بسم الله الرحمن الرحيم
از لحظه اي كه شوراي نگهبان , اسامي 6 نفر از داوطلبان رياست جمهوري را اعلام كرد , عده اي به ستايش و عده اي نيز به سرزنش اين شورا پرداختند.
ستايش كنندگان ميگويند آفرين به شوراي نگهبان كه تسليم جوسازي ها و فشارهاي داخلي و خارجي نشد و افراد منحرف , نالايق و معاند را براي رئيس جمهور شدن تاييد نكرد.
اين ستايش كاملا بجا و درست است ولي طرف ديگر قضيه , سخن سرزنش كنندگان است كه بايد در ابعاد آن تامل و دقت بيشتري شود. سرزنش كنندگان دو دسته هستند , عده اي ميگويند شوراي نگهبان تنگ نظري كرده و با رد صلاحيت عده اي از داوطلبان رياست جمهوري , ميزان مشاركت مردم در انتخابات را كاهش داده است . عده اي ديگر ميگويند شوراي نگهبان گشادنظري كرده و بعضي شرايط مصرح در قانون اساسي را كه بايد داوطلبان رياست جمهوري داشته باشند ناديده گرفته و بعضي افراد را كه داراي بعضي از اين شرايط نيستند واجد صلاحيت دانسته است .
اعتراض و سرزنش دسته اول در آن بخش كه توقع دارند هركس داوطلب شد بايد تاييد شود حتي اگر در موضعگيري ها از چارچوب نظام خارج شده باشد , اعتراض واردي نيست . گذشته افراد هم ملاك و معيار صلاحيت آنها نميتواند باشد بلكه همانطور كه امام هم فرموده اند وضع فعلي افراد ملاك و ميزان تعيين صلاحيت آنانست . چه بسا كساني كه مصدر خدماتي بوده و شايستگي هائي از خود نشان داده باشند ولي اكنون مواضع آنها برخلاف معيارها و منافع و مصالح ملت و كشور و نظام باشد. چنين افرادي قطعا صلاحيت تكيه زدن بر كرسي رياست جمهوري را ندارند و عدم تاييد صلاحيت آنها توسط شوراي نگهبان اقدام كاملا درستي است و از اين بابت نه تنها اعتراض و سرزنش جايز نيست بلكه بايد به شوراي نگهبان دست مريزاد گفت .
اما اعتراض و سرزنشن دسته دوم كه شوراي نگهبان را به ناديده گرفتن بعضي شرايط مصرح در قانون اساسي در مورد تعدادي از 6 نفر تاييد صلاحيت شده متهم مي كنند , نكته قابل توجهي است كه بدون توضيح نميتوان از كنار آن گذشت . جواب اين سئوال را خود شوراي نگهبان بايد بدهد كه مفاهيمي از قبيل « رجل مذهبي » , « رجل سياسي » , « مدير » و « مدبر » را چگونه معني كرده اند كه بعضي از داوطلباني كه به نظر مي رسد فاقد همه يا بعضي از اين ويژگيها هستند , واجد صلاحيت براي احراز مسئوليت رياست جمهوري شناخته شده اند
اين سئوال و اعتراض كه اكنون در ذهن بسياري از صاحبنظران وجود دارد , با بخشي از اعتراض ها و سرزنش هاي دسته اول نيز منطبق است كه به حذف تعدادي از داوطلبان همسان يا حتي بالاتر از بعضي از داوطلبان تاييد شده معترضند و مي پرسند اگر اين افراد كه تاييدشان كرده ايد داراي شرايط هستند , پس چرا افرادي را كه در مورد شرايط مصرح در قانون اساسي همانند آنها يا برتر از آنها هستند و ايرادي هم به آنها نيست تاييد نكرده ايد در ميان افراد تاييد نشده كساني هستند كه سوابق مديريتي طولاني در استانداري ها , وزارتخانه ها , موسسات مهم اقتصادي و حقوقي و اجتماعي دارند و بيش از بعضي از تاييد شده ها شناخته شده هستند. با اينحال چگونه است كه آنها مورد تاييد قرار نگرفته اند
اينها همه نكاتي است كه در جامعه مطرح است و سئوالهائي هستند كه ذهن ها را به خود مشغول كرده اند و شوراي نگهبان بهتر است براي روشن كردن ذهن ها كار توضيحي كند. لابد شوراي نگهبان براي عناويني از قبيل « رجل مذهبي » و « رجل سياسي » مفاهيمي را در نظر دارد كه براساس آنها تصميم گيري كرده است . طبعا « رجل مذهبي » به معناي مردي كه احكام دين را ميداند و نماز ميخواند و روزه ميگيرد نيست , بلكه حداقل اينست كه با مباني ديني آشنائي كافي دارد و در جامعه از نظر فكر و عمل اينگونه شناخته شده است . كما اينكه « رجل سياسي » به معناي هر فعال سياسي نيست بلكه اين عنوان فقط بر كسي منطبق است كه از وزانت و پختگي بالائي برخوردار باشد و مردم او را به همين ويژگي ها بشناسند.
با اين تعريف از اين دو مفهوم , كه البته با در نظر گرفتن كف اين دو مفهوم بيان شده است , آيا واقعا همه افراد تاييده شده توسط شوراي نگهبان از « رجال مذهبي و سياسي » هستند
براي ما كه حامي شوراي نگهبان هستيم و با مخالفين شوراي نگهبان برخورد مي كنيم و تقويت اين شورا را لازم و تضعيف آنرا زيانبار ميدانيم , پاسخ اين سوال روشن نيست . با توجه به اين واقعيت , از مخالفان چه توقعي ميتوان داشت و براي حذف كساني كه همسنگ بعضي از افراد تاييد شده و يا از آنها برتر هستند چه جواب قانع كننده اي وجود دارد
طرح اين مطالب , نه تنها تضعيف شوراي نگهبان نيست , بلكه اگر مورد توجه قرار گيرد و شوراي نگهبان بپذيرد كه در عملكرد خود تجديدنظر كند , همين امر موجب تقويت اين نهاد مهم خواهد شد.
اين , ضعفي است كه شوراي نگهبان در دو دوره گذشته نيز نشان داد و بعضي افراد تاييد صلاحيت شده براي احراز مقام رياست جمهوري در آن دوره ها واقعا داراي قد و قواره لازم براي اين كار نبودند. ميتوانيم اين ضعف را ناديده بگيريم و بگوئيم اين انتخابات نيز بگذرد و ولي استمرار اين روش بهيچوجه به نفع خود شوراي نگهبان نيست . ما دوستدار تقويت شوراي نگهبان هستيم و تقويت شوراي نگهبان به اينست كه در عملكرد خود تجديدنظر نمايد.