Click for Amazing Phone Card








یکشنبه 8 خرداد 1384

چرا به معين رأي مي دهم، وبلاگ محمد حيدري

معين بالاخره بيانيه رسمي خود را صادر كرده است.اين بيانيه نقاط قوت زيادي دارد والبته نقاط ضعفي مشخص نيز. مهمترين ضعف اين اطلاعيه آنجاست كه صريحا كساني را كه چنين شيوه اي در تأييد صلاحيت او بكار گرفتند مخاطب قرار نداده و نپرسيده است كه بالاخره نامه اي كه خطاب به شوراي نگهبان نوشته شد حكم حكومتي بود يا خير و اگر او صلاحيت داشت چرا رد شد و اگر نداشت چرا بايد تاييد مي شد؟ معين بعنوان كانديداي رسمي مورد تأييد جمهوري اسلامي ايران مي توانست اولين گام در «ديالوگ مستقيم» را بردارد.
اما اين نامه نقاط قوتي هم دارد و مي تواند بعدها چنانچه معين انتخاب شد زمينه اقدامات عملي او باشد و اگر هم رئيس جمهور نشد، حداقل ميزان پايگاه اجتماعي او و گفتماني كه نمايندگي مي كند، مشخص خواهد شد. معتقدم اكنون كه معين وارد عرصه انتخابات شده به دلايل متعددي كه خواهم آورد ؛ بايد به او رأي داد:
1- چنانچه معين و دوستانش از انتخابات كناره گيري ميكردند دستاوردهايي كه در دراز مدت بدست مي آمد بيشتر مي بود. ليكن اكنون كه او اعلام حضور كرده نبايد از حداقل دستاوردهاي ممكن نيز چشم پوشي كرد. معين اگر نمي آمد پاسخي محكم به كساني داده بود كه سالهاست كشور را با شيوه هاي غير قانوني اداره مي كنند و فرصتي مي يافت تا نيروهاي سياسي منتقد و اپوزيسيون را متشكل كند. اين فرصت از دست رفت، ليكن نبايد به دليل اينكه چنين فرصتي را از دست داده ايم؛ از باقيمانده امكانات موجود هم چشم پوشي كنيم.پيش از اين در نوشته اي يادآوري كرده بودم كه بر اساس نگرش «ساختارگرايانه» به تحولات ايران، نبايد با چند شكست به سرعت چنين نتيجه گرفت كه تئوري اصلاح طلبي اشكال كار ماست.بلكه مناسبترين گزينه آنست كه هسته سخت نظريه خود را نگاه داريم و به عوامل اطراف آن بپردازيم. بايد ديد در پيشبرد پروژه اصلاحات كجا قدمي اشتباه برداشته شده است و چه قدمهايي بايد برمي داشتيم كه از آن غفلت كرده ايم. اكنون به نظر ميرسد كه حضور معين اين فرصت را فراهم خواهد كرد كه تجربه متفاوتي از چگونگي پيگيري پروژه اصلاحات بدست آيد. آنچه معين در نامه خود آورده است چشم اندازي است از آنچه مي توانست در اين سالها نيز محقق شود ليكن شيوه خاتمي چنين نبود و يا شايد شرايط ايران هنوز اقتضاي آن را نداشت. معين با چنين شيوه اي مي تواند برنامه رفورم در ايران را به لايه هاي عميقتري بكشاند و به تعبير حجاريان از قدرت غيرمسئول« افسون زدايي» كند. كاري كه البته خاتمي نيز تا حد زيادي انجام داده ليكن كار او به نهايت خود نرسيده است.
2- معين خواهد توانست با گذشت زمان «ديالوگ مستقيم» را نيز به برنامه هاي خود بيافزايد . آنجا كه مي گويد « من آمده‌ام تا در صورت برگزيده شدن،عليه «توقيف فله‌اي مطبوعات»، استمرار بازداشت زندانيان سياسي، بازداشت وبلاگ‌نويسان و به طور كلي همة فعالان مطبوعاتي و رسانه‌هاي مجازي اقدام كنم. اين تعهد از رهگذر اعلام گزارش نوبه‌اي و علني در مورد وضعيت حقوق بشر و خطاب به ملت شريف ايران در چارچوب وظايف و اختيارات قانوني رئيس جمهور تحقق عملي خواهد يافت. » در واقع راهكار ديالوگ مستقيم را پيش كشيده و وعده كرده است. اين همان راهي است كه نمايندگان اصلاح طلب مجلس خيلي دير و در آخرين روزهاي كاري خود آغاز كردند و اكنون مي بايد تداوم يابد.
3- حضور گروههاي منتقد در سطوح بالاي مديريتي جمهوري اسلامي كه معين وعده آن را داده است بزرگترين اقدام ممكن در تشديد دوگانگي حاكميت و ايجاد فضاي تنفس براي مردم و فعالان سياسي دورتر است. همواره افسوس خوردهام كه اگر مردم در انتخابات شوراها(دور دوم) شركت كرده بودند تشديد حاكميت دوگانه خيلي زودتر از اينها اتفاق مي افتاد. تصور كنيد كه بجاي احمدي نژاد اكنون محمد توسلي شهردار تهران مي بود و يا در بدترين حالت از تشكيل شوراي منتخب مردم سرباز ميزدند و درگير بحران جدي مشروعيت ميشدند.
4- نامه معين را با دقت بخوانيد و با آنچه 8 سال قبل سيد محمد خاتمي عزيز نوشته بود مقايسه كنيد.اين همان اتفاقي است كه خاتمي منجر به آن شده است. بايد كوشيد معين اين كار را به تكامل برساند. خاتمي در آستانه انخابات دوم خرداد خطاب به مردم نوشته بود:«امروز صحنه سياسي كشور شاهد يكي از كم سابقه ترين و پرشكوهترين جلوه هاي حضور غرور آفرين است ...بي شك اين شور و نشاط بي سابقه مرهون درايت و زمان شناسي رهبر معظم انقلاب است كه به تأكيد و تكرار خواستار ايفاي نقش ملت به عنوان عنصر بي بديل در تعيين سرنوشت كشور شده اند و مطمئن هستم در اين انتخابات نيز حضور گسترده مردم بار ديگر خنثي كننده توطئه هايي خواهد بود كه كه مي كوشند مانع اعمال حق مردم شوند»(سلام-31/2/1376)
اكنون معين در نامه خود به مردم مي نويسد:« پيش از اين گفته بودم :« من انتظار دخالت و تجديد نظر خارج از موازين قانوني و حقوق شهروندي براي خود و ساير نامزدهايي كه به طور غير قانوني رد صلاحيت شده‌اند، نداشته و ندارم، در پي آن نيز نبوده و نخواهم بود و به آن تن نخواهم داد.»... گفته بودم:«من نيز به قانون اساسي نقد دارم اما در چارچوب همين قانون بايد آن را نقد كرد.»... گفته بودم: «اگر نقد قانون اساسي، قبول نداشتن حكم حكومتي فراتر از قانون، دفاع از حقوق مظلومان 18 تير و صراحت در بيان مطالبات ملت جرم است، پس مرا رد صلاحيت كنيد.» » و اطمينان مي دهد : « در همين جا نيز به ملت شريف ايران صريحاً اعلام مي‌كنم من چه قبل و چه بعد از رد و تاييد صلاحيت با هيچ مقام و مرجعي براي تاييد صلاحيت، چه رسمي و چه غيررسمي، چه علني و چه غير علني ديدار نداشته و هيچ درخواستي مطرح نكرده‌ام.»(سايت انتخاباتي معين-7/3/1384)
راه زيادي طي شده است.اكنون مي توان اين راه را بيش از اين ادامه داد و اميدوار بود كه هشت سال بعد در جايي بهتر و با ساختاري دموكراتيك تر ايستاده باشيم.
5-راه رفورميسم و اصلاح طلبي؛ امروز، تنها گزينه مورد قبول نخبگان سياسي و روشنفكران است. رفورم كم هزينه ترين و احتمالا كوتاهترين راه رسيدن به «جامعه باز» است.ما تجربه هاي ديگر را بارها آزموده ايم. ليكن اين راه همواره نيمه تمام رها شده است.بايد كوشيد كه اين تجربه به نهايت خود برسد. پيگيري پروژه رفورم در جامعه مدني منافاتي با كوششهاي رفورميستي در ساخت قدرت ندارد.چنانچه فرصت بازسازي قواي از دست رفته به نيروهاي راست افراطي داده شود، امكان پيگيري پروژه رفورم در جامعه مدني هم محدود خواهد شد. البته اگر معين كناره گيري ميكرد شايد فرصت تحرك در جامعه مدني بي آنكه امكان سركوب وجود داشته باشد فراهم ميشد. ليكن اكنون چنين نكرده است . ما نيز چاره اي جز انتخاب در ميان ممكنات نداريم.آرزوي سرباز خارجي نيز علاوه بر وطن فروشي، از شأن ايرانيان دور است و هزينه هاي سنگيني خواهد داشت.
6- نبايد تاييد صلاحيت معين را برخلاف تصوري كه بوجود آمده ،صرفا تاييد صلاحيت يك نفر دانست.فراموش نكنيم كه معين با مواضعي تاييد شده است كه تا همين چند سال قبل جرم محسوب مي شد. اينكه او صريحا اعلام ميكند كه از نيروهاي نهضت آزادي استفاده خواهد كرد و نامه آيت الله خميني را مربوط به سالها قبل مي داند، و يا اينكه اعلام ميكند كه قانون اساسي داراي اشكالات اساسي است و يا اينكه از زندانيان سياسي دفاع مي كند و ...، همه وهمه را بايد با هم ديد. معين و مواضع او با هم تاييد شده اند و اين يعني تحميل انديشه مخالف به ساختار حاكم به آن. درست است كه نماينده نهضت آزادي تاييد نشد ليكن كسي تاييد شد كه صريحا از حقوق آنها دفاع مي كند. فراموش نكنيم كه 8 سال قبل حتي حمايت يكجانبه حضرت مهندس سحابي از خاتمي جرمي براي خاتمي محسوب مي شد .

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

اما امروز اين معين است كه در گام اول از حقوق آنها سخن مي گويد. تاييد صلاحيت معين را همراه با مواضعي كه او صريحا بيان كرده است در نظر آوريد.
7- و بالاخره اينكه معين را انساني شريف مي شناسيم. همانگونه كه خاتمي شرافت داشت و با سلامت نفس رياست جمهوري را به پايان رسانيد. اين هم كم چيزي نيست كه سياستمداري انتخاب شود كه شريف باشد و باشرافت قدرت را ترك كند.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/23387

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'چرا به معين رأي مي دهم، وبلاگ محمد حيدري' لينک داده اند.
خبرنامه گويا از هيچ نامزد انتخاباتي حمايت نمي کند. همه نامزدان مي توانند در اين صفحه تبليغ کنند. براي درج آگهي با اي ميل advertisement @ gooya.com تماس بگيريد.

Copyright: gooya.com 2005