را فدوی شخصا عهده دار شود و اين کار مورد تصويب شاهانه واقع نشد ، البته بهتر آن است که دولت آينده را کسی تشکيل دهد که کاملا مورد اعتماد باشد و بتواند منويات شاهانه را اجرا کند . با وضع فعلی ، ممکن نيست مبارزه ای را که ملت ايران شروع کرده است پيروزمندانه خاتمه دهد . از سمت نخست وزيری استعفا کرد .محمد رضا شاه با دريافت اين متن که گويی در انتظار آن لحظه شماری می کرد ، بلافاصله استعفای دکتر مصدق را پذيرفت و با توجه به مشاوره رايزن سفارت انگليس ساموئل فام و سفير آمريکا هندرسن هر چند مخالف نخست وزيری قوام السلطنه بود ولی با قول قوام در اين باره که در انتخاب کابينه حتما بر طبق صلاحديد شاه اقدام خواهد شد با نخست وزيری وی موافقت و مجلس نيز در جلسه غير علنی در تاريخ بيست و شش تيرماه ۱۳۳۱ به نخست وزيری قوام رای مثبت داد. در روز بعد که خبر نخست وزيری احمد قوام در همه جا منتشر گرديد وی طی اعلاميه شديد اللحنی که از طريق راديو با اين متن منتشر شد :
ايران دچار دردی عميق شده و با داروهای مخدر درمان پذير نيست ... من به همان اندازه که از عوامفريبی در امور سياسی بيزارم در مسائل مذهبی نيز از ريا و سالوس منزجرم . کسانيکه به بهانه مبارزه با افراطيون سرخ ، ارتجاع سياه را تقويت نموده اند لطمه شديدی به آزادی وارد ساخته زحمات بانيان مشروطيت را بهدر داده اند . رای به حال کسانی که در اقدامات مصلحانه من خلل نمايند و در راهی که در پيش دارم مانع بتراشند يا نظم عمومی را بر هم بزنند . اينگونه آشوبگران با شديدترين عکس العمل از طرف من روبرو خواهند شد و چنانکه در گذشته نشان داده ام بدون ملاحظه از احدی و بدون توجه به نام و موقعيت مخالفين کيفر اعمالشان را در کنارشان می گذارم . حتی ممکن است تا جايی بروم که با اکثريت پارلمان دست به تشکيل محاکم انقلابی زده روزی صدها تبهکار را از هر طبقه به موجب حکم خشک و بی شفقت قانون قرين تيره روزی سازم . به عموم اعلام می کنم که دوره عصيان سپری شده و روز اطاعت از اوامر و نواهی حکومت فرا رسيده است . کشتی بان را سياستی دگر آمد باعث واکنش شديد ملت ايران شد و بر اين اساس بود که آيت الله کاشانی در پاسخ به اعلاميه قوام طی مصاحبه ای اظهار داشت : سياستی که قرون متمادی دولت های مزدور را بر سر کار ميآورد بالاخره حکومت مصدق را که بزرگترين سد راه خيانت خود ميدانست بر کنار و در صدد برآمد عنصری را که در دامان ديکتاتوری و استبداد پرورش يافته و تاريخ حيات سياسی او پر از خيانت و ظلم و جور است و بارها امتحان خود را داده و دادگاه ملی حکم مرگ و قطع حيات سياسی او را صادر کرده است برای چندمين بار بر مسند خدمتگزاران واقعی گمارد. احمد قوام بايد بداند در سرزمينی که مردم رنجديدهء آن پس از سالها رنج و تعب، شانه از زير ديکتاتوری بيرون کشيده اند نبايد رسما" اختناق افکار و عقايد را اعلام و مردم را به اعدام دسته جمعی تهديد نمايد. من صريحا" ميگويم که بر عموم برادران مسلمان لازمست که در راه اين جهاد اکبر کمر همت محکم بر بسته و برای آخرين مرتبه به صاحبان سياست استعمار ثابت کنند که تلاش آنها در بدست آوردن قدرت و سيطرهء گذشته محال است و ملت مسلمان ايران به هيچ يک از بيگانگان اجازه نخواهد دادکه بدست مزدوران آزمايش شده، استقلال آنها پايمال و نام پرعظمت و افتخاری را که ملت ايران در اثر مبارزهء مقدس خود بدست آورده است مبدل به ذلت و سرشکستگی شود.
مردم ايران که پس از استعفای دکتر مصدق بخش هايی از بازار را تعطيل نموده و دست به اعتصاب و اعتراض زده بودند و در تمامی ايران بصورت پراکنده با نيروهای نظامی درگير بودند در روز سی ام تير دست به اعتصابی گسترده و فراگير زدند و چنان سطح شهرها و خيابانها را پر کردند که ديگر حکومت تاب مقاومت در برابر آنرا نداشت چراکه اينبار اعتصاب و اعتراض بجز تهران به شهرهای مشهد ، اسپهان ، آبادان ، همدان ، تبريز ، شيراز و ... نيز کشانده شده بود . دهها نفر از مبارزان نهضت ملی ايران در اين روز به دست نيروهای نظامی به شهادت رسيدند ولی مجاهدت ها و رشادتهای ملت ايران در نهايت به نتيجه رسيد و محمد رضا شاه ، قوام را وادار به استعفا نمود و مجددا مصدق با کسب اکثريت آرا توسط مجلس به نخست وزيری منصوب و در ماده واحده ای به اتفاق آرا تصويب کرد که قيام سی ام تير که در سراسر کشور صورت گرفت قيام مقدس ملی نام ميگيرد و شهدای آن شهدای ملی خواهند بود .
اينبار دکتر مصدق به پشتوانه ملت ايران با اقتدار به نخست وزيری بازگشت و از اين ابزار با قدرت در جهت تامين منافع ملی و حقوق ملت استفاده کرد . وی در بازگشت به خواسته های خود رسيد ، کفيل وزارت جنگ شد و نام آنرا به وزارت دفاع تغيير داد ، وزارت بهداری را با کاهش هزينه های دربار تقويت کرد ، شاه را از ارتباط مستقيم با ديپلماتهای خارجی منع ساخت ، مطبوعات را آزاد و در جهت آزادی بيان و پيشبرد مردمسالاری از هيچ کوششی دريغ نکرد ، افراد وابسته را از کابينه اخراج کرد و اشرف خواهر شاه را مجبور به ترک ايران نمود . و اين بود شرايط و امتيازهايی که برای دولت ملی مصدق پس از قيام سی ام تير بوجود آمد.
دکتر مصدق در روز سی ام تير خطاب به مردم که در برابر منزل وی تجمع کرده بودند با چشم گريان گفت :
ای کاش مرده بودم و ملت ايران را اين چنين عزادار نمی ديدم... ای مردم، من به جرات می گويم استقلال ايران از دست رفته بود ولی شما با رشادت خود آنرا گرفتيد.
اسامی شهدای سی تير در تهران
رضا ايوبی ارغند ـ حسن نيکو سخن ـ عباس لـًولـًو ـ محمود عموئی ـ نوروز کفائی ـ مرتضی دستخوش نيکو ـ صفر حنيفه رحفانی ـ قدرت سليمی ـ اسمعيل عينک چی ـ هوشنگ رضيان ـ غلامحسين صادقی ـ محرم رستمی ـ اسمعيل وزيری ـ امير بيجار ـ جبار رشيدی ـ حبيب شوقی رضوانی ـ سعدی اسکندری ـ پرويز رجائی و چهار نفر گمنام.
مصدق در وصيت نامه اش خواسته بود که در ابن بابويه ، در کنار کسانی که در سی ام تيرماه از دولت او دفاع کرده و به شهادت رسيده بودند ، دفن شود ولی اين امر با مخالفت شديد دربار تحقق نيافت .
ياد و خاطرشان گرامی و راهشان پررهرو باد!