گروه سياسي، نازنين خسرواني: در ميان شعارها و مطالبي كه در اين دوره از انتخابات رياست جمهوري، توسط كانديداها مطرح ميشود، «اقتدار» و تكيه بر مفهوم آن است.
تأكيد كانديداها با مواضع مختلف سياسي بر اين نكته اهميت آن را بيش از پيش نمايان ميسازد.
«مهدي كروبي»، از كانديداهاي اصلاح طلبان كه مورد حمايت مجمع روحانيون مبارز است از «دولت مقتدر» سخن ميگويد، مصطفي معين كانديداي مورد حمايت اصلاحطلبان پيشرو بر شعار «شهروند مقتدر» تكيه ميكند و در جناح محافظهكار محمدباقر قاليباف يا هاشمي رفسنجاني (كانديدا هنوز به عرصه وارد نشده)، بر «شخصيت مقتدر» خود تكيه ميكنند.
خداياري: مهمترين مسأله نظارت بر قدرت است
«علياصغر خداياري»، عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت قدرت و اقتدار را اصليترين ابزار مورد نياز براي عرصه عمومي سياسي ميداند و ميگويد: «در حوزه نظريهپردازي آنچه اهميت دارد فكر و انديشه و اصول و هنجارهاي حاكم بر جامعه است، در حالي كه در عرصه عمل اين ابزار است كه نقش اساسي را ايفا ميكند و «قدرت» و «اقتدار» اصليترين ابزار مورد نياز اين عرصه است.»
اين استاد دانشگاه دليل اصلي تأكيد همه نامزدهاي انتخاباتي ـ با مواضع گوناگون ـ بر«اقتدار» را تجربه هشت ساله اخير ميداند و ميگويد: «تجربه هشت ساله اخير نشان داده است كه رئيس جمهور منتخب، حتي اگر انديشمندي فرزانه مثل آقاي خاتمي باشد، در صورت نداشتن اقتدار يا ناتواني در استفاده درست از آن نميتواند اهداف و برنامههاي مطرح شده خود را به طور شايسته تحقق ببخشد. به نظر من محور قرار گرفتن موضوع اقتدار در گفتمان تبليغاتي حاكم بر نامزدها، پديدهاي است كه از واقعگرايي بيشتر نسبت به مقوله حكومت كه مربوط به عرصه عمل سياسي است، حكايت ميكند و نشان از تحليل تقريباً مشابه نامزدها از روحيات حاكم بر مردم دارد.»
خداياري قدرت را فينفسه «نه خوب و نه بد» ميداند و تصريح ميكند: «به نظر من حتي نحوه استفاده از قدرت هم اهميت درجه دوم دارد. مهمترين مسأله در رابطه با قدرت محل انباشته شدن قدرت و چگونگي نظارت بر نحوه اعمال آن ميباشد. آنچه مسلم است اين است كه خارج شدن قدرت از منشأ اصلي خود و تمركز بدون كنترل آن در نهادي مثل حكومت، يا شخصيتي منفرد، ولو مصلح حتماً فسادآور است، يا حداقل اينكه احتمال به خودكامگي كشيده شدن را بسيار بالا ميبرد.»
اين استاد دانشگاه در پايان ميگويد: «اگر قدرت واقعي در اختيار منشأ اصلي توليد قدرت، يعني شهروندان قرار داشته باشد و ساز و كار حكومت طوري باشد كه شهروندان به اختيار اين قدرت را براي تمشيت و اداره امور جامعه در اختيار حكومت قرار دهند و هر وقت ديدند از اين قدرت عاريهاي سوءاستفاده ميشود، بتوانند آن را پس بگيرند و در اختيار ديگري قرار دهند، امكان سوءاستفاده از قدرت به حداقل ميرسد.»
رجايي: شعار شخصيت مقتدر زمينهساز حاكميت نظاميان است
«عليرضا رجايي»، فعال ملي ـ مذهبي هم صرف به كار بردن لفظ «اقتدار» را به معناي اعمال زور و سركوب نميداند و ميگويد: «اقتدار را ميتوان ابزار سياست براي پيشبرد برنامهها دانست.»
او اقتدار را لازمه هر حكومتي ميداند و در خصوص دلايل سياسي و اجتماعي مطرح شدن اين شعار در دوره اخير انتخابات ميگويد: «پروژههاي سياسي در 8ـ7 سال اخير واجد اقتدار لازم براي رسيدن به اهداف اصلاحات بودهاند. روشن است كه اين موضوع ميتواند دليل خوبي براي طرح مبحث جديدي در انتخابات آينده باشد.»
رجايي تأكيد ميكند كه منظور وي شخص رئيس جمهور و خاتمي نيست و تصريح ميكند: «منظور من اصلاً متوجه آقاي خاتمي به عنوان شخص رئيس جمهور نيست، چون در اين صورت شائبه فرد مقتدر در اذهان ايجاد ميشود.»
او اقتدار را لازمه حكومت ميداند و توضيح ميدهد: سياست فاقد اقتدار زمينهساز خشونت خواهد شد يعني در خلأ اقتدار، از خشونت به عنوان ابزار سركوب استفاده خواهد شد.
اين فعال سياسي در عين حال تأكيد ميكند: استفاده از لفظ اقتدار در شعارهاي انتخاباتي تنها در صورتي ميتواند شائبه فراهم شدن زمينه حاكميت نظامي را ايجاد كند و خطرناك باشد كه فرد يا جرياني شعار «شخصيت مقتدر» را مطرح كنند.
رجايي در خصوص شعار «شهروند مقتدر» كه از سوي مصطفي معين، كانديداي مورد حمايت اصلاحطلبان پيشرو مطرح ميشود، گفت: «شهروند مقتدر، شهروندي است كه از حقوق شهروندي برخوردار است به اين مفهوم كه در مقابل تعرض به حقوقش مقابله به مثل كند و قانون از او حمايت كند.»
توسلي: مفهوم اقتدار نزد اصلاحطلبان و اقتدارگرايان متفاوت است
«غلامعباس توسلي»، جامعهشناس و استاد دانشگاه مفهوم الفاظي چون «اقتدار» و «مقتدر» را در ميان دو طيف اصلاحطلب و اقتدارگرا متفاوت ميداند و در خصوص طرح آن در اين دوره از انتخابات ميگويد: «طرح اين بحث در وضعيت فعلي به احساس جامعه، نهاد رياست جمهوري و شخص رئيس جمهور و اقتدار ايشان و اين نهاد در برابر گروههاي فشار بازميگردد.»
بنابراين به عقيده توسلي، «پرداختن به اين موضوع از سوي اصلاحطلبان با هدف خارج كردن رياست جمهوري از يك كارگزار ساده است. اما اقتدار در نظر اقتدارگرايان مفهوم ديگري دارد. آنها ميخواهند دولتي تشكيل دهند كه جامعه را از بالا اداره كند و اقتدار را بيشتر در مفهوم قدرت ميدانند تا در مفهوم قدرت مردم.»
اين عضو نهضت آزادي در بخش ديگري از سخنانش تصريح ميكند: «آنچه مسلم است طرح اين شعارها به اين موضوع بازميگردد كه دولت، اقتدار لازم را در برابر مسائل مختلف از خود نشان نداده است.»
او در ادامه ميگويد: «برخي معتقدند دولتي مقتدر خواهد بود كه جنبه نظامي داشته باشد، اما چنين قدرتي نقش مردم، نهادهاي مشورتي و شوراها را تضعيف ميكند.»
توسلي معتقد است: «سياسيگري نظاميها فقط براي زمان جنگ ميتواند مفيد باشد و نه در زمان صلح.» او توضيح ميدهد: «در زمان جنگ تمام مسائل سياسي معطوف به جنگ است.»
اين جامعهشناس نيز بر شعار «شهروند مقتدر» تأكيد ميكند و ميگويد: «شهروند مقتدر، شهروندي است كه چه دولت و چه نهادهاي مختلف جايگاه ويژهاي برايش قائل باشند و در واقع شهروند رعيتوار نباشد.»
او توضيح ميدهد: «شهروند مقتدر در برابر جريانات جامعه بيتفاوت نيست و شهروندي است كه در پناه قانون است و از منافع خود و جامعه دفاع ميكند.»
تحليلگران در گفتوگو با «اقبال»، دليل طرح اين شعار در فضاي فعلي را تجربه هشت ساله گذشته ميدانند و تأكيد ميكنند كه بكار بردن لفظ «اقتدار» در مفهوم واقعي آن به معناي اعمال زور و سركوب نيست.
اين تحليلگران معتقدند اقتدار لازمه حكومت است اما بدون وجود شهروندان مقتدر، چنين اقتداري به سود جامعه نخواهد بود.