Click for Amazing Phone Card








دوشنبه 19 اردیبهشت 1384

ما و هاشمى، محمد قوچانى، شرق

اين روزها هركس نسبت خود و هاشمى را مى جويد:
• نامزدهاى انتخابات رياست جمهورى عموماً بر اين باورند كه رقابت اصلى در ۲۷ خرداد ۱۳۸۴ ميان ايشان و هاشمى خواهد بود. به طور مشخص هواداران مهدى كروبى و مصطفى معين از يكسو و حاميان محمدباقر قاليباف و محمود احمدى نژاد در ديگرسو معتقدند در صورت حضور هاشمى در انتخابات مرحله دوم رقابت ها ميان هريك از آنان و يك نفر ديگر يعنى اكبر هاشمى رفسنجانى صورت خواهد گرفت. برخى از نامزدها (مانند على اكبر ولايتى) گفته اند در صورت حضور هاشمى وارد انتخابات نخواهند شد و برخى ديگر (مانند ميرحسين موسوى) حضورشان چنان تاثيرگذار خواهد بود كه مرحله انتخاب ميان خود و هاشمى را قبل از اعلام نامزدى از سر خواهند گذراند (يعنى همزمان دو نفر نامزد نخواهند شد) نكته جالب توجه آنكه برخى نامزدهايى كه اختلافات فكرى روشنى با هاشمى دارند (مانند مصطفى معين) مى گويند اگر ميان دو نامزد مانند هاشمى و لاريجانى مخير شوند به صورت طبيعى ناگزير از انتخاب هاشمى خواهند شد.
•افكار عمومى در تناقضى جدى و اساسى به سر مى برند. طبق همه نظرسنجى ها (حتى نظرسنجى ستادهاى رقيب) فاصله معنى دارى ميان «افرادى كه به هاشمى راى مى دهند» و «افرادى كه معتقدند هاشمى رئيس جمهور مى شود» وجود دارد كه در همه آنها ميزان افرادى كه معتقدند او رئيس جمهور آينده است بيش از افرادى است كه به وى راى مى دهند. با وجود اين در همه نظرسنجى ها، هاشمى رفسنجانى هم موافقان بسيار دارد و هم مخالفان بسيار.
•عمده كسانى كه منتقد حضور و تبليغ هاشمى رفسنجانى در انتخابات ۲۷ خرداد هستند به سابقه اى اشاره مى كنند كه در انتخابات مجلس ششم شكل گرفت و روشنفكران و اصلاح طلبان به مخالفت با نامزدى هاشمى پرداختند. بخشى از اين روشنفكران (مانند اكبر گنجى) همچنان مخالف حضور هاشمى در انتخابات پيش رو هستند و گروهى ديگر (مانند ماشاءالله شمس الواعظين) با حضور او به عنوان يك گزينه توسعه گرا در نبود گزينه هاى ديگر (كه از الگوى آزاديخواه دفاع كنند) موافق هستند. بخش مهمى از روشنفكران اما هنوز در فضاى خاكسترى به سر مى برند. چهره هايى مانند بهزاد نبوى و محسن آرمين (از مجاهدين انقلاب) سعى مى كنند جغرافياى حضور هاشمى در انتخابات آينده را ترسيم كنند و ضمن حق تحفظ براى خود در انتخاب مصطفى معين از حضور هاشمى در انتخابات استقبال مى كنند. احزابى مانند كارگزاران سازندگى نيز حتى در دوگانگى مذكور با ديگر نيروهاى سياسى و اجتماعى شريكند. برخى (مانند غلامحسين كرباسچى) سكوت اختيار كرده اند و بعضى (مانند محمد عطريانفر) به صورت جدى مدافع حضور هاشمى هستند. هاشمى موافقانى سنتى (مانند سران خانه كارگر) و جديد (مانند سران حزب اعتدال و توسعه) دارد كه تداركات ستادى او را عملاً حتى پيش از اعلام نامزدى رسمى شخص وى آغاز كرده اند.
در اين بازار دوگانگى ها ترسيم جغرافياى سياسى ايران امروز تنها راهى است كه ما را از آشفتگى رهايى مى بخشد:
• در جناح راست اين نقشه، موافقان تمام هاشمى رفسنجانى حضور دارند. افرادى كه گمان مى كنند رياست جمهورى او نه تنها بازگشت به گذشته نيست بلكه به رشد و توسعه ايران منتهى مى شود و آينده اى درخشان را پيش روى كشور خواهد نهاد. اين گروه به نقد رفتار اصلاح طلبان در مجلس ششم مى پردازند و معتقدند حضور هاشمى در مقام رئيس مجلس ششم مى توانست حتى از شكل گيرى مجلس هفتم جلوگيرى كند.
• در جناح چپ جغرافياى سياسى موجود مخالفان سوگندخورده هاشمى رفسنجانى قرار دارند. آنان كه باور دارند هاشمى رفسنجانى نه تنها اصلاح طلب نيست بلكه اصولاً اصلاحات سال ۱۳۷۶ در تضاد با عملكرد او شكل گرفته است و به همين دليل مخالفت با حضور هاشمى را در انتخابات آينده در تداوم مخالفت با حوادث سال ۱۳۷۹ مى دانند.
با وجود اين در ميانه اين دو جريان، جناح ديگرى حضور دارند كه معتقدند هرگونه قضاوت درباره نامزدى هاشمى رفسنجانى بايد مشروط و منوط به تحليلى باشد كه از آرايش نيروهاى سياسى كشور به دست مى آيد. مبانى اين تحليل عبارت است از:
۱- هاشمى رفسنجانى يك انتخاب مطلق نيست. حتى خود نيز مى داند (و ترديدهايش ناشى از اين دانش به خويش است) كه بهتر بود رجل سياسى ديگرى از ميان دو جناح راست و چپ يا افراد ميانه اى كه با او همفكرى دارند وارد انتخابات مى شدند. احتمال نامزدى هاشمى در شرايطى شكل گرفت كه نامزدى ميرحسين موسوى در تابستان ۱۳۸۲ منتفى شد و جناح چپ نيز چهره هاى سرشناس خود مانند بهزاد نبوى را نتوانست نامزد كند. از سوى ديگر افراد راديكال جناح راست بر افراد ميانه رو اين جناح در مرحله اوليه انتخاب نامزدى پيشى گرفتند و هاشمى رفسنجانى در شرايطى قرار گرفت كه حتى از توصيه على اكبر ولايتى (و شايد در اندرون خويش، حسن روحانى) طرفى نبست.
۲- كسانى كه حامى نامزدهاى اصلاح طلب (به طور مشخص مهدى كروبى، مصطفى معين و ابراهيم يزدى) هستند نسبت به عبور برخى از آنها از فيلتر شوراى نگهبان كم اميد هستند و حتى اگر اميدى به عبور ايشان از اين فيلتر داشته باشند معتقدند در صورتى كه رقابت به مرحله دوم كشيده شود حضور هاشمى رفسنجانى در يك رقابت اصلاح طلبانه (با نامزدهاى جناح چپ) شايد مانع از پيروزى مطلق چپ شود اما به پيروزى مطلق راست هم نمى انجامد. اين افراد (كه نويسنده اين مقاله خود از اين گروه است) گرچه به نامزدهاى ديگر انتخابات رياست جمهورى راى مى دهند اما از نفس حضور هاشمى در انتخابات رياست جمهورى دفاع مى كنند و نوعاً نگران شرايط حساسى هستند كه ممكن است در اثر پيروزى مطلق راست بر كشور حاكم شود (نمونه آن را در انتخابات مجلس هفتم و شوراهاى شهر دوم ديده ايم) بديهى است دفاع از حضور هاشمى رفسنجانى در ۲۷ خرداد اولاً به معناى راى دادن اين افراد به او نيست ثانياً دفاع از اين حضور به معناى عدول از نقد حضور هاشمى در مجلس ششم نيست. هر انسانى حق دارد در مقطعى از زمان نسبت به گذشته خويش نقد و بررسى دوباره اى را سامان دهد (مانند كسانى كه در گذشته مخالف رابطه با آمريكا و تسخيركننده سفارت آن كشور در تهران بودند و اكنون موافق مذاكره و رابطه با آمريكا هستند) اما دست كم در اين يك مورد (نامزدى در مجلس ششم) نقدى بر محتوا (و نه روش) مخالفت اصلاح طلبان با هاشمى در سال ۱۳۷۹ وارد نيست. در آن سال عرصه تهى از نامزد هاى مناسب براى رياست مجلس اصلاح طلب نبود. و افرادى مانند عبدالله نورى به عنوان نامزد رياست پارلمان مطرح بودند و حتى هاشمى خود مشوق وى بود و برخلاف امروز انتخاب هاى تازه ترى در برابر مردم، اصلاح طلبان و هاشمى وجود داشت اما اكنون عرصه انتخاب به شدت محدود شده است و نمى توان شب ۲۷ خرداد را به آرامى خفت. بدين ترتيب اصولاً قياس دو انتخابات نادرست و غير راهگشا است. اين گروه از كسانى كه نسبت به هاشمى موضعى «نه مخالف/ نه شيفته» دارند در عين حال از هر آنچه به ارتقاى رابطه تفاهم آميز ميان هاشمى و جامعه كمك كند استقبال مى كند و مگر اصلاح طلبى جز اين است كه به زبان مشترك با ديگران دست يابيم؟ براساس اين تحليل هاشمى مخالف اصلاحات نيست. گزينه اى متفاوت از آن چيزى است كه در هشت سال گذشته از سوى اصلاح طلبان عرضه شده است به همين دليل هيچ اصلاح طلب صادقى نبايد حريف را اشتباه بگيرد. حريف ما حتى جناح راست متعادل و معقولى نيست كه با ما مرز بندى دارد بلكه گروهى از راستگرايان راديكالى هستند كه در محافظه كارى گوى سبقت از متحدان سابق خود ربوده اند و در آستانه ايجاد دولتى هم تراز با مجلس كنونى هستند. سياست همچون اخلاقيات نيست كه در آن خوب و بد روشن و آشكار از هم متمايز شده باشند. سياست همچون رياضيات است كه در آن ارقام متفاوت در فرمول هاى متفاوت نتايج متفاوتى را مى آفريند.
۳ _ وزن هاشمى رفسنجانى در معادلات سياسى ايران طى ۶ ماه ستاد محافظه كاران در حال پيروزى را به ستادى آشفته بدل كرد. موقعيت رفسنجانى در جناح مقابل عملاً به اصلاح طلبان نيرويى بخشيد كه خلق آن قطعاً در توان ايشان نبود يا بزرگان چپ (مانند موسوى خوئينى ها) نخواستند آن را شكل دهند. اين مهمترين كار ويژه شخص هاشمى در انتخابات اخير بود كه حتى در صورت عدم نامزدى وى نبايد ناديده گرفته شود. مردى كه در هرحال در موازنه قدرت نقش دارد، چه موافق او باشيم چه مخالف او.
۴- روزهاى آينده روزهاى سرنوشت سازى است. حضور متغير بسيار مهمى مانند ميرحسين موسوى مى تواند همه اصلاح طلبان و نيز هاشمى رفسنجانى را به آرامش نسبى و منطقى برساند كه براساس آن كشور از افتادن در ورطه يك جناح سياسى اقتدارگرا نجات مى يابد. در غير آن صورت غيرمحافظه كاران گزينه هايى خواهند داشت كه مى تواند اميد را در دل ايشان زنده نگه دارد. براى هر كس اين گزينه مى تواند به ترتيبى (مانند كروبى، هاشمى، معين و نيز ولايتى) رقم بخورد. مهم ترتيب اين گزينه ها نيست مهم اين است كه ما راهى به غير از «راست راديكال» هم در پيش داريم. رقابت اصلاح طلبانى مانند معين و كروبى با هاشمى بازى برد و باخت نيست بازى «برد- برد» است تا از بازى خطرناكى كه به عنوان باخت مطلق در پيش داريم جلوگيرى كنيم. بدين ترتيب تكثر در اردوى اصلاح طلبان (برخلاف تكثر در اردوى محافظه كاران) نه تنها سبب شكست نيست كه راه پيروزى را مى گشايد.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

•••
اما آنچه در اين ميان برجاى مى ماند دو مسئله مهم است:
اول آنكه مى توان از اصلاح طلبان و هاشمى رفسنجانى پرسيد كه چرا كار به جايى رسيد كه پس از هشت سال هيچ گزينه اطمينان بخشى براى انتخابات رياست جمهورى كه مورد تفاهم اصلاح طلبان باشد (مانند عبدالله نورى) وجود ندارد يا اگر گزينه اى هست نتواند اجماع اصلاح طلبان و مجوز شوراى نگهبان را با هم به دست آورد. آيا جبهه مشاركت، مجاهدين انقلاب، روحانيون مبارز و كارگزاران سازندگى نمى دانستند كه در خرداد ۱۳۸۴ بايد جانشين خاتمى را انتخاب كنند؟
دوم هاشمى در شرايطى كه از سوى اصلاح طلبان استقبال مى شود و از سوى محافظه كاران بدرقه، انتخاب آينده خود را بر مبناى چه گفتمانى شكل مى دهد؟
او طى سه روز آينده به اين پرسش پاسخ خواهد گفت. در انتظار پاسخ وى خواهيم ماند.
•••
اين مقاله گذشته از كسانى كه عدول اصلاح طلبان از نقد هاشمى را برنمى تابند منتقدان ديگرى در ميان كسانى كه اصولاً قائل به مشاركت در انتخابات نيستند را نيز برخواهد انگيخت كه خود درخور پاسخ جداگانه اى است.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/22336

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'ما و هاشمى، محمد قوچانى، شرق' لينک داده اند.
خبرنامه گويا از هيچ نامزد انتخاباتي حمايت نمي کند. همه نامزدان مي توانند در اين صفحه تبليغ کنند. براي درج آگهي با اي ميل advertisement @ gooya.com تماس بگيريد.

Copyright: gooya.com 2005