[email protected]
" تحريم انتخابات ، آغاز اعتصابات" اين صدای شبحی ايست که از درون جنبش خيابانی اول ماه مه ۲۰۰۵ برخواسته است ۰ آنگاه که کارگران آرایش صحنه فعاليت انتخاباتی " خانه کارگر" علیرضا محجوب و دارو دسته تیغ کش او برای ميدان داری تبليغات رياست جمهوری اکبر رفسنجانی را درمجتمع ۱۲هزار نفری استاديوم آزادی درهم ريختند ، از خط قرمزهای نظام گذشتند و يکسره فرياد برآوردند :
" تـــــــــــــحريــــــــــم انتـــــــــــــخابات ـــ آغـــــــــــــــاز اعتــــــــــصابـــــــــــــات ! "
از پس این حادثه ، یعنی درست بعد ازيک هفته پس ازجلوگيری کارگران اجتماع کننده دراستادیوم آزادی از سخنرانی " سردار سازندگي" در روزهمبستگی جهانی اول ماه مه(11 ارديبهشت ۱۳۸۴ )، اوباشان خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار، کینه شان را در روز دوشنبه 19 اردیبهشت برسرفعالين سنديکايی شرکت واحد اتوبوسرانی تهران ريختند. در اغلب سایت ها گزارش شده است : " ۰۰ ۳ نفرازچماقداران خانه کارگر به سرکردگی اوباش شناخته شده ، حسن صادقي رئيس کانون سرا سری شوراهای اسلامی کار ، به جلسهی هيات موسس سنديكای شركت واحد حمله کرده و با وارد آوردن خسارات مالي، ضرب و شتم فعالين کارگری و مجروح کردن تعدادی ازآنان ، اين جلسه را بهم زدند." آدمخواران نظام اسلامی بیش از دو دهه پيش نيز با همين روشها و به زورلشکر کشی های اوباشان خود ، شوراها و سنديکاهای کارگری را منحل کردند. آنان ابتداء خانه کارگر را تصرف نمودند ، بعد سراغ تشکل های کارگران رفتند . تهديد شان کردند ، اسناد تجمعات کارگران را ربودند، تعطیل شان ساختند تا یکپارچه گی سراسری فعالیت های مستقل کارگران را درهم شکنند که کردند ، دستگیرشان نمودند به زندان کشاندند و بعد ترکشتند!
امروز نیزایلغارگونه ، برسرکارگران ریختند تا سرسپردگی خویش به " سردارسازندگی" وگاو بندی " خانه کارگر " و سرسپردگی امثال حسن صادقی ها را به ثبوت برسانند و میدان را برای انتخابات میان دوره ای علیرضا محجوب آبرو باخته فراهم سازند.
با این همه درايران و بيرون ازکشور، همگان انتخابات ریاست جمهوری را ، برای رژيم اسلامی سرنوشت ساز می دانند۰آنهم نه از اين زاويه که رئيس جمهوری برود و رئيس جمهوری ديگری با هيکلش از راه برسد ، بلکه در رابطه با شرايط اجتماعی که ما در کشورمان با آن روبروهستيم۰ شرايط برخاسته ازسقوط سراسر نکبت بار دو دوره رياست جمهوری خاتمی و وعده های نا کرده اش ۰ شرايط برخاسته از اختيارات نيمه خدايی مقام رهبری و اعمال يک ديکتاتوری کاملا فردی و متمرکز ، که قدرت سرکوب آن از زمان خمينی شروع وتا به امروز به اعماق زندگی مردمان مان راه يافته است و نظام را به بن بست و بحران کامل کشانده است. دراین میان به میدان آمدن هاشمی رفسنجانی ، برای رهایی رژیم ازبن بست موجود است.
آنچه تا به امروز شاهدش بوديم ، کشمکش های جناح های گوناگون درون و برون نظام ، حاصلی جز يک نمايش تشريفاتی برای توده مردم نبوده و نيست ۰ مادامی که انتخابات چی ها در برنامه های خود ، مردم را جدی نمی گيرند، مردمان کشورمان نيز آنانرا در معادله حسابرسی های خويش جدی نمی گيرند و اين خیمه شب بازی هرچهار سال یکبار را ، تظاهرپارلمانی و یگانه نمایش قانونی نظام ، برای بقای خويش در برابر چشمان دولت های جهان می يابند۰
این در حالیستکه ، مردمان کشورمان در دو انتخابات گذشته نشان دادند که با تحريم حساب شده خویش ، گسترده ترين ابعاد تنگ کردن فاصله خود و تمامیت رژیم را به مثابه تاکتيک عملی شان در مقابل نه فقط " اصلاح طلبان " بلکه کلیت نظام به خدمت گرفته بودند۰ آدمی در کمتر مواقعی می توانست ، کلان شهرتهران را، اينگونه خالی از سکنه یابد و ما دراين سوی جهان از طريق خبرگزاری های بزرگ درجريان مستقیم رويداد خبری ، تحريم انتخابات مجلس هفتم بوديم ۰
در درون کشور، امروز گمانه زنی ها موئد اين است ، که انتخابات با ورود هاشمی رفسنجانی که پیشتر خاتمی او را " شناسنامه انقلاب " نامیده بود ، بعد ازچندی زمان خریدن و صحنه سازی وارد گود شد وگفت: " پس از ماهها ترديد كه برخی ازعلل آن را در بيانيه گفتم، قدم به عرصهای گذاشتم كه نتيجه آن بستگی مسقيم به آرای فرد فرد ايرانيان دارد و حمايت بيت شريف امام برای اين جانب ازاهميت زيادی برخوردار است. " ( خبرگزاری ایسنا ، چهارشنبه ٢١ ارديبهشت ١٣٨۴) به این ترتیب می خواهد با برنامه چانه زنی های اش در رابطه با آمريکا وادعای رفع مشکلات اقتصادی کشور ، اين انتخابات را به حادثه ای بزرگ بدل سازد و همين نیز وسیله می گردد تا تنورانتخابات را داغ نگه دارد ۰
من پيشترهم نوشته ام : فاکتور حضور آمریکا درمنطقه ، وجود شر بوش و حمله ی آمريکا و متحدانش به ايران ، درهرسطحی که باشد ، جز فلاکت ، بد بختی ، و مصيبت بزرگ برای مردمان کشور مان و نقض آشکار حاکميت اين مردم و فراترازاين به خطر انداختن موجوديت کشور و سرکوب بخش عمده آزادی خواهان راستين ، وباورمند به انقلاب مردم و تارومارآنان خواهد انجاميد.
تجربه کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ و کشتار فرزندان مردم درآن شرايط ، زمينه ساز ديکتاتوری شاه و عوامل آنان در چند دهه و حضور مستشاران آمريکايی در کشورمان ، نشانگر حافظه تاریخی پیش روی ما بوده و است ۰
در شرايط موجود نيزصرف مخالفت با جمهوری اسلامی کافی نيست ۰ کسانی که برای زدودن رژيم ، دعوت ازآمريکا را در ذهن خود می پرورانند و مداخله جهانخواران آمريکايی را برای رهايی کشور لازم می شمرند، کارشان کشورفروشی و سيه کاری است ۰ درايران ، پيکاررهایی و تحقق آزادی ، دمکراسی و وصول نان برای شکم های خالی میلیون ها تن گرسنه ، از يک کانال و آنهم تنها درستيز با جمهوری اسلامی پيش نمی رود، بلکه همه ما ناگزيریم ، همزمان هم با جمهوری اسلامی بجنگنیم وهم عليه هرنوع مداخلی نظامی و سياسی امپرياليستی و جهانخواری سیستم سرمایه جهانی اردو زنیم و سنگر بگیریم . این دو ازهم جدایی نا پذیرند!
نباید چون فرصت طلبان عراق با اشغالگران هم آوا وهمراه شد تا یک یا چند صندلی خالی را گرفت . اینکه ما ضعیف هستیم ، هیچ چیز را تغییر نمی دهد . ما می توانیم وباید ، هم علیه جمهوری اسلامی وهم علیه امپریالیسم آمریکا و متحدانش وارد عمل شویم .
امروزاکثريت مردمان کشورمان به نيکی دريافته اند که با بودن اين نظام ، انتخابات بی معنی است ۰ آنان تحریم دو انتخابات قبلی را درابعاد ميليونی اش پشت سر دارند ، هر چند که کارگزاران رژیم نیزکه با کمترين آرا به مجلس راه يافته اند، با وقاحت خود را نمایندگان قانونی مردم معرفی می کنند۰پس تا این نظام است ، درب برهمین پاشنه میچرخد . امروزهم حق انتخاب کردن و انتخاب شدن بهينه ، چون گذشته ازمردم گرفته شده است ، پس بايد اين نظام برود و آنانی که رويارويی های ميليونی مردمان را بازی خطرناکی برای به صحنه آمدن کل جامعه می شمارند و خود را مبرا از " نا امنی و آشوب " طلبی معرفی می کنند و " در کف سلاحی برای براندازی " ندارند واز سویی شعار تحريم انتخابات و تبديل آن به" رفراندوم " کذايی را در دستورکار خود دارند ، بايد به مردم بگويند اين " رفراندوم" را با گذشتن از سد کدام مقام و چگونه می خواهند پيش ببرند؟!! بعبارتی فاعل آن درايران کيست ؟
استحاله طلبان ، رفرمیست ها و فراریان ازانقلاب ، که به دروغ و همواره با مماشات طلبی ، خود را حامی مردم معرفی می کنند و شورش و به خیابان ریختن فرا قانونی را حق مردمان نمی شناسند و آنرا با القابی نظیر : " شورش کور " ، " تشنج " ، " ناامنی " و " آشوب " ، محکوم مینمایند ، انقلاب را عین استبداد و خشونت معرفی میکنند . اینان به گزینش واقعی توده های میلیونی پشت کرده و مردم را ازحق انتخاب شان محروم و ازپیش محکوم می سازند !!
زحمتکشان کشورمان در صحنه رودررويی ها ، شعار خود را سرداده اند : " تحريم انتخابات ــــ آغاز اعتصابات " و اين اعتصابات ازدل جنبش های اجتماعی موجود درایران اتفاق خواهد افتاد . این تحرکات ، خود سرآغاز جنبش های عظيمی خواهد بود که اگرسربگيرد از سد همه موانع موجود خواهد گذشت ۰ امروزارائه تاکتيک شمع روشن کردن ، پرچم آويزان نمودن ، رای سفيد و باطله دادن ، فشار به " شورای نگهبان " و اقداماتی از این دست ره به جایی نخواهد برد ویا آنگونه که خانم " مهرانگیزکار" در مقاله ای با عنوان : " یک پیشنهاد " آورده است : " احتمال اينکه انتخابات تبديل به "رفراندوم تغييرقانون اساسي" بشود هم وجود دارد." و درادامه می نویسد : " اما ازآنجا که حکومت قانون درايران موضوع فراموش شدهای است، اعلام نامزدی افرادی که ناهمگون با قانون اساسی و قوانين ناظربرانتخاب وارد صحنه ميشوند مستلزم قبول خطراتی است. به همين دليل فرد يا افرادی که ازاعتبار بينالمللی برخوردارند، چنانچه داوطلب بشوند، از مصونيت بيشتری بهره مند شده و با صدای رسا مردم را نمايندگی ميکنند. شورای نگهبان بسته به اينکه ميزان حمايت مردمی و جهانی از نامزدهای مورد نظراين گزينه را چگونه ارزيابی کند، ناگزير از موضعگيری است. اگر حمايت وسيع و گسترده بشود، شورای نگهبان مجبور به عقب نشينی است. " و برهمین پایه معرفی کاندید خوشنام نظیر آقای امیر انتظام که در پیشنهاد طرفداران منشور81 و آقای " حسین باقرزاده و برخی از رفراندوم چی ها جا دارد ، که اگر " شورای نگهبان " صلاحیت او را رد کرد ، مردم به خیابان آمده و با " انقلاب مخملین ، نارنجی " و " بدون خشونت " و بری از " آشوب و خطر " شروع به اعتراض می کنند و جهان امپریالیستی هم بلا فاصله آنرا به رسمیت می شناسد همه و همه تکرارآن " سناریو" ایست که دست پخت امثال " محسن سازگارا " هاست و تا به امروز به دفعات گفته و برزبان رانده اند ولی مردمان مان هم ، کار خود را کرده اند.
جوانان ، زنان ، معلمین ، پرستاران ، اقلیت های ملی و به خیابان آمدن مردمان عرب با شعار : " نان ، برق ، آب ، آزادی – مرگ بر جمهوری اسلامی " ، کارگران و زحمتکشان و تهیدستان شهر و روستا ، علیرغم محدودیت ها ، ممنوعیت ها ، بگیر و ببندها ، حماسه ها آذرآفریدند . جوانان پارتی شبانه را در شبهای تاسوعا و عاشورا درمیدان محسنی تهران براه انداختند. چهارشنبه سوری را به شوری همگانی بدل ساختند. مراسم عید برپا کردند ودر١٣ بدر، خود و خانواده شان را به صحرا کشاندند . 8 مارس با شکوه درتهران و کردستان راه انداختند بعد هم به سازمان دهی روز جهانی کارگر رفتند و این کارزار را سربازایستادن نیست !
ما از امروز تا روز انتخابات ، فرصتی را درمقابل خود داريم ۰ بايد تحريم فعال را طرح کرد . یادمان نرود، صرف ادای شعارتحریم فعال هم به تنهایی می تواند مبالغه آمیزباشد. تحریم فعال بستگی به قدرت بسیج مردم و عبورکردن از ترس و نیازمردم به مهر خوردن شناسنامه های آنان است و این خود بخش وسیعی از مردمان مان را دربرمی گیرد. فرصت بکارگيری سازمان دهی اعتراضات ، اعتصابات ، بکار گيری ابتکارات توده ای گوناگون ، بسته به اوضاع و احوال جای جای کشور، همه وهمه مجموعه تاکتيک هایی خواهد بود، که پيشروی و تعرض و عقب نشينی مردمان مان را برای فرا تررفتن ازشرکت درانتخابات و تحريم همه جانبه آن ، چاره را درسرریزکردن خود و سفت کردن پايگانشان دراعمال حاکميت و انقلاب خويش نشان گيرند۰
مردمان ما شایستگی این را دارند که سرنوشت خود را با دست خويش ، به سامان برسانند۰ و اين با عوامل قانونی فراهم نمی گردد ، تحريم فعال تنها با آغازاعتصابات ، راه پيمايی ها ، اعتراضات و انواع جنبشها و فوروم های اجتماعی وتحرکات فرا قانونی ميسراست .
نباید با طرح شعارانحرافی و ناکجاآباد " رفراندوم " به چشم مردم ديگرباره خاک پا شيد !!
بگذارید مردم ، اینبارنیز" جام تلخ " را براین " شناسنامه انقلاب " بخورانند و با انقلاب عادلانه خود برای " نان ، آزادی و برابری " فاتحه کل نظام را بخوانند . ما در اين باره بازهم سخن خواهيم گفت .